مجله اکونومیست : «ترامپ علیه جاسوسهای فایو آیز» | ۲۶ اسفند ۱۴۰۳
ترامپ نهتنها با دشمنان آمریکا بلکه با نهادهای اطلاعاتی خودش درگیر است—و ممکن است اتحاد فایو آیز را نیز بهخطر اندازد.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۷ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: The Economist / بدون نام نویسنده | 📅 تاریخ: ۱۶ مارس ۲۰۲۵ / ۲۶ اسفند ۱۴۰۳
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
آیا رئیسجمهور اتحاد اطلاعاتی قدرتمند جهان را به خطر میاندازد؟
در تاریخ دوم مارس، تولسی گابارد، مدیر اطلاعات ملی ایالات متحده، ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین را متهم کرد که بهدنبال آغاز جنگ جهانی سوم «یا حتی یک جنگ هستهای» است. گابارد سابقهای طولانی در طرح نظریههای توطئه و دیدگاههای طرفدار روسیه دارد. دستیاران سابقش گفتهاند او بهطور مداوم اخبار منتشرشده توسط راشا تودی، رسانه تبلیغاتی کرملین را میخواند و بازنشر میکرد.
انتصاب گابارد موجب نگرانی در بین دستگاه اطلاعاتی آمریکا و همچنین متحدانش شده است. اما او تنها عامل تنش در شبکههای اطلاعاتی آمریکا نیست. ترامپ اخیراً برای تحت فشار قرار دادن اوکراین، یک هفته جریان بهاشتراکگذاری اطلاعات با این کشور را متوقف کرد. او حتی تهدید کرده که کانادا را ضمیمه کرده یا آن را از پیمان اطلاعاتی «فایو آیز» اخراج میکند. فعلاً جریان اطلاعاتی میان آمریکا و متحدانش برقرار است—اما آیا ممکن است این روند تغییر کند؟
جاسوسان آمریکایی از طریق شبکهای وسیع از روابط با همتایان خود در کشورهای دیگر در ارتباطاند. سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)، که نهاد HUMINT (اطلاعات انسانی) آمریکاست، با تقریباً همه سرویسهای متحد، افسر رابط دارد و با آنها در حوزههای جاسوسی و عملیاتهای پنهان همکاری میکند. برای مثال، در یکی از عملیاتهای جسورانه از دهه ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰، سیا و سازمان اطلاعات آلمان (BND) بهطور مشترک مالک یکی از شرکتهای بزرگ تولید دستگاههای رمزنگاری بودند که تجهیزات معیوب به کشورهای ناآگاه میفروخت.
در زمینه اطلاعات سیگنالی (SIGINT)، این همکاری حتی عمیقتر است. پس از جنگ جهانی دوم، آمریکا، استرالیا، بریتانیا، کانادا و نیوزیلند پیمان «فایو آیز» را برای گردآوری مشترک اطلاعات شنود و دادهها پایهگذاری کردند. این پیمان جاهطلبانهترین سازوکار جمعآوری و بهاشتراکگذاری اطلاعات در تاریخ است. هر طرف به دیگری اعتماد فوقالعادهای دارد. جان فریس، مورخ کانادایی و نویسنده تاریخچه GCHQ (سرویس اطلاعاتی سیگنالی بریتانیا)، لحظهای «افسانهای» را توصیف میکند که یک آمریکایی مأمور در GCHQ و یک بریتانیایی مأمور در NSA (سرویس همتای آمریکایی)، از طرف سازمانهای مأمور خود، با یکدیگر مذاکره میکردند.
یک افسر سیا عضو کمیته مشترک اطلاعات بریتانیاست؛ نهادی که ارزیابیهای اطلاعاتی برای نخستوزیر تهیه میکند.
برخی نگرانند که همه اینها اکنون در معرض خطر باشد. سه سناریو محتمل مطرح شده است: نخست، اینکه آمریکا ممکن است این ترتیبات را مختل کند، مثلاً با عملی کردن تهدید اخراج کانادا از فایو آیز. دوم، اینکه متحدان، نگران از اینکه دولت ترامپ در محافظت از اطلاعات محرمانه کوتاهی کند، ممکن است خود شروع به کاهش همکاری کرده یا به دنبال شریکهای دیگری باشند. در دوره اول ریاستجمهوری، ترامپ یکبار اسرار اسرائیل را به وزیر خارجه روسیه لو داد.
اما محتملترین سناریو، سناریوی سوم است: جنگ ترامپ با نهادهای فدرال و سیاسیسازی جامعه اطلاعاتی آمریکا—یا همان Intelligence Community (IC)—ممکن است به هرجومرج در داخل دستگاه اطلاعاتی منجر شده و این اختلال به متحدان نیز سرایت کند.

نگرانیها درباره بهاشتراکگذاری اطلاعات
در عمل، خطراتی که HUMINT (اطلاعات انسانی) و SIGINT (اطلاعات سیگنالی) را تهدید میکنند، تفاوتهایی اساسی دارند. پیوند میان نهادهایی مانند سیا و MI6 (سرویس اطلاعات مخفی بریتانیا) بسیار عمیق است. ریچارد مور، رئیس MI6، سال گذشته گفته بود: «ما با هم بیشتر از هرکس دیگری به اشتراک میگذاریم.» این دو نهاد از مدل موسوم به «بهترین ورزشکار» استفاده میکنند، بدین معنا که تصمیم میگیرند کدامیک برای هدفگیری یک هدف خاص مناسبتر است.
واحد «خانه روسیه» سیا—یگان تخصصی برای جاسوسی از کرملین—بیش از آنکه با رؤسای خودش در آمریکا اطلاعات به اشتراک بگذارد، با برخی نهادهای اروپایی همکاری میکند. اما این صمیمیت نیز مرز دارد. اطلاعات عمومی میان طرفین به اشتراک گذاشته میشود، اما جزئیات مربوط به منابع انسانی تنها در نسخههای محرمانه و حذفشده منتقل میشوند. وقتی بریتانیا در دهه ۱۹۸۰، اولگ گوردیوسکی، افسر ارشد کاگب را بهکار گرفت، در ابتدا هویت او را از سیا پنهان کرد—و همین امر موجب دلخوری شدید آمریکاییها شد.
مقامهای غربی به اکونومیست گفتهاند که فعلاً همهچیز طبق روال ادامه دارد. اما در دنیای HUMINT، اطلاعات را میتوان بسته به نگرانیهای سیاسی درباره افشای احتمالی یا بیاعتمادی به آمریکا، کاهش، محدود یا استتار کرد. مارک پولیمروپولوس از اندیشکده شورای آتلانتیک در واشنگتن—که پیشتر رئیس عملیات سیا در اروپا و اوراسیا بوده—میگوید: «در نهایت، هر نهاد اطلاعاتی وظیفهای مقدس نسبت به منابع انسانیاش دارد.» او هشدار میدهد که سرویسهای اطلاعاتی غربی ممکن است اطلاعاتی را که پیشتر به اشتراک میگذاشتند، اکنون «ضدعفونیشده» تحویل دهند.
دنیای متفاوت SIGINT
اما قضیه در مورد SIGINT فرق دارد. فایو آیز یک توافقنامه حقوقی سفتوسخت نیست؛ هیچ قراردادی وجود ندارد که اعضا را مجبور کند تمام شنودهای واتساپ کرملین یا دستگاه هوشمند آشپزی شی جینپینگ را با هم به اشتراک بگذارند. اما سیستم مشترک جمعآوری و شبکههای امن توزیع و پردازش اطلاعات باعث شده میزان بهاشتراکگذاری در این حوزه بهمراتب بالاتر از HUMINT باشد.
بیل بونسال، مدیر GCHQ در دهه ۱۹۷۰، گفته بود که ایده withheld کردن اطلاعات (پنهان کردن) خطرناک است، چراکه بنیان فایو آیز بر این باور استوار است که «هر شریک نهتنها اطلاعاتش را پنهان نمیکند، بلکه حتی به تأخیر هم نمیاندازد.»
در سال ۱۹۸۴، زمانی که نیوزیلند ورود کشتیهای دارای تسلیحات هستهای یا دارای نیروی محرکه هستهای را به بنادر خود ممنوع کرد و عملاً نیروی دریایی آمریکا را کنار گذاشت، طبق گفته فریس، نیوزیلند «تقریباً اما نه کاملاً» از فایو آیز اخراج شد—و این وضع تا سال ۲۰۰۶ ادامه داشت. این یکی از معدود استثناها بود.
در بحران سوئز، زمانی که آمریکا و بریتانیا بهخاطر تهاجم مشترک انگلیس-فرانسه به مصر دچار اختلاف شدید شدند، همکاری SIGINT بدون مشکل ادامه یافت. در سال ۱۹۷۳، زمانی که هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی وقت آمریکا، خواست بریتانیا را بهخاطر اختلاف بر سر سیاست خاورمیانه مجازات کند، بهطور خصوصی گفت: «من آنها را قطع میکنم. باید دندانهایمان را نشان دهیم.» اما آژانس امنیت ملی آمریکا این دستور را رد کرد، چراکه این تصمیم، سامانه شنود اطلاعاتی آمریکا در اروپا و خاورمیانه را مختل میکرد.
در سال ۲۰۰۳ نیز، زمانی که آمریکا و کانادا بر سر جنگ عراق اختلاف پیدا کردند، کانادا از بسیاری از همکاریهای نظامی و اطلاعاتی نظامی کنار گذاشته شد—اما نه از فایو آیز.

وابستگی متقابل، اما نابرابر
یکی از روسای پیشین سرویس اطلاعاتی بریتانیا میگوید: «با استثنای نیوزیلند—که سهم زیادی ندارد—عملاً غیرممکن است کشوری را از فایو آیز جدا کنیم بدون آنکه کل ساختار مختل شود.» لرزش در یک کشور، دیگر کشورها را هم تحتتأثیر قرار میدهد. وقتی ایالات متحده با چالشهای حقوقی داخلی بر سر بخش ۷۰۲ قانون FISA مواجه شد—قانونی که بر شنود ارتباطات خارجی نظارت دارد—ماشین SIGINT بریتانیا نیز مجبور شد آماده شود تا سیستمهایش را بهطور اساسی تنظیم کند، اگر آن قانون منقضی شود.
البته این وابستگی کاملاً متقارن نیست. جودی توماس، مشاور امنیت ملی پیشین جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا، میگوید: «ما سرویس اطلاعات خارجی نداریم.» اما با این حال، ایالات متحده نیز در صورت کنار رفتن کانادا ضرر خواهد کرد. از دهه ۱۹۴۰، کانادا رهبری SIGINT در قطب شمال را برعهده داشته است. بریتانیا در زمینه رمزنگاری سرمایهگذاری سنگینی کرده و موقعیت استرالیا برای رصد فعالیتهای چین در آسیا حیاتی است.
شکاف بین واشنگتن و نهادهای اطلاعاتی
با وجود این همه همکاری، روشن است که این ضررها لزوماً ترامپ را بازنمیدارد. فریس میگوید: «این وضعیت خاصی است.» در گذشته، بحرانهای فایو آیز به این دلیل حل میشد که آژانسهای آمریکایی از ارزش این شراکتها آگاه بودند و اگر نه در تقابل مستقیم با سیاستمداران، دستکم با فاصلهگیری هوشمندانه از آنها، «بیسروصدا همهچیز را جمعوجور میکردند». اما امروز، مأموران اطلاعاتی آمریکا بهطرز خارقالعادهای از آینده میترسند و نمیدانند «اره برقی کجا فرود خواهد آمد».
و این اره برقی از هماکنون فعال شده است. در روزهای اخیر، سیا شروع به اخراج برخی از مأموران کرده است. آژانس DOGE، نهادی تحت رهبری ایلان ماسک که برای کاهش هزینهها تأسیس شده، ظاهراً عامل چندین نقص امنیتی بوده است—از جمله افشای مکان یک تأسیسات سیا، و درخواست از این سازمان برای ارسال لیستی از کارمندان جدید به ایمیل آژانس شامل نام و حروف اول، که میتواند به شناسایی آنها توسط سرویسهای اطلاعاتی خارجی کمک کند.
فرسایش درونی
خطر نهفقط در این است که نهادهای اطلاعاتی آمریکا نتوانند مثل گذشته در برابر سوءاستفاده از اطلاعات برای فشار به متحدان مقاومت کنند، بلکه این است که آنها ممکن است دچار حواسپرتی یا انحراف مأموریت شوند. کش پاتل، رئیس افبیآی، سالهاست نظریههای توطئه بیپایه را تبلیغ میکند. کریس تیلور، افسر اطلاعاتی استرالیایی و عضو اندیشکده ASPI در کانبرا، هشدار میدهد که تصمیم پاتل برای حذف کامل لایههای رهبری افبیآی و تمرکز صرف بر جرم، «نشانه خوبی برای ضدجاسوسی آمریکا نیست».
در حال حاضر، مقامات غربی نگران هستند اما هنوز وحشت نکردهاند. یکی از منابع میگوید: «همهچیز در لولههای اطلاعاتی همچنان جریان دارد.» جان فریس میگوید: «من این را هنوز بحران بزرگ برای فایو آیز نمیدانم.» دستکم فعلاً نه.
در سال ۲۰۲۱، در بحبوحه بحثها درباره اینکه آیا یک دولت مستقل اسکاتلند میتواند عضو فایو آیز شود، کیاران مارتین، مقام سابق GCHQ و رئیس مرکز ملی امنیت سایبری بریتانیا، یک قاعده ساده برای فهم توازن قدرت در این اتحاد ارائه کرد: «فایو آیز… تقریباً هیچ ساختار رسمی حکمرانی ندارد و حتی ساختار غیررسمی هم بسیار محدود است.» او نوشت: «در عمل، فقط یک قانون نانوشته دارد—اینکه آمریکا قانونگذار است.»
”