اندیشکده مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (CSIS) : «چرا ایالات متحده به نیروی هستهای انعطافپذیرتری نیاز دارد؟» | ۱۴ فروردین ۱۴۰۴
با توجه به پیشرفت زرادخانههای روسیه و چین، چرا نوسازی و ایجاد انعطافپذیری بیشتر در نیروی هستهای آمریکا، علیرغم هزینههای بالا، برای حفظ بازدارندگی ضروری است؟

⏳ مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: CSIS / Heather Williams, Lachlan MacKenzie | 📅 تاریخ: April 3, 2025 / ۱۴ فروردین ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
مقدمه: تمرکز بر بازدارندگی هستهای
بازدارندگی به عنوان موضوعی برای پیت هگست، وزیر دفاع، در حال ظهور است، اما سوالاتی در مورد توانایی دولت برای ارائه و حفظ بازدارندگی هستهای کشور باقی مانده است. در اجلاس نیروی هوایی در ۱۹ مارس، هگست در مورد «احساس فوریت» و اهمیت نسل بعدی قدرت هوایی به عنوان «عامل تعیینکننده در اینکه آیا واقعاً رقبای همتای قرن بیست و یکم خود را باز میداریم یا نه» اظهار نظر کرد.
یک هفته بعد در ۲۶ مارس، ژنرال آنتونی کاتن، فرمانده فرماندهی استراتژیک، در کنگره حاضر شد تا در مورد جنبه خاص هستهای آن بازدارندگی صحبت کند و بر چالش حفظ سیستمهای هستهای موجود و در عین حال تکمیل «نوسازی چند نسلی و چند دههای هر سه پایه بازدارندگی هستهای و سیستمهای حیاتی [فرماندهی، کنترل و ارتباطات هستهای] آن» تأکید کرد.
نیروهای مسلح از نوسازی هستهای حمایت میکنند. در ۲۷ مارس، تروی مینک، نامزد وزارت نیروی هوایی، به همراه مایکل دافی، نامزد معاونت وزیر دفاع در امور اکتساب و پایداری، هر دو متعهد شدند در صورت تأیید، بر نوسازی هستهای به عنوان «ستون فقرات» بازدارندگی کشور در مواجهه با مجموعهای از چالشها تمرکز کنند.
یک ماه قبل، در ۲۷ فوریه، جان فیلان، وزیر نیروی دریایی، به نگرانیها در مورد تأخیر در تولید زیردریایی کلاس کلمبیا پرداخت و گفت: «فکر میکنم برنامه زیردریایی کلمبیا فوقالعاده مهم است. این مهمترین بازدارنده هستهای است که ما داریم.»
پرسش ۱: چرا ایالات متحده اکنون به نوسازی زرادخانه هستهای خود نیاز دارد؟
پاسخ ۱: یکی از مضامین شهادت کاتن، نیاز به انعطافپذیری بود – او نه بار از این کلمه در اشاره به پایههای هوایی، زمینی و دریایی سهگانه هستهای استفاده کرد. «پاسخ انعطافپذیر» یکی از شش اصل اساسی استراتژی هستهای ایالات متحده بود که توسط کمیسیون دو حزبی وضعیت استراتژیک در سال ۲۰۲۳ شناسایی شد.
این کمیسیون همچنین نتیجه گرفت که برنامههای فعلی برای نوسازی هستهای «ضروری اما کافی نیستند.» احساس فوریت در شهادت کاتن و دیگران در مورد نیاز نه تنها به نوسازی، بلکه به وضعیت هستهای و تشکیلات هستهای متفاوت از آنچه در حال حاضر داریم، مشهود بود.
تلاشها برای نوسازی سهگانه هستهای مدتهاست به تعویق افتاده است. جدیدترین موشک بالستیک قارهپیما (ICBM) در نیروی ایالات متحده در سال ۱۹۷۰ مستقر شد و برنامههای مکرر تمدید عمر را پشت سر گذاشته است.
اکنون، بیش از ۴۰ سال پس از تاریخ بازنشستگی برنامهریزی شده اولیه موشک، نیروی هوایی در حال بررسی راههایی برای تمدید بیشتر عمر خدمتی مینوتمن ۳ (Minuteman III) به دلیل تأخیرهای احتمالی در جایگزینی آن، یعنی سنتینل (Sentinel)، است.
برنامه سنتینل – یکی از سنگ بناهای تلاش فعلی نوسازی – به طور قابل توجهی از بودجه فراتر رفته و منجر به نقض قانون نان-مککردی (Nunn-McCurdy Act) در سال ۲۰۲۴ شد. در مقابل، برنامه بمبافکن رادارگریز B-21 (برای جایگزینی B-2) در حال حاضر در مسیر اتمام به موقع قرار دارد.
سایر اجزای کلیدی تلاش نوسازی در حال انجام شامل زیردریایی موشک بالستیک کلاس کلمبیا (برای جایگزینی کلاس اوهایو) و موشک کروز هواپرتاب دوربرد استند-آف (LRSO) است. علاوه بر این سیستمهای تسلیحاتی، وزارت دفاع در حال کار بر روی نوسازی سیستمهای فرماندهی، کنترل و ارتباطات هستهای (NC3) است که نیروهای هستهای و تصمیمگیرندگان ایالات متحده را به هم متصل میکند.
اما شاید فوریترین بخش نوسازی هستهای، سکوها و سیستمهای تحویل نباشد، بلکه خود تشکیلات (enterprise) باشد. پایگاه صنعتی دفاعی ایالات متحده و تشکیلات هستهای ایالات متحده مسئول طراحی، تولید و نگهداری سیستمهایی هستند که نیروی هستهای ایالات متحده را تشکیل میدهند، اما هر دو در سالهای پس از جنگ سرد تحلیل رفتند.
جیک سالیوان، مشاور سابق امنیت ملی، در سال ۲۰۲۴ اظهار داشت که جنگ در اوکراین نشان داد چگونه «دههها کمسرمایهگذاری و تجمیع به طور جدی پایگاه صنعتی دفاعی ما را فرسوده کرده بود… پایگاه صنعتی دفاعی آمریکا، آنی که به ارث برده بودیم، برای وظیفهای که در عصر جدید رقابت استراتژیک با آن روبرو هستیم، کافی نبود.»
احیای مجدد پایگاه صنعتی دفاعی ایالات متحده به طور کلی و تشکیلات هستهای به طور خاص برای نوسازی نیروی هستهای ایالات متحده و حفظ بازدارندگی حیاتی خواهد بود.
پرسش ۲: چرا اینقدر گران است؟
پاسخ ۲: دفتر بودجه کنگره تخمین میزند که ایالات متحده بین سالهای ۲۰۲۳ تا ۲۰۳۲، ۷۵۶ میلیارد دلار (تقریباً ۷۵ میلیارد دلار در سال) برای نیروهای هستهای خود هزینه خواهد کرد. برای مقایسه، هزینه کل پروژه منهتن حدود ۳۰ میلیارد دلار (به دلار سال ۲۰۲۳) بود.
سه دلیل برای این هزینههای بالا وجود دارد. اول، ایالات متحده در تلاش است تا تمام عناصر سهگانه هستهای خود را به طور همزمان نوسازی کند. در سالهای پس از جنگ سرد، تشکیلات هستهای ایالات متحده به دلیل کمبود بودجه و توجه تحلیل رفت.
اکنون، در پاسخ به چشمانداز ژئوپولیتیکی در حال تحول، ایالات متحده در تلاش است تا کل تشکیلات را یکباره بازسازی کند. علاوه بر توسعه سیستمهای تسلیحاتی جدید – از بمبافکنهای رادارگریز گرفته تا کلاهکهای هستهای – این امر مستلزم احیای زیرساختها برای تولید، نگهداری و بهرهبرداری از سهگانه هستهای است، در حالی که همچنان به نگهداری و بهرهبرداری از سیستمهای دوران جنگ سرد ادامه میدهد.
دوم، برخی برنامههای نوسازی به دلیل برنامهریزی ضعیف و مفروضات نادرست با افزایش هزینهها مواجه شدهاند. به عنوان مثال، پیشبینی میشود هزینه موشک بالستیک قارهپیمای سنتینل ۸۱ درصد بیشتر از برآوردهای اولیه باشد زیرا برخی پیشبینیها نتوانستند هزینههای بهروزرسانی زیرساختهای زمینی پشتیبان، از جمله سیلوهای موشکی و سیمکشی ارتباطات را به طور کامل در نظر بگیرند.
برنامه زیردریایی کلمبیا نیز احتمالاً به دلیل طیف وسیعی از چالشهای مربوط به زنجیره تأمین و نیروی کار با افزایش هزینهها و تأخیر مواجه خواهد شد.
سوم، تجهیزات نظامی به طور کلی گرانتر شدهاند. بین سالهای ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۰، قیمت زیردریاییهای تهاجمی، کشتیهای آبیخاکی و کشتیهای سطحی ایالات متحده به طور متوسط سالانه ۱۰ درصد رشد کرد – دو برابر نرخ تورم. این روند منعکسکننده پیچیدگی فزاینده سیستمهای نظامی است: در حالی که سیستمهای تحویل هستهای امروزی گرانتر از همتایان دوران جنگ سرد خود هستند، قابلیتهای بسیار بیشتری نیز دارند.
اگرچه هزینههای فعلی برای نیروهای هستهای در مقایسه با تلاشهای تاریخی بسیار زیاد است، اما در واقع طبق استانداردهای وزارت دفاع نسبتاً ارزان است. در سال مالی ۲۰۲۴، هزینههای نیروی هستهای ایالات متحده بسته به روشهای محاسبه، حدود ۷ درصد از بودجه دفاعی را تشکیل میداد.
با توجه به نقش حیاتی که نیروی هستهای در حمایت از امنیت ملی ایالات متحده ایفا میکند، کنگره باید به تأمین مالی تمام جنبههای نوسازی ادامه دهد تا اطمینان حاصل شود که ایالات متحده میتواند بازدارندگی متناسب با چشمانداز تهدید فعلی ایجاد کند.

پرسش ۳: وضعیت نوسازی هستهای دشمنان چگونه است؟
پاسخ ۳: دشمنان هستهای اصلی ایالات متحده پیشرفت قابل توجهی در نوسازی و گسترش نیروهای هستهای خود داشتهاند. روسیه در مراحل پایانی تلاش چند دههای برای نوسازی زرادخانه دوران جنگ سرد خود قرار دارد.
روسیه در حال حاضر نیرویی متشکل از بمبافکنهای مدرن، ICBM های جدید، زیردریاییهای موشک بالستیک (SSBN) و طیف گستردهای از سیستمهای تحویل مدرن در سطح تاکتیکی (theater) را در اختیار دارد. تا سال ۲۰۲۳، سرگئی شویگو، وزیر دفاع سابق روسیه، گزارش داد که تسلیحات مدرن ۹۵ درصد از سهگانه هستهای روسیه را تشکیل میدهند.
از سوی دیگر، چین در حال گسترش و نوسازی سریع نیروی استراتژیک خود است. وزارت دفاع ارزیابی میکند که چین در حال حاضر بیش از ۶۰۰ کلاهک هستهای عملیاتی در اختیار دارد و احتمالاً تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۱۰۰۰ کلاهک خواهد داشت. مانند روسیه، چین طیف گستردهای از سیستمهای تحویل منطقهای و استراتژیک را در اختیار دارد و شهادت ژنرال کاتن تأیید کرد که چین اکنون شش SSBN کلاس جین (Jin-class) مسلح به سلاح هستهای را مستقر کرده است.
تنوع نیروهای هستهای روسیه و چین – از نظر سیستمهای تحویل و قدرت کلاهک – به آنها در صورت بروز بحران انعطافپذیری میبخشد و مزایای چانهزنی قهرآمیز را در برابر ایالات متحده، که فاقد زرادخانه متنوع مشابهی است، به آنها میدهد.
این انعطافپذیری نگرانکننده است، به ویژه با توجه به خطر فزاینده درگیری با چین در اقیانوس آرام، و دکترینهای هستهای مبهم دشمنان ایالات متحده که عدم قطعیت در مورد آستانه استفاده هستهای ایجاد میکند.
پرسش ۴: آیا متحدان میتوانند کار بیشتری انجام دهند؟
پاسخ ۴: بله و خیر. کاتن در شهادت خود به متحدان به عنوان «مزیت نامتقارن» ایالات متحده اشاره کرد. متحدان اروپایی با خرید و پرواز F-35 ها، ارائه پشتیبانی متعارف به عملیات هستهای به عنوان بخشی از ادغام متعارف-هستهای، به مأموریت هستهای ناتو کمک میکنند و بریتانیا و فرانسه بازدارندههای هستهای خود را دارند، اگرچه فرانسه خارج از گروه برنامهریزی هستهای ناتو باقی مانده است.
این حمایت متفقین با توجه به مشارکتهای آن در سطح منطقهای، برای یک نیروی هستهای انعطافپذیرتر ایالات متحده حیاتی خواهد بود. هیچ یک از متحدان ایالات متحده در هند-آرام سلاح هستهای ندارند. درخواست از متحدان برای انجام کارهای بیشتر به صورت متعارف میتواند بازدارندگی در برابر دشمنان کلیدی را افزایش دهد.
اما هنوز وظایف هستهای وجود دارد که فقط ایالات متحده میتواند (و باید) انجام دهد. بریتانیا یک بازدارنده هستهای حداقلی معتبر را بر روی یک پایه دریایی واحد حفظ میکند و فرانسه سکوهای تحویل هوایی و دریایی دارد.
در حالی که وظایف هستهای وجود دارد که فقط ایالات متحده میتواند برای بازدارندگی روسیه، که به بیش از ۴۳۸۰ کلاهک مسلح است، از جمله ۱۵۵۸ سلاح هستهای تاکتیکی، ارائه دهد، اگر لندن و پاریس بتوانند کارهای بیشتری برای ارائه گزینههای هستهای زیر استراتژیک به اتحاد انجام دهند، به بازدارندگی انعطافپذیرتر نیز کمک خواهد کرد.
پایان جنگ در اوکراین به نظر نمیرسد پایان جاهطلبیهای منطقهای روسیه را رقم بزند. بنابراین، به جای در نظر گرفتن گزینههای تحت رهبری اروپا برای بازدارندگی منطقهای، ایالات متحده باید با متحدان برای بررسی چگونگی افزایش ادغام متعارف-هستهای و ایجاد تقسیم کار بازدارندگی همکاری کند.
پرسش ۵: چرا نیروهای «انعطافپذیر» اینقدر مهم هستند؟
پاسخ ۵: در دهه ۱۹۶۰، پرزیدنت کندی وضعیت هستهای ایالات متحده را به وضعیت «پاسخ انعطافپذیر» تغییر داد زیرا طیف وسیعتری از گزینههای پاسخ هستهای معتبرتر از تشدید به «تلافی گسترده» تلقی میشد. این تغییر عمدتاً ناشی از نیاز به اطمینان بخشی به متحدان ایالات متحده در اروپا بود.
اما «پاسخ انعطافپذیر» برای قرن بیست و یکم عمدتاً توسط دشمنان ایالات متحده هدایت میشود. روسیه و چین به طور کمی و کیفی در حال گسترش زرادخانههای خود برای حمایت از جاهطلبیهای منطقهای بودهاند.
به عنوان مثال، ارزیابی سالانه تهدید جامعه اطلاعاتی در سال ۲۰۲۵ نشان داد که «اعتماد فزاینده روسیه به برتری میدان نبرد و پایگاه صنعتی دفاعی خود و افزایش خطر جنگ هستهای، هم فوریت و هم پیچیدگیهایی را برای تلاشهای ایالات متحده برای پایان دادن به جنگ (در اوکراین) به شیوهای قابل قبول ایجاد میکند.»
در مورد چین، کمیسیون وضعیت استراتژیک، همراه با مطالعات دولتی و غیردولتی متعدد دیگر، چالشهای ناشی از گسترش سریع هستهای چین، سوالات در مورد جدیت سیاست عدم استفاده اولیهاش، و جاهطلبیها برای تایوان را به عنوان چالشهایی برای وضعیت استراتژیک ایالات متحده شناسایی کرد.
نتیجه، یک چشمانداز استراتژیک پیچیدهتر، با بازیگران بیشتر، و ریسکهای جدید مانند درگیری همزمان در دو جبهه است.
یک نیروی هستهای انعطافپذیرتر، گزینههای هستهای بیشتری را در صورت بروز بحران در اختیار رئیس جمهور قرار میدهد و اعتبار بازدارندگی ایالات متحده را افزایش میدهد. همچنین بر تصورات دشمنان تأثیر خواهد گذاشت، هم با نشان دادن عزم ایالات متحده برای بازدارندگی منطقهای و هم با ایجاد عدم قطعیت در پایتختهای دشمن در مورد مدیریت تشدید تنش توسط ایالات متحده، که میتواند اثر بازدارندگی نیز داشته باشد.
پروژه مسائل هستهای CSIS به عنوان بخشی از مجموعه مطالعات در حال انجام خود، پروژه اتم، از رویکرد استراتژیهای رقابتی برای پاسخ به سوالات بزرگ استراتژیک، مانند چگونگی بازدارندگی دو رقیب همتا و چگونگی تقویت بازدارندگی درونجنگی در صورت تشدید بحران و شکست بازدارندگی، استفاده کرده است.
یکی از یافتههای پایدار استراتژیهای رقابتی، نیاز به انعطافپذیری در وضعیت نیروی هستهای ایالات متحده بوده است. به عنوان مثال، پروژه اتم ۲۰۲۳ نتیجه گرفت: «ایالات متحده به انعطافپذیری و چابکی بیشتری در زرادخانه خود نیاز دارد، خواه با قابلیتهای متعارف پیشرفتهتر، سکوهای تحویل هستهای جدید اضافی، یا توانایی تنظیم برنامههای نوسازی.»
و مطالعه ۲۰۲۴ توصیه کرد: «سیاستگذاران ایالات متحده باید برای تنوع بخشیدن به نیروهای هستهای ایالات متحده از طریق سرمایهگذاری در قابلیتهای منطقهای جدید تلاش کنند تا رئیس جمهور طیف وسیعتری از گزینههای معتبر را داشته باشد، به ویژه اگر دشمنی تهدید به حملات هستهای محدود کند.»
در عمل، یک نیروی انعطافپذیرتر حداقل به سه جزء اصلی نیاز دارد. اول و مهمتر از همه، قابلیتهای هستهای منطقهای بیشتر، مانند SLCM-N یا قابلیت استند-آف، همراه با قابلیتهای توانمندساز و ضربتی غیرهستهای، از جمله ناوگان بزرگتری از تانکرهای سوخترسان هوایی.
دوم، ایجاد یک نیروی انعطافپذیرتر مستلزم سرمایهگذاری بیشتر در اداره ملی امنیت هستهای (NNSA) و آزمایشگاههای ملی، با تمرکز ویژه بر افزایش ظرفیت تولید لیتیوم و تریتیوم خواهد بود. ژنرال کاتن از آزمایشگاههای ملی به عنوان «ضریب فزاینده نیرو» برای نیروی هستهای ایالات متحده یاد کرد.
بودجه NNSA و آزمایشگاهها – که در حال حاضر بخش کوچکی از هزینههای دولت را تشکیل میدهد – باید اهمیت آن نقش را منعکس کند. سوم و در نهایت، یک نیروی هستهای انعطافپذیرتر نیازمند سرمایهگذاریهای مجدد در پایگاه صنعتی دفاعی خواهد بود. بازسازی نیروی کار هستهای مورد نیاز برای طراحی و تولید سیستمهای هستهای پیشرفته برای تضمین موفقیت نوسازی ایالات متحده و توانایی تشکیلات برای مقابله با چالشهای آینده حیاتی خواهد بود.
هیثر ویلیامز مدیر پروژه مسائل هستهای و عضو ارشد دپارتمان دفاع و امنیت در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (CSIS) در واشنگتن دی.سی است. لاکلان مککنزی دستیار پژوهشی پروژه مسائل هستهای در دپارتمان دفاع و امنیت در CSIS است.
پرسشهای حیاتی توسط مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (CSIS)، یک موسسه خصوصی و معاف از مالیات که بر مسائل سیاست عمومی بینالمللی تمرکز دارد، تولید میشود. تحقیقات آن غیرحزبی و غیرانحصاری است. CSIS مواضع سیاستی خاصی اتخاذ نمیکند. بر این اساس، تمام دیدگاهها، مواضع و نتایج بیان شده در این نشریه باید صرفاً متعلق به نویسنده(ها) تلقی شود.
”