نشریه فارن پالیسی : «ظاهر زنان اوکراینی به شما ربطی ندارد» | ۲۳ بهمن ۱۴۰۱
تحلیل ریشههای پسا شوروی و استعماری تمرکز وسواسگونه بر ظاهر زنان اوکراینی و خطرات بالقوه این نگاه در زمان جنگ.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۷ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: Foreign Policy/Oleksandra Povoroznyk | 📅 تاریخ: February 12, 2023 / ۲۳ بهمن ۱۴۰۱
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
مقدمه: فتیشسازی زنانگی ریشههای پیچیده و دردناک پسا شوروی دارد.
حتی در حالی که موشکها شهرهای اوکراین را میکوبند و سربازان از سنگرها محافظت میکنند، جنگ در اوکراین عنصر آنلاین سرسختانهای را حفظ کرده است، زیرا حامیان از سراسر جهان با ترولهای روسی و فاشیستها درگیر میشوند. به عنوان کسی که از ترک کییف در بحبوحه هشدارهای حمله هوایی و حملات پهپادهای انتحاری خودداری کرده و به طور مزمن آنلاین است، اوکراینی بودن در عصر رسانههای اجتماعی برایم به طور همزمان خشمگینکننده، روحیهبخش و فقط از نظر احساسی طاقتفرسا است.
جنگ روسیه در اوکراین
یکی از عجیبترین جنبههای این موضوع، تمرکز بر ظاهر زنان اوکراینی است. بحث شدیدی در میان حامیان اوکراین در مورد اینکه چرا مردم تمایل به تمرکز بر ظاهر فیزیکی زنان اوکراینی دارند، وجود داشته است. این شامل ادعاهایی مانند «زنان اوکراینی جذاب هستند و در آشپزی مهارت دارند» میشود. شخصاً، من این اظهارات را خیلی توهینآمیز نیافتهام – اگرچه، شاید، در حال حاضر مسائل بزرگتری برای نگرانی دارم. اما کلیشههای مربوط به زنان اوکراینی (و به طور کلی زنان اروپای شرقی) نگرانکننده و بالقوه مضر هستند – و به مسائل جنسیتی و هویت ملی اشاره میکنند که یک کشور پس از جنگ باید با آنها کنار بیاید.
مانند هر جنبش مردمی، جامعه غیررسمی حامیان اوکراین مستعد اختلافات و بحثهای داخلی است. بحثها معمولاً مدنی هستند، حتی زمانی که خود موضوعات بسیار پیچیده باشند، مانند اینکه آیا اوکراین باید یک مزدور گروه واگنر را با اسرای جنگی اوکراینی مبادله میکرد. بیشتر این بحثها صرفاً نظری هستند: مسائل اخلاقی مورد بحث قرار میگیرند، استراتژیهای نظامی با جزئیات ریز تشریح میشوند، و کلیپهای کوتاه از ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، که برای دوربینها ژست میگیرد، برای یافتن سرنخهایی در مورد وضعیت سلامت ظاهراً رو به وخامت رئیس جمهور روسیه مطالعه میشوند. اما بحثها بر سر توصیف زنان اوکراینی کمی شخصیتر است.
اظهارات آنلاین از تعمیمهای با نیت خوب اما سوالبرانگیز گرفته تا تعارفات آشکارا شیءانگارانه متغیر است که زنان اوکراینی «به طور طبیعی جذاب» یا «خوشپوش» را با «همتایان غربی» خود مقایسه میکنند (معمولاً با این مفهوم که زنان غربی به نوعی توسط فمینیسم خراب شدهاند). عجیبترین تعاملی که تجربه کردهام، واکنش خشمگین یک خارجی به جشن من برای بازگشت مکدونالد به بازار اوکراین بود. او اصرار داشت که زنان اوکراینی خوشقیافه هستند زیرا ما از رژیم غذایی ثابت محصولات تازه و غذاهای ساده، سالم و خانگی تغذیه میکنیم، و حتی سعی کرد مرا به خاطر لذت بردن از چیزبرگری (و توهم کوتاه مدت عادی بودن) که ماهها آرزوی آن را داشتم، سرزنش کند.
کاربرانی که چنین نظراتی را ارسال میکنند، همچنین به اشتراکگذاری و بازنشر تصاویری از آنچه ظاهراً یک زن کلیشهای اوکراینی به نظر میرسد، علاقه دارند – و اگرچه استاندارد زیبایی سنتی برای زنان اوکراینی از نظر تاریخی خواستار چشمان قهوهای تیره، ابروهای تیره و پوست برنزه بوده است، این تصاویر تمایل دارند دختران بلوند و چشم آبی خوشاندامی را که آرایش سنگینی دارند، به تصویر بکشند. مردانی که این تعارفات را ارسال میکنند، ادعا میکنند که صرفاً از زنان اوکراینی قدردانی میکنند و در عین حال از مبارزه اوکراین حمایت میکنند، اما منتقدان (که بسیاری از آنها، اتفاقاً، زنان اوکراینی هستند) آن را ترسناک و شاید حتی فتیشیستی مینامند. پیچیده کردن همه اینها این است که پر سر و صداترین حامیان خارجی اوکراین آنلاین عمدتاً مرد هستند.
فتیشسازی زنان از کشورهای دیگر البته رایج است، اما پشت همه اینها این است که بار نگاهگرایی (lookism) برای زنان اوکراینی یکی از سنگینترینها در جهان است – واقعیتی که ریشه در تاریخ پسا شوروی این کشور دارد. اگرچه به اصطلاح قدردانان پر سر و صدای زنان اوکراینی ادعا میکنند که زنان اوکراینی را به دلیل ظاهر خوب طبیعیشان جذاب مییابند، آنچه در واقع قدردانی میکنند، میزان تلاشی است که زنان اوکراینی یاد گرفتهاند برای ظاهر خود انجام دهند.

فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تغییرات آشفتهای را هم در جامعه و هم در ایدئولوژی – از جمله بیان جنسیتی – به همراه داشت. اگرچه ایده شوروی از زنانگی ایجاب میکرد که زنان بیعیب، انعطافپذیر و (از برخی جهات) آندروژین و غیرجنسی سازندگان آرمانشهر سوسیالیستی باشند و در عین حال همسران حامی و مادران مهربان باقی بمانند، دهه ۱۹۹۰ دو مدل جدید از بیان جنسیتی زنانه را به همراه آورد. اوکسانا کیس، انسانشناس و مورخ فمینیست تأثیرگذار اوکراینی، این دو هویت قطبی را به عنوان برهینیا (Berehynia) (الهه اجاق، یک مدل شبه سنتی از زنانگی ریشه در ناسیونالیسم نوستالژیک و ایدههای محافظهکارانه) و باربی توصیف میکند.
همانطور که از نامش پیداست، هویت باربی که توسط زنان در کشورهای جوان پسا شوروی پذیرفته شد، از هجوم ناگهانی رسانههای غربی و مصرفگرایی نشأت گرفت. همچنین هویتی بود که از تغییرات اجتماعی ناگهانی و آیندهای نامشخص زاده شد. میلیونها زن، که بخشی جداییناپذیر از نیروی کار شوروی بودند و حداقل میتوانستند به مراقبت از کودک و حمایت اجتماعی ارائه شده توسط دولت تکیه کنند، در جامعهای عمدتاً بیقانون که در آن مردان بیرحم به سرعت به اوج میرسیدند، بیکار شدند.
اگرچه ایدئولوژی شوروی زنان را متقاعد کرده بود که باید وظیفه دوگانه هم رفیق بودن و هم مادر بودن را بر عهده بگیرند، دهه ۱۹۹۰ به آنها آموخت که مطمئنترین راه برای ساختن زندگی رؤیاییشان (که به شدت تحت تأثیر تلویزیون و مجلات غربی ناگهان در دسترس قرار گرفته بود) این است که خود را به مردان سرسخت و به شدت مردانهای که در مسیر ثروت بودند، بچسبانند.
ظاهر به یک ارز اجتماعی مورد قبول گسترده تبدیل شد – و برای مدتی، یکی از تنها انواع نفوذ و قدرتی بود که در اختیار زنان جوان جاهطلب در اوکراین قرار داشت. سالنهای زیبایی به سرعت در هر خیابانی باز شدند در حالی که مجلات – از جمله نسخههای محلی Elle و Cosmopolitan، که در اوایل دهه ۲۰۰۰ به بازار اوکراین رسیدند – به شدت بر اهمیت دنبال کردن آخرین مدها و لاغر و جوان نگه داشتن خود، راضی کردن شوهر و دور کردن هر رقیب واقعی یا خیالی تأکید میکردند. با شروع سفر بیشتر زنان از مستعمرات سابق روسیه (و خود روسیه) به خارج از کشور و کشف بازار جدید توسط گردشگران غربی، زنان اسلاو با کار جنسی و تمایل به ازدواج با خارجیهای نسبتاً مرفه بدون پرسیدن سوالات زیاد مرتبط شدند.
خوشبختانه، محبوبیت اخیر فمینیسم (همراه با حرکت عمومی به سمت ثبات، دموکراسی و برابری جنسیتی) زنان اوکراینی را متقاعد کرده است که مجبور نیستند با انتخاب همسر سنتی بودن یا یک جوینده طلای پر زرق و برق که دائماً به دنبال شوهر است، خود را محدود کنند.
مجلات اوکراینی به جای اینکه به خوانندگان خود بگویند چگونه لباس بپوشند تا مرد رؤیاهایشان را پیدا کنند، شروع به پرداختن به موضوعاتی مانند سیاست، خشونت خانگی، هویت جنسی، امور مالی شخصی و سلامتی کردهاند – اگرچه امروزه، مجبورند در مورد ایمن ماندن در بحبوحه جنگ یا مقابله با قطعی برق نیز بنویسند. به نوبه خود، خود زنان در حال ساختن مشاغل چشمگیر بدون نیاز به پلک زدن برای رئیسی دائماً شهوتران هستند. در واقع، حدود ۱۵ درصد از ارتش اوکراین را زنان تشکیل میدهند، همانطور که بیش از ۲۰ درصد پارلمان اوکراین را نیز تشکیل میدهند.
با این حال، حتی این نیز مردم را از شیءانگاری زنان اوکراینی باز نمیدارد – فقط به نظرات زیر عکسهای زنان نظامی اوکراینی که به صورت آنلاین منتشر شده است، نگاهی بیندازید. کلیشهها پایدار هستند – چه به شکل نسبتاً بیضرر حامیان غربی که چشمشان گرد میشود یا زبان بسیار نگرانکنندهتر از روسیه. نظرات آنلاین از روسهای «طرفدار Z» در رسانههای اجتماعی مملو از سادیسم فتیشیستی (به عنوان مثال، خیالپردازیهای تجاوز جنسی، پرسش در مورد اینکه کجا میتوان یک «همسر پناهنده اوکراینی» به زور تبعید شده پیدا کرد، و فقط نظرات عمومی شهوتآلود) با هدف زنان و دختران اوکراینی است.
برای زنان اوکراینی، این به سختی جدید است: مانند هر قدرت استعماری، روسیه سابقه طولانی در برخورد با زنان اوکراینی به عنوان اهالی جذاب اما بیفرهنگ و سادهلوح استانی دارد که در بهترین حالت باید دوباره آموزش داده شوند یا در بدترین حالت به عنوان اشیاء عجیب و غریب مورد نگاه شهوتآلود قرار گیرند. در حالی که شاعران روسی قرن ۱۹ و ۲۰ اوکراین (یا، همانطور که در آن زمان به آن «روسیه کوچک» میگفتند) را به عنوان مکانی عجیب و غریب الهامبخش و پر از بومیان بدوی اما مهربان و مستعد خرافات میدانستند، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تغییر چندانی رخ نداد.
در اوایل دهه ۲۰۰۰، بازسازی روسی «The Nanny» پخش شد و فوراً به یک موفقیت بزرگ تبدیل شد. تفاوت اصلی بین نسخه اصلی آمریکایی و بازسازی روسی؟ در بازسازی، فران (که در نسخه اصلی به طور کلیشهای یهودی-آمریکایی و باهوش خیابانی بود) به ویککا تبدیل شد، یک کارگر مهاجر اوکراینی متولد ماریوپل که در یک خانواده مسکوی پیچیده استخدام شد. در طول پخش هفت فصلی سریال، ویککا به دلیل لهجه سنگین، عدم تحصیلات، تمایلات به دنبال پول بودن و رفتار مبتذلش، مضحکه بود. (این شامل دزدیدن اقلام کوچک بود، که یکی از شخصیتهای سریال آشکارا آن را با «اوکراینیها در حال دزدیدن گاز روسیه» مقایسه کرد.) اما او در نهایت به اندازه کافی جذاب به تصویر کشیده شد تا با شخصیت مرد ثروتمند و باهوش ازدواج کند.
حتی در سال ۲۰۲۲، این طرز فکر استعماری تغییر چندانی نکرده است – همین تابستان گذشته، مارگاریتا سیمونیان، مبلغ کرملین، در مورد «روسهایی که پس از جنگ از کییف بازدید میکنند و از غذاهای محلی و محصولات تازه مزارع اوکراین درست مانند روزهای خوب قدیم لذت میبرند» خیالپردازی کرد و افزود که «شوهران روسی بار دیگر گردن خود را میشکنند تا به اوکساناهای تیره ابرو (اصطلاح کلی که روسها گاهی اوقات برای نشان دادن زنان اوکراینی استفاده میکنند) خیره شوند.»
اما حتی تحسین طرفدار اوکراین از ظاهر زنان اوکراینی نیز با هزینه بالقوهای همراه است. دیدن اوکراینیها به عنوان به اصطلاح قربانیان بینقصی که صرفاً به این دلیل که خوشقیافه، عمدتاً سفیدپوست هستند و نماد نوع خاصی از زنانگی هستند، مستحق همدردی هستند، مفید نیست. چه اتفاقی میافتد اگر کسی تصمیم بگیرد که زنان اوکراینی، در مجموع، آنقدر که فکر میکردند زیبا یا مطیع نیستند؟ آیا این دلیلی برای حمایت کمتر از اوکراین خواهد بود؟ و در زمینه جنگی که متجاوز از خشونت جنسی وحشیانه استفاده میکند، فتیشسازی زنان به خصوص ناراحتکننده به نظر میرسد.
البته، همه آزادند نظرات خود را بیان کنند – و من قطعاً نمیگویم که نباید از زن اوکراینی که جذاب مییابید تعریف کنید یا اینکه شما نوعی هیولا هستید که میگویید اوکراینیها گروهی خوشقیافه هستند. اما در کشوری که ظاهر خوب، تا حدی، یک تاکتیک بقا بوده است، شاید چیز دیگری برای ستایش پیدا کنید.
”