اندیشکده کارنگی برای صلح بینالمللی : «آیا مسکو به واشنگتن در «حل» مشکل ایران کمک خواهد کرد؟» | ۱۳ فروردین ۱۴۰۴
همزمان با بهبود روابط مسکو و واشنگتن، تهران نگران است که به ابزار چانهزنی تبدیل شود؛ اما آیا روسیه شریک مهم خود را فدای نزدیکی با آمریکا خواهد کرد؟

⏳ مدت زمان مطالعه: ۳ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: Carnegie Endowment for International Peace / Nikita Smagin | 📅 تاریخ: April 2, 2025 / ۱۳ فروردین ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
نگرانی تهران از نزدیکی مسکو و واشنگتن
نزدیکی بین مسکو و واشنگتن که پس از تحلیف دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده آغاز شد، نه تنها امیدهایی را برای پایان دادن به جنگ در اوکراین ایجاد کرده، بلکه این احتمال را نیز مطرح کرده که میتواند نتیجه مسائل دیپلماتیک دیرینه را شکل دهد. ایران با نگرانی خاصی تحولات را دنبال میکند و نگران است که ممکن است به یک ابزار چانهزنی در بده بستان دیپلماتیک بین مسکو و واشنگتن تبدیل شود.
گفتگوی تلفنی اخیر بین ترامپ و همتای روسیاش ولادیمیر پوتین تنها به نگرانیهای تهران افزود. نگرانکنندهترین موضوع برای تهران بیانیه کاخ سفید بود مبنی بر اینکه پوتین و ترامپ «در این دیدگاه مشترک بودند که ایران هرگز نباید در موقعیتی باشد که اسرائیل را نابود کند.»
با توجه به اینکه حمله اسرائیل به برنامه هستهای ایران بیش از هر زمان دیگری نزدیک به نظر میرسد، این میتواند به عنوان تمایل مسکو برای قربانی کردن تهران به خاطر هدف بزرگتر احیای روابط با واشنگتن تفسیر شود. اما آیا حقیقتی در این امر وجود دارد؟
ریشههای بیاعتمادی و واقعیتهای جدید
در سوء ظن بین روسیه و ایران چیز جدیدی وجود ندارد: در واقع، احتیاط نسبت به نیات مسکو مدتهاست که هم در میان نخبگان ایرانی و هم در جامعه گستردهتر رواج داشته است. دلایل بیشمارند: آنها شامل مداخلات نظامی امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی در ایران و اخیراً، امتناع مسکو از رأی مخالف دادن به قطعنامههای سازمان ملل متحد در مورد برنامه هستهای ایران هستند. بنابراین، هیچ چیز به خصوص شگفتانگیزی در مورد ترس ایرانیان از اینکه مسکو سعی خواهد کرد آنها را بفروشد، وجود ندارد.
با این حال، وضعیت امروز با چند سال پیش بسیار متفاوت است. پس از تلاشهای غرب برای منزوی کردن روسیه به دنبال تهاجم تمام عیار به اوکراین در سال ۲۰۲۲، روابط با ایران برای کرملین به یک اولویت تبدیل شد. ایران اکنون یک شریک نظامی مهم و برای برخی از پروژههای بزرگ بینالمللی مسکو، مانند کریدور حمل و نقل شمال-جنوب، حیاتی است.
اهمیت استراتژیک ایران برای روسیه
علاوه بر این، گرم شدن روابط با ایران با استراتژی چند دههای کرملین برای پشت کردن به غرب (روندی که جنگ در اوکراین تنها آن را تسریع کرده است) به خوبی همخوانی دارد. همچنین هیچ تضمینی وجود ندارد که رابطه بهتر با غرب برای کرملین واقعاً قابل دستیابی باشد، به ویژه با توجه به اینکه روسیه هنوز هدف بسیاری از تحریمهای غربی است.
تجربه خود ایران نشان میدهد که اعمال تحریمها آسان است، اما لغو آنها بسیار دشوار است. و حتی اگر کرملین موفق به دستیابی به توافقی با ترامپ شود، روسیه همچنان توسط حوزههای قضایی دیگر، از جمله اتحادیه اروپا، ژاپن و کانادا، تحریم شده است. به عبارت دیگر، لغو تحریمها یک فرآیند طولانی و پیچیده خواهد بود.
همچنین بعید است که کرملین ناگهان شروع به باور کند که آینده روسیه در غرب نهفته است. البته، مقامات روسی ممکن است تلاش کنند تا تحریمها را لغو کنند یا شرکتهای غربی را به بازار روسیه بازگردانند. اما – فارغ از نتیجه مذاکرات بر سر اوکراین – «چرخش به شرق» که بسیار مورد بحث قرار گرفته، سنگ بنای سیاست خارجی روسیه باقی خواهد ماند.
تا زمانی که روابط نزدیکتر با کشورهای غیرغربی یک هدف مهم برای روسیه باشد، قربانی کردن ایران برای مسکو دشوار خواهد بود: این کشور از نظر اقتصادی، لجستیکی و به عنوان آزمایشگاهی برای اشکال جدید همکاری بینالمللی بسیار مهم است. به این دلایل، مذاکرات ترامپ و پوتین تهدیدی برای روابط بلندمدت بین مسکو و تهران ایجاد نمیکند.
سناریوهای کوتاهمدت و محدودیتهای روسیه
با این حال، در کوتاهمدت، ممکن است دستاندازهایی در مسیر وجود داشته باشد. وضعیت در خاورمیانه در حال حاضر به گونهای است که موقعیت ایران میتواند به طور چشمگیری تغییر کند. احتمال حمله اسرائیل به برنامه هستهای ایران روز به روز در حال افزایش است. و نامه اخیر ترامپ به رهبر عالی ایران به همین نتیجه اشاره داشت: در این نامه، ایالات متحده به تهران دو ماه فرصت داد تا توافق جدیدی را در مورد برنامه هستهای خود امضا کند یا با عواقب جدی روبرو شود.

اگر حملات اسرائیل و/یا ایالات متحده علیه ایران صورت گیرد، پیشبینی واکنش روسیه دشوار نیست. مسکو چنین حملهای را از روی نگرانی واقعی مبنی بر اینکه میتواند منجر به تغییر رژیم یا جنگ داخلی شود، محکوم خواهد کرد، که تمام سرمایهگذاریهای روسیه در ایران در سالهای اخیر را به خطر میاندازد. در عین حال، مسکو نمیخواهد شاهد دستیابی ایران به سلاح هستهای باشد.
نتیجه ایدهآل برای مسکو این خواهد بود که در توافق هستهای بین تهران و واشنگتن دخیل باشد – شاید نقش تضمین اجرای چنین توافقی به آن داده شود. به همین دلیل، کرملین موافقت کرده است که میانجی مذاکرات بین ایالات متحده و ایران باشد.
تنها مشکل این است که این مذاکرات هنوز آغاز نشدهاند زیرا ایران به طور مداوم از تعامل با ترامپ تحت تهدید زور خودداری کرده است. اگر این روند ادامه یابد، نیازی به میانجیگری روسیه نخواهد بود و سناریوی نظامی محتملترین گزینه خواهد شد.
هیچ راهی وجود ندارد که روسیه تلاش کند از ایران در برابر حمله محافظت کند: خطر رویارویی مستقیم با ایالات متحده و اسرائیل بسیار زیاد خواهد بود. حتی فروش احتمالی تجهیزات نظامی روسیه به ایران تأثیر کمی بر روند چنین رویارویی خواهد داشت. چند واحد پدافند هوایی و جنگنده نمیتوانند تهران را از قدرت ترکیبی ایالات متحده و اسرائیل نجات دهند. برای اینکه حتی شانسی برای محافظت درست از ایران داشته باشد، روسیه باید سالها صرف تأمین سلاح به ایران میکرد.
همه اینها به این معنی است که روسیه احتمالاً به دنبال اطمینان دادن به ایالات متحده خواهد بود که اگر واشنگتن وارد رویارویی نظامی با ایران شود، دخالت نخواهد کرد. از آنجایی که روسیه نمیتواند به طور جدی امیدوار باشد که بر نتیجه تأثیر بگذارد، منطقیتر است که بیطرفی خود را به عنوان امتیازی به واشنگتن بستهبندی کند که ممکن است به دو طرف کمک کند تا به توافق گستردهتری بر سر جنگ اوکراین دست یابند.
بحران بزرگ در خاورمیانه در مسکو حل نخواهد شد؛ توسط مثلث ایالات متحده-ایران-اسرائیل حل خواهد شد. روسیه محکوم به ماندن در حاشیه است.
”