
⏳ مدت زمان مطالعه: ۹ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: CSIS / Christopher Hernandez-Roy, Juliana Rubio, Henry Ziemer, Rubi Bledsoe | 📅 تاریخ: January 9, 2025 / ۲۰ دی ۱۴۰۳
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
مقدمه: سیاستهای «مانو دورا» در آمریکای لاتین
ارزیابی تأثیر سیاستهای مانو دورا در آمریکای لاتین
آمریکای لاتین شاهد برخی از بالاترین نرخهای قتل در جهان بوده است که عمدتاً ناشی از خشونت باندهای تبهکار و گروههای جنایتکار فراملی است. در سراسر نیمکره غربی، دولتها انواع مختلفی از سیاستهای امنیتی را آزمایش کردهاند؛ با این حال، یکی از آنها به دلیل محبوبیت سیاسی و دفعات به کارگیری، برجسته است – مانو دورا (Mano Dura – مشت آهنین).
مانو دورا توسط کارشناسانی مانند لوسیا دمرت و همکارانش به عنوان سیاستهای سختگیرانه و سرسختانهای تعریف میشود که توسط چندین دولت آمریکای لاتین برای مبارزه با خشونت گسترده باندها و فعالیتهای جنایتکارانه اجرا میشود. این استراتژیها معمولاً شامل افزایش حضور پلیس و نظامی، به کارگیری تاکتیکهای تهاجمی اجرای قانون، انجام دستگیریهای دسته جمعی و اعمال مجازاتهای سختتر برای افراد مرتبط با فعالیتهای جنایتکارانه است.
در سالهای اخیر، افزایش جرایم خشونتآمیز تنها جذابیت سیاستهای مانو دورا را در سراسر منطقه تقویت کرده است.
بررسی سیاستهای مانو دورا در میزگردهای CSIS
در این زمینه، در اوت و سپتامبر ۲۰۲۴، برنامه آمریکای CSIS و یادگیری و واکنش سریع آمریکای لاتین و کارائیب (LACLEARN) – ابتکاری از آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده (USAID) – میزبان مجموعهای از میزگردهای خصوصی برای بحث در مورد جنبههای مختلف سیاستهای امنیتی مانو دورا بودند.
اولین میزگرد بر تأثیر چنین سیاستهایی بر دموکراسی، حقوق بشر و گروههای آسیبپذیر و اقلیتها متمرکز بود. دومین میزگرد استراتژیهای روایی و قدرت گفتمانی کسانی را که از سیاستهای مانو دورا در آمریکای لاتین حمایت میکنند، بررسی کرد. میزگرد نهایی از دو میزگرد قبلی به عنوان نقطه عزیمت برای بررسی جایگزینهای سیاستهای امنیتی مانو دورا استفاده کرد.
در طول مجموعه میزگردها، برنامه CSIS تأکید ویژهای بر حضور صداهای محلی و متنوع از کشورهای آمریکای لاتین متأثر از سیاستهای مانو دورا داشت. این مجموعه کشورهایی در آمریکای مرکزی مانند السالوادور و هندوراس و همچنین کشورهایی در آمریکای جنوبی از جمله اکوادور را پوشش داد.
فرض میزگردها این بود که با ارزیابی تأثیرات سیاستهای مانو دورا، دولتها میتوانند استراتژیهای جایگزینی برای مقابله با جرم و جنایت توسعه دهند و در عین حال شفافیت را تضمین کنند، حاکمیت قانون را تقویت کنند و ظرفیت اجرای قانون را با تمرکز بر حمایت از حقوق بشر ایجاد کنند.
خلاصهای از سه میزگرد در زیر ارائه شده است و پس از آن یافتههای اصلی از سه رویداد آورده شده است.
بخش اول: تأثیرات مانو دورا بر دموکراسی
شرکتکنندگان در اولین میزگرد، بینشهایی را در مورد چگونگی منجر شدن سیاستهای مانو دورا به تغییرات قابل توجه در حکمرانی، امنیت عمومی و رابطه بین دولت و شهروندانش در اکوادور، السالوادور و هندوراس به اشتراک گذاشتند. موضوع اصلی، فرسایش هنجارهای دموکراتیک و تمرکز قدرت تحت لوای رسیدگی به نگرانیهای امنیتی بود.
مورد السالوادور: موفقیت نمایشی؟
السالوادور نمونه کشوری است که در برخی معیارهای ایمنی عمومی موفقیتهایی کسب کرده و در عین حال یک سیاست امنیتی بسیار نمایشی را دنبال میکند. در حالی که تجربه السالوادور با سیاستهای مانو دورا به دههها قبل باز میگردد و احزاب سیاسی متعددی را در بر میگیرد، تحت ریاست جمهوری نایب بوکله – که در سال ۲۰۱۹ به قدرت رسید – این سیاستها به یک سیستم متمرکزتر و اقتدارگراتر تبدیل شدهاند.
دولت پرزیدنت بوکله تمرکز شدیدی بر کاهش نرخ قتل داشته است، که به رئیس جمهور اجازه میدهد به خود ببالد که السالوادور را به امنترین کشور نیمکره غربی تبدیل کرده است. او این کار را با اجازه دادن به ارتش برای ایفای نقش غالب در امنیت عمومی و با دستکاری آمار قتل برای حذف قتلهای انجام شده توسط نیروهای امنیتی و همچنین قتلهای درون سیستم زندان انجام داده است.
در حالی که این امر واقعیت کاهش قابل توجه قتلها در السالوادور تحت وضعیت اضطراری را کماهمیت نمیکند، بعد نمایشی استراتژی امنیتی پرزیدنت بوکله را نشان میدهد، که بیشتر بر «شماره یک» بودن متمرکز است تا ارائه دادههای منسجم و جامع در مورد طیف کامل خشونت و جرم در السالوادور.
شرکتکنندگان در این میزگرد خاطرنشان کردند که ارتش سالوادور هرگز به طور کامل پس از جنگ داخلی از سیاست خارج نشد و از برخی جهات، اعلام وضعیت اضطراری تحت نظر بوکله، به این نهاد آزادی عمل لازم برای بازگشت به دوران شکوه خود را داده است.
تمرکز قدرت بوکله با تسخیر نهادهای عمومی، از جمله قوه قضائیه، همراه بوده است که کنترل و توازن لازم برای یک دموکراسی کارآمد را تضعیف کرده است. این تمرکز قدرت به دلیل اثربخشی درک شده آن در کاهش جرم و جنایت، در بین مردم محبوب است، اما همچنین منجر به افزایش فساد و فرسایش هنجارهای دموکراتیک شده است. استقلال کاهش یافته قوه قضائیه امکان استفاده بی قید و شرط از اختیارات اضطراری را با شفافیت یا پاسخگویی اندک فراهم کرده است.

مورد اکوادور: جرم سازمانیافته و وضعیت اضطراری
در اکوادور، شرکتکنندگان خاطرنشان کردند که نفوذ فزاینده جرایم سازمانیافته با سیاستهای سختگیرانهای مواجه شده است که شامل نقش افزایش یافته ارتش و نیروهای مسلح در امنیت شهروندی در کنار استفاده گسترده از وضعیتهای اضطراری است.
اعلام وضعیت اضطراری توسط دولت فعلی نگرانیهایی را در مورد سوء استفاده احتمالی از این اختیارات موقت برای سرکوب مخالفان و دور زدن روندهای دموکراتیک ایجاد کرد. علیرغم این نگرانیها، بخش بزرگی از جمعیت از این اقدامات حمایت کردهاند و امنیت فوری را بر ثبات دموکراتیک بلندمدت اولویت دادهاند.
کارشناسان اشاره کردند که بحثها در مورد سیاستهای مانو دورا و محبوبیت آنها در منطقه بر بحثهای سیاسی تأثیر میگذارد. یکی از شرکتکنندگان خاطرنشان کرد که سیاست امنیتی به عنوان یکی از موضوعات کلیدی در چرخه انتخابات ۲۰۲۳ اکوادور ظاهر شد و نامزد ریاست جمهوری، یان توپیک، خواستار اجرای سیاستهای سختگیرانه مشابه سیاستهای رئیس جمهور سالوادور، بوکله، شد.
در حالی که توپیک در نهایت شکست خورد، لفاظیهای او به تغییر گفتگو در مورد سیاست امنیتی به سمت گزینههای سختگیرانه کمک کرد و به طور بالقوه احتمال بیشتری را ایجاد کرد که برنده انتخابات، دانیل نوبوآ، هنگامی که وضعیت امنیتی در کشور پس از تحلیف او بیشتر وخیم شد، رویکرد حداکثری و سختگیرانه در قبال جرم را اتخاذ کند.
در حالی که نوبوآ به تلاشهای انتخاب مجدد خود در فوریه ۲۰۲۵ مینگرد، امنیت محور اصلی برنامه سیاسی او و دلیل انتخاب مجدد او است.
مورد هندوراس: فساد و شبکههای جنایی
هندوراس در اولین میزگرد به عنوان یک مطالعه موردی ذکر شد که چگونه میتوان از سیاستهای مانو دورا برای توجیه فساد و ریشهدار شدن شبکههای جنایتکار در درون دولت استفاده کرد.
پیگرد قانونی و محکومیت یک رئیس جمهور سابق در ایالات متحده به دلیل رهبری یک سازمان جنایتکار، میزان نفوذ جرایم سازمانیافته به بالاترین سطوح دولتی را برجسته میکند. بودجههای در نظر گرفته شده برای امنیت عمومی مورد سوء استفاده قرار گرفته و اغلب با نظارت یا شفافیت اندک هزینه میشوند و چالشهای کشور را تشدید میکنند.
وضعیت در هندوراس خطرات اتکا به اقدامات سرکوبگرانه بدون پرداختن به علل ریشهای خشونت و فساد را نشان میدهد. بحث میزگرد همچنین بر نقش فساد در این پویاییها تأکید کرد، زیرا سیاستهای مانو دورا میتوانند با «مالیات امنیتی» همراه باشند که شهروندان را مجبور به تحمل بار سنگین بودجههای امنیتی در حال افزایش میکند، که اغلب برای پر کردن جیب نیروهای امنیتی منحرف میشوند.
نتیجهگیری بخش اول: هزینههای دموکراتیک
در هر سه کشور مورد بحث، شرکتکنندگان به این نتیجه رسیدند که در حالی که سیاستهای مانو دورا ممکن است دستاوردهای کوتاهمدتی در امنیت عمومی ایجاد کنند، اغلب به قیمت اصول دموکراتیک و ثبات بلندمدت تمام میشوند. تمرکز قدرت، نظامیسازی امنیت عمومی و فرسایش استقلال قضایی مضامین تکراری بودند که سوالاتی را در مورد پایداری چنین رویکردهایی ایجاد میکنند.
در هر سه کشور مورد بحث، شرکتکنندگان به این نتیجه رسیدند که در حالی که سیاستهای مانو دورا ممکن است دستاوردهای کوتاهمدتی در امنیت عمومی ایجاد کنند، اغلب به قیمت اصول دموکراتیک و ثبات بلندمدت تمام میشوند.
یک حوزه اصلی تحلیل در طول اولین میزگرد، نقش سیاستهای مانو دورا در تشدید نقض حقوق بشر بود. این به این دلیل است که این سیاستها مجازات و کنترل را بر کنترل و توازن معمول حکمرانی دموکراتیک اولویت میدهند.
در دوره اول ریاست جمهوری بوکله، حزب ایدههای نو او تعداد کرسیهای مجلس قانونگذاری را از ۸۴ به ۶۰ کاهش داد و پس از به دست آوردن اکثریت مجلس، پرزیدنت بوکله قضات دادگاه قانون اساسی ملی و همچنین بیش از «یک سوم قضات کشور» را برکنار و آنها را با وفاداران حزب جایگزین کرد.
شرکتکنندگان استدلال کردند که چنین اقداماتی، که تمایل به ظهور از انگیزههای پوپولیستی و تقاضای جمعی برای امنیت دارند، میتوانند منجر به گسترش بیرویه اقدامات تنبیهی شوند که حقوق اساسی بشر مانند آزادی حرکت، آزادی تشکل و تجمع و حق حفظ حریم خصوصی را نقض میکنند.
پیامدهای گستردهتر برای جنبش حقوق بشر، که برای انطباق با محبوبیت فراگیر سیاستهای امنیتی مانو دورا تلاش کرده است، نیز نکته مهمی در بحث بود. شرکتکنندگان پیشنهاد کردند که سازمانهای حقوق بشر باید استراتژیهای خود را بازنگری کنند و رویکردهای عملگرایانهتری را اتخاذ کنند که فراتر از چارچوبهای هنجاری و اخلاقی سنتی باشد.
این انطباق برای پرداختن به عوامل ساختاری که منجر به نابرابری میشوند و حمایت از سیاستهایی که واقعاً کرامت انسانی را حفظ میکنند، ضروری است. علاوه بر این، به نظر میرسد تمرکز کافی بر نقضهای حقوق بشری کمتر افراطی اما به همان اندازه حیاتی، مانند بازرسیها و توقیفهای غیرموجه و محدودیتهای آزادی مطبوعات، آزادی تجمع و حق اعتراض، وجود ندارد. هنگامی که آزادیهای مدنی محدود میشوند، نه تنها ارزشهای دموکراتیک را از بین میبرند، بلکه حقوق اساسی همه شهروندان را نیز نقض میکنند.

هدفگیری نامتناسب جوامع حاشیهنشین
موضوع تکراری در بحث، هدفگیری نامتناسب جوامع حاشیهنشین بود. شرکتکنندگان «گرایش مزمن» سیستمهای کیفری در منطقه به پیگرد جرایم مرتبط با فقر، مانند جرایم مرتبط با مواد مخدر و جرایم علیه اموال را توصیف کردند. به عنوان مثال، در اکوادور، استقرار پایگاههای نظامی در مناطق پرمناقشه منجر به انگزنی به کل جوامع شده است.
چندین شرکتکننده بر عبارت «سختگیری بر ضعفا، مدارا با قدرتمندان» تأکید کردند تا خط سیر نگرانکنندهای را در بسیاری از سیاستهای امنیتی سختگیرانه توصیف کنند. چرخه حاشیهنشینی میتواند زمانی عمیقتر شود که چنین سیاستهایی نه تنها فقر را جرمانگاری میکنند، بلکه نابرابریهای اجتماعی را نیز تشدید میکنند.
اولین میزگرد به بحث در مورد تأثیرات متفاوت سیاستهای سختگیرانه بر گروههای حاشیهنشین، از جمله جوانان، زنان و جوامع آسیبپذیر پرداخت. شرکتکنندگان شرح دادند که چگونه چنین سیاستهایی اغلب منجر به انگزنی و جرمانگاری بیشتر این گروهها میشود و حاشیهنشینی آنها و خشونت ساختاری را که قبلاً در جوامع شکننده متحمل میشوند، تشدید میکند.
به عنوان مثال، با وجود تعداد زیاد سربازان در خیابانها، زنان به ویژه در برابر آزار و اذیت و خشونت جنسی توسط نیروهای مسلح آسیبپذیر هستند. و از آنجایی که این سیاستها مردان جوان را هدف قرار داده و آنها را به تعداد زیاد زندانی میکنند، زنان اغلب مجبور میشوند نیازهای خانواده خود را در خارج و داخل زندانها تأمین کنند – در حالی که سیستمهای فاسد زندان گاهی برای نیازهای اولیه و حتی برای ملاقاتهای خانوادگی رشوه طلب میکنند.
با وجود تعداد زیاد سربازان در خیابانها، زنان به ویژه در برابر آزار و اذیت و خشونت جنسی توسط نیروهای مسلح آسیبپذیر هستند.
تأثیر بر جوانان نیز مورد تأکید قرار گرفت. تحت سیاستهای مانو دورا، جوانان صرفاً به دلیل جوان بودن – و به ویژه جوان و فقیر بودن – جرمانگاری میشوند. با این حال، این سیاستها در نظر نمیگیرند که در سیستمی که جوانان فرصتهای اقتصادی، تحصیلات یا بافت اجتماعی قوی ندارند، احساس ناامیدی میکنند و میتوانند به نیروی مهمی تبدیل شوند که دولت را به چالش میکشد.
در بلندمدت، این نوع سیاستها منجر به نرخ بالای ترک تحصیل، مهاجرت گسترده، فروپاشی خانوادهها، رها کردن آرمانها، ناامیدی و بیاعتمادی و سرخوردگی عمومی نسبت به دولت و مقامات میشود. علاوه بر این، افزایش سطح حبس همراه با کمبود فرصتهای شغلی، چرخه معیوبی ایجاد کرده است که جوانان اغلب قادر به فرار از آن نیستند.
در نهایت، شرکتکنندگان بر نقش رسانهها در این پویاییها تأکید کردند. در بسیاری از کشورهایی که از سیاستهای مانو دورا استفاده میکنند، رسانهها توسط دولت کنترل یا تحت تأثیر قرار میگیرند. محتوای تولید شده توسط رسانههای سنتی تحت کنترل دولت و رسانههای اجتماعی روایتی ایجاد میکند که جوانانی که «به نظر» خاصی میرسند ذاتاً خطرناک هستند. رسانهها میتوانند در سیاستهای سرکوبگرانه همدست باشند و واقعیت را برای توجیه رویکردهای سختگیرانه تحریف کنند.
بخش دوم: روایتها و گفتمان پیرامون مانو دورا
یکی دیگر از ویژگیهای سیاستهای مانو دورا، عدم شفافیت آنها علیرغم کمپینهای تبلیغاتی گسترده و دائمی آنهاست. در السالوادور، طرح کنترل سرزمینی، یک طرح هفت مرحلهای که ظاهراً نیروهای امنیتی سالوادور را در تلاش برای مبارزه با جرایم سازمانیافته و ناامنی هدایت میکند، در دسترس عموم قرار ندارد.
هر مرحله از طرح تا زمانی که آماده اجرا شود مخفی نگه داشته میشود و مرحله هفتم و نهایی همچنان پنهان است و تنها اظهارات مبهمی در مورد هدف ادعایی آن وجود دارد. این امر بحث عمومی پیرامون مسیر صحیح سیاست امنیتی را خنثی میکند و قوه مجریه را به عنوان نگهدارنده کلیدهای یک استراتژی ایمنی عمومی غیرشفاف و گاه بیشکل، بیشتر متمرکز میکند. همین عدم شفافیت در مورد طرح امنیتی «فینیکس» پرزیدنت نوبوآ در اکوادور نیز صادق است.
این ویژگیهای نمایشی و غیرشفاف به این معنی است که مدلهای مانو دورا به راحتی به زمینههای دیگر قابل انتقال نیستند و در واقع، شواهد از کشورهای دیگر نشان میدهد که موفقیتهای یک کشور در کاهش نرخ قتل و اخاذی ممکن است به همان اندازه ناشی از تصادف باشد که ناشی از هرگونه پیشرفت در ارائه خدمات امنیت شهروندی.
موارد هندوراس و اکوادور این نکته را نشان میدهند. در هندوراس، که با بسیاری از همان باندها و ساختارهای جنایی السالوادور روبرو بود، وضعیت اضطراری چند ماهه در کاهش اخاذی در بلندمدت بیاثر بود. در همین حال، علیرغم آغاز یک جنگ صلیبی ضد جنایت حتی شدیدتر از السالوادور با اعلام وضعیت درگیری مسلحانه داخلی علیه باندهای جنایتکار، اکوادور پس از تقریباً هشت ماه سیاست امنیتی سختگیرانه، هنوز شاهد همان کاهش چشمگیر در جرم و خشونت نبوده است.
قدرت رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی
اگرچه سیاستهای مانو دورا جدید نیستند، دیجیتالی شدن رسانهها و همچنین ماهیت فراگیر رسانههای اجتماعی، به دولتهای آمریکای لاتین که طرفدار این سیاستها هستند، اجازه داده است تا روایتی یکطرفه از نتایج آنها ارائه دهند. به همین ترتیب، این دولتها با استفاده از کمپینهای اطلاعات نادرست، رباتها و روایتهای جایگزین برای بیاعتبار کردن تحلیل روزنامهنگاران و کارشناسان حقوق بشر در مورد وضعیت امنیتی در کشورهایشان، قدرت کنترل استدلالهای مخالف با روایتهای خود را پیدا کردهاند.
دیجیتالی شدن رسانهها و همچنین ماهیت فراگیر رسانههای اجتماعی، به دولتهای آمریکای لاتین که طرفدار این سیاستها هستند، اجازه داده است تا روایتی یکطرفه از نتایج آنها ارائه دهند.
یافتههای میزگرد دوم استفاده سیستماتیک از تبلیغات و ارتباطات دیجیتال، به ویژه در السالوادور را برجسته کرد. این بحثها شدت ماشین تبلیغاتی دولت و تأثیرات آن بر دموکراسی، آزادی بیان، اکوسیستم رسانهای و اطلاعات نادرست را برجسته کرد. این نشست با تأکید بر نیاز به تاکتیکهای جایگزین و اهمیت رسانههای اجتماعی در دستیابی و متقاعد کردن مخاطبان در مورد اثربخشی مانو دورا به پایان رسید.
در طول این میزگرد، کارشناسان شبکههای اطلاعاتی نتایج تحقیقات خود را در مورد احساسات سیاسی در السالوادور، با تمرکز بر ارتباطات دیجیتال و تحلیل تبلیغات، ارائه کردند. با استفاده از ابزارهای تحلیل رسانههای اجتماعی برای کشف شبکههای دیجیتالی که یکدیگر را تقویت میکنند، کارشناسان بازیگران کلیدی در اکوسیستم رسانههای اجتماعی السالوادور را شناسایی و جریان استدلالی روایتهای طرفدار مانو دورا را تشریح کردند.
حوزه کلیدی دیگری که آنها برجسته کردند، اهمیت شبکههای افکار در ترویج و تکرار پیامهای دولتی بود و خاطرنشان کردند که این شبکهها اغلب فاقد مکانیسمهای پاسخگویی و راستیآزمایی هستند. در حالی که در اوایل وضعیت اضطراری السالوادور، دولت از رباتها و ترولها برای انتشار پیام خود استفاده میکرد، یک بینش کلیدی، گذار از چنین تعاملی در مراحل بعدی وضعیت اضطراری به استفاده از رسانههای جریان اصلی و ویدیوهای یوتیوب بود.
کارشناسان روایت و گفتمان همچنین برجسته کردند که چگونه الگوریتمهای مختلف بر استراتژیهای ارتباطی مورد استفاده حامیان سیاستهای مانو دورا تأثیر میگذارند. به عنوان مثال، پرزیدنت بوکله، سیاستهای خود را که «طرح بوکله» نامیده میشود، با استفاده از هشتگها و پستها عمدتاً در توییتر (که اکنون با نام X شناخته میشود)، پلتفرمی که بر روی شبکههای تعامل رشد میکند، محبوب کرد.
تیکتاک پلتفرم ترجیحی رئیس جمهور اکوادور، نوبوآ، است که در آن دائماً دستاوردهای دولت خود را در مسائل امنیتی و همچنین ویدیوهایی از دستگیریها، کشفیات مواد مخدر و مجموعه زندان جدید خود را به اشتراک میگذارد.
روزنامهنگاران متخصص در روایتهای تبلیغاتی در آمریکای لاتین خاطرنشان میکنند که محتوای طولانی در پلتفرمهایی مانند یوتیوب با انتشار مداوم محتوا در طول روز، به ایجاد روایتی مثبت پیرامون مانو دورا کمک میکند.
یک آمار از این میزگرد برجسته بود: طبق یک تحلیل، ۶۹ حساب طرفدار دولت در السالوادور روزانه حدود ۳۵۰ ویدیو در یوتیوب در مورد مانو دورا منتشر میکردند و مجموعاً «فالوورهای بیشتری نسبت به جمعیت السالوادور» داشتند. این جریان مداوم محتوا، با کمک تکثیر رباتها، همچنین در سرکوب گفتمان پیرامون نقض حقوق بشر در طول وضعیت اضطراری مداوم مؤثر است – روندی که در طول سال ۲۰۲۴ ادامه داشته است.
محتوای پیامهای طرفدار مانو دورا
میزگرد دوم نه تنها بر شیوههای انتشار بلکه بر محتوای پیامها نیز تأکید کرد. روایتهای کلیدی در پستهایی که از مانو دورا در السالوادور حمایت میکنند، تمایل به تمرکز بر دستاوردهای دولت بوکله در مسائل امنیتی دارند، به ویژه بر کاهش تعداد قتلها و افزایش تعداد دستگیریها و بازداشتها.
به عبارت دیگر، پرزیدنت بوکله از رسانههای اجتماعی برای تمرکز روایت بر حوزههایی استفاده میکند که در آنها اعداد نشاندهنده بهبود ملموس در امنیت هستند. تمرکز طاقتفرسا بر آمار قتل تمایل به کاهش اهمیت سایر آمار جرم – مانند اخاذی، سرقت و آدمربایی – در ارزیابی کلی دستاوردهای امنیتی در السالوادور دارد.
درون مضامین امنیتی، تصاویر اعضای ادعایی باندها و سیستم زندان جدید پرزیدنت بوکله، مرکز حبس تروریستها (CECOT)، تمایل به نقاط مرکزی کمپینهای پیامرسانی دارند.
یک حوزه جالب بحث، همگرایی پیامهای مذهبی یا مسیحایی با روایتهای سیاسی طرفدار سیاستهای مانو دورا بود. کارشناسان فراوانی را که با آن اصطلاحاتی مانند «پرزیدنت بوکله» و «خدا» در لفاظیهای پیرامون تصمیمات سیاست امنیتی ظاهر میشوند، برجسته کردند.
مرتبط با این موضوع، نتایج سریع در حوزه امنیتی منجر به ایجاد تصویر «ستاره راک» توسط رئیس دولت سالوادور شده است. در واقع، ظهور امنیت بهبود یافته در کشوری مانند السالوادور به تقدیس پرزیدنت بوکله کمک میکند. این روایت توسط رهبران دیگر در آمریکای لاتین تکرار شده است، البته با موفقیت کمتر. به عنوان مثال، در اکوادور، پرزیدنت نوبوآ از تصاویر نظامیگرایانه و لفاظیهای مرد قدرتمند برای تقویت موقعیت خود و توجیه اقدامات اقتدارگرایانه استفاده کرده است.
بخش سوم: یافتن جایگزینها و نتیجهگیری
میزگرد نهایی، که بر روی جایگزینهای مانو دورا متمرکز بود، با اذعان به اینکه هیچ راهحل واحدی برای همه وجود ندارد، آغاز شد. در حالی که شرکتکنندگان به طور کلی موافق بودند که مداخلات در سطح جامعه، اجرای قانون مبتنی بر دادهها و برنامههای اجتماعی و اقتصادی همگی برای ارائه کاهش پایدار در خشونت مهم هستند، امکانسنجی این مداخلات در کشورهای مختلف متفاوت بود.
شرکتکنندگان همچنین تأکید کردند که عدم موفقیت در بیان قانعکننده استراتژیهای جایگزین برای مانو دورا میتواند تأثیرات منفی بر دموکراسی و حقوق بشر در نیمکره به طور گستردهتر داشته باشد و جذابیت روایی سیاستهای امنیتی سختگیرانه را در غیاب گزینههای دیگر افزایش دهد.
عدم موفقیت در بیان قانعکننده استراتژیهای جایگزین برای مانو دورا میتواند تأثیرات منفی بر دموکراسی و حقوق بشر در نیمکره به طور گستردهتر داشته باشد.
شرکتکنندگان بحث را با برجسته کردن تاریخچه سیاست ایمنی عمومی در قاره آمریکا آغاز کردند. در آمریکای مرکزی، السالوادور، هندوراس و کاستاریکا همگی به عنوان مواردی از کشورهایی ذکر شدند که استراتژیهای جایگزین را با درجات مختلف آزمایش کردند.
به عنوان مثال، هندوراس تحت ریاست جمهوری کارلوس روبرتو فلورس (در قدرت ۱۹۹۸-۲۰۰۲) قانونی را با هدف کمک به بازپروری و ادغام مجدد اعضای باند معرفی کرد، در حالی که السالوادور تحت ریاست جمهوری تونی ساکا (۲۰۰۴-۲۰۰۹) سیاستهایی را با عنوان مانو آمیگا (دست دوست) و مانو اکستندیدا (دست گشاده) دنبال کرد، که همچنین با هدف کاهش خشونت از طریق بازپروری، به جای حبس، جنایتکاران بود. با این حال، به ویژه در مورد دوم، برنامهها به طور مزمن کمبودجه بودند و بیشتر به عنوان ژست سیاسی در نظر گرفته شده بودند تا چشماندازی واقعی برای یک استراتژی امنیتی جایگزین.
شرکتکننده دیگری کاستاریکا را به عنوان موردی برجسته کرد که در آن یک استراتژی جایگزین منجر به کاهش قابل توجه خشونت شد. تحت ریاست جمهوری لورا چینچیا (۲۰۱۰-۲۰۱۴)، کاستاریکا به شدت در آموزش و بهداشت روان در جوامعی که در معرض خطر بالای خشونت بودند، سرمایهگذاری کرد. با این حال، با دولت گیرمو سولیس (۲۰۱۴-۲۰۱۸)، جانشین چینچیا، بودجه این تلاشها به طور قابل توجهی کاهش یافت و جرم و خشونت به آرامی دوباره شروع به افزایش کرد و شکنندگی این استراتژیها را برجسته کرد.

یافتههای اصلی و توصیهها
نیاز به استراتژیهای متناسب: شرکتکنندگان بر نیاز به درک بهتر ویژگیهای متمایز مدل بوکله تأکید کردند. کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب باید درک بیشتری از ماهیت منحصر به فرد محیطهای امنیتی خود داشته باشند. نیاز به آموزش بیشتر در مورد اینکه چگونه مدل بوکله منوط به مذاکره اولیه با باندها است، وجود دارد، یک عنصر کلیدی از «موفقیت» طرح که ممکن است گزینهای برای سایر کشورهای منطقه نباشد.
سرمایهگذاری در پیشگیری اجتماعی: مدلهای فعلی مانو دورا هیچ سرمایهگذاری در برنامههایی برای کاهش تأثیر اجتماعی سیاستهای سختگیرانه مانند اختلال در آموزش، حذف سرپرستان خانوار و کاهش خدمات اجتماعی ندارند. به عنوان مثال، در نتیجه حبس دستهجمعی، تخمین زده میشود که حدود ۴۰,۰۰۰ کودک در السالوادور بدون یک یا هر دو والدین هستند. این بحران قریبالوقوع ممکن است مستقیماً بر دولت فعلی تأثیر نگذارد، اما چالشهای قابل توجهی برای دولتهای آینده ایجاد خواهد کرد. سرمایهگذاری در بازپروری، آموزش و حمایت اجتماعی برای جلوگیری از بدتر شدن این چرخه حیاتی است.
ترویج شفافیت در هزینههای امنیتی: ایجاد مکانیسمهای روشن برای ردیابی و گزارشدهی در مورد بودجه پلیس و نظامی برای جلوگیری از فساد و اطمینان از استفاده مؤثر از منابع. این شفافیت شامل گزارشهای قابل دسترس عمومی در مورد هزینهها، ممیزیهای مستقل و اقدامات پاسخگویی برای سوء مدیریت خواهد بود. ایجاد تعادل بین امنیت و توسعه اقتصادی پایدار برای ثبات آینده ضروری است.
افشای فساد برای برجسته کردن کاستیهای قدرت متمرکز: علیرغم وعدهها برای از بین بردن جرم و فساد، شواهد نشان میدهد که مقامات عالیرتبه در السالوادور، به عنوان مثال، در فعالیتهای فاسد، از جمله پولشویی و معاملات مخفی با رهبران باندها، دست داشتهاند. تحقیق و افشای این اقدامات فاسد نشان خواهد داد که رویکرد مانو دورا تنها سیستمی را تداوم میبخشد که در آن لطفهای سیاسی و فعالیتهای غیرقانونی تحت پوشش سرکوب امنیتی رونق میگیرند.
مهار روایتهای گمراهکننده پیرامون سیاستهای مانو دورا
دوم، با توجه به قدرت روایی کسانی که از رویکردهای مانو دورا حمایت میکنند، روندهای امیدوارکنندهای در پلتفرمهای ارتباطی مانند تیکتاک وجود دارد. سازمانهای حقوق بشر با توجه به الگوریتم تعامل ارگانیک در حال پیشرفت هستند و رسانههای طرفدار دولت در حال کاهش تعاملات دیجیتالی هستند. روایتهای متقابل موفق شناسایی شده در طول میزگرد دوم شامل چندین عنصر کلیدی بودند:
حمایت از تلاشهای مردمی: روایتهای متقابل آنلاین زمانی موفق بودند که توسط قربانیان یا اعضای خانواده کسانی که تحت تأثیر مانو دورا قرار گرفته بودند، آغاز میشدند. نمونهای از این نوع تلاشهای مردمی MOVIR یا Movimiento de Víctimas del Régimen (جنبش قربانیان رژیم) در السالوادور است، یک حساب فیسبوک و X که نام و چهره کسانی را که توسط رژیم ناپدید شدهاند و همچنین داستان کسانی را که تحت تأثیر منفی سیاستهای مانو دورای رژیم قرار گرفتهاند، نشان میدهد.
ضرورت جایگزینهای مبتنی بر شواهد: [اشاره به] شیلی برای نقشهبرداری بهتر از محل وقوع انواع خاص جرایم به منظور تخصیص مؤثرتر منابع و با ردپای کوچکتر از آنچه سیاستهای مانو دورا اغلب دارند. سایر شرکتکنندگان بر لزوم گوش دادن و تعامل با جوامع تأکید کردند و یکی از بحثکنندگان سانتا مارتا در السالوادور را به عنوان محلهای برجسته کرد که به لطف رهبری محلی قوی و پلیس در سطح جامعه، موفق به پایین نگه داشتن سطح خشونت علیرغم افزایش در سایر نقاط کشور شده است.
مکتوب کردن استراتژیها: در نهایت، شرکتکنندگان بر فقدان تفکر رسمی در مورد سیاست امنیتی به عنوان مانعی کلیدی در برابر توسعه استراتژیهای جایگزین برای مانو دورا تأکید کردند. در بحث اشاره شد که اسناد سیاستی اندکی در آمریکای مرکزی وجود دارد که هدف اجرای قانون و رویکردهای آنها برای مقابله با جرایم سازمانیافته را بیان کند. در مواردی که چنین اسنادی وجود دارد، همانطور که در موارد السالوادور و اکوادور ذکر شد، اغلب مخفی نگه داشته میشوند و بحث عمومی و پاسخگویی را محدود میکنند. شرکتکنندگان از دولتها خواستند تا استراتژیسازی شفافتری در مورد امنیت عمومی به عنوان اولین گام مهم برای توسعه سیاستهای امنیتی بهتر در همه زمینهها انجام دهند.
کریستوفر هرناندز-روی معاون مدیر و عضو ارشد برنامه قاره آمریکا است. جولیانا روبیو معاون مدیر برنامه قاره آمریکا در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (CSIS) در واشنگتن دی.سی است. هنری زیمر عضو وابسته برنامه قاره آمریکا است. روبی بلدسو دستیار پژوهشی برنامه قاره آمریکا است. نویسندگان مایلند از روزنامهنگاران، دانشگاهیان و اعضای جامعه مدنی که در مجموعه میزگرد شرکت کردند و هر روز جان خود را برای گزارش در مورد سوء استفاده دولتهایی که سیاستهای نامحدود مانو دورا را دنبال میکنند، به خطر میاندازند، تشکر کنند.
”