نشریه کریدل لبنان : «رزمایش مشترک ایران و ارمنستان درباره تغییرات مرزی با طراحی خارجی هشدار می‌دهد» | ۲۸ فروردین ۱۴۰۴

چگونه رزمایش‌های مشترک تهران و ایروان هشداری به باکو و آنکارا در مورد تلاش برای تغییر مرزها از طریق کریدور مناقشه‌برانگیز زنگزور است.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: The Cradle/Vali Kaleji | 📅 تاریخ: April 17, 2025 / ۲۸ فروردین ۱۴۰۴

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


مقدمه: رزمایش‌های نظامی مشترک با ایروان، نگرانی‌های عمیق تهران را در مورد بی‌ثباتی منطقه‌ای و تهدیدات امنیت مرزی ناشی از کریدور زنگزور که توسط آذربایجان تبلیغ می‌شود، برجسته می‌کند.

نوشته ولی کالجی

سرتیپ ولی‌الله مدنی، معاون فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (IRGC)، بر اهمیت ژئوپلیتیکی منطقه تأکید کرد و اعلام داشت: «اهمیت استراتژیک مرز ما با ارمنستان قابل اغراق نیست.»

اگرچه مدنی از ذکر صریح کریدور زنگزور خودداری کرد، اما روشن است که تهران هرگونه اجرای اجباری این کریدور را تهدیدی مستقیم برای تمامیت ارضی و نفوذ منطقه‌ای خود می‌داند.

زنگزور به عنوان خط قرمز

از زمان آتش‌بس قره‌باغ در سال ۲۰۲۰، ایران چندین رزمایش نظامی بی‌سابقه را در مرز شمال غربی خود انجام داده است، که عمدتاً در پاسخ به همکاری نظامی اسرائیل و آذربایجان و رزمایش‌های «سه برادر» با مشارکت آذربایجان، ترکیه و پاکستان بوده است. تهران کریدور زنگزور را به عنوان یک گُوه بالقوه می‌بیند که پیوند مستقیم آن را با ارمنستان قطع می‌کند – سناریویی که مدت‌هاست نسبت به آن هشدار داده است.

علیرغم اعلام اخیر پیش‌نویس توافق صلح بین باکو و ایروان در ۱۳ مارس، الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان، دو شرط را مطرح کرد که تهران آن‌ها را بی‌ثبات‌کننده می‌داند: انحلال گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) و اصلاحات قانون اساسی در ارمنستان. بنابراین، یک معاهده صلح الزام‌آور همچنان دست‌نیافتنی باقی مانده و وضعیت امنیتی بین دو همسایه شمالی ایران همچنان بی‌ثبات است.

فروپاشی دولت بشار اسد، رئیس جمهور سابق سوریه، همچنین ترکیه را در عرصه غرب آسیا جسورتر کرده است و تهران نگران است که قاطعیت فزاینده آنکارا ممکن است به قفقاز جنوبی گسترش یابد. این امر به طور بالقوه می‌تواند آذربایجان را به آغاز حمله‌ای به استان سیونیک ارمنستان برای اجرای اجباری مسیر زنگزور ترغیب کند.

وضعیت با استقرار نظامی تشدید شده اسرائیل و ایالات متحده در منطقه – به ویژه استقرار بمب‌افکن‌های B-2 در جزیره استراتژیک دیه‌گو گارسیا در اقیانوس هند – در آستانه از سرگیری مذاکرات هسته‌ای ایران با واشنگتن، پیچیده‌تر شده است. برای تهران، که اکنون با تهدیدات نظامی از جنوب خود روبرو است، رزمایش‌های مشترک با ارمنستان پیامی را منتقل کرد مبنی بر اینکه امنیت مرزهای شمال غربی خود را نادیده نمی‌گیرد.

تغییر موضع روسیه و انزوای استراتژیک ایران

تغییر موضع مسکو لایه دیگری از نگرانی را برای تهران اضافه کرده است. پس از سفر ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، به باکو در اوت ۲۰۲۴، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه، علناً از درخواست آذربایجان برای دسترسی نامحدود به نخجوان حمایت کرد.

ایران انتظار داشت مسکو موضع بی‌طرفانه‌تری حفظ کند و این همسویی مجدد، تهران را به طور فزاینده‌ای منزوی کرده است. امروزه، ایران در کنار ارمنستان در مخالفت با پروژه زنگزور تنها ایستاده است – پروژه‌ای که ریشه در چندین نگرانی مرتبط با هم دارد.

اول، مبنای قانونی این کریدور بسیار بحث‌برانگیز است. توافقنامه آتش‌بس قره‌باغ در سال ۲۰۲۰ هیچ اشاره‌ای به «کریدور زنگزور» ندارد. تنها کریدور مشخص شده در توافقنامه، لاچین است که به ارامنه در قره‌باغ کوهستانی اجازه دسترسی به ارمنستان را می‌داد.

با تصرف قره‌باغ کوهستانی توسط آذربایجان در سپتامبر ۲۰۲۳ و خروج متعاقب ارامنه از منطقه، کریدور لاچین منسوخ شده است. تهران و ایروان بر پایبندی دقیق به شرایط اصلی توافقنامه اصرار دارند و هرگونه تفسیر مجددی را که مسیرهای ترانزیتی جدیدی را از طریق خاک ارمنستان معرفی کند، رد می‌کنند.

دوم، هم ایران و هم ارمنستان این کریدور را پوششی برای جاه‌طلبی‌های ارضی گسترده‌تر باکو و متحدانش می‌دانند. در سال‌های اخیر، مقامات ارشد و رسانه‌های آذربایجان به استان سیونیک به عنوان «زنگزور غربی» یا «آذربایجان غربی» اشاره کرده‌اند و آن را بخشی از قلمرو تاریخی آذربایجان قلمداد می‌کنند.

این لفاظی‌ها نشان می‌دهد که این کریدور چیزی بیش از یک مسیر ترانزیتی است؛ این یک پروژه ژئوپلیتیکی با هدف تغییر شکل مرزها است. برای ایران، پیامدها به ویژه وخیم است. هرگونه تغییر در مرز ۴۰ کیلومتری آن با ارمنستان، کل مرز شمال غربی ایران را تنها در مجاورت آذربایجان و نخجوان قرار می‌دهد و یک پیوند ترانزیتی حیاتی به گرجستان و دریای سیاه از طریق ارمنستان را قطع می‌کند.

سوم، عملکرد مورد نظر کریدور مبهم باقی مانده است. مشخص نیست که آیا قرار است یک مسیر داخلی، یک کانال تجاری منطقه‌ای یا یک کریدور نظامی استراتژیک باشد. همانطور که ماده نهم توافقنامه آتش‌بس تأکید می‌کند:

«پیوندهای حمل و نقل بین مناطق غربی جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان به منظور سازماندهی حرکت بدون مانع شهروندان، وسایل نقلیه و کالاها در هر دو جهت.»

با این حال، به نظر می‌رسد مقامات آذربایجانی این کریدور را بخشی از یک ابتکار بین‌المللی گسترده‌تر – با اتصال به ترکیه و تشکیل یک بخش کلیدی از «کریدور میانی» – تصور می‌کنند.

ترس‌هایی هم در تهران و هم در ایروان وجود دارد که این کریدور می‌تواند جابجایی غیرقانونی پرسنل و تجهیزات نظامی را نیز تسهیل کند. بر این اساس، هر دو دولت خواستار آن هستند که هرگونه پیوند ترانزیتی توسط نیروهای امنیتی، گمرکی و مرزی ارمنستان نظارت و کنترل شود.

چهارم، ایران و ارمنستان ایده عبور یک کریدور خارجی کنترل نشده از طریق خاک حاکمیتی ارمنستان را رد می‌کنند. اجازه دادن به یک قدرت خارجی برای اداره و گشت‌زنی در یک کریدور نظامی یا تجاری در داخل مرزهای ارمنستان، سابقه خطرناکی ایجاد می‌کند و اصول اساسی حاکمیت ملی را نقض می‌کند.

همانطور که ایران و روسیه بر کریدور شمال-جنوب و آذربایجان و گرجستان بر کریدور میانی اقتدار خود را حفظ می‌کنند، ارمنستان نیز بر حق خود برای نظارت بر هر مسیر این چنینی در داخل مرزهایش اصرار می‌ورزد.

پنجم، ایران عمیقاً نگران این است که چه کسی مرز مشترک آن با ارمنستان را کنترل می‌کند. پس از توافق سال ۲۰۲۴ بین پوتین و نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان، نیروهای مرزی روسیه در ژانویه ۲۰۲۵ از این مرز عقب‌نشینی کردند و کنترل کامل را به مرزبانان ارمنی سپردند. ایران از این ترتیب حمایت می‌کند و به شدت با هرگونه حضور نظامی خارجی – به ویژه از سوی ترکیه یا آذربایجان – در این مرز حساس مخالف است.

نقشه‌ای که مسیر برنامه‌ریزی شده کریدور زنگزور را نشان می‌دهد.

ایران و ارمنستان جایگزین‌هایی ارائه می‌دهند

علیرغم مخالفت با کریدور زنگزور، تهران و ایروان مخالف بازگرداندن اتصال بین آذربایجان و نخجوان نیستند. برعکس، هر دو کشور از اجرای ماده ۹ توافقنامه آتش‌بس ۲۰۲۰ حمایت می‌کنند – مشروط بر اینکه حاکمیت یا مرزهای موجود را به خطر نیندازد.

یکی از این جایگزین‌ها «کریدور ارس» است که ایران و آذربایجان در اکتبر ۲۰۲۳ بر سر آن توافق کردند. این مسیر بزرگراهی و ریلی ۵۵ کیلومتری، آذربایجان و نخجوان را از طریق خاک ایران به هم متصل می‌کند.

حکمت حاجی‌اف، مشاور سیاست خارجی علی‌اف، در بیانیه‌ای عمومی، تمایل باکو برای ادامه مسیر از طریق ایران را اعلام کرد و گفت که طرح زنگزور «جذابیت خود را از دست داده است». با این حال، علیرغم چنین اظهاراتی، رهبران ترکیه و آذربایجان همچنان به طور علنی برای کریدور از طریق ارمنستان فشار می‌آورند.

در همین حال، ارمنستان ابتکار عمل خود را با عنوان «چهارراه صلح» پیشنهاد کرده است. این طرح که توسط پاشینیان در مجمع جاده ابریشم ۲۰۲۳ در تفلیس رونمایی شد، شبکه‌ای از اتصال منطقه‌ای – شامل جاده‌ها، راه‌آهن‌ها، خطوط لوله و اتصالات برق – را پیش‌بینی می‌کند که برای عادی‌سازی روابط و تقویت همکاری با آذربایجان، ترکیه و ایران طراحی شده است. با این حال، این پیشنهاد حمایت کمی از قدرت‌های کلیدی منطقه دریافت کرده و تاکنون آرمانی باقی مانده است.

هم تهران و هم ایروان همچنین از احیای شبکه راه‌آهن دوران شوروی که زمانی جلفا در ایران را به نخجوان، سیونیک و جنوب آذربایجان متصل می‌کرد، حمایت کرده‌اند. این مسیر که در طول جنگ اول قره‌باغ تخریب شد، پس از آخرین تغییرات در توازن قدرت قفقاز جنوبی، توجه دوباره‌ای را به خود جلب کرده است. به این ترتیب، ارمنستان بازسازی راه‌آهن یراسخ-جلفا-مغری-هورادیز را در دستور کار توسعه پس از جنگ خود قرار داده است.

تهران در قفقاز جنوبی خط و نشان می‌کشد

رزمایش‌های نظامی ایران و ارمنستان در نزدیکی مرز نوردوز صرفاً ژست‌های دفاعی نبودند؛ آن‌ها به عنوان یک سیگنال سیاسی واضح عمل کردند.

در حالی که اسرائیل و ایالات متحده ایران را از جنوب تهدید می‌کنند و آنکارا و باکو دستاوردهای استراتژیک در شمال کسب می‌کنند، تهران در حال ارسال این پیام است که تجاوز به منافع ارضی یا ترانزیتی خود را تحمل نخواهد کرد.

ایران از طریق رزمایش‌های مشترک، کریدورهای جایگزین و رد قاطع پروژه زنگزور، ادعای خود را برای نظمی منطقه‌ای که به مرزهای حاکمیتی احترام می‌گذارد و از بالکانیزه شدن قفقاز جنوبی جلوگیری می‌کند، مطرح می‌سازد.

دیدگاه‌های بیان شده در این مقاله لزوماً منعکس کننده دیدگاه‌های The Cradle نیست.


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار:محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: The Cradle

💡 درباره منبع: The Cradle یک نشریه آنلاین است که بر ژئوپلیتیک غرب آسیا (خاورمیانه) تمرکز دارد و تحلیل‌ها و گزارش‌هایی را از دیدگاه منطقه‌ای ارائه می‌دهد.

✏️ درباره نویسنده: ولی کالجی (Vali Kaleji) کارشناس مسائل قفقاز و آسیای مرکزی مستقر در تهران است. او بر سیاست خارجی ایران و روسیه و همچنین مسائل انرژی و امنیتی در منطقه تمرکز دارد.

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.