اندیشکده موسسه بروکینگز : «تقویت همکاری برای جهانی در حال تغییر: نقش در حال تحول G20 در حکمرانی اقتصادی جهانی» | ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
چرا باارزیابی نقش گروه بیست (G20) در حکمرانی اقتصادی جهان از زمان بحران مالی ۲۰۰۸ و پیشنهاداتی برای تقویت همکاری در مواجهه با چالشهای کنونی. شروع جنگ تجاری ترامپ، سازوکارهای پیشین مانند G20 و فدرال رزرو برای مهار بحرانهای اقتصادی جهانی کارایی نخواهند داشت؟

⏳ مدت زمان مطالعه: ۲ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: موسسه بروکینگز/کالین آی. بردفورد و براهیما سانگافوا کولیبالی | 📅 تاریخ: April 22, 2025 / ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
خلاصه اجرایی
گروه بیست (G20) از زمان بحران مالی جهانی (GFC) در سال ۲۰۰۸، هر ساله اجلاسهایی برگزار کرده است و دستور کار آن در پاسخ به تغییرات در اقتصاد جهانی، چالشهای سیستمی و ژئوپلیتیک تکامل یافته است. ریاست G20 توسط آفریقای جنوبی در سال جاری، پایان یک چرخش کامل در میزبانی میان تمام ۱۹ کشور عضو G20 را رقم میزند. این نقطه عطف، لحظهای مناسب برای تأمل در مسیر تاریخی این نهاد حکمرانی اقتصادی جهانی، ارزیابی نقاط قوت و دستاوردهای آن، بررسی چالشها و محدودیتهایش، و پیشنهاد بهبودهایی برای آینده است.
در طول سالها، بسیاری از ناظران، اجلاسهای G20 را صرفاً «محل گفتوگو» و فاقد حرکت قاطعانه از واکنش به بحران بهسوی حکمرانی جهانی پیشگیرانه، مورد انتقاد قرار دادهاند. درحالیکه زمینههایی برای بهبود وجود دارد، مروری بر تکامل G20، تحولی چشمگیر را برجسته میسازد. این گروه از یک پاسخ مقطعی به بحران مالی جهانی، به ستون اصلی همکاری بینالمللی تبدیل شده است – که مسیرهای جهانی را در امور مالی، اقتصاد، فناوری، بهداشت، آبوهوا و جامعه شکل میدهد. پس از ۱۸ سال تجربه، با مشارکت دهها هزار سیاستمدار، سیاستگذار و رهبر اجتماعی در طول هر سال، G20 نشان داده است که در این لحظه حیاتی از دیدگاههای رقیب در مورد آینده جهانی، واقعاً «شایسته هدف» خود است.
در واقع، جهان در حال گذراندن یکی از عمیقترین تحولات در روابط اقتصادی جهانی است و با بزرگترین آزمون حکمرانی بینالمللی از زمان جنگ جهانی دوم روبرو است. در این زمینه، G20 ثابت کرده است که یک پلتفرم ضروری است – نه تنها از طریق اجلاسهای سالانه رهبران، بلکه همچنین از طریق فرآیند چندلایه و یکساله خود که شامل وزرا، شرپاها، مقامات ارشد و رهبران جامعه مدنی در طیف گستردهای از بخشها میشود. توانایی آن در گردهم آوردن کشورهایی با فرهنگها، منافع و دیدگاههای بسیار متفاوت – و نگه داشتن آنها پشت میز علیرغم تنشها، رقابتها یا حتی جنگ – یکی از بزرگترین نقاط قوت آن است. G20 بهعنوان عرصهای حیاتی عمل میکند که در آن حکمرانی جهانی در زمان واقعی در بحبوحه عدم اطمینان عمیق و فشار ژئوپلیتیکی به نمایش درمیآید.
علیرغم موفقیتهای گذشته، فضایی برای افزایش اثربخشی و تأثیر G20 وجود دارد. حوزههای کلیدی برای بهبود شامل تقویت پویاییهای شخصی میان رهبران؛ افزایش تداوم و تعامل پایدار؛ بهبود ارتباطات عمومی و اطلاعرسانی داخلی؛ و بازگرداندن اعتماد عمومی به رهبری و بازارها است. برای تقویت اعتبار خود، G20 همچنین باید شیوههای مؤثرترین سالهای خود را بازبینی کند – بهویژه استفاده از بیانیههای عملگرا با جدول زمانی مشخص. بازگرداندن این رویکرد به ترجمه اجماع به نتایج ملموس و تقویت اعتماد به توانایی G20 برای پیشرفت معنادار در همکاری اقتصادی و چالشهای جهانی کمک خواهد کرد.
”