اندیشکده شورای آتلانتیک : «استراتژی خاورمیانه‌ای ترامپ تماماً حول دستیابی به توافق با ایران است. غزه می‌تواند مانع شود.» | ۱ فروردین ۱۴۰۴

تحلیل استراتژی دولت ترامپ در خاورمیانه با محوریت توافق با ایران و چالش‌هایی که جنگ غزه و بی‌ثباتی منطقه‌ای برای این هدف ایجاد می‌کند.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: شورای آتلانتیک/آلن پینو | 📅 تاریخ: March 21, 2025 / ۱ فروردین ۱۴۰۴

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


مقدمه

آیا دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده و مشاورانش، استراتژی جامعی برای خاورمیانه دارند یا صرفاً درگیر تلاش‌های مقطعی برای خاموش کردن آتش‌هایی هستند که همچنان در منطقه شعله‌ورند؟ این پرسش مهمی است که با تصمیم اخیر کاخ سفید برای انجام حملات هوایی علیه حوثی‌ها، یک گروه شبه‌نظامی متحد ایران در یمن، به‌دلیل نقش آن‌ها در حملات به کشتیرانی در دریای سرخ و اسرائیل، مطرح شده است. اما پاسخ به این پرسش پیامدهایی بسیار فراتر از یمن خواهد داشت.

برخی مفسران پیش‌تر با توصیف سیاست خارجی ترامپ در قبال خاورمیانه به‌عنوان بداهه‌پردازی و آشفته، نظر قطعی خود را در این مورد اعلام کرده‌اند. اما اگر محور اصلی سیاست ترامپ را تضمین توافق هسته‌ای با ایران و مهار نفوذ بدخواهانه آن در منطقه بدانیم، آنگاه می‌توان اقدامات دولت در قبال ایران، یمن، سوریه و لبنان را در راستای حمایت از این هدف مرکزی ارزیابی کرد.

در مقابل، حمایت دولت از تصمیم بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، برای ازسرگیری جنگ در غزه، اقدامی نامناسب به‌نظر می‌رسد، زیرا این خطر را دارد که حمایتی منطقه‌ای را که ترامپ در رویارویی با ایران به آن نیاز خواهد داشت، تضعیف کند.

یمن: همه‌چیز به ایران مربوط است

به‌نظر می‌رسد حملات ایالات متحده علیه حوثی‌ها که از ۱۵ مارس آغاز شد، اهداف متعددی را دنبال می‌کند. هدف فوری، وادار کردن این گروه به توقف حملات خود به کشتیرانی و اسرائیل است. پیت هگست، وزیر دفاع ایالات متحده، این هدف را در مصاحبه‌ای بیان کرد و گفت: «وقتی حوثی‌ها حملات خود را متوقف کنند، ما نیز متوقف خواهیم کرد.»

اما مقامات آمریکایی همچنین به‌صراحت اعلام کرده‌اند که ایران – که حوثی‌ها را مسلح و آموزش داده و اطلاعات مربوط به تحرکات کشتی‌ها را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد – را مسئول حملات حوثی‌ها می‌دانند. خود ترامپ اخیراً هشدار داد که اگر حوثی‌ها عقب‌نشینی نکنند، ایران ممکن است بهایی بپردازد، که احتمالاً شامل حمله نظامی به خود ایران نیز می‌شود.

موفقیت ایالات متحده در خاموش کردن موشک‌ها و پهپادهای حوثی، تهدید ناشی از شبه‌نظامیان نیابتی ایران را کاهش می‌دهد؛ گروهی که از زمان توافق آتش‌بس حزب‌الله و حماس – که هر دو به‌شدت با موفقیت‌های نظامی اسرائیل تضعیف شده‌اند – با اسرائیل، فعال‌ترین گروه علیه منافع ایالات متحده و اسرائیل باقی مانده‌اند، هرچند جنگ حماس از آن زمان دوباره شعله‌ور شده است.

نمایش قدرت ایالات متحده علیه حوثی‌ها و هشدار به ایران مبنی بر اینکه ممکن است هدف بعدی باشد، همچنین به‌نظر می‌رسد با هدف تقویت مقصود ترامپ برای وادار کردن تهران به مذاکره در مورد برنامه هسته‌ای و رفتار بی‌ثبات‌کننده منطقه‌ای‌اش انجام می‌شود.

کارزار علیه حوثی‌ها کمی بیش از یک هفته پس از آن صورت گرفت که آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران، پیشنهاد ترامپ برای ورود به مذاکرات را رد کرد. این کارزار همچنین پس از تهدید هفته گذشته حوثی‌ها مبنی بر ازسرگیری حملات علیه کشتی‌های اسرائیلی در دریای سرخ در تلافی قطع کمک‌های اسرائیل به غزه انجام می‌گیرد.

ایران: مذاکره یا خطر جنگ

حملات علیه حوثی‌ها، هشدار پنهان ترامپ را عملی می‌کند که اگر پیشرفتی در توقف و عقب‌راندن پیشرفت‌های هسته‌ای ایران حاصل نشود – که به‌نظر می‌رسد این کشور را به آستانه دستیابی به سلاح هسته‌ای رسانده است – ایالات متحده، اسرائیل یا هر دو می‌توانند حملات نظامی ویرانگری علیه تأسیسات هسته‌ای ایران انجام دهند.

دولت ترامپ تلاش کرده است پیام آمادگی برای حمله به برنامه هسته‌ای ایران را با انجام رزمایش‌های هوایی مشترک با اسرائیل تقویت کند. در این رزمایش‌ها، یک بمب‌افکن B-52 آمریکایی – قادر به حمل بمب‌هایی که می‌توانند به تأسیسات هسته‌ای زیرزمینی ایران نفوذ کنند – و هواپیماهای F-15I و F-35I اسرائیلی «هماهنگی عملیاتی را تمرین کردند… تا توانایی خود را برای مقابله با… تهدیدات منطقه‌ای افزایش دهند.»

ایران تشخیص می‌دهد که توانایی‌اش برای مقابله با حمله اسرائیل با پشتیبانی ایالات متحده از زمان نابودی پیشرفته‌ترین سامانه‌های پدافند هوایی ایران توسط اسرائیل در حمله‌ای در اکتبر ۲۰۲۴، به‌طور قابل‌توجهی کاهش یافته است.

ایالات متحده همچنین با تمدید کارزار «فشار حداکثری» تحریم‌ها علیه اقتصاد ضعیف و درحال تقلا ایران و وعده اجرای شدید آن‌ها، از نظر اقتصادی بر ایران فشار می‌آورد. به‌عنوان مثال، دولت ترامپ اعلام کرده است که قصد دارد با هدف قرار دادن شبکه کشتی‌های شبح و شرکت‌های ثانویه که چین و ایران طی چهار سال گذشته برای دور زدن تحریم‌های مربوط به تحویل نفت ایران به چین ایجاد کرده‌اند، خلأهای موجود در رژیم تحریم‌ها علیه ایران را ببندد. میلیاردها دلار درآمدی که ایران از فروش نفت به چین به دست می‌آورد، شریان حیاتی اقتصاد ایران بوده و به رژیم کمک کرده است تا در برابر فشار برای مصالحه در مورد برنامه هسته‌ای خود مقاومت کند.

سوریه و لبنان: ثبات به مقابله با ایران کمک می‌کند

حتی درحالی‌که دولت ترامپ درگیر اقدامات نظامی در یمن و تهدید علیه ایران است، مقامات آمریکایی بی‌سروصدا در پی ترویج ثبات در سوریه و اطمینان از عدم فروپاشی توافق آتش‌بس در لبنان بوده‌اند.

مقامات نظامی ایالات متحده نقش مهمی در میانجیگری توافق ۱۰ مارس میان دولت جدید سوریه و نیروهای دموکراتیک سوریه به رهبری کردها، متحد ایالات متحده در مبارزه با دولت اسلامی عراق و شام (داعش)، ایفا کردند.

این توافق گام مهمی به‌سوی ادغام کردها در ارتش جدید سوریه است که با از بین بردن تهدید درگیری با کردها به تثبیت دولت جدید سوریه کمک خواهد کرد. این امر برای دولت ضروری است تا به منابع انرژی مهم در شمال سوریه دسترسی پیدا کند و هدف خود را برای بازگرداندن کنترل بر تمام خاک سوریه پیش ببرد.

برای ایالات متحده، این توافق تهدید بی‌ثباتی در سوریه را کاهش می‌دهد که می‌تواند فرصتی برای ایران و نیروهای نیابتی آن جهت شروع بازسازی حضور نظامی در آنجا یا استفاده از سوریه به‌عنوان مسیری برای ارسال سلاح از ایران به لبنان برای استفاده توسط حزب‌الله فراهم کند. این توافق همچنین به کردها و گروه‌های متحد آن‌ها اجازه می‌دهد تا به همکاری با نیروهای آمریکایی در شرق سوریه برای مقابله با تهدید داعش ادامه دهند، گروهی که به‌دنبال بازسازی خود در نزدیکی مرز سوریه و عراق بوده و حملات خود را طی دو سال گذشته افزایش داده است.

به‌طور مشابه، در لبنان، یک فرستاده آمریکایی قصد دارد مقامات لبنانی و اسرائیلی را برای حل‌وفصل مسائل باقی‌مانده میان دو کشور که مانع اجرای کامل توافق آتش‌بس نوامبر ۲۰۲۴ شده است، گرد هم آورد. اهداف ایالات متحده سه‌گانه است.

اول، ایالات متحده مایل است اختلافات مداوم بر سر مرز اسرائیل و لبنان را حل کند. دوم، می‌خواهد استقرار کامل نیروهای مسلح لبنان (LAF) و حافظان صلح سازمان ملل در جنوب لبنان را برای جلوگیری از بازسازی حزب‌الله تسهیل کند. سوم، ایالات متحده می‌خواهد اطمینان حاصل کند که شرایط برای خروج نیروهای اسرائیلی از پنج موضعی که در حال حاضر در جنوب لبنان برای محافظت از اسرائیلی‌هایی که به خانه‌های خود در شمال اسرائیل بازمی‌گردند، اشغال کرده‌اند، فراهم است.

برای تقویت توانایی ارتش لبنان در ابراز وجود مؤثر در مواجهه با تهدیدات حزب‌الله، و نشان دادن اعتماد ایالات متحده به رئیس‌جمهور جدید جوزف عون و نخست‌وزیر نواف سلام، وزارت امور خارجه ایالات متحده استثنائی را برای توقف کمک‌های خارجی ایالات متحده تصویب کرده است تا ۹۵ میلیون دلار بودجه برای ارتش لبنان فراهم کند.

تلاش‌های ایالات متحده برای جلوگیری از فروپاشی توافق آتش‌بس و تقویت رهبران و نهادهای لبنانی، نشان‌دهنده این شناخت است که چنین اقداماتی برای جلوگیری از بازگشت بی‌ثباتی و ضعف دولتی که به حزب‌الله و ایران اجازه رشد داد، اهمیت دارند.

غزه: حمایت ایالات متحده از اسرائیل تلاش‌های ایران را تضعیف می‌کند

در مقابل، وقتی صحبت از غزه می‌شود، حمایت دولت ترامپ از تصمیم نتانیاهو برای ازسرگیری جنگ احتمالاً علیه هدف بزرگ‌تر آن یعنی مقابله با ایران عمل خواهد کرد. حملات هوایی گسترده اسرائیل به حماس و ورود مجدد نیروهای زمینی به این منطقه در این هفته، که با حمله موشکی حماس به تل‌آویو همراه بود، خطر ایجاد یک درگیری بی‌پایان با این گروه تروریستی را به همراه دارد.

همان‌طور که در اعتراضات خیابانی روزهای اخیر مشهود است، این درگیری مجدد همچنین احتمالاً اختلافات داخلی در اسرائیل را با توجه به مخالفت گسترده اسرائیلی‌ها با ازسرگیری جنگ، تشدید خواهد کرد. به‌نوبه خود، این تنش و ازسرگیری جنگ نتانیاهو در غزه، خطر منحرف کردن تمرکز اسرائیل از نحوه مقابله با ایران را به همراه دارد.

نتانیاهو ممکن است به‌دنبال تداوم جنگ باشد تا از حسابرسی سیاسی با مردم اسرائیل در مورد مسئولیت خود در قبال ناکامی‌های امنیتی که منجر به حمله هولناک ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس به اسرائیل شد، اجتناب کند. در حال حاضر، ادامه جنگ او را در قدرت نگه می‌دارد زیرا اعضای راست افراطی ائتلاف نتانیاهو تهدید کرده‌اند که اگر او جنگ را با حماس که همچنان در غزه در قدرت است، پایان دهد، دولت او را ترک خواهند کرد و به‌طور بالقوه باعث فروپاشی آن خواهند شد.

حمایت ایالات متحده از ادامه جنگ در غزه احتمالاً روابط با عربستان سعودی، امارات متحده عربی و سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس را که جمعیت آن‌ها به‌طور گسترده از فلسطینیان حمایت می‌کنند و از تلفات جانی زیاد فلسطینیان و تخریب بخش اعظم غزه وحشت‌زده هستند، تیره خواهد کرد. این امر دستیابی به یک جبهه متحد برای سیاست ایالات متحده در قبال ایران را بیش از پیش پیچیده می‌کند.

علاوه‌براین، تا زمانی که جنگ ادامه دارد، ایالات متحده قادر نخواهد بود هدف مطلوب خود یعنی میانجیگری برای عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل را دنبال کند، زیرا سعودی‌ها به‌صراحت اعلام کرده‌اند که تا زمانی که جنگ ادامه دارد – و در غیاب تعهد اسرائیل به تشکیل نهایی کشور فلسطین – چنین اقدامی را در نظر نخواهند گرفت.

چه چیزی می‌تواند اشتباه پیش برود؟ خیلی چیزها.

بنابراین، درحالی‌که دولت ترامپ بسیاری از عناصر یک استراتژی منسجم برای خاورمیانه را در اختیار دارد، چیزهای زیادی وجود دارد که می‌تواند در سیاست ایالات متحده در قبال منطقه اشتباه پیش برود.

چگونه ممکن است این اتفاق بیفتد؟ برای شروع، ممکن است سرکوب حوثی‌ها علی‌رغم یک کارزار نظامی طولانی‌مدت دشوار باشد. تهران ممکن است با امتناع از مذاکره در مورد برنامه هسته‌ای خود تا زمانی که ایالات متحده شروع به کاهش تحریم‌ها نکند، بلوف واشنگتن را بخواند.

این سناریوها به‌نوبه خود می‌توانند کاخ سفید را مجبور به تشدید قابل‌توجه عملیات خود علیه حوثی‌ها و توسل به حمله نظامی بزرگ به ایران یا عقب‌نشینی و ضعیف به‌نظر رسیدن، کنند. تلاش‌ها برای تقویت ثبات در لبنان و سوریه می‌تواند بی‌نتیجه بماند و هر دو کشور را در برابر شرارت‌های مجدد ایران و حزب‌الله آسیب‌پذیر کند. و غزه می‌تواند به یک باتلاق طولانی‌مدت برای اسرائیل و منبع قابل‌توجهی از اصطکاک تبدیل شود که مانع تلاش‌های ایالات متحده برای ایجاد همکاری قوی‌تر با شرکای منطقه می‌شود.

به افتخار تیم ترامپ، ارائه یک برنامه همیشه بر جایگزین آن ارجحیت دارد. اما موفقیت در خاورمیانه مستلزم انطباق با رویدادهای به‌سرعت در حال تغییر است. اگر همه‌چیز شکست بخورد – وضعیتی که تقریباً همه دولت‌های قبلی ایالات متحده در آن قرار گرفتند – آنگاه تیم ترامپ نیاز به بداهه‌پردازی خواهد داشت.


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار:محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: Atlantic Council for International Peace

💡 درباره منبع: شورای آتلانتیک یک اندیشکده آمریکایی در زمینه امور بین‌الملل است که در سال ۱۹۶۱ تأسیس شد. این اندیشکده به عنوان مجمعی برای رهبران سیاسی، تجاری و فکری عمل می‌کند و متعهد به ترویج همکاری بین آمریکای شمالی و اروپا است.

✏️ درباره نویسنده: آلن پینو یک عضو ارشد غیرمقیم در ابتکار امنیت خاورمیانه اسکوکرافت در برنامه‌های خاورمیانه شورای آتلانتیک است. او پیش از این به مدت سی و هفت سال در آژانس اطلاعات مرکزی (سیا) در زمینه‌های خاورمیانه و مبارزه با تروریسم خدمت کرده است.

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.