آسیا تایمز : “نقش محدود چین در ایران به دلیل پالایشگاههای کوچک” | ۵ شهریور ۱۴۰۳
"نقش محدود چین در ایران به دلیل پالایشگاههای کوچک و پیچیدگیهای تجارت نفت"

⏳ مدت زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: آسیا تایمز / یانگ شیاوتونگ | 📅 تاریخ: ۲۷ اوت ۲۰۲۴ / ۵ شهریور ۱۴۰۳
⚠️ اخطار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاههای مطرحشده نیست.
پالایشگاههای کوچک خصوصی در چین امکان واردات نفت ایران را بدون نگرانی از تحریمها فراهم میکنند، عاملی که باعث میشود چین در قبال تهران نفوذ زیادی نداشته باشد.
همانطور که حوثیهای تحت حمایت ایران حملات خود را به کشتیهایی که از تنگه بابالمندب در انتهای شبهجزیره عربستان عبور میکنند افزایش دادهاند، آنها باعث ایجاد اختلالات عمده در تجارت جهانی شدهاند. همه نگاهها به چین است که خود را به عنوان صلحطلب خاورمیانه معرفی میکند. انتظار میرود که چین برای کنترل حوثیها فشار بر ایران را افزایش دهد.
تحلیلگران استدلال میکنند که چون چین بزرگترین شریک تجاری ایران است و یک سوم تجارت ایران را به خود اختصاص داده و یکی از معدود کشورهایی است که به خرید نفت ایران با وجود تحریمهای آمریکا ادامه میدهد، با واردات ۹۰ درصد نفت خام ایران، باید نفوذ قابل توجهی بر تهران داشته باشد.
پیش از بحران دریای سرخ، یک سوم تجارت جهانی دریایی و ۴۰ درصد تجارت بین اروپا و آسیا از تنگه بابالمندب عبور میکرد. با این که کشتیهای چینی از بحران آسیب ندیدهاند، تجارت چینیها دچار خسارت شده است. نمایندگان تجاری در شانگهای شکایت کردهاند که کشتیهای حامل کالا از اروپا مجبور به تغییر مسیر به دور از دماغه امید نیک شدهاند که منجر به هزینه و زمان اضافی میشود.
علاوه بر این، به دلیل دشواری در تشخیص مالکیت کشتیها که اکثر آنها در باهاما، برمودا، پاناما و سایر کشورها ثبت شدهاند، تنها مسئله زمان است تا کشتیای که متعلق به چین است یا حامل ملوانان چینی است هدف قرار بگیرد.
با داشتن زیان فراوان و سود کم، چین بارها سعی کرده است به بحران پایان دهد. به گفته مقامات ایرانی، دیپلماتهای چینی به ایران هشدار دادهاند که “اگر حوثیها خویشتنداری نشان ندهند و منافع چینیها آسیب ببیند، تجارت چین و ایران تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.”
با این حال، هشدارهای پکن به تهران به گوش کسی نمیرسد و حوثیها همچنان به ایجاد اختلال در تنگه بابالمندب ادامه میدهند.
مشکل تنظیم ناوگان تاریک
تهران به هشدارهای پکن توجهی نمیکند زیرا این هشدارها بیاثر هستند.
بخش عمدهای از نفت ایران به پالایشگاههای کوچک چینی فروخته میشود که به دلیل مقیاس کوچکشان در مقایسه با پالایشگاههای بزرگ تحت مالکیت شرکتهای دولتی، به عنوان “پالایشگاههای کوچک” شناخته میشوند.
با وجود ظاهر بیادعای آنها، پالایشگاههای کوچک ۹۰ درصد از کل صادرات نفت ایران را پردازش میکنند. در سال ۲۰۱۸، پس از خروج آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) و آغاز کمپین “فشار حداکثری” علیه ایران، شرکتهای دولتی چینی خرید نفت ایران را به دلیل ترس از حوزه قضایی فراسرزمینی آمریکا متوقف کردند. با این حال، پالایشگاههای کوچک تحت تأثیر قرار نگرفتند.
دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد:
- همزمانی اعمال دوباره تحریمها علیه ایران با آغاز جنگ تجاری چین و آمریکا. در همان سال، مدیریت گروه پتروشیمی شاندونگ دونگمینگ – بزرگترین پالایشگاه کوچک در استان – اعلام کرد که به عنوان بخشی از اقدام متقابل، خرید نفت آمریکایی را متوقف کرده و به جای آن نفت ایران را خریداری خواهد کرد.
- ریسک بالا برابر با بازدهی بالا است. در زمانی، نفت ایران ۱۳ دلار ارزانتر از میانگین بازار بود.
- برخی از پالایشگاههای کوچک تنها با ایران تجارت میکنند و پرداختها به ایران به جای دلار آمریکا، به رنمینبی انجام میشود که این امر به آنها مصونیت از حوزه قضایی فراسرزمینی آمریکا را میبخشد. شرکتهای دولتی چینی که از این مزیت برخوردار نیستند، نمیتوانند ریسک تجارت با ایران را بپذیرند زیرا سرمایهگذاریهایشان در سایر نقاط جهان به خطر میافتد.
اگر پالایشگاههای دولتی نفت ایران را خریداری میکردند، پکن به راحتی میتوانست به آنها دستور توقف خرید دهد. اما پالایشگاههای کوچک که با ایران در قاچاق نفت همکاری میکنند، اجرای مقررات را برای پکن دشوار میکنند – بهویژه این که پکن تمایلی به اعمال فشار زیاد بر تهران ندارد زیرا نگران آسیب به روابط چین و ایران است.
ایران که در مقابل اتحاد بسیار قویتر آمریکا و اسرائیل قرار دارد، دریافت که تنها راه مقابله با این تفاوت در وزن، جنگ نامتقارن است. بنابراین فشار بر تهران برای کنترل “محور مقاومت” در واقع به معنای خلع سلاح ایران خواهد بود. این مسئله باعث ایجاد تردید در تهران خواهد شد که آیا پکن واقعاً بهعنوان یک میانجی بیطرف عمل میکند یا خیر.
نفت ایران که توسط پالایشگاههای کوچک خریداری میشود، کنترل آن دشوار است. کشتی ایرانی حامل نفت ایران به خلیج فارس وارد میشود یا به تنگه مالاکا نزدیک میشود، پرچم ملی خود را پایین میآورد و سیستم شناسایی خودکار خود را خاموش میکند. این اقدام به کشتی ایرانی اجازه میدهد تا مکان و هویت خود را از دید پنهان کند.
وعدههای پوچ چین
مقامات سفارت ایران در چین بارها به نویسنده این مقاله شکایت کردهاند که با وجود اینکه تهران به ابتکار کمربند و جاده پیوسته و در سال ۲۰۲۱ برنامه همکاری ۲۵ ساله چین و ایران را امضا کرده است، سرمایهگذاریهای چینی در ایران بسیار اندک بوده است.
چین تنها بخشی از ۴۰۰ میلیارد دلاری را که وعده داده بود سرمایهگذاری کرده است. مقامات سفارت ایران چندین شکایت به کمیسیون توسعه و اصلاحات ملی (NDRC)، وزارت امور خارجه و سایر بخشها ارسال کردهاند اما هیچ پاسخی دریافت نکردهاند.
در واقع، در حالی که چین در سال گذشته ۶۴.۳ میلیارد دلار واردات از عربستان سعودی و ۵.۲۴ میلیارد دلار از اسرائیل دریافت کرده، تنها ۴.۶ میلیارد دلار واردات از ایران داشته است. با اینکه بسیاری از واردات چین از ایران نامشخص باقی مانده، حقیقت این است که چین به شدت از سرمایهگذاری در ایران کوتاهی کرده است.
از دو توافق سرمایهگذاری که چین در دهه گذشته با ایران امضا کرده، چین یکی را پس از خروج واشنگتن از برجام لغو کرد. دلایل متعددی برای سوابق ضعیف سرمایهگذاری چین در ایران وجود دارد:
- پس از جنگ ایران و عراق، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران (IRGC) به تشویق رئیس جمهور وقت اکبر هاشمی رفسنجانی شروع به “کمک به بازسازی کشور” کرد. از آن زمان، سپاه یک امپراتوری تجاری ایجاد کرده است. هر دو رئیس جمهور محمد خاتمی و رئیس جمهور حسن روحانی تلاش کردند تا جلوی نفوذ سپاه در بخشهای کلیدی اقتصادی را بگیرند، اما موفق نشدند. در حال حاضر، شرکتهای وابسته به سپاه در هر بخش اقتصادی حضور دارند، از ساخت و ساز گرفته تا ارتباطات.
- مطالعه خصوصیات ملی – باوری که افراد یک ملت به طور طبیعی تمایل به رفتار به گونهای خاص دارند، مفهومی که به عنوان کلیشه رد شده و عمدتاً در آکادمیا غربی ر
- گرفته و عمدتاً در آکادمیا غربی رها شده است – همچنان در چین محبوبیت دارد. در واقع، این مفهوم نقش مهمی در هدف دبیر کل شی جینپینگ برای دستیابی به “احیای بزرگ ملت چین” ایفا میکند. برای مثال، مقالهای که توسط روزنامه رسمی کمیته استانی گوانگدونگ حزب کمونیست چین، Southern Daily، منتشر شده است، شخصیت ملی چین را با شخصیت غرب مقایسه میکند و میگوید که “فرهنگهای شرق درونگرا هستند در حالی که فرهنگهای غرب برونگرا هستند.”
- مطابق با گفتههای محققان چینی، شخصیت ملی ایرانیان بر پایه تناقض استوار است. در حالی که دستاوردهای امپراتوریهای پیاپی ایران، به وارثانشان، یعنی ایرانیان، حس قوی افتخار ملی بخشیده است، ایران قربانی استعمار و امپریالیسم شد. انزوای ایران از جامعه بینالمللی در سدههای اخیر به ایرانیان ذهنیت قربانی داد. بنابراین، ایرانیان هم افتخار میکنند و هم احساس ناامنی دارند.
به گفته محققان چینی، شخصیت متناقض ملی ایرانیان به این معناست که با وجود مشکلات متعدد بیرونی و درونی، ایران همچنان از مصالحه خودداری میکند. آنها میگویند مفهوم “همکاری متقابل برد-برد”، که اغلب توسط دیپلماتهای چینی تکرار میشود، مفهومی ناآشنا در کشوری مانند ایران است که اغلب منافع بلندمدت را به نفع منافع کوتاهمدت نادیده میگیرد.
اخیراً، به دستور تهران، شرکتهای ایرانی به صورت دستی قیمت نفت فروخته شده به چین را افزایش دادهاند. در سالهای گذشته، قیمت نفت ایران فروخته شده به چین ۱۰ تا ۱۳ دلار کمتر از معیار برنت بود. اکنون این تخفیف تنها به ۴.۵۰ تا ۶ دلار رسیده است.
نمایندهای از یک پالایشگاه کوچک که در استان شاندونگ با ایران کار میکند شکایت کرده که “قیمت جدید بسیار بالا است” و گفته چینیها “روز و شب کار میکنند تا قیمت را پایین بیاورند، اما ایرانیان بسیار سختگیر بودهاند و فضای کمی برای مذاکره وجود دارد.”
نماینده دیگری از یک پالایشگاه کوچک گفت که “ایران میخواهد چین نفت ایران را با همان قیمتی که نفت روسیه را خریداری میکند، یعنی ۱ دلار کمتر از میانگین بازار، خریداری کند، اما آنچه ایرانیان نمیتوانند درک کنند این است که روسیه به همان اندازه ایران تحریم نشده است.”
به عبارت دیگر، ایران درک نمیکند که پالایشگاههای چینی تنها در صورتی ریسک خرید نفت ایران را میپذیرند که قیمت آن به اندازه کافی پایین باشد. خبرگزاری Energy Press ایران حتی تا جایی پیش میرود که تصمیم به افزایش قیمت نفت را “حرکتی هوشمندانه” توصیف میکند.
سوم، در ایران، محصولات چینی از شهرت کیفیت پایین برخوردارند. همانطور که گفته میشود، هر چه بپردازید همان را دریافت میکنید. هم کالاهای با کیفیت بالا و گران و هم کالاهای با کیفیت پایین و ارزان در چین تولید میشوند.
با این حال، افزایش تورم همراه با کاهش درآمد در سالهای اخیر به این معناست که ایرانیان کمتر قادر به خرید کالاهای با کیفیت بالا و گران قیمت هستند. در نتیجه، کالاهای چینی در ایران با کیفیت پایین شناخته میشوند.
شرکتهای چینی شکایت میکنند که باید با شک و تردید ایرانیان نسبت به کالاهای چینی با کیفیت بالا و گران قیمت مقابله کنند. مردم ایران این کالاها را غیرمنطقی گران میدانند. در عین حال، ایرانیان از کالاهای چینی با کیفیت پایین و قیمت پایین روی برمیگردانند و تنها از روی نیاز آنها را میخرند.
با چندین چوب و هویج کمتر در ابزارک خود، کار زیادی از پکن ساخته نیست. حتی اگر پکن فشار بر تهران را افزایش دهد، بعید است که ایران که دههها تحریم را تحمل کرده، تحت فشار چینیها خم شده و تسلیم شود. شعار دوران انقلاب “نه شرقی، نه غربی” همچنان در این روزگار درست است.
سیاست “نگاه به شرق” ایران به معنای جایگزینی هژمونی آمریکا با هژمونی چین نیست. با توجه به این که پکن چیز زیادی برای ارائه ندارد، در صورتی که پکن تصمیم به اعمال فشار زیاد بر تهران بگیرد، ممکن است این تصمیم سریعاً نتیجه معکوس داشته باشد.