شبکه تلهسور (ونزوئلا): «امام روحالله خمینی: راهنمای رنسانس اسلامی» | ۲۶ خرداد ۱۴۰۴
نگاهی به زندگی، اندیشهها و میراث ماندگار امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب اسلامی ایران، منادی بیداری اسلامی و نماد مقاومت در برابر قدرتهای هژمونیک جهانی.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: تلهسور/پابلو خوفره لئال | 📅 تاریخ: ۵ ژوئن ۲۰۲۵ / ۱۶ خرداد ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
نوشته: پابلو خوفره لئال
۵ ژوئن ۲۰۲۵، ساعت ۰۰:۴۶
آیتالله سید روحالله موسوی خمینی نه تنها یک مرد فرزانه و شخصیتی مرجع برای میلیونها انسان، بلکه راهنمایی حیاتبخش، مدافع آنچه به عنوان رنسانس اسلامی شناخته میشود، مبارزه برای تعیین سرنوشت، دفاع از فلسطین و بالاتر از همه، مقاومت در برابر قدرتهای هژمونیک به شمار میرود.
زندگینامه این مرد برجسته در تاریخ بشریت نشان میدهد که او یک مرجع تقلید (۱) محسوب میشود و در ایران رسماً به جای آیتالله العظمی، امام نامیده میشد؛ قراردادی که پیروانش به آن پایبند هستند. یک نظریهپرداز سیاسی اسلامی تأثیرگذار، انقلابی، نوآور، که بیش از همه به خاطر توسعه نظریه ولایت فقیه، «سرپرستی فقیه» (۲) شناخته شده است، اما همچنین عمیقاً سیاسی تحت شعار عمیق «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود.
امروز، من آن مرد را به بالاترین مرتبه یک انسان، به عنوان یک انقلابی، ارتقا میدهم: امام روحالله موسوی خمینی، متولد خانوادهای با تدین عمیق در شهر خمین، در استان مرکزی ایران، واقع در جنوب پایتخت، تهران. پس از از دست دادن غمانگیز پدرش در دو سالگی، توسط مادر و یکی از عمههایش بزرگ شد. پس از پایان تحصیلات متوسطه، خمینی جوان به تحصیلات دینی روی آورد و محل اقامت خود را به شهر مقدس قم منتقل کرد.
در آنجا، تدین، سختکوشی و خردمندی او با شور و اشتیاقش به سیاست آمیخته شد و بدین ترتیب، از همان اوایل، تهدیدی برای قدرت سلطنتی به شمار میرفت. نویسنده حدود بیست متن، و عالمی ژرفنگر در الهیات اسلامی، اندیشه او نه تنها اعتبار زیادی در میان علمای اسلامی برایش به ارمغان آورد، بلکه در میان دانشمندان سایر ادیان نیز مورد احترام بود (۳).
امام خمینی: مردی سادهزیست
امام خمینی در زندگی خصوصی خود، گواه آن چیزی بود که به عنوان یک رهبر بیان میکرد. او زندگی ساده و زاهدانهای داشت، مخالف هرگونه انباشت ثروت از هر نوع مادی بود، و این را در رابطه با خود روحانیت و دنیای سیاست، و همچنین در حوزه جامعه ایران بیان میکرد. او منتقد هرگونه تمایلی بود که به رفتار فاسد منجر شود.
تعریف امام خمینی از دموکراسی در چارچوب اسلامی، متمایز از مفاهیم غربی، اما نه کمتر عمیق و نمونه، با در نظر گرفتن خطوط ارزشها و اهداف در تمام عرصههای زندگی، چارچوببندی شده بود. امامی که تعهد در امور دینی را به موازات امور سیاسی، اجتماعی و اخلاقی تشویق میکرد و تعهد خود را به آرمانهای انقلابی و دستاوردهای حاصل از آن حفظ مینمود، که این امر منجر به تشدید حملات دشمنانش شد (۴).
بنابراین، فرآیندها و رویدادهای قابل توجهی که انقلاب اسلامی تحت پیروزی و رهبری او به مدت یک دهه به دست آورد، باعث میشود هر ساله در ۳ ژوئن، از سال ۱۹۸۹، مردم ایران و کسانی که او را به عنوان یک رهبر الهامبخش میپذیرند، سالگرد درگذشت او را به یاد آورند. مرگی که در ۸۷ سالگی و یک دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی که او رهبری کرد، برای سرنگونی سلسله پهلوی و تغییر توازن قوا در غرب آسیا و در نتیجه شروع تأثیرگذاری به عنوان قدرت بزرگ جمهوری اسلامی ایران، رخ داد.
نتیجهای که به شدت تحت تأثیر کلمات، اقدامات و حتی هزینه زندان برای فعالیت انقلابی امام خمینی از سال ۱۹۶۲، زمانی که او به طور کامل وارد فعالیت سیاسی شد تا آن ایران را تغییر دهد، ایرانی که دستنشانده ایالات متحده و دیگر قدرتهای غربی، متحد رژیم صهیونیستی و تبدیل به ناو هواپیمابر زمینی برای تجاوز به ملتها شده بود. همه اینها در آن دهه فجر – دهه سپیدهدم – که با بازگشت امام خمینی از تبعید در ۱ فوریه ۱۹۷۹ آغاز میشود و با پیروزی قطعی در ۱۱ همان ماه به اوج خود میرسد، سقوطی پر سر و صدا داشت.
«مرگ حقیقت ندارد وقتی کار زندگی به خوبی انجام شده باشد» عبارتی است که معمولاً از قهرمان ملی کوبا، خوزه مارتی، از کتابش «اشعار ساده» وام میگیرم. زمانی به آن متوسل میشوم که مروری بر زندگی و آثار شخصیتهای برجسته داشته باشم. انسانهای قابل توجه، آنهایی که تحسینی چنان عظیم برمیانگیزند که نفوذشان تودهها را به حرکت درمیآورد. این، به خاطر پروژههای جمعی آنهاست و در زمان مرگ، دعوت به ادامه راهشان میکنند، به عنوان هدفی که برای ایجاد جهانی در نظر گرفته شده است که در آن اصول کرامت، حاکمیت و تعیین سرنوشت عناصر کلیدی هستند.
اهدافی که به محورهای اساسی تبدیل شدهاند. در لحظات کلیدی که سیاره ما خونینترین تهاجم دهههای اخیر را تجربه میکند، که توسط قدرتهای هژمونیک واشنگتن و متحدانش انجام میشود. در مناطق وسیعی از جهان و بهویژه در غرب آسیا، که در نتیجه فشار و برنامههای بیثباتسازی ایجاد میکند، جایی که سیاست فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران برجسته است. نسلکشی علیه مردم فلسطین. تجاوز جنایتکارانه علیه لبنان، یمن، سوریه، عراق.
همه آنها تحت برنامههای تجاوز و اقدامات جنگی ائتلاف امپریالیستی-صهیونیستی، با حمایت اروپایی فاقد حداقل حاکمیت که در آن نقش نوکرمآبانه رژیمهای فرانسه، بریتانیای کبیر و آلمان با صهیونیسم برجسته است، که به شرکای اساسی جنایتکاران و نسلکشان تبدیل شدهاند. ما سلطنتهای خائن عرب را اضافه میکنیم، نه تنها نسبت به مردم خود، بلکه بهویژه نسبت به مردم فلسطین، که تحت فرآیند نابودی و ویرانی به دست رژیم یهودی نازی-صهیونیستی اسرائیل قرار گرفتهاند. واقعیتی که در ۸۰ سال گذشته در جهان تجربه نشده بود و بین اکتبر ۲۰۲۳ تا امروز، به معنای قتل ۸ درصد از جمعیت غزه، حداقل ۲۰۰ هزار کشته از جمعیت کل ۲.۴ میلیون نفری بوده است.
میراث امام خمینی عظیم است، این در نوشتهها و در واقعیت تأیید و اثبات شده است. «او نه تنها کشورش را با یک نظم سیاسی که موفق به ترکیب اصل رهبری دینی با یک نهاد قانونگذاری منتخب و رئیس قوه مجریه میشود، ترک کرده است، بلکه با یک اخلاق و تصویر ملی کاملاً جدید، نگرشی از استقلال حیاتی نیز به جا گذاشته است. مردی با صداقت عمیقاً آغشته به سنت و جهانبینی اسلام شیعه، اما انقلابی را که رهبری کرد و جمهوری را که تأسیس نمود، به عنوان پایهای برای بیداری جهانی همه مسلمانان میدید.
در میان بسیاری از آثار دیگر، او در موارد متعدد اعلامیههایی را به حجاج (۵) صادر کرد و به آنها در مورد خطرات ناشی از سلطه آمریکا در غرب آسیا و اطراف آن، تلاشهای خستگیناپذیر اسرائیل برای براندازی جهان اسلام، و نگرش تبعی نسبت به اسرائیل و ایالات متحده توسط بسیاری از دولتهای غرب آسیا هشدار داد. وحدت شیعه و سنی یکی از دغدغههای همیشگی او بود؛ او در واقع اولین مرجع شیعه بود که بدون قید و شرط نمازهای مؤمنان شیعه را که توسط یک امام سنی اقامه میشد، معتبر اعلام کرد.
آنچه را که درباره امام خمینی نوشتهام تکرار میکنم و با گذشت سالها این ملاحظه ستایشآمیز عمیقتر میشود. مردی برخوردار از روایتی راهنما، که خواستار شفای قطعی اکثر رذایل و فسادها بود «که به شفای دلبستگی به دنیا و نفس خود بستگی خواهد داشت، زیرا با شفای آنها، روح انسان به آرامش و امنیت دست مییابد و قلب آرام میگیرد و نیروی یقین را به دست میآورد… نیروی اراده و تصمیم بر هر امر دشوار و مشکلی مسلط میشود و هر راهی را، حتی اگر طولانی و سنگلاخی باشد، تسهیل و نزدیک میکند.» کلمات عمیق، ایدههایی که ویژگی چندبعدی دارند، که امام خمینی را به مرجعی گسترده در زمینههای معنوی، فرهنگی، سیاسی و ایدئولوژیک تبدیل کردهاند.
آن خمینی تأثیرگذار، باهوش، با قدرت معنوی و سیاسی عظیم است – که یک ماه قبل از ورودش به تهران، شورای انقلاب اسلامی را ایجاد کرده بود، پایهای برای دولت آنچه از ۱۱ فوریه ۱۹۷۹ جمهوری اسلامی ایران میشد – یک خمینی تأثیرگذار، که با شور و اشتیاق، حماسهای عظیم را رهبری کرد، که به معنای پیروزی انقلابی در فوریه ۱۹۷۹ بود، که مسیر تاریخ را تغییر میداد، تاریخی که تا آن لحظه در آسیای مرکزی و غربی جریان داشت و سال به سال چنان طنینانداز شده است که به مرجعی غیرقابل انکار برای تغییر، مبارزه و مقاومت تبدیل شده است.
حماسهای تاریخی، که تغییر در عدم توازن قدرتی را که تا آن زمان در مناطق مشخص شده تجربه شده بود، هدایت کرده است، اما همچنین در امت، در جامعه اسلامی، با ایجاد یک فرآیند انقلابی که به فرآیندی از تغییر مداوم تبدیل شده است، که به عنوان یک مرجع غیرقابل انکار برای درک پنجاه سال اخیر تشکیل شده است. به عنوان مثال، یک اقدام با بازتاب گسترده، قطع روابط ایران با سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) بود که مسیر مستقلی را که از آن به بعد دنبال میشد، نشان میداد.
انقلاب اسلامی، در عرصه سیاست خارجی خود و با تصمیم و انگیزه امام خمینی، فلسطین است. انقلابی متمرکز بر دفاع از حاکمیت خود، اما با درک اینکه وجود خود نمیتوانست بدون حمایت از مردم فلسطین که از همان لحظه تولد رژیم نازی-صهیونیستی در مه ۱۹۴۸ تحت فرآیند اشغال، استعمار و نابودی قرار گرفته بودند، کامل باشد. تصادفی نیست که روز جهانی قدس، که به عنوان یک اقدام مقاومت جهانی بیان میشود، یکی از اقداماتی بوده است که در حمایت از مبارزه مردم فلسطین بیشترین تأثیر را در جهان داشته است.
یک انقلاب اسلامی که همزمان با حمایت از تعیین سرنوشت ملتها، تصمیماتی را برای تحکیم حاکمیت خود اتخاذ کرد: ملی کردن بانکداری، زمین، شرکتهای بزرگ و بهرهبرداری از منابع هیدروکربنی کشور. انقلابی که فرآیندی آشکارا متمایز و با ویژگیهای خاص خود بوده است. انقلابی که با همان پایههای زندگی امام خمینی شکل گرفته است: قوی، بر روی صخرهها و نه شن، با ارزشهای اسلامی غیرقابل معامله، با ایمانی عمیق به تواناییهای مردم خود.
برای این یادبود امام خمینی، ایدهها، نتیجهگیریها و یقینهایی را از مناسبتهای مختلفی که درباره شخصیت و آثار ایشان نوشته یا صحبت کردهام، استخراج میکنم. دیدگاهی که روز به روز در مورد شخصیت جاودانه این رهبر کاریزماتیک و با ایمان عمیق، مستحکمتر میشود. یک رهبر مذهبی، مربی، سادهزیست. یک حقوقدان برجسته «نخستین در میان همتایان»، یک انقلابی به تمام معنای کلمه، بالاترین پله وجود انسانی. و این را در سفرهایی که به سرزمینهای غرب آسیا داشتهام، تأیید کردهام، جایی که چهره او در کنار شهدا و انقلابیون منطقه در مبارزه با قدرتهای هژمونیک، برافراشته است.
سفرم را به یاد میآورم، نه تنها به ایران، بلکه به لبنان نیز، جایی که تصویر امام خمینی در محلههای بیروت، در صیدا، در ملیتا، در نبطیه و در بقاع و مرزی که لبنان را از سرزمینهای اشغالی فلسطین جدا میکند، حضور دارد. خمینی در زندان آزاد شده خیام، در جادههایی که با تصاویر شهدای آزادی لبنان که پس از ۱۸ سال اشغال در سال ۲۰۰۰ با بیرون راندن دشمن ملی-صهیونیستی به دست آمد، آراسته شدهاند، حضور دارد. و بدین ترتیب، شخصیت انترناسیونالیستی رهبر فقید ایران را نشان میدهد.
سید روحالله موسوی خمینی یکی از تأثیرگذارترین رهبران معنوی جهان بوده است که علاوه بر این تأثیر، به اعمال قدرت سیاسی نیز دست یافت، که نشانهای متمایز است و در هر پیام، ایمان او به جوانان با تأکید بر اینکه در جوانی اراده و تصمیم انسان آن طراوت و قدرت را دارد، بهطور دائم آشکار میشود. و به همین دلیل، جوان راحتتر میتواند خود را اصلاح کند، در حالی که در پیرمرد اراده ضعیفتر و تصمیمگیری ویران شده است، بنابراین غلبه بر نیروهای درونی پیچیدهتر است. از این رو فراخوان به جوانان، به شجاعت و به شور و شوق آنها.
یادآوری امام خمینی در این ساعت از بزرگداشت رحلت جسمانی ایشان، به معنای یادآوری – دوباره از قلب گذراندن – هر حکمتی است که از تجربه و خرد ایشان نشأت گرفته است: «باید بدانیم که اگر انسان از خود غافل شود و در اصلاح و تزکیه نفس خود نکوشد و آن را به حال خود رها کند، هر روز، حتی هر ساعت، پردههایی بر آن افزوده میشود و سپس پس از هر پرده، پردهای دیگر، تا جایی که نور ذات انسانی خاموش و کاملاً محو شود.»
۳۶ سال پس از رحلت جسمانی امام روحالله موسوی خمینی، نام او قویتر از هر زمان دیگری برافراشته است. این در حالی است که افزایش اسلامهراسی و ایرانهراسی که توسط دولتهای هژمونیک و متکبر غرب انجام میشود، ایجاب میکند که مشعل امام خمینی و راهنمایی همیشگی او در رنسانس اسلامی را حمل کنیم.
مقاله منتشر شده در هیسپانتیوی.
۱- او عالمی در قوانین اسلامی است، همان کسی که شایسته تقلید در اعمال اسلامی در مورد مناسک اسلامی مانند نماز یا زیارت اماکن مقدسه است.
۴- دستاوردهای اصلی امام خمینی در سالهای رهبری ایشان در دولت انقلاب اسلامی. تأسیس حکومت اسلامی مبتنی بر قرآن و مکتب اهل بیت. هنجارهای اسلامی و قرآنی در مراکز دولتی. ارزشهای استبدادی به سمت ارزشهای انسانی. استقلال و آزادی مردان و زنان هم در جنبههای سیاسی و هم فرهنگی و علمی. اخراج مستشاران و جاسوسان آمریکایی از کشور. نابودی پلیس مخفی شاه موسوم به ساواک. تعطیلی سفارت اسرائیل و تأسیس سفارت فلسطین. تعطیلی پایگاههای آمریکا در خاک ایران. تشکیل هزاران بنیاد، مرکز اسلامی-فرهنگی در قم و سایر شهرها. تأسیس نهضت سازندگی، نهضتی متشکل از هزاران جوان انقلابی و داوطلب برای کاهش و بهبود خرابیهای به جا مانده از سلطنت. ساخت جادهها و مسیرها، بیمارستانها و مراکز بهداشتی، مدارس، مزارع، رساندن آب، برق، تلفن و گاز به دورافتادهترین روستاهای داخل کشور. نهضتهای سوادآموزی. تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. تأسیس کمیتههای امداد امام خمینی (نهضتی که به نیازهای هزاران خانواده رسیدگی میکند و بعداً شعباتی در برخی کشورهای عربی لبنان و عراق داشت). برقراری روابط با جهان اسلام. مشارکت دادن زنان در تمام زمینههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، معنوی، اقتصادی؛ از جمله موارد دیگر. ارتقای روحیه غرور و اعتماد به نفس در جامعه. ترویج فرهنگ سادهزیستی، فروتنی و زندگی سالم و مبارزه با مصرفگرایی. راه به سوی خودکفایی.
”