اندیشکده بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی : «شرطبندی اردوغان روی ترامپ در حال نتیجه دادن است» | ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
تحلیل نزدیکی اردوغان و ترامپ و پیامدهای آن برای روابط دوجانبه، آینده دموکراسی ترکیه و جایگاه آنکارا در اروپا و ناتو.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۴ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی/آلپر جوشکون | 📅 تاریخ: April 23, 2025 / ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
مقدمه
نخبگان حاکم ترکیه در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا از دونالد ترامپ حمایت میکردند. فرض آنها این بود که یافتن زمینه مشترک با ترامپ برای ایجاد تحرک در روابط دوجانبه راکد، آسانتر خواهد بود. این باور ناشی از خاطره مثبت، هرچند گزینشی، از دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ بود؛ زمانی که او برای رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، در دسترس بود، نسبت به ایده همکاری پذیرا بود و در مورد مسائل دشواری که بر شراکت ترکیه و آمریکا سنگینی میکرد، تا حدی درک نشان میداد. تجربیات تلخ دیگر – مانند زمانی که ترامپ اردوغان را در نامهای تند تحقیر کرد، تهدید به نابودی اقتصاد ترکیه نمود، یا تحریمهایی را علیه این کشور اعمال کرد که هنوز پابرجاست – کنار گذاشته شدند.
شرطبندی اردوغان روی ترامپ تاکنون نتیجه داده است. این دو از زمان انتخابات نوامبر آمریکا چندین بار گفتگو کردهاند و تمایل ترکیه برای داشتن تماسهای منظم را برآورده ساختهاند. وزیر امور خارجه ترکیه پیشتر برای پیگیری این بحثها از واشنگتن بازدید کرده است – کاری که در دولت رئیسجمهور پیشین جو بایدن پانزده ماه طول کشید – و گزارشها حاکی از آن است که ممکن است سفری در سطح ریاستجمهوری نیز در دست برنامهریزی باشد.
در کنار این تحرک، لحن واشنگتن در مورد مسائل مربوط به آنکارا، انتظارات رسمی را برآورده کرده است. چند روز پس از دستگیری جنجالی اکرم اماماوغلو، شهردار استانبول و رقیب سیاسی اصلی اردوغان در انتخابات ریاستجمهوری بعدی، ترامپ اردوغان را «یک رهبر خوب» ستود. استیو ویتکاف، فرستاده خاورمیانه ترامپ، با اشاره به گفتگوی اخیر «عالی و تحولآفرین» میان دو رهبر، آینده روشنی را برای روابط ترکیه و آمریکا پیشبینی کرد. ویتکاف همچنین از «اخبار مثبت و خوب فراوانی» که از ترکیه میآید، سخن گفت. واضح است که نه ترامپ و نه ویتکاف، نگرانی معترضان ترکیهای را که در حمایت سراسری از اماماوغلوی زندانی به خیابانها آمدند و نگران آینده انتخابات واقعاً رقابتی و دموکراسی ترکیه بودند، ندارند. بیش از ۱۳۰ نفر از این معترضان اکنون با احکام زندان تا سه سال روبرو هستند، درحالیکه کیفرخواست اماماوغلو میتواند منجر به حکم زندان طولانیمدت و ممنوعیت سیاسی شود و معتبرترین چشمانداز برای تغییر سیاسی در کشور را تضعیف کند.
اردوغان شباهت زیادی میان خود و ترامپ و سیاستهایش میبیند. تمایل ترامپ به ایجاد تحول در نهادهای آمریکایی و بوروکراسی تثبیتشده آن، لفاظیهای تفرقهافکنانه او در صحنه داخلی، و بیزاری او از دستورکارهای لیبرال و مترقی با رویکرد اردوغان همسو است، همانطور که حس فوریت ترامپ در دستیابی به آتشبس در اوکراین نیز همسو میباشد.
ترامپ نیز بهنوبه خود از طرفداران قسمخورده اردوغان است. او از بیان این موضوع لذت میبرد، همانطور که اخیراً در حضور بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، انجام داد. ترامپ پیشنهاد کمک برای حل اختلافات ترکیه و اسرائیل را داد، درحالیکه – برای خشنودی آنکارا – اصرار داشت که نتانیاهو باید منطقی باشد.
ترامپ و اردوغان شرکای معاملهگری با ذهنیتهای همگرا هستند. هر دو این را تشخیص میدهند و میخواهند از فرصت همکاری با یکدیگر استفاده کنند. در مواردی که سیاستهای آنها همسو نیست، ترامپ فرض خواهد کرد که میتواند اردوغان را تحت فشار قرار دهد؛ اردوغانی که در بیشتر موارد بهدنبال راهی آبرومندانه خواهد بود و امیدوار است از روحیه همکاری خود در جای دیگر بهره ببرد. اردوغان، در واقع، هنر معاملهگری را تمرین میکند؛ هنری که ترامپ آن را ارج مینهد.
این زمینهای است که روابط ترکیه و آمریکا تحت هدایت دو رهبر بیش از حد مطمئن به خود، تکامل خواهد یافت. تا آنجا که به اردوغان مربوط میشود، تمایل ترامپ به انجام تجارت بدون توجه به کاهش استاندارد اعتبار دموکراتیک و عملکرد حاکمیت قانون در ترکیه، بهویژه مفید است. اردوغان این را مجوزی برای پیشبرد دستورکار داخلی سرکوبگرانه خود خواهد دید.
واکنشهای اروپا به تحولات سیاسی در ترکیه تا حدی کمرنگ بود، اما بااینوجود قویتر از واکنشهای ایالات متحده بود، بخشی بهدلیل جایگاه ترکیه بهعنوان کشور نامزد عضویت در اتحادیه اروپا. این امر، خویشتنداری واشنگتن را بهویژه ارزشمند میکند: آنکارا آن را فرصتی برای جبران اختلافات سیاسی و اقتصادی بالقوه با اروپا خواهد دید. چنین دست بازی از سوی واشنگتن، در کنار امتیازاتی که پیشتر توسط سایر بازیگران اصلی مانند روسیه و چین اعطا شده است، میتواند گرایش ترکیه را بهسوی دورتر شدن از معیارهای اتحادیه اروپا و هدف عضویت آن تسریع کند، و حتی احتمالاً بحثی قطعی در این مورد را موجب شود.
آشفتگی اقتصادی و سیاست خارجی ترامپ، هم چالشها و هم فرصتهایی را برای ترکیه بههمراه دارد. اقتصاد صادراتمحور و نیازمند نقدینگی ترکیه در برابر اختلالات تجاری و عدماطمینانهای اقتصادی جهانی که بر جریان سرمایهگذاری تأثیر میگذارد، آسیبپذیر است، بهویژه درحالیکه با تورم بالا و رشد پایین دستوپنجه نرم میکند. نوسانات اقتصادی جهانی کنونی از این نظر یک چالش است، اما ترکیه با پایینترین تعرفههای متقابلِ اعمالشده توسط واشنگتن مواجه شده است که میتواند به آن مزیت نسبی در برابر سایر بازیگران در بازار ایالات متحده بدهد. حرکتهای ترکیه بهسوی تبدیل شدن به یک مقصد پیشرو برای صادرات گاز طبیعی مایع ایالات متحده و گسترش همکاری انرژی آن میتواند کشورها را به هدف حجم تجارت دوجانبه ۱۰۰ میلیارد دلاری نزدیکتر کند.
در مورد چشمانداز امنیتی در حال تحول، عضویت در ناتو سنگبنای بازدارندگی و دفاع ترکیه است. زوال ناتو فاجعهبار خواهد بود، و اگر یک ساختار متمرکز بر اتحادیه اروپا یا هر صورتبندی دیگری که ترکیه را مستثنی کند، بهعنوان محور اصلی معماری امنیتی آینده اروپا ظاهر شود، تصویر تنها بدتر خواهد شد. ترکیه تلاش خواهد کرد با پایبندی به تعهد خود به ناتو و درعینحال بهرهگیری از نفوذ ژئوپلیتیکی، قابلیتهای نظامی و ظرفیت روبهرشد صنعت دفاعی خود در بحثهای مربوط به استقلال استراتژیک اروپا، از این امر جلوگیری کند. در هر صورت، ترکیه هر کاری که لازم باشد برای حفظ جایگاهی در میز امنیت اروپا انجام خواهد داد، اگرچه ممکن است در صورت تیرهتر شدن بیشتر روابطش با اروپا، با موانع بیشتری روبرو شود.
مانند اروپا، ترکیه همچنین تلاش خواهد کرد از تمایل واشنگتن برای خروج از خاورمیانه بهرهبرداری کند. آنکارا آمادگی خود را برای انجام اقدامات بیشتر جهت مقابله با داعش در سوریه، از جمله از طریق طرحهای منطقهای، نشان داده است؛ اقداماتی که نیاز به تعهدات ایالات متحده را کاهش میدهد.
ترکیه و ایالات متحده در هر موضوعی همنظر نیستند و این دو اختلافات دیرینهای دارند. اما اردوغان و ترامپ مصمم به توسعه یک دستورکار همکاری هستند که برای هر دو طرف سودمند و توانمندساز باشد. اینکه این امر در بلندمدت برای ترکیه و جامعه آن بهطور کلی، از جمله مسیر دموکراتیک کشور و روابط با اروپا، چه معنایی خواهد داشت، ممکن است داستان دیگری باشد.
”