فارن پالسی : “چین نه در حال فروپاشی است و نه در حال رونق” | ۱۷ مرداد ۱۴۰۳

ترکیبی از چالش‌ها و فرصت‌ها در دنیای جدید

⏳مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه | ✏️ناشر/نویسنده: فارن پالسی/هاوارد و. فرنچ |📅 تاریخ: ۷ آگوست ۲۰۲۴ / ۱۷ مرداد ۱۴۰۳


چین نه در حال فروپاشی است و نه در حال رونق

مقدمه: هفته گذشته، وقتی وارد خودروی کرایه‌ای شدم که قرار بود مرا به هتلم برساند، احساس راحتی عجیبی داشتم. من تازه به فرودگاه بین‌المللی پودونگ شانگهای رسیده بودم و بعد از یک پرواز طولانی از نیویورک، خسته و کمی گیج بودم.

صندلی را به عقب فشار دادم تا برای قد بلندم تنظیم شود و تکیه دادم تا استراحت کنم. از راننده پرسیدم که سازنده‌ی این خودرو با روکش‌های شیک کیست که به آرامی از کنار جدول حرکت می‌کند. او با تعجب گفت: جیانگلای. به‌عنوان یک سخنور چینی، می‌دانستم این کلمه به معنی “آینده” است. این فقط یک نام تجاری نبود، بلکه یک استعاره بود.

چین ناگهان مملو از خودروهای الکتریکی شیک شده است که توسط شرکت‌هایی مانند GAC Aion و BYD ساخته شده‌اند؛ شرکت‌هایی که اکثر مردم جهان حتی نامی از آن‌ها نشنیده‌اند. این تنها یکی از مدرن‌سازی‌های بی‌شماری است که این کشور در این قرن به رخ کشیده است، از بزرگترین شبکه قطارهای پرسرعت جهان گرفته تا فرودگاه‌ها و سیستم‌های متروی جدید. بسیاری از مسافران به چین گاهی تمایل دارند این تغییرات سطحی را بیش از حد بزرگ جلوه دهند و آن‌ها را به‌عنوان نشانه‌هایی از سرنوشت چین برای رهبری جهان در قرن ۲۱ ببینند.

خطر برای من برعکس است. به‌عنوان کسی که در بیشتر دهه ۲۰۰۰، یعنی دهه‌ای که شاید سریع‌ترین مدرنیزاسیون چین رخ داد، در شانگهای زندگی کرده و در سراسر کشور سفر کرده‌ام و از آن زمان به بعد به طور منظم بازدید کرده‌ام، باید مراقب باشم که نسبت به زیرساخت‌های جدید و سایر تغییرات ظاهری بی‌تفاوت یا حتی خسته‌کننده نباشم.

بنابراین، ۱۰ یا ۱۵ دقیقه پس از سوار شدن به خودرو، درست در لحظه‌ای که فکر می‌کردم ممکن است به خواب بروم، ناگهان متوجه شدم که در بزرگراه معمول و آشنای ورودی به شهر، جایی که قطار مغناطیسی فوق‌العاده سریع با مسیر مرتفعش در بالای وسط جاده حرکت می‌کند، نیستم. به خودم گفتم: “صبر کن، ممکن است شانگهای به تازگی یک بزرگراه جدید و درخشان به سمت شهر ساخته باشد؟” ناگهان بی‌قرار شدم و از راننده پرسیدم که گفت نه، این فقط یک مسیر جایگزین بدون عوارض است. این بزرگراه نمونه دیگری از معجزه اقتصادی نبود. من فقط هرگز از آن استفاده نکرده بودم.

طی اقامتم در اینجا، با افراد زیادی گفتگو کرده‌ام و از طریق آن‌ها، دوباره به این نتیجه رسیده‌ام که هیچ یک از دو دیدگاه – نگاهی بیش از حد خوش‌بینانه یا نگاهی خسته‌کننده – وقتی که به چین فکر می‌کنیم، موجه نیست. برخی از این مکالمات با خارجی‌ها، از جمله محققان و بازرگانان بوده است. اگرچه تمایل به بحث درباره چالش‌های فزاینده چین – اقتصاد رو به کاهش، جمعیتی که به سرعت پیر و اکنون در حال کاهش است، سبک سیاست‌هایی که به نظر می‌رسد به شدت در برابر تغییر مقاومت می‌کنند و یک محیط ژئوپلیتیکی که به طور فزاینده‌ای متشنج و رقابتی است – در میان خارجی‌ها در حال افزایش است، اما بیشتر خارجی‌هایی که من ملاقات کرده‌ام، به‌طور کلی معتقدند که چین هنوز هم دارای باد مناسبی در بادبان‌هایش برای دستیابی به رشد اقتصادی بیشتر و قدرت جهانی است.

مجموعه دیگری از گفتگوها – که برای من جالب‌تر و فراوان‌تر بوده است – با جوانان چینی بوده است، بیشتر آن‌ها تحصیل‌کرده و جاه‌طلب هستند. من با این گروه‌ها عمومیت می‌دهم، اما آنچه که درباره‌ی این گروه اخیر برایم جالب بوده است، میزان نگرانی آن‌ها درباره‌ی آینده‌شان است. بسیاری از آن‌ها عصر طلایی چین را که در دهه‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ به اوج خود رسید، به عنوان دوره‌ای که محکم در گذشته قرار دارد، می‌بینند. آن‌ها با شک و تردید زیادی درباره‌ی اینکه آیا مدل چین می‌تواند همچنان فرصت‌هایی برای پیشرفت اقتصادی و تحقق شخصی در مقیاسی که در دهه‌های اخیر دیده شده است، فراهم کند، پر هستند.

نگرانی‌های نسل جوان: یک جوان در مکالمه‌ای که مشابه با چندین مورد دیگر بود، به من گفت: “من خیلی نگران هستم. این روزها واقعاً، واقعاً پیدا کردن شغل‌های خوب خیلی سخت است. فشار رقابتی بر افراد در سنین نوجوانی و بیست سالگی خردکننده است. در عین حال، زندگی بسیار گران شده است. این باعث می‌شود که بسیاری از ما، مثل من، بخواهیم کشور را ترک کنیم. این همان چیزی است که بیشتر دوستانم هم دوست دارند انجام دهند.”

شواهد قوی، حتی اگر به صورت موردی باشد، نشان می‌دهد که مهاجرت در بین جوانان با استعداد، تحصیل‌کرده و ثروتمند چین اخیراً افزایش یافته است. صحنه‌های اخیر از مرز ایالات متحده و مکزیک چیزی بسیار متفاوت از تصویر تاریخی مهاجرت چینی‌ها نشان می‌دهد که به طور سنتی توسط فقرا روستایی و شهری هدایت می‌شد. مصاحبه‌های تلویزیونی و مطبوعاتی امروزی با چینی‌هایی که “زوشیان” (عبور از مرز به ایالات متحده) را انجام می‌دهند، نرخ بالایی از افرادی را نشان می‌دهد که اغلب به زبان انگلیسی صحبت می‌کنند، که نشانه‌ای از سال‌ها تحصیل است.

علائم زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد پکن در حال نگران شدن از این مسئله است. به‌عنوان مثال، اخیراً، حداقل به صورت محدود، با واشنگتن در پذیرش بازگشت اتباع خود که سعی در مهاجرت غیرقانونی داشته‌اند، همکاری کرده است. چین البته نگران فرار مغزها و خروج سرمایه‌ای است که این مهاجرت نشان می‌دهد، اما همچنین می‌توان حدس زد که نگران پیامدهای سیاسی نیز هست: فقدان اعتماد به مسیر و حکومت کشور که باعث شده مردم با پاهایشان رأی دهند.

بحث‌های علمی: نوع دیگر مکالماتی که داشته‌ام، با محققان چینی بوده است که به تنش‌های فزاینده بین چین و بیشتر جهان توسعه‌یافته، به‌ویژه ایالات متحده اشاره کرده‌اند. یکی از آن‌ها مرا با اظهار نظری شگفت‌زده کرد که در دوران پس از جنگ، تاریخ دستیابی به وضعیت درآمد بالا عمدتاً به کشورهایی محدود شده است که رابطه مثبتی با ایالات متحده حفظ کرده‌اند. این محقق جوان با صدای بلند پرسید آیا پکن در حفظ روابط بهتر با واشنگتن اشتباه اساسی مرتکب نشده است؟

در طول این بحث، من تلاش کردم نقش وکیل مدافع شیطان را بازی کنم، ابتدا با گفتن اینکه تنش‌ها بین دو کشور فقط نتیجه رفتار پکن نبوده است – بلکه از آن فاصله دارد. من اضافه کردم که بسیاری در غرب درک نمی‌کنند که چقدر غیرقابل توجه باید باشد که چین می‌خواهد یک قدرت درجه اول یا حتی برتر باشد – موضوعی که من در کتابم در سال ۲۰۱۷ “همه چیز زیر آسمان” به آن پرداختم. به طور خلاصه، چین تقریباً یک پنجم جمعیت جهان را داراست (در مقابل کمی بیش از ۴ درصد برای ایالات متحده) و در بیشتر تاریخ خود، بزرگترین و از بسیاری جهات پیشرفته‌ترین اقتصاد جهان را داشت. محقق جوان تحت تأثیر قرار نگرفت و گفت: “به جهنم با تاریخ – من هر زمان تاکتیک‌های دیپلماتیک بهتر را انتخاب می‌کنم.”

در آخرین مکالمه‌های این گروه، من از یک محقق چینی بسیار مسن‌تر درباره جنگ تکنولوژیک رو به رشد بین دو کشور پرسیدم، جنگی که ایالات متحده تلاش کرده است دسترسی چین به پیشرفته‌ترین تجهیزات تولید ریزپردازنده‌ها، تراشه‌های گرافیکی پیشرفته از شرکت‌هایی مانند انویدیا و فناوری‌های هوش مصنوعی را محدود کند.

این محقق گفت غرب چین را به شدت اشتباه درک می‌کند و علاقه شدیدش به جایگاهش در جهان را دست‌کم می‌گیرد. این فقط باعث می‌شود پکن تلاش بیشتری برای ساخت این فناوری‌ها به تنهایی کند و در نهایت موفق شود. او توضیح داد که پیش‌بینی نمی‌کند چین در همه زمینه‌ها پیروز شود. نکته‌ای که او برایم باقی گذاشت این بود که هرگونه دشمنی از سوی غرب، میل موجود پکن را برای رهبری در هر زمینه‌ای که فکر می‌کند مهم است، تقویت خواهد کرد.

این، او گفت، باعث می‌شود چین بر روی سیاست‌های صنعتی و سرمایه‌گذاری‌های دولتی اصرار بیشتری کند. بسیاری از این‌ها در درازمدت اشتباه یا ناکارآمد خواهند بود. اما در کشوری به اندازه چین، با منابع عظیمی که نه تنها در ثروت ملی بلکه در استعدادهای انسانی دارد، بسیاری نیز موفق خواهند شد و رقابت‌کنندگان غربی خود را در چند دهه آینده به چالش خواهند کشید. همه آنچه که می‌توانم با اطمینان بگویم این است که همه ما در مسیر سفری پرتنش، پرهزینه و احتمالاً خطرناک قرار داریم.


پاورقی ها: ⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.
سورس ما: فارن پالسی

China Is Neither Collapsing Nor Booming
نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.