بلومبرگ : «جاهطلبیهای رو به افول غول صندوق ۱.۳ تریلیون دلاری چین» | ۵ تیر ۱۴۰۴
شرکت سرمایهگذاری ۱.۳ تریلیون دلاری چین (CIC) در بحبوحه تنشهای فزاینده با آمریکا و تغییر استراتژی پکن، در حال عقبنشینی از بازار ایالات متحده و کاهش جاهطلبیهای جهانی خود است.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۷ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: بلومبرگ/تیم خبری بلومبرگ | 📅 تاریخ: June 25, 2025 / ۵ تیر ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
عقبنشینی غول سرمایهگذاری چین از آمریکا
صندوق سرمایهگذاری دولتی ۱.۳ تریلیون دلاری چین سالها یکی از مطلوبترین سرمایهگذاران در سطح جهان به شمار میرفت. این صندوق سهام قابل توجهی در شرکتهایی نظیر بلکاستون و مورگان استنلی در اختیار داشت، با گلدمن ساکس قراردادهایی منعقد کرد و دهها میلیارد دلار در صندوقهای گوناگون در سراسر وال استریت سرمایهگذاری نمود.
امروزه، شرکت سرمایهگذاری چین (CIC) در حال عقبنشینی از بزرگترین اقتصاد جهان است. این صندوق در بحبوحه تنشها با ایالات متحده که موانع سرمایهگذاری را افزایش داده و همچنین تلاش پکن برای کاهش ریسک از طریق مهار این صندوق عظیم، گرفتار شده است. CIC در حال کاهش میزان مواجهه خود با داراییهای خصوصی ایالات متحده است و همانطور که بلومبرگ نیوز این هفته گزارش داد، پیش از لغو این تصمیم، به بررسی فروش برخی از سهام صندوقهای تحت مدیریت شرکتهای سهام خصوصی آمریکایی پرداخته بود.
کاهش حضور و نفوذ CIC، بر خطر جدایی مالی دو اقتصاد بزرگ جهان تأکید میکند. در حالی که CIC همچنان به سرمایهگذاری ادامه میدهد، چرخش تدریجی آن از بازار ایالات متحده، نفوذ چین در وال استریت را، جایی که این صندوق سالها با بسیاری از غولهای مالی همکاری میکرد، کاهش میدهد. این امر همچنین یکی از منابع اصلی تأمین سرمایه برای شرکتهای سهام خصوصی را تضعیف کرده و آنها را وادار میکند تا بیشتر به سوی خاورمیانه و دیگر سرمایهگذاران ثروتمند متمایل شوند.
لی جی، رئیس مرکز تحقیقات ذخایر خارجی در دانشگاه مرکزی مالی و اقتصاد پکن، میگوید: «برچسب ‘چینی بودن’ برای CIC بسیار گران تمام شده است.» او میافزاید: «طی پنج تا ده سال آینده، کار برای CIC دشوار خواهد بود.»

چالشهای CIC در وال استریت
نبرد CIC برای حفظ جایگاه خود در وال استریت را میتوان در جریان فروش سهام شرکتهای خریداریشده که اخیراً لغو شد، مشاهده کرد. این صندوق ثروت ملی، بانکداران سرمایهگذاری را برای فروش ۱ میلیارد دلار از داراییهای خود استخدام کرده بود. به گفته افراد مطلع، این اقدام با هدف کاهش میزان مواجهه با شرکتهای بزرگ خرید سهام مانند KKR & Co.، TPG Inc. و Carlyle Group Inc. و به عنوان بخشی از یک تعدیل گستردهتر در سبد داراییهای این صندوق صورت گرفته بود. این افراد افزودند که مذاکرات فروش در سال جاری، درست همزمان با وضع تعرفههای فزاینده از سوی رئیسجمهور دونالد ترامپ بر کالاهای چینی، پیشرفت کرده بود و این نگرانی را ایجاد میکرد که CIC در واکنش به تنشهای تجاری چنین تصمیمی گرفته است.
برخی از این افراد گفتند که مدیران ارشد شرکتهای سهام خصوصی با CIC تماس گرفتند تا از تعهد این شریک قدیمی خود اطمینان حاصل کنند. به گفته این منابع، CIC نگران بود که این فروش، توجهات را به عقبنشینی این صندوق در صحنه بینالمللی جلب کند و به همین دلیل، آن را لغو کرد. آنها افزودند که این صندوق ممکن است بعداً با پیشنهاد فروش سهام کوچکتری بازگردد.
این صندوق در بیانیهای به بلومبرگ نیوز اعلام کرد: «استراتژی سرمایهگذاری ما بازارمحور است و تعدیلات بر اساس مدیریت ریسک محتاطانه و تصمیمات تجاری اتخاذ میشود.» این بیانیه افزود که صندوق درباره گزارشهای «گمانهزنی» اظهار نظر نمیکند. «ما همچنان به انجام سرمایهگذاریهایی در سراسر جهان که با اصول بلندمدت ما همسو باشد، متعهد هستیم.»
عقبنشینی CIC سالهاست که در حال شکلگیری است، اما انتظار میرود تحت ریاست جمهوری ترامپ شتاب بیشتری بگیرد. ایالات متحده در حال برنامهریزی برای ایجاد موانع جدیدی برای صندوقهای چینی مانند CIC است؛ از جمله حذف آنها از فهرست شرکتهایی که برای تأیید سرمایهگذاری خارجی در اولویت قرار میگیرند و همچنین محدود کردن سرمایهگذاری آنها در برخی بخشها. همزمان، پکن نیز محتاطتر شده و نگران است که سرمایهگذاران دولتی مانند CIC با ادامه جنگهای تجاری، میزان مواجهه خود با بازار ایالات متحده را افزایش دهند. این صندوق همچنین در طول سالها به دلیل کاهش ذخایر ارزی و محدودیت در دسترسی به سرمایه تازه، با موانعی روبرو بوده است؛ عواملی که نقش آن را در داخل چین تضعیف کرده و به جابجایی و ترک خدمت کارکنان منجر شده است.
چهره محدود شده CIC امروز، تفاوت فاحشی با زمانی دارد که در سال ۲۰۰۷ با قدرت وارد صحنه شد و به شرکت مورگان استنلی، در حالی که این غول وال استریت از یک زیان تجاری عظیم رنج میبرد، کمک مالی حیاتی ارائه داد.
نقش گائو شیچینگ و لحظه تحولآفرین CIC
در آن زمان، گائو شیچینگ، رئیس وقت CIC، که پس از جلسات ماراتنگونه و یک سفر با هلیکوپتر به منهتن، به شدت خسته و رنجور بود، مذاکرات نجات مالی را برای CIC رهبری میکرد. در یک مقطع، درد در ناحیه قفسه سینه او آنچنان شدید بود که در حالی که روی زمین دراز کشیده و توسط مدیران آمریکایی که نومیدانه به دنبال تأمین سرمایه از چین بودند، احاطه شده بود، به ادامه مذاکرات پرداخت. این صندوق در نهایت ۶.۸ میلیارد دلار در مورگان استنلی سرمایهگذاری کرد.
گائو بعدها نوشت: آن بحران «برای نخستین بار این احساس را در من ایجاد کرد که ما اکنون به افرادی تبدیل شدهایم که دیگران به دنبال جلب نظر و سرمایه آنها هستند.»
این یک لحظه تحولآفرین برای CIC بود که صعود چین به صحنه جهانی را تثبیت کرد. چین، CIC را در سال ۲۰۰۷ تأسیس کرد؛ زمانی که اقتصاد این کشور با نرخ رشد دو رقمی در حال شکوفایی بود. ذخایر ارزی طی چند سال هفت برابر شده و فشار بر ارزش یوان را افزایش داده بود. مأموریت این صندوق، سرمایهگذاری صدها میلیارد دلار در خارج از کشور، هم در بازارهای عمومی و هم در معاملات خصوصی بود. با تزریق اولیه ۲۰۰ میلیارد دلار از سوی وزارت دارایی، داراییهای CIC از آن زمان تاکنون به بیش از ۱ تریلیون دلار افزایش یافته است و این صندوق را پس از صندوق دولتی نروژ، در رتبه دوم بزرگترین صندوقهای ثروت ملی جهان قرار داده است.
سرمایهگذاریهای اولیه و همکاری با گلدمن ساکس
سرمایهگذاریهای اولیه CIC شامل مجموعهای از نامهای آشنا در عرصه مالی و صنعت جهانی بود که نشاندهنده نفوذ این صندوق به عنوان یک منبع مهم سرمایه بود. CIC یکی از بزرگترین سهامداران شرکت بلکاستون بود، زمانی که این غول سهام خصوصی در بحبوحه بحران مالی جهانی سهام خود را به صورت عمومی عرضه کرد؛ این نخستین سرمایهگذاری عمده CIC در خارج از چین محسوب میشد. CIC بعدها به یک سرمایهگذار دائمی در صندوقهای بلکاستون تبدیل شد و میلیاردها دلار در طول سالها به این صندوقها تزریق کرد. برای تحکیم این رابطه، استفان شوارتزمن، یکی از بنیانگذاران بلکاستون، به طور مکرر برای ملاقات با مقامات ارشد چین به این کشور سفر میکرد. علاوه بر سرمایهگذاری ۳ میلیارد دلاری خود در بلکاستون، این صندوق میلیاردها دلار در شرکتهای متنوعی از جمله شرکت معدنی کانادایی تک ریسورسز، شرکت ارتباطات ماهوارهای یوتلست و شرکت برق AES سرمایهگذاری کرد.
در اقدامی که امروزه به سختی قابل تصور است، CIC در جریان سفر ترامپ به چین در سال ۲۰۱۷، صندوقی مشترک با گلدمن ساکس تأسیس کرد. این سرمایهگذاری مشترک در ابتدا متعهد شده بود تا ۵ میلیارد دلار در صنایع مختلف ایالات متحده سرمایهگذاری کند، هرچند این رقم بعدها به ۲.۵ میلیارد دلار کاهش یافت. پس از انجام چند معامله، از جمله خرید شرکت سازنده مهر و موم لاستیکی بوید در سال ۲۰۱۸، دوره سرمایهگذاری این صندوق مشترک به پایان رسیده و دیگر به دنبال انجام معاملات جدید نیست.
یک فرد مطلع گفت که سیاست کلی گلدمن ساکس در قبال چین این است که در بحبوحه روابط پرتنش با ایالات متحده، از جلب توجه خودداری کند. نماینده گلدمن ساکس از اظهار نظر در این باره خودداری کرد.
سرمایهگذاریهای CIC در ایالات متحده با وخامت روابط و همچنین چند سرمایهگذاری ناموفق که باعث نارضایتی مدیران این صندوق در پکن شد، رو به کاهش گذاشت. پس از آنکه دولت باراک اوباما یارانههای صادراتی چین را به چالش کشید، ترامپ با وضع تعرفههای تجاری گسترده و اعمال محدودیت بر صادرات فناوری، فشارها را افزایش داد. سپس دولت بایدن محدودیتها را هم بر سرمایهگذاریهای چین در ایالات متحده و هم بر سرمایهگذاریهای آمریکا در چین تشدید کرد.

کاهش سرمایهگذاریهای جدید چین در آمریکای شمالی
این صندوق از آن زمان تاکنون بسیاری از داراییهای خود در ایالات متحده، از جمله سهام عمدهاش در بلکاستون و مورگان استنلی را واگذار کرده است. به گفته افراد مطلع، معاملات مستقیم و خصوصی نیز کند شده است. CIC با آگاهی کامل از نظارت شدید در واشنگتن، از انجام سرمایهگذاریهایی که نیازمند تأیید کمیته سرمایهگذاری خارجی در ایالات متحده (CFIUS) باشد، اجتناب کرده است. به طور کلی، بر اساس آخرین گزارش سالانه، داراییهای جایگزین، که شامل سرمایهگذاریهای خصوصی و تخصیص منابع به صندوقهای پوشش ریسک میشود، از ۵۳ درصد در سال قبل به ۴۸ درصد در سال ۲۰۲۳ کاهش یافته است که پایینتر از هدف ۵۰ درصدی این صندوق قرار دارد.
رئیس بخش سهام خصوصی یک صندوق بازنشستگی کانادایی گفت که آنها دیگر به ندرت CIC را در معاملات سرمایهگذاری مشترک مشاهده میکنند. از دیدگاه آنها، صندوق چین به حاشیه رانده شده است، بهویژه از زمانی که دیگر سرمایهگذاران بزرگ، از جمله سرمایهگذاران خاورمیانهای، وارد بازار شدهاند و قادر به نوشتن چکهای کلان هستند. به گفته این شخص، شرکتهای مدیریت صندوق در تلاشند تا شراکت خود با چین و CIC را کماهمیت جلوه دهند.
زو لیو، پژوهشگر ارشد مطالعات چین در شورای روابط خارجی در نیویورک، گفت: «سرمایهگذاری مستقیم CIC در ایالات متحده به طور چشمگیری کاهش یافته است.»
CIC در آخرین گزارش سالانه خود اعلام کرد که «سرمایهگذاریهای حسابشدهای» انجام داده و بر بخشهای با پتانسیل بالا، از جمله انرژیهای تجدیدپذیر و اعتبار خصوصی، تمرکز کرده و همزمان در حال بررسی فرصتها در بازارهای نوظهور است. بیش از ۶۰ درصد از سرمایهگذاریهای سهام عمومی CIC تا سال ۲۰۲۳، که آخرین سال ارائه ارقام عمومی است، در ایالات متحده بوده است. این صندوق در دوره ۱۰ ساله منتهی به سال ۲۰۲۳، بازده سالانه ۶.۶ درصدی داشته است که ۳۱ صدم درصد از هدف عملکرد تعیینشده خود فراتر رفته است.
اگرچه CIC در ایالات متحده حضور کمرنگتری پیدا کرده است، اما این امر مانع از سرمایهگذاری این صندوق – و همچنین مانع از تلاش شرکتهای جهانی برای جلب نظر آن نشده است. یک مدیر مالی که سال گذشته از این صندوق در پکن بازدید میکرد، جو بِی، مدیرعامل مشترک KKR را در لابی ساختمان CIC مشاهده کرده بود. CIC همچنین اخیراً برای یافتن فرصتهای معاملاتی به خاورمیانه روی آورده و همزمان روابط خود را با صندوق دولتی اندونزی تقویت کرده است.
موانع فزاینده برای CIC در ایالات متحده
در این میان، موانع برای فعالیت CIC در ایالات متحده همچنان در حال افزایش است. ترامپ در «سیاست سرمایهگذاری اول آمریکا» که در ماه فوریه منتشر شد، چین را به عنوان یک دشمن خارجی معرفی کرد که از سرمایهگذاریهای خود برای دستیابی به فناوریهای پیشرفته و کسب اهرم فشار در صنایع استراتژیک، به روشهای «هم آشکار و هم پنهان» استفاده کرده است. او متعهد شد از «تمامی ابزارهای قانونی لازم»، از جمله کمیته سرمایهگذاری خارجی در ایالات متحده (CFIUS)، برای محدود کردن سرمایهگذاری چین در طیف وسیعی از بخشها، از فناوری گرفته تا مراقبتهای بهداشتی و انرژی، استفاده کند.
در اقدامی دیگر با هدف دور نگه داشتن سرمایهگذاران چینی مانند CIC، وزارت خزانهداری ایالات متحده ماه گذشته اعلام کرد که در حال تهیه فهرستی از سرمایهگذاران منتخب است که فرآیند تأیید CFIUS برای آنها با سرعت بیشتری انجام خواهد شد. افراد مطلع گفتند که شرکتهای سرمایهگذاری چینی مانند CIC احتمالاً از این فهرست حذف خواهند شد.
یک عامل بازدارنده دیگر، تلاشهای دولت ترامپ برای افزایش توانایی خود در انجام سرمایهگذاریهای معنادار در داراییهای استراتژیک در سراسر جهان به دلایل ژئوپلیتیکی است. این کشور دارای «شرکت مالی توسعه» (DFC) است که مأموریت مشخص آن مقابله با «ابتکار کمربند و جاده» چین است و همزمان در حال توسعه سیاستی برای جذب سرمایهگذاران خارجی است، مشروط بر آنکه این سرمایهگذاران روابط خود را با چین قطع کنند.
اسکات بِسِنت، وزیر خزانهداری، ماه گذشته گفت که ایالات متحده حتی در حال برنامهریزی برای تأسیس صندوق ثروت ملی خود به منظور ترویج رهبری اقتصادی و استراتژیک این کشور در سطح بینالمللی است، هرچند این طرح در حال حاضر متوقف شده است. لی در دانشگاه مرکزی پکن گفت که اگر این صندوق جدید ایجاد شود، بهویژه در صنایع نوظهور، مستقیماً با CIC رقابت خواهد کرد.
ویکتور شی، استاد دانشگاه کالیفرنیا در سندیهگو، که سه کتاب درباره اقتصاد و سیاست چین نوشته است، گفت که صندوقهای سهام خصوصی اکنون باید بررسیهای دقیقتری انجام دهند تا اطمینان حاصل کنند که هرگونه سرمایهگذاری مشترک با CIC با قوانین ایالات متحده مغایرت ندارد.
او گفت: «از دیدگاه صرفاً رعایت مقررات، قوانین ایالات متحده احتمالاً بر برخی معاملات، بهویژه معاملات مرتبط با فناوری، تأثیر منفی گذاشته است.»
هنگامی که CIC قادر به انجام سرمایهگذاری در ایالات متحده است، با این احتمال روبرو میشود که به اصطلاح به «خودروهای جانبی» (side-car vehicles) منتقل شود تا با دیگر مشتریان ترکیب نشود. یک وکیل که نماینده صندوقهای ثروت ملی است، گفت که گروههای سهام خصوصی در سالهای اخیر عباراتی را به اسناد سرمایهگذاری اضافه کردهاند تا برخی سرمایهگذاران خاص، از جمله CIC را جدا کنند. این نوع استثناها اکنون رایجتر شده و میتواند به جلوگیری از بررسی توسط CFIUS کمک کند.
چالشهای داخلی CIC
CIC در داخل کشور نیز با چالشهایی مواجه است، زیرا پکن محدودیتهایی را برای سرمایهگذاریهای جهانی اعمال میکند. کمیسیون توسعه و اصلاحات ملی (NDRC) در سالهای اخیر CIC و دیگر شرکتهای چینی را ملزم به ثبت پیش از موعد سرمایهگذاریهای خارجی خود کرده است، زیرا نظارت بر این معاملات را تشدید نموده است. به گفته این افراد، دولت با کند کردن یا به تعویق انداختن بازخورد ثبت، برخی سرمایهگذاریها در ایالات متحده را به دلیل نگرانی درباره ایمنی سرمایه، دلسرد کرده است. آنها افزودند که CIC محتاطتر شده و از وقوع بدترین سناریو، یعنی مسدود شدن داراییهای چین توسط دولت ایالات متحده مشابه آنچه برای روسیه رخ داد، بیم دارد. NDRC به درخواست بلومبرگ برای اظهار نظر پاسخی نداد.
لیو گفت که این تغییر، CIC را با گزینههای سرمایهگذاری کمتری مواجه ساخته است.
او اظهار داشت: «بزرگترین چالش برای CIC در راستای فاصله گرفتن از بازار ایالات متحده، یافتن بازارها یا داراییهای جایگزینی است که بتوانند بازده مالی، دسترسی سیاسی و دیگر مزایای غیرمالی برابری را ارائه دهند.» او افزود: «در حال حاضر هیچ جایگزینی برای بازار آمریکا وجود ندارد.»
شی، که همچنین مدیر «مرکز چین قرن ۲۱» در دانشگاه سندیهگو است، گفت که CIC بخشی از جسارت ریسکپذیری گذشته خود را از دست داده است. تحت رهبری مدیران سابق مانند گائو و لو جیوِی، CIC کارشناسان مالی جهانی باتجربهای را استخدام کرده بود و میلیاردها دلار برای سرمایهگذاری در اختیار داشت.
CIC در برخی از سرمایهگذاریهای اولیه خود که پس از بحران مالی عملکرد مطلوبی نداشتند، درسهای سختی آموخت. برخی از سرمایهگذاریها در بخش نفت و گاز با کاهش قیمت کالاها با زیان مواجه شدند. بررسی انجامشده توسط اداره حسابرسی ملی چین در سال ۲۰۱۴ نشان داد که سوء مدیریت و «سهلانگاری در انجام وظیفه» منجر به زیانهای خارجی در CIC شده است.

عملکرد مختلط سرمایهگذاریها و کاهش جسارت
برخی از سرمایهگذاریها بیش از حد انتظار طول کشید تا به سوددهی برسند. شرکت بلکاستون در ۱۸ ماه پس از عرضه اولیه عمومی سهام خود در سال ۲۰۰۷، زیان کلی حدود ۸۰ درصدی را برای سرمایهگذاران به همراه داشت. در حالی که سهام بلکاستون در وضعیت نامطلوبی قرار داشت، نخستوزیر سابق چین، ژو رونگجی، در سال ۲۰۰۸، استفان شوارتزمن را به لو، رئیس وقت CIC، با این عبارت معرفی کرد: «مردی که پول شما را بر باد داد.» شوارتزمن این خاطره را در کتاب خود در سال ۲۰۱۹ با عنوان «آنچه لازم است» نقل کرده است. این سرمایهگذاری در نهایت سودآور شد و CIC به مرور زمان و به عنوان بخشی از یک تعدیل گستردهتر در سبد سهام خود، آن را واگذار کرد.
سرمایهگذاری CIC در مورگان استنلی با سقوط ارزش سهام پس از دریافت کمک مالی دولتی، با مشکل مواجه شد و منجر به نوعی پشیمانی از سوی خریدار گردید. گائو گفت که از این موضوع متأسف است که CIC نتوانست بندی را در قرارداد بگنجاند که به این صندوق اجازه میداد پس از سقوط ارزش سهام بانک، قیمت تبدیل خود را کاهش دهد. او فقدان تجربه را دلیل این اشتباه دانست و آن را «دردی ابدی در قلب من» توصیف کرد؛ این مطلب در کتابی که این شرکت در سال ۲۰۱۷ منتشر کرد، آمده است.
این بازدههای مختلط اولیه، CIC را محتاطتر ساخت.
شی گفت: آنها به طور فزایندهای «دیگر ریسکپذیر نیستند.»
برای کارکنان CIC، ناامیدیها در حال انباشته شدن است. فوریت مأموریت این صندوق برای افزایش بازده ذخایر ارزی ۳.۲۹ تریلیون دلاری چین در حال تضعیف است. این ذخایر نقدی از اوج خود در سال ۲۰۱۴ کاهش یافته است، زیرا نرخ ارز یوان انعطافپذیرتر شده و جایگاه آن به عنوان یک ارز پرداخت بینالمللی تقویت گردیده است.
این وضعیت نقش CIC را تضعیف کرده و پول نقد کمتری برای سرمایهگذاری در اختیار آن قرار داده است. بحثها درباره تزریق منظم سرمایه از سوی دولت متوقف شده است، در حالی که برنامههای جمعآوری سرمایه از طریق فروش اوراق قرضه در خارج از کشور به هیچ نتیجهای نرسیده است. با پیچیدهتر شدن سرمایهگذاری در خارج از کشور، واحدی موسوم به «سرمایه CIC» که میلیاردها دلار سرمایهگذاری در سهام خصوصی و زیرساختها را نظارت میکرد، در سال ۲۰۲۲ مجدداً در عملیات اصلی صندوق ادغام شد.
تمامی این موارد، علاوه بر بارهایی است که CIC از بدو تأسیس با خود حمل میکرده است – این صندوق تنها برای کمک به بازپرداخت سود اوراق قرضه دولتی ویژهای که برای جمعآوری سرمایه اولیه آن فروخته شده بود، باید هر روز کاری ۳۰۰ میلیون یوان (معادل ۴۲ میلیون دلار) درآمد کسب کند. این مطلب را لو، رئیس سابق صندوق، هنگام راهاندازی آن بیان کرده بود. تلاشها برای کسب مجوز سرمایهگذاری در بازار داخلی نیز تاکنون بینتیجه بوده است.
کاهش نقدینگی و رقابت داخلی
لی گفت: «نیازی به گسترش فعالانه مقیاس CIC نیست، زیرا این امر مشکلات سرمایهگذاری بیشتری ایجاد میکند.» او افزود: «هدایت یک کشتی کوچکتر آسانتر است.»
این صندوق حتی با رقابت داخلی از سوی «شرکت سرمایهگذاری سنترال هویجین»، بازوی داخلی CIC که سهام شرکتهای مالی چینی را در اختیار دارد، نیز مواجه است و جایگاه هویجین در حال افزایش است. این شرکت اکنون عملاً به «تیم ملی» تبدیل شده و سهام شرکتهای چینی را در بازارهای نزولی خریداری میکند. به گفته افراد مطلع، بحثهایی درباره تبدیل شدن هویجین به پلتفرم جامع دولت برای مدیریت همزمان داراییهای مالی داخلی و داراییهای خارجی تحت تملک CIC مطرح بوده است، اگرچه هیچ نشانه ملموسی مبنی بر تحقق قریبالوقوع این امر وجود ندارد.
سایر صندوقها نیز در حال کمرنگ کردن مأموریت CIC هستند. بازوهای سرمایهگذاری «اداره دولتی ارز خارجی» در حال حاضر خریداران عمده املاک و مستغلات به شمار میروند، در حالی که دیگر سرمایهگذاران دولتی مانند «صندوق جاده ابریشم» و «شرکت هلدینگ اصلاحات چین» در کشورهای مسیر «کمربند و جاده» سرمایهگذاری میکنند.
تمامی این تحرکات، فرصتها را برای متخصصان سرمایهگذاری که CIC برای استخدام آنها از سراسر جهان تلاش کرده بود، محدود ساخته است. این وضعیت، همراه با افزایش نظارت و کاهش پاداشها، منجر به ترک خدمت دهها کارمند ارشد در سالهای اخیر برای پیوستن به شرکتهای دیگر با پیشنهادات بهتر شده است، هرچند این روند مهاجرت اخیراً کندتر شده است.