مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی: واکنش کارشناسان: تحلیل طرح دولت ترامپ برای پیروزی در رقابت هوش مصنوعی | ۰۳ مرداد ۱۴۰۴

کارشناسان طرح دولت ترامپ برای سلطه بر هوش مصنوعی را تحلیل می‌کنند: جاه‌طلبی‌ها، چالش‌های اجرایی و پیامدهای ژئوپولیتیکی آن چیست؟

⏳ مدت زمان مطالعه: ۱۴ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: CSIS / گروهی از کارشناسان | 📅 تاریخ: Jul 25, 2025 / ۰۳ مرداد ۱۴۰۴ ⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

در ۲۳ ژوئیه ۲۰۲۵، رئیس‌جمهور دونالد ترامپ سه فرمان اجرایی در مورد هوش مصنوعی (AI) امضا کرد. این فرامین اندکی پس از انتشار «برنامه اقدام هوش مصنوعی» دولت صادر شد و هر کدام بر یکی از سه اولویت سیاست‌گذاری هوش مصنوعی تمرکز دارند: (۱) ساخت زیرساخت هوش مصنوعی، (۲) انتشار جهانی فناوری هوش مصنوعی آمریکا و (۳) حذف سوگیری‌های ایدئولوژیک از مدل‌های هوش مصنوعی.

این فرامین اجرایی و برنامه اقدام هوش مصنوعی، که بیش از ۱۰۰ توصیه برای دستیابی به سلطه جهانی آمریکا در هوش مصنوعی را تشریح می‌کند، دقیق‌ترین بیان برنامه سیاست‌گذاری هوش مصنوعی دولت تا به امروز را نشان می‌دهد. در این «واکنش کارشناسان»، کارشناسان برجسته از CSIS تحلیل خود را از محتوا و پیامدهای این ابتکارات به اشتراک می‌گذارند.

برنامه اقدام هوش مصنوعی: نمره بالا برای جاه‌طلبی، علامت سؤال برای اجرا | ناوین گیریشانکار

برنامه اقدام هوش مصنوعی دولت ترامپ سیگنال قدرتمندی ارسال می‌کند که ایالات متحده قصد دارد رهبری در هوش مصنوعی به عنوان منبع قدرت ملی، خودکفایی اقتصادی و امنیت ملی عمل کند. این طرح به دلیل جاه‌طلبی، تمرکز کامل بر تمام لایه‌های فناوری (full-stack)، تأکید بر سرعت و مقیاس و تعهد به ترویج هوش مصنوعی آمریکایی در سطح جهانی، شایسته نمرات بالایی است.

دامنه آن لزوماً جامع است. پشته (stack) هوش مصنوعی ترکیبی از عناصر اصلی رقابت‌پذیری ایالات متحده است – انگیزه‌هایی برای نوآوری سریع در مدل‌های پیشگام و کاربرد آنها در سراسر دولت، تحقیقات پایه و صنعت؛ شبکه‌های دیجیتالی که برنامه‌های هوش مصنوعی بر روی آنها اجرا می‌شوند؛ دسترسی به انرژی و نیروی کار ماهر؛ حفاظت در برابر خطرات استفاده دوگانه مرتبط با اجزای کلیدی مانند تراشه‌های پیشرفته؛ و اتحادهای جدیدی که صادرات مرتبط با هوش مصنوعی را به پیش خواهند برد.

این طرح، با بیش از ۹۰ اقدام که چندین وزارتخانه و آژانس را در بر می‌گیرد، نشان‌دهنده یک شرط‌بندی با اطمینان بالا (احتمالاً کم‌خطر) بر روی هوش مصنوعی به عنوان یک فناوری با کاربرد عمومی است. این همچنین یک شرط‌بندی است که مقررات‌زدایی (و تا حدی کمتر، مشارکت‌های دولتی-خصوصی) نوآوری را همراه با ایمنی، بهره‌وری را همراه با رشد شغل و سلطه هوش مصنوعی آمریکایی را همراه با اتحادهای پایدار به ارمغان خواهد آورد.

دلیل خوبی برای انتظار موفقیت‌های اولیه وجود دارد. بخش خصوصی، به ویژه شرکت‌های بزرگ فناوری (hyperscalers)، با افراد، پول و محصولات نوآورانه آماده هستند و تمایل به سرمایه‌گذاری در تمام اجزای پشته فناوری دارند. همچنین نشانه‌هایی وجود دارد که دولت‌های ایالتی و محلی، دانشگاه‌ها و نهادهای خصوصی در بخش‌هایی از جمله مراقبت‌های بهداشتی، کشاورزی، لجستیک و امور مالی آماده بهره‌برداری از آنچه برد اسمیت، نایب رئیس و رئیس مایکروسافت، آن را «فرصت طلایی برای هوش مصنوعی آمریکایی» می‌نامد، هستند.

برای رسیدن به جاه‌طلبی خود، این طرح باید بر پنج چالش اجرایی غلبه کند.

اول، برنامه تجاری دولت – که با نوسانات تعرفه‌ای مشخص می‌شود – دسترسی پایدار به اجزای حیاتی پشته هوش مصنوعی، مانند نیمه‌هادی‌ها که به زنجیره‌های ارزش جهانی وابسته هستند، را تضعیف می‌کند. به طور مشابه، تغییرات اخیر در کنترل‌های صادراتی بر روی تراشه‌های پیشرفته – بدون ارزیابی مجدد کامل خطرات امنیت ملی – سوالاتی را در مورد ثبات و پیش‌بینی‌پذیری برای شرکت‌های آمریکایی ایجاد می‌کند؛ این موضوع در طرح مورد توجه قرار نگرفته است.

دوم، در حالی که سرمایه‌گذاری در نیروی کار داخلی هوش مصنوعی ضروری است، افزایش کوتاه‌مدت تقاضای نیروی کار برای مراکز داده، کارخانه‌های تولید تراشه و پروژه‌های انرژی از عرضه داخلی فراتر خواهد رفت و نیازمند رویکردی جدید به مهاجرت است.

سوم، توجه دقیق به تأثیرات توزیعی نحوه ساخت زیرساخت‌های هوش مصنوعی و نحوه جریان یافتن کاربردهای هوش مصنوعی به بخش‌ها و اقتصاد مهم خواهد بود. منطقی است که انتظار داشته باشیم جابجایی شغلی، که طرح به آن اذعان دارد، می‌تواند قابل توجه باشد و نیازمند راه‌حل‌های خلاقانه برای رسیدگی به آن است.

چهارم، با توجه به رهبری جهانی ایالات متحده، بسته صادراتی کامل پشته هوش مصنوعی و ابتکارات مرتبط نوآورانه هستند، اما توانایی‌های ارائه آنها همچنان در سراسر آژانس‌ها پراکنده است. علاوه بر این، راه‌حل‌های مالی فاقد جاه‌طلبی هستند – یک صندوق بسیار بزرگتر برای پشته هوش مصنوعی آمریکایی با مشارکت شرکت توسعه مالی بین‌المللی ایالات متحده (DFC) و شرکت‌های بزرگ فناوری برای پاسخگویی به این لحظه، با توجه به رقابت از سوی چین در بازارهای نوظهور، مورد نیاز خواهد بود. همچنین باید یک پیوند صریح با شرکت‌های آمریکایی در پروژه‌های DFC و هماهنگی قوی‌تر بانک جهانی با استانداردهای هوش مصنوعی ایالات متحده برای پروژه‌هایش در جنوب جهانی وجود داشته باشد.

در نهایت، اجرای موفقیت‌آمیز نیازمند سطح غیرمعمولی از هماهنگی استراتژیک خواهد بود – که مستلزم بازنگری در نقش شورای امنیت ملی و شورای اقتصاد ملی برای هماهنگ کردن وزارتخانه‌ها و آژانس‌ها و همچنین تلاش‌های عمومی-خصوصی با فوریت است.

کاخ سفید فرامین اجرایی دوقلویی صادر می‌کند که رهبری هوش مصنوعی را به امنیت ملی آمریکا گره می‌زند | کرتی گوپتا

کاخ سفید در دو فرمان اجرایی که در ۲۳ ژوئیه منتشر شد، گام‌های قاطعی برای تثبیت رهبری جهانی ایالات متحده در هوش مصنوعی برداشت و رقابت‌پذیری فناوری را مستقیماً با منافع امنیت ملی مرتبط کرد. این فرامین بر تعهد دولت برای حفظ برتری استراتژیک در فناوری‌های نوظهور و در عین حال تعمیق همکاری با شرکای بین‌المللی مورد اعتماد در زمانی که ملاحظات ژئوپولیتیکی و موانع تجاری اغلب آب را برای آنچه برای شرکت‌های آمریکایی ممکن است و نیست، گل‌آلود می‌کند، تأکید می‌کند.

فرمان اجرایی اول، در مورد ترویج صادرات پشته فناوری هوش مصنوعی آمریکایی، بر اهمیت بازارهای جهانی در حفظ رهبری هوش مصنوعی ایالات متحده تأکید می‌کند. با اذعان به اینکه دشمنان در حال پیشبرد فناوری‌های خود هستند، این فرمان چارچوبی را برای گسترش دسترسی جهانی به سیستم‌های هوش مصنوعی با منشأ آمریکایی و کاهش وابستگی بین‌المللی به کشورهای رقیب تعیین می‌کند. این فرمان خواستار پیشنهاداتی برای راه‌حل‌های هوش مصنوعی «تمام پشته» – شامل سخت‌افزار، نرم‌افزار، داده‌ها، امنیت سایبری و لایه‌های کاربردی – است که برای آنها حمایت مالی فدرال در دسترس خواهد بود. برای تسهیل این تلاش، این فرمان استراتژی‌ای را شامل مشارکت‌های چندجانبه و خاص کشور با هدف ترویج محیط‌های نظارتی حامی نوآوری، تقویت استانداردهای داده و زیرساخت و حذف برخی از موانع فنی تجاری که مانع رقابت‌پذیری پیشنهادات ایالات متحده می‌شود، تشریح می‌کند.

فرمان اجرایی دوم، در مورد تسریع در صدور مجوز فدرال برای زیرساخت مراکز داده، به یک گلوگاه داخلی می‌پردازد: سرعت پایین صدور مجوز و ساخت مراکز داده که برای آموزش و استقرار مدل‌های هوش مصنوعی حیاتی هستند. در رقابت برای رهبری فناوری هوش مصنوعی، استقرار مراکز داده و تأمین انرژی مورد نیاز آنها ستون حیاتی بعدی برای رهبری داخلی است، فراتر از تراشه‌های نیمه‌هادی پیشرفته هوش مصنوعی مانند GPUها و شتاب‌دهنده‌های هوش مصنوعی که تمرکز اصلی دولت فعلی و قبلی برای توسعه انگیزه‌های تولید و محدود کردن انتقال فناوری به دشمنان بوده است. این فرمان استفاده از زمین‌ها و منابع فدرال را در اولویت قرار می‌دهد و انگیزه‌های مالی – از معافیت‌های مالیاتی گرفته تا وام‌ها و قراردادهای خرید تضمینی – را برای پروژه‌هایی که آستانه «پروژه‌های واجد شرایط» را برآورده می‌کنند، فراهم می‌کند. این پروژه‌ها باید حداقل ۵۰۰ میلیون دلار تعهد سرمایه خصوصی داشته باشند که نشان‌دهنده یک فشار واضح به سمت مشارکت‌های دولتی-خصوصی است.

این فرامین در کنار هم، یک طرح استراتژیک برای تضمین سلطه ایالات متحده در هوش مصنوعی از طریق توسعه زیرساخت‌های داخلی و دیپلماسی فناوری بین‌المللی ارائه می‌دهند. در حالی که موضوعات جاه‌طلبانه و به خوبی با اهداف سیاست‌گذاری بلندمدت هماهنگ هستند، بسیاری از موارد به نحوه اجرای ابتکارات در عمل بستگی دارد. اجرا – در زمینه تأمین مالی، هماهنگی بین سازمانی و تعامل بین‌المللی – فصل حیاتی بعدی در تحقق وعده‌های این دستورالعمل‌ها باقی می‌ماند.

هماهنگ‌سازی ابزارهای فدرال هوش مصنوعی برای مزیت استراتژیک | مت پرل

دولت ترامپ با انتشار سه فرمان اجرایی و یک برنامه اقدام هوش مصنوعی در ۲۳ ژوئیه، متن عظیمی را در مورد چگونگی پیشبرد موقعیت ایالات متحده در این مجموعه کلیدی از فناوری‌ها منتشر کرد. با این حال، عامل اصلی انگیزشی پشت تمایل دولت برای سلطه – یعنی جمهوری خلق چین – تنها دو بار به طور نسبتاً گذرا در این اسناد ذکر شد. مبادا در مورد انگیزه دولت شکی وجود داشته باشد، در نظر بگیرید که دولت تمرکز زیادی بر پیشبرد «یک تلاش هماهنگ ملی برای حمایت از صنعت هوش مصنوعی آمریکا از طریق ترویج صادرات بسته‌های فناوری هوش مصنوعی تمام پشته آمریکایی» قرار داده است – بسته‌هایی که به عنوان جایگزینی برای تنها رقیب واقعی ایالات متحده در هوش مصنوعی در نظر گرفته شده‌اند. سیاست‌های دیگر، مانند ترویج «مدل‌های هوش مصنوعی منبع باز و وزن باز» و تقویت امنیت سایبری زیرساخت‌های حیاتی، در زمینه تحولات اخیر از سوی چین، از جمله انتشار DeepSeek و هک‌های Salt Typhoon، در حال شکل‌گیری هستند.

مثل همیشه، موفقیت هدف دولت ترامپ در نهایت به اجرا بستگی خواهد داشت. اطمینان از اینکه تمام ابزارهای دولت فدرال – دیپلماسی، تدارکات و هزینه‌های مستقیم، تنظیم‌گری و مقررات‌زدایی (بسته به آنچه لازم است)، اطلاعاتی و نظامی – به طور قابل اعتماد و مؤثر به کار گرفته می‌شوند، به اجرای سیاست‌های این اسناد به روشی منسجم و به توانایی کاخ سفید برای برقراری ارتباط و هماهنگی مؤثر بین وزارتخانه‌ها و آژانس‌های مختلف بستگی دارد. در این زمینه، کمتر اهمیت دارد که دولت از شورای امنیت ملی (نهادی که به طور سنتی این کار را انجام داده) یا از راه دیگری استفاده کند. سوال کلیدی این است که آیا این دولت گروهی از متخصصان باهوش را در کاخ سفید برای تشکیل جلسات آژانس‌ها و رسیدن به تصمیمات در مورد اجرای برنامه اقدام هوش مصنوعی به طور کامل توانمند خواهد کرد و آیا این تصمیمات نهایی خواهند بود تا صنعت، متحدان و شرکا و سایر ذینفعان بتوانند بر اساس آن خود را تطبیق دهند. شکی نیست که چین یک رویکرد منسجم، سنجیده و هماهنگ را اتخاذ خواهد کرد – اینکه آیا ایالات متحده در بازی هوش مصنوعی باقی می‌ماند به این بستگی دارد که آیا دولت فدرال قادر به انجام همین کار خواهد بود یا خیر.

آماده‌سازی کارگران برای اختلال هوش مصنوعی: یک ارزیابی اولیه | فیلیپ لاک

مفاد مربوط به نیروی کار در برنامه اقدام اخیر هوش مصنوعی، نشان‌دهنده اذعان به اختلالات بالقوه هوش مصنوعی در بازار کار است – اما از نظر دامنه نسبت به مقیاس چالش، محدود باقی می‌ماند. آنها پایه‌ای برای توسعه آینده فراهم می‌کنند، اما تجربه تاریخی با اتوماسیون و شوک‌های تجاری نشان می‌دهد که بدون تلاش‌های جامع‌تر، با بودجه بهتر و هماهنگی بهتر، بسیاری از کارگران احتمالاً با انتقال‌های قابل توجهی روبرو خواهند شد.

عناصر نیروی کار این طرح، رویکردی چندوجهی برای آماده‌سازی کارگران آمریکایی برای اقتصاد مبتنی بر هوش مصنوعی را نشان می‌دهد. وزارت کار (DOL) جریان‌های مالی اختصاصی برای کارگران آواره ایجاد خواهد کرد، در حالی که ابتکارات آموزشی جدید رفتار مالیاتی برنامه‌های سوادآموزی هوش مصنوعی ارائه شده توسط کارفرمایان را روشن کرده و برنامه‌های اولیه خط لوله را در مدارس راهنمایی و دبیرستان گسترش خواهد داد. شاید مهم‌تر از همه، ایجاد یک مرکز تحقیقاتی نیروی کار هوش مصنوعی در داخل DOL، نشان‌دهنده یک تعهد قابل ستایش به سیاست‌گذاری مبتنی بر شواهد است که از تحقیقات جاری و برنامه‌ریزی سناریویی که برای درک تأثیرات بازار کار هوش مصنوعی در زمان واقعی ضروری خواهد بود، حمایت می‌کند.

در حالی که اینها گام‌های سازنده‌ای هستند، اما نشان‌دهنده یک پاسخ اولیه به یک چالش پیچیده هستند. با توجه به مقیاس بالقوه اختلال ناشی از هوش مصنوعی، مداخله جامع‌تر احتمالاً ضروری خواهد بود. تمرکز بر بازآموزی مهم است، اما سابقه مختلط برنامه‌های مشابه نیاز به بودجه قابل توجه و همچنین طراحی و اجرای دقیق را نشان می‌دهد. سیاست‌گذاران همچنین به درک واضح‌تری از اینکه کدام صنایع و مشاغل با بیشترین خطر روبرو هستند – به ویژه در جایی که تأثیرات از نظر جغرافیایی متمرکز هستند – نیاز دارند. این امر درس‌هایی از اختلالات گذشته ناشی از تجارت و اتوماسیون را منعکس می‌کند.

رویکرد فعلی به دلیل پرداختن فعالانه به چالش‌های نیروی کار به جای تلقی آنها به عنوان موضوعی فرعی نسبت به سیاست نوآوری، شایسته تقدیر است. با این حال، آزمون نهایی این خواهد بود که آیا این سرمایه‌گذاری‌های بنیادی می‌توانند با بزرگی تحول اقتصادی که ممکن است پذیرش گسترده هوش مصنوعی به همراه داشته باشد، مقیاس‌بندی شوند یا خیر. موفقیت نیازمند تعهد سیاسی پایدار و منابعی است که بسیار فراتر از دوره هر دولت واحدی است.

دو از سه بد نیست | جیمز لوئیس

باید از برنامه اقدام هوش مصنوعی دولت ترامپ استقبال کرد. این برنامه تشخیص می‌دهد که شرایط رقابت جهانی تغییر کرده است. انکار فناوری و کنترل‌های صادراتی، برتری ایالات متحده را حفظ نخواهد کرد، اما ساخت زیرساخت جهانی هوش مصنوعی، فناوری ایالات متحده را در مرکز انقلاب اقتصادی دیجیتال قرار می‌دهد. در داخل، پدیده NIMBY («نه در حیاط خلوت من») به یک مشکل فزاینده برای ساخت مراکز داده و زیرساخت‌های هوش مصنوعی که اقتصاد دیجیتال به آن نیاز دارد، تبدیل شده است، بنابراین رفع موانع نظارتی ضروری است.

همه دولت‌ها تنش‌ها و اختلافات داخلی دارند. یکی از سه فرمان اجرایی، «هوش مصنوعی وُک (Woke)» را هدف قرار داده است که نشان‌دهنده یک دغدغه برای این دولت است. این غیرضروری است، اما شاید بخشی از یک معامله سیاسی داخلی برای جلب حمایت برای بقیه بسته باشد.

برنامه اقدام برای افراد ضعیف‌القلب نیست. این برنامه در مورد خطرات بالقوه (و اغلب خیالی) هوش مصنوعی وسواس به خرج نمی‌دهد. برای داشتن دیدگاه، به یاد داشته باشید که ساعت آخرالزمان گفته است که ما تنها چند دقیقه با نابودی هسته‌ای فاصله داریم – و این را در ۷۸ سال گذشته گفته است. آنچه اغراق‌آمیز نیست این است که کشوری که در ساخت هوش مصنوعی پیشتاز باشد، مرکز اقتصاد جهانی خواهد بود (دولت کلمه «سلطه» را ترجیح می‌دهد). برنامه اقدام فرصتی برای تقویت رهبری ایالات متحده در هوش مصنوعی و در عین حال حفاظت از امنیت ملی با محدودیت‌های منطقی بر تولید تراشه است. سایر کشورها با یا بدون کمک ایالات متحده هوش مصنوعی را توسعه خواهند داد، بنابراین ضرورت استراتژیکی که توسط برنامه اقدام به رسمیت شناخته شده این است که اطمینان حاصل شود که شرکت‌های آمریکایی، به جای رقبای چینی، بازار جهانی رو به رشد خدمات و زیرساخت‌های هوش مصنوعی را به دست می‌آورند.

تأمین انرژی شرکت‌های بزرگ فناوری به هزینه مصرف‌کنندگان | لزلی آبراهامز

برنامه اقدام هوش مصنوعی و فرمان اجرایی همراه آن، یعنی تسریع در صدور مجوز فدرال برای زیرساخت مراکز داده، به درستی برق را به عنوان یک گلوگاه کلیدی هوش مصنوعی شناسایی می‌کند، اما به اشتباه سرعت زیرساخت انرژی برای گسترش هوش مصنوعی را بالاتر از هر چیز دیگری در اولویت قرار می‌دهد. تقاضای انرژی مراکز داده، برق را به مرکز رقابت‌پذیری اقتصادی ایالات متحده سوق داده است و نیازمند رویکردهای تجدیدنظر شده در صدور مجوز و تأمین مالی برای گسترش شبکه برق است. با این حال، رشد بار ناشی از هوش مصنوعی تنها آغاز کار است؛ تقاضای اضافی از تولید پیشرفته و برق‌رسانی می‌تواند تا سال ۲۰۵۰ تقاضای برق ایالات متحده را دو برابر کند. بنابراین، چالش تنها تأمین تقاضای انرژی هوش مصنوعی نیست، بلکه ساخت استراتژیک یک سیستم قدرت قوی، مقرون‌به‌صرفه و قابل اعتماد است که رقابت‌پذیری بلندمدت و پایدار ایالات متحده را تضمین کند. این امر نیازمند یک رویکرد جامع به گسترش شبکه برق است، نه یک استثنا برای یک بخش فناوری خاص.

جدا از تأثیرات زیست‌محیطی و آب‌وهوایی، این رویکرد با ارائه زمین‌های فدرال با تخفیف و تسریع در صدور مجوز، هزینه‌ها را برای شرکت‌های فناوری کاهش می‌دهد در حالی که مصرف‌کنندگان را با پرداخت صورت‌حساب مواجه می‌کند، زیرا شرکت‌های برق هزینه‌های سرمایه‌ای را بین همه مشتریان توزیع می‌کنند. این فرمان اجرایی همچنین بودجه فدرال را از پروژه‌های انرژی بالقوه‌ای که می‌توانستند به نفع پایگاه گسترده‌تر مشتریان باشند، سلب می‌کند؛ به جای ارائه وام و کمک‌های بلاعوض برای پروژه‌هایی که بیشترین نیاز را دارند، این فرمان از آژانس‌ها می‌خواهد که حمایت مالی عمومی موجود را برای ساخت ویژه زیرساخت‌های مرتبط با هوش مصنوعی اولویت‌بندی کنند. این امر دوباره به پروژه‌های انرژی برای شرکت‌های بزرگ فناوری – که توانایی و انگیزه پرداخت هزینه‌های بالای برق را دارند – یارانه می‌دهد، به جای تأمین مالی پروژه‌های زیرساختی که به طور مقرون‌به‌صرفه‌تری تراکم شبکه را در کل سیستم برطرف می‌کنند.

در حالی که تسریع در صدور مجوز، در میان اصلاحات دیگر، برای تأمین تقاضای رو به رشد انرژی ایالات متحده ضروری خواهد بود، این فرمان اجرایی فاقد حفاظ‌هایی برای اطمینان از این است که توسعه‌دهندگان مراکز داده، به جای مصرف‌کنندگان عمومی، هزینه‌های تولید و انتقال مورد نیاز برای تأمین بارهای خود را تأمین می‌کنند – که به طور بالقوه هزینه‌ها و خطرات قابلیت اطمینان را به خانوارها و کسب‌وکارهای کوچک منتقل می‌کند.

سرمایه‌گذاری در علم مبتنی بر هوش مصنوعی | سوجای شیواکومار

در عصر رقابت شدید فناوری امروز، سرعت نوآوری یک مزیت تعیین‌کننده است. فناوری‌های نوظهور مانند هوش مصنوعی، رباتیک و محاسبات با عملکرد بالا و کوانتومی، تحقیق و توسعه (R&D) و جدول زمانی تولید را تسریع می‌کنند – و کشورهایی که ابتدا این ابزارها را به کار می‌گیرند – در رقابت‌پذیری اقتصادی و امنیت ملی پیشتاز خواهند بود. ایالات متحده چگونه باید به طور فعال یک اکوسیستم نوآوری یکپارچه را توسعه دهد که قدرت محاسباتی عظیم، جریان‌های داده یکپارچه و قابلیت‌های رباتیک قابل تعامل را ترکیب کند؟

فراخوان برنامه اقدام هوش مصنوعی برای «سرمایه‌گذاری در علم مبتنی بر هوش مصنوعی» گامی در مسیر درست را نشان می‌دهد. این طرح به درستی پتانسیل تحول‌آفرین هوش مصنوعی برای تسریع کشف علمی نسل بعدی را به رسمیت می‌شناسد و به درستی یک شکاف زیرساختی فوری را در محیط‌های محاسباتی امن، قابلیت‌های ابری و مجموعه‌داده‌های با کیفیت بالا که برای پشتیبانی از سیستم‌های کشف خودکار مورد نیاز است، شناسایی می‌کند.

برای تبدیل این چشم‌انداز به رهبری معنادار، ایالات متحده باید به طور استراتژیک و در مقیاس عمل کند. یک مثال بارز، حوزه نوظهور آزمایشگاه‌های خودران (SDLs) است، آزمایشگاه‌های خودکاری که در آن هوش مصنوعی و رباتیک به طور همزمان برای تولید و آزمایش مکرر فرضیه‌ها در زمان واقعی کار می‌کنند. SDLها در حال حاضر توانایی خود را در تسریع کشف مواد نشان می‌دهند، قابلیت‌هایی با ارتباط مستقیم با رقابت‌پذیری ایالات متحده در انرژی پاک، مواد معدنی حیاتی و تولید پیشرفته. با این حال، در حال حاضر، ایالات متحده سیاست یا برنامه بودجه‌ریزی مشخصی برای پیشبرد SDLها ندارد. کل هزینه ایالات متحده برای SDLها کمتر از ۵۰ میلیون دلار است و به صورت هدفمند و برنامه‌ریزی شده انجام نمی‌شود. در مقابل، کانادا اخیراً ۲۰۰ میلیون دلار برای تأسیس یک مرکز تحقیقاتی ملی SDL در دانشگاه تورنتو متعهد شده است – بزرگترین کمک مالی تحقیقاتی برای SDLها تا کنون.

اگر ایالات متحده قصد دارد این پیشرفت‌ها را به دست آورد و از آنها بهره‌برداری کند، باید نه تنها در فناوری‌های جدید هوش مصنوعی سرمایه‌گذاری کند، بلکه پایه‌ای برای بهره‌برداری از آنها در حین توسعه ایجاد کند. تقویت بستر اتوماسیون تجربی و علم مبتنی بر هوش مصنوعی با سرمایه‌گذاری‌های استراتژیک و پایدار و هماهنگی در زیرساخت‌های تحقیق و توسعه امن و مقیاس‌پذیر آغاز می‌شود.

استفاده از شرکت توسعه مالی برای حمایت از هوش مصنوعی | ارین مورفی

ستون سوم برنامه اقدام هوش مصنوعی، DFC – و همچنین آژانس توسعه تجارت ایالات متحده و بانک صادرات-واردات ایالات متحده – را در نظر می‌گیرد که نقش اصلی را در ترویج تعامل، سرمایه‌گذاری و انتشار فناوری ایالات متحده در خارج از کشور ایفا کنند. رقابت با چین در فضای زیرساخت و فناوری یک مشکل مزمن برای ایالات متحده و شرکا و متحدان آن بوده است. ایالات متحده قادر به ارائه جایگزین‌های رقابتی برای دستگاه‌ها، شبکه‌ها و خدمات تلفن همراه ارزان‌قیمتی که فروشندگان پرخطر مانند هوآوی و ZTE به کشورهای خارجی، به ویژه در هند و اقیانوس آرام، می‌آورند، نبوده است. برنامه اقدام هوش مصنوعی به وزارت بازرگانی نگاه می‌کند تا با این آژانس‌های تأمین مالی و ترویج تجارت برای یافتن معاملات همکاری کند؛ با این حال، این کار آسان‌تر از گفتن آن است، به ویژه برای DFC.

قانون استفاده بهتر از سرمایه‌گذاری برای توسعه (BUILD) – که در سال ۲۰۱۸ تصویب شد و DFC را ایجاد کرد که در دسامبر ۲۰۱۹ عملیات خود را آغاز کرد – برای دمیدن روح تازه‌ای در تلاش‌های دولت ایالات متحده برای تعامل اقتصادی در خارج از کشور و ارائه یک وزنه تعادل در برابر ابتکار کمربند و جاده (BRI) چین طراحی شده بود. این قانون به DFC اختیار داد تا در پروژه‌های متمرکز بر توسعه، قابل دوام از نظر تجاری و تحت رهبری بخش خصوصی در کشورهای کم‌درآمد و با درآمد متوسط رو به پایین سرمایه‌گذاری کند. این الزامات شکل خواهند داد که DFC کجا و چگونه می‌تواند سرمایه‌گذاری کند – وظیفه‌ای که هنگام شناسایی معاملات قابل سرمایه‌گذاری بخش خصوصی که در بسیاری از این کشورها کم و دور از دسترس هستند، چالش‌برانگیزتر است.

DFC می‌تواند برای معاملات، از جمله تأمین مالی بدهی و سهام و حمایت مالی برای زیرساخت‌های هوش مصنوعی، مانند پروژه‌های تولید برق و برق‌رسانی، وام‌دهی به شرکت‌های فناوری و ساخت مراکز داده، تأمین مالی کند. DFC از تعداد انگشت‌شماری از پروژه‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات، از جمله مراکز داده برای ارتباطات دیجیتال در آفریقا، حمایت کرده است. این شرکت همچنین از چندین پروژه انرژی، از جمله پروژه‌های انرژی خورشیدی در هند و سیستم‌های انتقال و شبکه برای تأمین برق قابل اعتماد در موزامبیک، حمایت کرده است. کنگره فرصت دارد تا با تمدید مجوزی که در اکتبر امسال سررسید می‌شود، انعطاف‌پذیری بیشتری را برای DFC برای حمایت از برنامه اقدام هوش مصنوعی فراهم کند؛ کنگره می‌تواند اصلاحیه سهامی لازم را برای DFC برای استقرار مؤثرتر این ابزار فراهم کند، سقف هزینه‌ها را افزایش دهد و کشورهایی را که DFC می‌تواند در آنها حمایت مالی ارائه دهد، گسترش دهد.

برنامه اقدام هوش مصنوعی مسائل کلیدی کنترل صادرات و سوالات اجرایی را مطرح می‌کند | متیو اس. بورمن

برنامه اقدام اخیر دولت ترامپ با عنوان «پیروزی در رقابت: برنامه اقدام هوش مصنوعی آمریکا» و فرمان اجرایی مرتبط با آن – ترویج صادرات پشته فناوری هوش مصنوعی آمریکایی – فرآیندی تا ۱۸۰ روز را برای دریافت و ارزیابی پیشنهادها از کنسرسیوم‌های صنعتی برای بسته‌های صادراتی تمام پشته هوش مصنوعی و اقدامات توصیه شده برای کنترل صادرات، هدایت می‌کند. این طرح و فرمان اجرایی چندین مسئله و سوال اجرایی را مطرح می‌کنند، از جمله موارد زیر.

زمان‌بندی

  • آیا در حالی که فرآیند پیشنهاد و ارزیابی‌ها در حال انجام است، هیچ مجوز صادراتی برای تراشه‌های محاسباتی پیشرفته پردازش خواهد شد؟ اگرچه پیشنهادها به صورت چرخشی ارزیابی خواهند شد، اما حداکثر، پیشنهادها می‌توانند تا ۱۸۰ روز پس از ۲۳ ژوئیه ارسال شوند.
  • آیا درخواست‌های مجوز صادرات تا زمان اجرای تأیید موقعیت مکانی و نظارت پیشرفته، بدون اقدام باقی خواهند ماند؟

فرآیند

  • آیا برای صادرات پیشنهادهای تأیید شده، یک یا چند مجوز صادرات لازم خواهد بود یا تأیید بین سازمانی پیشنهادها کافی خواهد بود؟
  • آیا فرآیند دوره پیشنهاد را برای جای دادن مراکز داده هوش مصنوعی توسعه یافته پس از دوره اولیه ۱۸۰ روزه، بازگشایی خواهد کرد؟

اجرا

  • آیا فناوری برای الزام تأیید موقعیت مکانی بدون تأثیر بر عملکرد و امنیت تراشه‌ها وجود دارد؟
  • آیا وزارت بازرگانی برای انجام نظارت پیشرفته به درستی منابع دارد؟

ابزارها

  • آیا وزارت بازرگانی اجزای کلیدی خارجی کنترل‌نشده برای تجهیزات تولید نیمه‌هادی چین را شناسایی کرده است؟
  • آیا آن اجزای کلیدی می‌توانند از طریق کنترل‌های فرامرزی یا تعرفه‌ها کنترل شوند؟
  • آیا وزارت بازرگانی ابزارهای خارجی کنترل‌نشده‌ای را که نیازمند محدودیت هستند، ارزیابی کرده است؟

کنترل‌های چندجانبه

  • آیا تعاملات با شرکا و متحدان کلیدی در مورد هماهنگ‌سازی کنترل‌های صادراتی از سر گرفته شده است؟

رقابت در کشورهای در حال توسعه | نوام اونگر و مادلین مک‌لین

دولت ترامپ به درستی بر ترویج صادرات بسته‌های فناوری تمام پشته هوش مصنوعی برای «کاهش وابستگی بین‌المللی به فناوری‌های هوش مصنوعی» توسعه یافته توسط دشمنان تمرکز کرده است. با این حال، رقابت ژئوپولیتیکی بین ایالات متحده و دشمنانش اغلب در داخل کشورهای در حال توسعه در سراسر جنوب جهانی مورد مناقشه قرار می‌گیرد. این یک ملاحظه به ویژه مهم با توجه به جمعیت‌شناسی نیروی کار و رشد پیش‌بینی شده، به ویژه در سراسر آفریقا است.

آنچه رویکرد تازه منتشر شده در حال حاضر فاقد آن است، اذعان به پتانسیل هوش مصنوعی برای گسترش یا کاهش شکاف دیجیتالی و تقاضای رو به رشد در سراسر کشورهای در حال توسعه برای ساختن سیستم‌های هوش مصنوعی مستقل خود است. در حال حاضر، نوآوران در اقتصادهای کمتر پیشرفته در حال ساخت ابزارهایی برای رسیدگی به چالش‌های محلی هستند – از چت‌بات‌های برنامه‌ریزی شده برای حمایت از یادگیری دانش‌آموزان گرفته تا پلتفرم‌هایی که مشاوره کشاورزی به کشاورزان محلی ارائه می‌دهند – که اغلب با کمک مدل‌های هوش مصنوعی ایالات متحده مانند ChatGPT از OpenAI یا Llama از متا انجام می‌شود. ایالات متحده باید از چنین مشارکت‌هایی بهره‌برداری کرده و آنها را تقویت کند.

دستور ترویج صادرات همچنین در مورد محدودیت‌های ظرفیتی شدید در بسیاری از کشورهای شریک فعال و بالقوه، به ویژه در کشورهای کم‌درآمد و با درآمد متوسط (LMICs)، سکوت کرده است. دسترسی محدود به انرژی، زیرساخت و مهارت‌های سواد دیجیتالی چالش‌های قابل توجهی برای بسیاری از LMICs ایجاد می‌کند و باید به عنوان بخشی از استراتژی ایالات متحده مورد توجه قرار گیرد، اگر واقعاً قرار است، همانطور که فرمان اجرایی ادعا می‌کند، «اطمینان حاصل شود که فناوری‌ها، استانداردها و مدل‌های حکمرانی هوش مصنوعی آمریکایی در سراسر جهان پذیرفته می‌شوند». جنبه دیگری که باید نظارت شود این است که آیا پلتفرم‌هایی که ایالات متحده صادر می‌کند، مدل‌هایی را به پیش خواهند برد که به توسعه‌دهندگان محلی اجازه می‌دهند تا برای رسیدگی دقیق‌تر به چالش‌های محلی، آنها را اصلاح کرده یا بر اساس آنها بسازند.

رویکرد دولت ایالات متحده باید این عوامل کشورهای در حال توسعه را در زمانی که موضع دولت نسبت به توسعه منجر به کاهش‌های چشمگیر شده است، در نظر بگیرد. اگرچه آژانس توسعه بین‌المللی ایالات متحده (USAID) در طول ۱۵ سال گذشته به طور عمدی تخصص خود را در تعامل با سیلیکون ولی در زمینه مقیاس‌بندی کاربردهای فناوری نوآورانه ایجاد کرده بود، که با ایجاد آزمایشگاه توسعه جهانی برای حمایت از مأموریت‌های USAID در سراسر جهان آغاز شد، اما بسیاری از این استعدادها و پایگاه دانش با برچیده شدن برنامه‌های مرتبط، به طور ناگهانی کنار گذاشته شدند.

علیرغم چنین چالش‌هایی، وزارت امور خارجه ایالات متحده باید در مورد چگونگی گنجاندن بهترین رویکرد کشورهای در حال توسعه در ترویج صادرات فناوری هوش مصنوعی فکر کند. طبق فرمان اجرایی، وزیر امور خارجه، با مشورت گروه اقدام دیپلماسی اقتصادی، مسئول بسیاری از جنبه‌های توسعه و اجرای یک استراتژی یکپارچه جدید است. این امر نیازمند درجه‌ای دلهره‌آور از تخصص و هماهنگی با آژانس‌هایی مانند شرکت توسعه مالی بین‌المللی ایالات متحده، آژانس توسعه تجارت ایالات متحده و بانک صادرات-واردات است، حتی در حالی که وزارت امور خارجه در تلاش است تا با بقایای کمک‌های خارجی ایالات متحده کنار بیاید و ظرفیت از دست رفته را به عنوان بخشی از تلاش بازسازی داخلی خود بازیابی کند. با حذف دفتر فرستاده ویژه برای فناوری‌های حیاتی و نوظهور تحت پیشنهاد اصلاحات فعلی وزارت امور خارجه، یک دفتر بازآرایی شده برای فضای سایبری و سیاست دیجیتال احتمالاً نقش رهبری را ایفا خواهد کرد. با توجه به صادرات پشته هوش مصنوعی به کشورهای در حال توسعه، این دفتر باید با معاون وزیر پیشنهادی جدید برای کمک‌های خارجی، امور بشردوستانه و آزادی مذهبی همکاری نزدیک داشته باشد.

LMICs در مراحل مختلفی از تحولات دیجیتالی خود قرار دارند و از راهنمایی‌های ارائه شده توسط کاخ سفید تا کنون، مشخص نیست که آیا هیچ یک از بسته‌های کنسرسیوم‌های تحت رهبری صنعت با کشورهای در حال توسعه تعامل خواهند داشت یا خیر، حتی در حالی که چین به شدت با پلتفرم‌های هوش مصنوعی باز جایگزین و بسته‌های زیرساختی به دنبال چنین زمینه‌هایی است.

با عقب‌ماندگی سیاست، جامعه مدنی باید با خطاهای واقعی هوش مصنوعی مقابله کند | کارول کونتز

هوش مصنوعی همچنان سریع‌تر از تلاش‌های سیاست‌گذاری برای شکل دادن به آن در جهت منافع عمومی پیش می‌رود. این واقعیت ناخوشایند در ایالات متحده برای بیشتر عمر این فناوری در خارج از آزمایشگاه صادق بوده است. این امر پس از تصویب فرامین اجرایی رئیس‌جمهور ترامپ در مورد این فناوری در هفته گذشته نیز صادق است.

این فرامین بر رقابت بین ایالات متحده و چین برای تسلط بر این فناوری مهم تمرکز دارند – یک تمرکز ارزشمند. اما باید تلاش شود تا اطمینان حاصل شود که همه کاربران الگوریتم‌های هوش مصنوعی می‌توانند خطاها را در این الگوریتم‌های پیچیده شناسایی، اندازه‌گیری و کاهش دهند.

یک پیام اساسی از این فرامین این است که همه بازیگران دیگری که می‌توانند این فناوری را در جهت منافع عمومی شکل دهند، باید شروع به انجام این کار کنند.

جامعه مدنی ممکن است احساس کند که در این لحظه سیاسی و استراتژیک، با تمام مشکلاتی که به آنها رسیدگی می‌کند یا حداقل برای آنها سوگواری می‌کند، دستش پر است. اما حداقل بخش‌هایی از آن احتمالاً باید برای شکل دادن، تا حد امکان، به استفاده از این فناوری خارق‌العاده وارد عمل شوند.

هر کاربر هوش مصنوعی در دانشگاه، در یک سازمان غیردولتی، در یک کسب‌وکار یا در یک آژانس فدرال باید بپذیرد که این الگوریتم‌ها، در حالی که واقعاً قابل توجه هستند، در برابر انواع مختلفی از خطاها آسیب‌پذیر هستند.

شهرت این فناوری برای پیچیدگی به خوبی سزاوار آن است. با این حال، مجموعه خطاهایی که احتمالاً در هر حوزه موضوعی ایجاد می‌کند، از نظر تحلیلی قابل حل است.

هیچ کاربر هوش مصنوعی در هیچ حوزه موضوعی نمی‌تواند مسئولانه خطر خطاها را نادیده بگیرد. کاربران در سازمان‌هایی با بودجه فناوری اطلاعات – دانشگاه، آژانس‌های فدرال و کسب‌وکارها – باید اصرار کنند که بخشی از آن بودجه برای استخدام متخصصانی استفاده شود که بتوانند خطرات یا واقعیت خطاها را در هر الگوریتمی که توسط سازمان استفاده می‌شود، شناسایی کنند. این متخصصان باید به کاربران کمک کنند تا این خطاها را هنگام یافتن، اندازه‌گیری و کاهش دهند. بنیادها می‌توانند از ایجاد ابزارهایی حمایت مالی کنند که سپس در دسترس افراد قرار می‌گیرند تا به آنها در شناسایی، اندازه‌گیری و مدیریت خطاهایی که می‌تواند بر آنها تأثیر بگذارد، کمک کنند.

گزارش اخیر من در CSIS این استدلال را در زمینه استفاده از الگوریتم‌ها توسط وزارت دفاع ایالات متحده (DOD) مطرح کرد. این گزارش هشدار داد که برخی از الگوریتم‌ها می‌توانند در جنگ تحول‌آفرین باشند و استدلال‌های کلاسیک بین واقع‌گرایان، لیبرال‌ها و انسان‌دوستان را در مورد پذیرش جنگ با سرعت و دقت قابل توجهی که ظاهراً با هوش مصنوعی در دسترس است، دوباره شعله‌ور کنند.

این گزارش همچنین هشدار داد که مجموعه‌ای از خطاهای عمومی وجود دارد که می‌تواند الگوریتم‌های هوش مصنوعی را در هر حوزه‌ای تحت تأثیر قرار دهد، اما می‌تواند تأثیرات به ویژه غم‌انگیزی با استفاده از الگوریتم‌ها در جنگ داشته باشد.

این گزارش به مزایای فوق‌العاده‌ای که الگوریتم‌های هوش مصنوعی می‌توانند برای قابلیت‌های جنگی ایالات متحده به ارمغان آورند، اذعان می‌کند، اما اصرار دارد که ادغام هوش مصنوعی باید با توسعه و استفاده از ابزارهای تحلیلی همراه باشد تا اطمینان حاصل شود که استفاده DOD از هوش مصنوعی با اثربخشی نظامی و رعایت قوانین جنگ سازگار است.

DOD ممکن است یک مورد استفاده منحصر به فرد برای الگوریتم‌های هوش مصنوعی داشته باشد. اما امروزه کاربردهای پرخطر بسیاری از الگوریتم‌ها در جامعه وجود دارد و مطمئناً هر کاربری باید با ابزارهایی مسلح شود تا اطمینان حاصل کند که به تنهایی با این الگوریتم‌های قدرتمند روبرو نمی‌شود.


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی (CSIS)

💡 درباره منبع: مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی (CSIS) یک اندیشکده آمریکایی مستقر در واشنگتن دی.سی. است که بر مسائل سیاست عمومی بین‌المللی تمرکز دارد. تحقیقات آن غیرحزبی و غیرانحصاری است.

✏️ درباره نویسنده: این مقاله مجموعه‌ای از نظرات کارشناسان مختلف CSIS است، از جمله: ناوین گیریشانکار، کرتی گوپتا، مت پرل، فیلیپ لاک، جیمز لوئیس، لزلی آبراهامز، سوجای شیواکومار، ارین مورفی، متیو اس. بورمن، نوام اونگر، مادلین مک‌لین و کارول کونتز.

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.