اندیشکده شورای آتلانتیک: “حسن نصرالله مرده است. آینده حزبالله، اسرائیل و ایران چه خواهد بود؟” | ۷ مهر ۱۴۰۳
مرگ حسن نصرالله: تاثیرات عمیق بر حزبالله، ایران و منطقه خاورمیانه
⏳ مدت زمان مطالعه: ۱۷ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: کارشناسان شورای آتلانتیک | 📅 تاریخ: ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۴ / ۷ مهر ۱۴۰۳
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.مرگ حسن نصرالله ممکن است تنها آغاز یک روند جدید باشد. روز شنبه، حزبالله تأیید کرد که رهبر آن، حسن نصرالله، در حمله هوایی اسرائیل در روز جمعه در حومه بیروت، محل قرارگاههای حزبالله، کشته شده است. نصرالله بیش از سی سال حزبالله را رهبری کرده و حملات این گروه علیه اسرائیل را هدایت کرده بود. مرگ او ضربه بزرگی به حزبالله وارد کرده و این حادثه در پی دو هفته حملات هوایی اسرائیل و عملیاتهای مخفیانه علیه رهبران و اعضای این گروه وابسته به ایران رخ داد. حالا حزبالله به کجا خواهد رفت؟ آیا ایران انتقام خود را از اسرائیل خواهد گرفت؟ در زیر، کارشناسان شورای آتلانتیک به این پرسشها پاسخ میدهند.
تحلیلهای کارشناسان:
نیکلاس بلانفورد: از دست دادن رهبری حزبالله ممکن است جانشینی نصرالله را پیچیده کند
مرگ نصرالله در حمله هوایی اسرائیل به مقر او، ضربهای بزرگ به روحیه حزبالله خواهد بود، بهویژه در زمانی که اسرائیل به زیرساختهای نظامی این گروه آسیب جدی وارد کرده و برخی از فرماندهان ارشد آن را کشته است. از نظر فنی، مانند اتفاقی که پس از ترور عباس موسوی، جانشین نصرالله در سال ۱۹۹۲ رخ داد، شورای رهبری حزب باید تشکیل جلسه دهد و یک دبیر کل جدید انتخاب کند. هاشم صفیالدین، رئیس شورای اجرایی حزبالله و پسرعموی نصرالله، مدتها بهعنوان جانشین او مطرح بوده است.
حزبالله یک سازمان قوی با زنجیره فرماندهی مستحکم است که باید بهطور مؤثر انتقال رهبری را تضمین کند. اما هنوز مشخص نیست چه افرادی در سطوح بالای حزبالله در کنار نصرالله کشته شدهاند. اگر دیگر رهبران مهم هم کشته شده باشند، ممکن است این فرایند پیچیده شود و برای مدتی به تأخیر بیفتد و حزب را در برابر حرکتهای بعدی اسرائیل آسیبپذیر کند.
ویلیام اف. وکسلر: حزبالله تضعیف، سردرگم، و در هرج و مرج است، اما همچنان خطرناک است
ترور نصرالله توسط اسرائیل احتمالاً تنشها را شعلهور خواهد کرد و منطقه را در “چرخه جدیدی از خشونت” قفل خواهد کرد. وزارت امور خارجه ایالات متحده از تمامی طرفها خواسته است که حداکثر خویشتنداری را به کار بگیرند. در این میان، حزبالله هنوز بهطور کامل ساختار فرماندهی خود را بازسازی نکرده و ممکن است برای مدت کوتاهی در سردرگمی باقی بماند.
با این حال، حزبالله با وجود از دست دادن رهبران خود همچنان تهدیدی بزرگ برای اسرائیل و منطقه است. هدف اصلی اسرائیل از ترور نصرالله، تضعیف این گروه و جلوگیری از واکنشهای گستردهتر نظامی از سوی حزبالله بوده است.
دنی سیترینویتز: تنگنای خامنهای
از زمانی که آیتالله علی خامنهای بهعنوان رهبر ایران به قدرت رسید، احتمالاً هرگز با چنین تصمیم پیچیدهای روبرو نشده بود. ترور نصرالله ایران را در یک تنگنای بزرگ قرار داده است: از یک سو، واکنش تند علیه اسرائیل میتواند خطر جنگ منطقهای را به همراه داشته باشد؛ از سوی دیگر، عدم واکنش، اعتبار و قدرت بازدارندگی ایران را در برابر دشمنان منطقهای تضعیف میکند.
تصمیم خامنهای بهطور قطع پیامدهای بزرگی برای ادامه جنگ خواهد داشت. ایران بدون نصرالله به دنبال بازسازی حزبالله خواهد بود، اما این فرایند بسیار پیچیده خواهد بود.
احمد فؤاد الخطیب: آغاز پایان محور مقاومت ایران
از زمان جنگ ۲۰۰۶ بین حزبالله و اسرائیل، این گروه تحت حمایت ایران بهطور گستردهای نفوذ سیاسی داخلی و منطقهای خود را افزایش داد. در طول این مدت، حزبالله با افزایش بیسابقه زرادخانه موشکی و پهپادهای خود به یک نیروی بزرگ منطقهای تبدیل شد. با این حال، طی ده روز گذشته، تقریباً تمامی رهبران ارشد حزبالله، چه سیاسی و چه نظامی، یا کشته شدهاند یا کارایی رزمی خود را از دست دادهاند.
ترور نصرالله و نابودی ساختار فرماندهی حزبالله ضربه بزرگی به تبلیغات “مقاومت” ایران و گروههای نیابتی آن وارد کرده است.
سارا زعیمی: ضربه احتمالی به وحدت ملی لبنان
ترور نصرالله ممکن است ضربهای مرگبار به وحدت ملی لبنان وارد کند. اختلافات بین کسانی که از مرگ او خوشحال هستند و آنهایی که حزبالله را به گروگانگیری کشور متهم میکنند، با طرفداران حزبالله که در برابر این اتفاقات انکار میکنند و به دنبال انتقام از رهبر شبهنظامیان خود هستند، در حال افزایش است. این اتفاق ممکن است تهدیدی برای صلح اجتماعی در لبنان باشد و پایان توافق طائف ۱۹۸۹ را که به جنگ داخلی ۱۵ ساله کشور پایان داد، نشان دهد.
ویدئوهایی که از شهر طرابلس در شمال لبنان منتشر شده، نشان میدهد که شهروندان برچسبهای حزبالله را از ماشینهای جمعیت شیعهای که آواره شدهاند، حذف میکنند. شکافهای فرقهای ممکن است با دخالت بازیگران منطقهای مانند شبهنظامیان واحدهای بسیج مردمی عراق که آماده صدور فتوای جهاد از سوی آیتالله علی سیستانی هستند، تشدید شود. همزمان، گزارشهایی نشان میدهد که بیش از ۴۰ هزار جنگجوی نیابتی ایران در مرزهای سوریه و لبنان آماده حمله هستند.
توماس واریک: اسرائیل به دو برنامه پساجنگ برای لبنان نیاز دارد
اسرائیل هنوز برای غزه یک برنامه جامع پساجنگ تدوین نکرده، اما برای جنگ خود با حزبالله در لبنان، اکنون به دو برنامه پساجنگ نیاز دارد. در طول ۹۶ ساعت آینده، حزبالله احتمالاً صدها یا هزاران موشک و راکت به سمت اسرائیل پرتاب خواهد کرد. توانایی ارتش اسرائیل و دفاع موشکی آن برای متوقف کردن یا رهگیری این پرتابها، آزمونی بزرگ برای استراتژی اسرائیل خواهد بود.
اسرائیل تقریباً بلافاصله با انتخابی روبرو خواهد شد: آیا حمله زمینی خود به جنوب لبنان را آغاز کند تا توانایی حزبالله را برای شلیک موشکهای کوتاهبرد به شمال اسرائیل خنثی کند و دهها هزار اسرائیلی به خانههای خود بازگردند. این کمپین ممکن است هدف نسبتاً محدودتری داشته باشد، یعنی نابود کردن سایتهای نظامی و انبارهای تسلیحاتی حزبالله در جنوب رودخانه لیتانی. اسرائیل امیدوار است که پس از این عملیات، حزبالله نیروهای خود را به نزدیکی مرز بازنگرداند و حملات موشکی متوقف شود.
گروه نیابتی ارزشمند جمهوری اسلامی از بالا تا پایین به شدت آسیب دیده است—تحولی غیرمنتظره در آستانه سالگرد اولین جنگ غزه. یک مقام بلندپایه عرب در دسامبر به من گفت که نصرالله “قاسم سلیمانی جدید” است و نه اسماعیل قاآنی که بهعنوان جانشین فرمانده نیروی قدس منصوب شده است. و در حالی که ایدئولوژی حزبالله نمیتواند از بین برود، مرگ نصرالله ضربه بزرگی به محور مقاومت و استراتژی دفاع پیشرونده تهران وارد کرده است.
برای نصرالله در ایران پنج روز عزاداری اعلام شده است که دو روز بیشتر از عزاداری برای سلیمانی است—شاید به دلیل صرف زمان بیشتر برای برنامهریزی واکنش. از زمانی که درگیری بین ایران و اسرائیل از سایهها بیرون آمد و ایران در ۱۳ آوریل بهطور مستقیم در واکنش به کشته شدن فرماندهان سپاه در سفارت خود در سوریه به اسرائیل پاسخ داد، وضعیت به شدت تغییر کرده است. هنوز مشخص نیست که رهبری در تهران چه مسیری را در نظر دارد. از زمان حملات به سیستمهای ارتباطی، حزبالله ظاهراً از عدم واکنش ایران ناراضی بوده و نگران بود که تهران این گروه را رها کرده باشد. اکنون این صداها بلندتر شدهاند، حتی در تهران—جدای از برخی جشنهای عمومی توسط مخالفان رژیم. حامیان رژیم در ۲۷ سپتامبر در میدان فلسطین گرد هم آمدند و به زبان عربی شعار “مرگ بر اسرائیل” و به زبان فارسی “برادران سپاه، انتقام، انتقام!” سر دادند.
اکنون که نصرالله و بسیاری از فرماندهان ارشد حزبالله از بین رفتهاند، آیا محور مقاومت همراه با ایران بهطور مستقیم به اسرائیل پاسخ خواهد داد یا ایران صبر استراتژیک پیشه خواهد کرد؟ یک چیز مسلم است: با احساس آسیبپذیری در میان نهاد روحانیت، زیرا نیروهای نیابتی آن در لبنان و نوار غزه چنین ضربات سنگینی را متحمل شدهاند، احتمال پیشروی کامل ایران در برنامه هستهایاش افزایش یافته است. واکنشی وجود خواهد داشت. اینکه آن واکنش چه شکلی خواهد بود، در دنیای پس از ۷ اکتبر ناشناخته است.
—هالی داگرس، همکار ارشد غیرمقیم متخصص امور ایران، ویراستار نشریات IranSource و MENASource و همچنین گردآورنده خبرنامه هفتگی The Iranist در برنامههای خاورمیانه شورای آتلانتیک است.
اسرائیل در حال بیرون کشیدن رهبران باقیمانده حزبالله به میدان باز است در سال ۲۰۰۳، در جریان انتفاضه دوم، حماس پس از کشته شدن چند تن از رهبران خود، که بسیاری از آنها نقش کلیدی در تأسیس این سازمان داشتند، عملیاتهای خود را متوقف کرد. به نظر میرسد که این گروه در مواجهه با انتخاب بین تشدید درگیری و از دست دادن رهبری حیاتی، تصمیم گرفت که عقبنشینی کند. اسرائیل احتمالاً این اثرات گذشته را در ذهن داشت، زیرا در هفتههای اخیر به یک کمپین قتلهای هدفمند علیه حزبالله پرداخته است. با این حال، با حملهای که حسن نصرالله را کشت، اسرائیل احتمالاً به دنبال برهم زدن دائمی توانایی عملیاتی این سازمان بود.
در کنار سایر حملات علیه رهبری حزبالله و اخلال اخیر در تواناییهای ارتباطی آن، اسرائیل در حال وادار کردن رهبران باقیمانده حزبالله به استفاده از روشهای دیگری برای هدایت عملیاتها است، که آنها را در معرض حمله قرار میدهد. اینکه آیا این روش موفق خواهد شد، هنوز معلوم نیست.
از دست دادن نصرالله، که شخصیتی محوری در شکلدهی استراتژی حزبالله و حفظ شبکه اتحادهای آن بود، میتواند به اختلال کوتاهمدت و مبارزات قدرت داخلی منجر شود. با این حال، حزبالله اکنون باید احساس کند که برای حفظ قدرت خود نیاز به حمله دارد، چیزی که برای حفظ روحیه در میان صفوف خود و نشان دادن استقامت به حامیان و دشمنانش ضروری است. اگر حزبالله نتواند، حامی آن، ایران، یکی از تواناییهای بازدارندگی حیاتی خود را از دست خواهد داد و این نشان میدهد که احتمال دستیابی به آتشبس در آینده نزدیک کم است.
—سی. آنتونی پف، همکار ارشد غیرمقیم در ابتکار عراق در برنامههای خاورمیانه شورای آتلانتیک و استاد تحقیقاتی در موسسه مطالعات استراتژیک ارتش ایالات متحده در کالج جنگ کارلایل است.
ایران به جنگ فرسایشی طولانیمدت متعهد است ترور نصرالله، که حزبالله را به یک نیروی سیاسی غالب و قدرت منطقهای تبدیل کرد و به عنوان ستون اصلی استراتژی “دفاع پیشرونده” ایران خدمت کرد، ضربهای حیاتی و فوری به محور مقاومت وارد کرده است. اگرچه ممکن است سالها طول بکشد تا تأثیر کامل آن ارزیابی شود، اما اهمیت کوتاهمدت آن با عدم واکنش بازدارنده قوی تهران بیشتر شده است. اظهارات رهبر عالی ایران طی بیستوچهار ساعت گذشته نشان میدهد که احتمالاً پاسخ فوری نخواهد بود—یک عامل اساسی در درک رویکرد تهران و مسیر احتمالی درگیری در ماههای آینده.
در حالی که اسرائیل از یک کمپین شوک و ترس برای هدف قرار دادن رهبری حزبالله از ماه ژوئیه استفاده کرده است، ایران به جنگ فرسایشی طولانیمدت متعهد است. این در حالی است که اسرائیل به نظر میرسد مصمم به تشدید درگیری است، و ایران در انتظار استراتژیک باقی مانده است، این تفاوت نقش حیاتی بازیگران منطقهای مانند عربستان سعودی و بازیگران بینالمللی از جمله ایالات متحده و فرانسه را در فشار برای آتشبس نشان میدهد.
تلاشهای منطقهای و غربی باید نه تنها بر دستیابی به آتشبس در مرز لبنان و اسرائیل متمرکز باشد، بلکه در غزه نیز آتشبس برقرار کند و یک راهحل پایدار برای جلوگیری از تشدید بیشتر فراهم کند. دیپلماسی ممکن است دور به نظر برسد، اما با توجه به لفاظیهای اخیر هیئت ایرانی در مجمع عمومی سازمان ملل، ممکن است اکنون زمان مناسبی برای تعامل ایالات متحده و متحدان غربی با ایران از طریق کانالهای دیپلماتیک برای کاهش احتمال جنگ گستردهتر باشد.
—مسعود مستجابی، معاون مدیر ابتکار عراق در برنامههای خاورمیانه شورای آتلانتیک است.
یک لحظه حساس و پرخطر برای اسرائیل ترور نصرالله، رهبر حزبالله، تغییری چشمگیر در دینامیک قدرت در خاورمیانه ایجاد میکند و نفوذ ایران بر نیروی نیابتی برجسته خود را تضعیف میکند. اگرچه این تحول در کوتاهمدت به نفع اسرائیل است، اما پیامدهای داخلی آن برای اسرائیل میتواند گسترده باشد. اکنون کشور در یک لحظه حساس قرار دارد. اسرائیل میتواند به مسیر نظامی نتانیاهو ادامه دهد یا یک رویکرد دیپلماتیک و پایدارتر نسبت به فلسطین را دنبال کند—رویکردی که شامل پایان دادن به اشغال غیرقانونی، عقبنشینی نیروها و شهرکنشینان از اراضی اشغالشده و حمایت از حق بازگشت پناهندگان فلسطینی باشد.
نتانیاهوی جسور تهدیدی جدی برای کل منطقه است. دولت راست افراطی او اکنون ممکن است به دنبال یک شکل رادیکالتر از آنچه یک مقام سازمان ملل آن را تلاشی برای “اخراج جمعیت غیرنظامی” از غزه توصیف کرده بود، برود. به همان اندازه نگرانکننده، احتمال حمله زمینی و اشغال مجدد جنوب لبنان یا حملات مستقیم نظامی علیه ایران است که میتواند به سرعت به یک درگیری منطقهای گسترده تبدیل شود.
در نهایت، برتری استراتژیک اسرائیل ممکن است تحت فشار قدرت نامحدود آن شکسته شود. اسرائیل برای مدت طولانی بدون چالش باقی مانده است و پنجره تغییر مسیر در حال بسته شدن است. اگر اسرائیل مسیر خود را تنظیم نکند، خطر گرفتار شدن در یک درگیری دائمی با همسایگان خود را دارد و چشمانداز صلح و امنیت پایدار برای اسرائیلیها روزبهروز دورتر میشود.
—عمادالدین بادی، همکار ارشد غیرمقیم در برنامههای خاورمیانه شورای آتلانتیک است.
بازسازی شبکه نیابتی ایران پیامدهای عمدهای برای عراق دارد ترور سازمان تروریستی حزبالله توسط اسرائیل به طور اساسی شبکه تروریستی ایران در سراسر خاورمیانه را بازسازی خواهد کرد. این تغییر پیامدهای عمیقی برای نیروهای نیابتی ایران، از جمله کسانی که دولت فعلی در بغداد را تشکیل میدهند، خواهد داشت. درست زمانی که نخستوزیر عراق، محمد شیاع السودانی، آماده اعلام خروج نیروهای آمریکایی بود، او سه روز عزای عمومی برای نصرالله اعلام کرد. چارچوب هماهنگی تحت حمایت ایران، السودانی را به قدرت رسانده است و شامل مهمترین شاخه حزبالله یعنی کتائب حزبالله است. حزبالله پرونده عراق را از طریق یکی از واسطههای کلیدی خود، محمد کوثرانی، که تحت برنامه پاداش برای عدالت وزارت امور خارجه ایالات متحده ده میلیون دلار جایزه دارد و بهطور منظم به بغداد سفر میکند تا با مقامات دولت عراق دیدار کند، مدیریت میکند. هنوز مشخص نیست که آیا او سرنوشتی مشابه نصرالله داشته است یا خیر.
اما مانند سایر نقاط خاورمیانه، عراق نیز یک تناقض برای سیاست ایالات متحده و نحوه مقابله با اهداف تروریستی منطقهای ایران ارائه میدهد. ائتلاف حاکم السودانی شامل حداقل سه سازمان تروریستی شناختهشده توسط ایالات متحده است که او را تحت فشار قرار دادهاند و به این ترتیب ایالات متحده را مجبور به اعلام خروج میکنند. چگونه ایالات متحده میتواند از خاورمیانه جدا شود در حالی که اطمینان حاصل کند که ایران و نیروهای نیابتیاش کنترل کامل منطقه را به دست نمیآورند؟ اینها سوالات کلیدی برای ایالات متحده است نه تنها در بیروت بلکه در بغداد نیز.
—متیو زایس، همکار ارشد غیرمقیم در ابتکار امنیت خاورمیانه اسکوکرافت شورای آتلانتیک است. او پیشتر در کاخ سفید بهعنوان مدیر امور عراق و کردستان در شورای امنیت ملی خدمت کرده است.
زلزله واقعی برای ایران و حزبالله مرگ نصرالله ضربهای سیاسی و نظامی شدید از سوی اسرائیل است و پیامدهای آن منجر به پیامدها و تقابلهای خطرناک خواهد شد. درگیری به سمت بحرانی در حال حرکت است که متوقف کردن آن دشوار است و خاورمیانه بزرگترین قربانی خواهد بود. اسرائیل به نظر میرسد که احساس کرده است که ایران و حزبالله علاقه خود به جنگ را از دست دادهاند، فارغ از اقدامات جسورانه تهران، بنابراین فرصت را برای آغاز حملهای بزرگ مناسب دیده است.
آخرین جنگی که ایران بهطور مستقیم وارد آن شد، جنگ ایران و عراق در دهه ۱۹۸۰ بود و تهران آموخت که جنگهای متعارف راهی برای موفقیت نیست و جنگهای نیابتی بهتر اهداف خود را تحقق میبخشد و بیثباتی ایجاد میکند. رویکرد مشابهی احتمالاً این بار نیز مورد انتظار است.
بدون شک، آنچه امروز رخ داد، یک زلزله واقعی برای ایران و حزبالله است. پس از بیش از سی سال که یک رهبر در لبنان و بهطور کلی منطقه قدرتهای عظیمی داشت، اندازه حزبالله در آینده سوال مهمی است. چه کسی رهبر جدید را تعیین خواهد کرد؟ زیرا این موقعیت دارای ارتباطات مذهبی است و نه فقط یک موقعیت سیاسی یا نظامی، بنابراین مذاکرات پیچیدهای خواهد بود.
امکان درگیری منطقهای افزایش یافته است، به ویژه با گروههای محور مقاومت. اکنون زمان مناسبی برای فشار برای کاهش تنش است.
—هنار معروف، پژوهشگر در سیاست عراق و همکار برنامه رهبری هزاره پیشین است.
ایدئولوژی که حزبالله را پشتیبانی میکند نمیتواند بمیرد امروز صبح در تهران باران میبارید، زمانی که یک بیلبورد با تصویر حسن نصرالله، رهبر حزبالله، با عبارت “حزبالله زنده است” ظاهر شد. در عرض چند ساعت، خبر مرگ نصرالله به همراه دیگران، از جمله عباس نیلوفرشاه، معاون فرمانده عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اعلام شد. مشخص نیست که آیا نهاد روحانیت قبلاً از مرگ نصرالله آگاه بود وقتی که این بیلبورد نمایش داده شد یا نه. با این حال، آن پیام معنادار بود زیرا گروه شبهنظامی دارای یک ساختار سلسلهمراتبی است و ایدئولوژی آن که به خمینیسم متصل است، نمیتواند بمیرد. همانطور که علی لاریجانی، رئیس سابق مجلس و مشاور رهبر معظم آیتالله علی خامنهای، اشاره کرد، “مقاومت رهبران و کادرهای قوی دارد و هر رهبری که شهید شود، جایگزینی خواهد داشت.”
با این حال، در طول چند هفته گذشته، گروه نیابتی ارزشمند جمهوری اسلامی به شدت از بالا تا پایین آسیب دیده است—تحولی غیرمنتظره در آستانه سالگرد اولین جنگ غزه. یک مقام بلندپایه عرب در دسامبر به من گفت که نصرالله “قاسم سلیمانی جدید” است و نه اسماعیل قاآنی که بهعنوان جانشین فرمانده نیروی قدس منصوب شده است. و در حالی که ایدئولوژی حزبالله نمیتواند از بین برود، مرگ نصرالله ضربه بزرگی به محور مقاومت و استراتژی دفاع پیشرونده تهران وارد کرده است.
برای نصرالله در ایران پنج روز عزاداری اعلام شده است که دو روز بیشتر از عزاداری برای سلیمانی است—شاید به دلیل صرف زمان بیشتر برای برنامهریزی واکنش. از زمانی که درگیری بین ایران و اسرائیل از سایهها بیرون آمد و ایران در ۱۳ آوریل بهطور مستقیم در واکنش به کشته شدن فرماندهان سپاه در سفارت خود در سوریه به اسرائیل پاسخ داد، وضعیت به شدت تغییر کرده است. هنوز مشخص نیست که رهبری در تهران چه مسیری را در نظر دارد. از زمان حملات به سیستمهای ارتباطی، حزبالله ظاهراً از عدم واکنش ایران ناراضی بوده و نگران بود که تهران این گروه را رها کرده باشد. اکنون این صداها بلندتر شدهاند، حتی در تهران—جدای از برخی جشنهای عمومی توسط مخالفان رژیم. حامیان رژیم در ۲۷ سپتامبر در میدان فلسطین گرد هم آمدند و به زبان عربی شعار “مرگ بر اسرائیل” و به زبان فارسی “برادران سپاه، انتقام، انتقام!” سر دادند.
اکنون که نصرالله و بسیاری از فرماندهان ارشد حزبالله از بین رفتهاند، آیا محور مقاومت همراه با ایران بهطور مستقیم به اسرائیل پاسخ خواهد داد یا ایران صبر استراتژیک پیشه خواهد کرد؟ یک چیز مسلم است: با احساس آسیبپذیری در میان نهاد روحانیت، زیرا نیروهای نیابتی آن در لبنان و نوار غزه چنین ضربات سنگینی را متحمل شدهاند، احتمال پیشروی کامل ایران در برنامه هستهایاش افزایش یافته است. واکنشی وجود خواهد داشت. اینکه آن واکنش چه شکلی خواهد بود، در دنیای پس از ۷ اکتبر ناشناخته است.
—هالی داگرس، همکار ارشد غیرمقیم متخصص امور ایران، ویراستار نشریات IranSource و MENASource و همچنین گردآورنده خبرنامه هفتگی The Iranist در برنامههای خاورمیانه شورای آتلانتیک است.
`پاورقیها:
⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاههای نویسنده و منبع اصلی را منعکس میکند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاههای مطرحشده نیست.
💡 درباره منبع: شورای آتلانتیک (Atlantic Council) یک اندیشکده معتبر در حوزه سیاست بینالملل و امنیت جهانی است که به ارائه تحلیلهای دقیق درباره مسائل جهانی، امنیت بینالملل، و سیاست خارجی میپردازد.
✏️ درباره نویسنده: هالی داگرس و سایر کارشناسان شورای آتلانتیک، بهطور گستردهای در موضوعات مرتبط با ایران و خاورمیانه تحقیق و تحلیل ارائه میدهند.