نشریه دیپلمات : «چرا حمله اسرائیل به ایران یک ضربه ژئوپلیتیکی برای هند است» | ۲۸ خرداد ۱۴۰۴
حمله اسرائیل به ایران چگونه منافع استراتژیک هند در منطقه، از جمله دسترسی به آسیای مرکزی و امنیت انرژی را به خطر انداخته و به نفع رقبایی چون پاکستان و چین تمام میشود.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: دیپلمات/گوراو سن | 📅 تاریخ: June 17, 2025 / ۲۸ خرداد ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
تضعیف ایران، جایگاه هند در منطقه را به مخاطره افکنده و به نفع رقیب دیرینهاش، پاکستان، تمام خواهد شد.
در تاریخ ۱۲ ژوئن، اسرائیل عملیات نظامی گستردهای را علیه ایران آغاز کرد که نقطه عطفی در تشدید درگیریهای جاری میان دو کشور محسوب میشود. این عملیات، که یک حمله پیشگیرانه توصیف شده، با هدف مختل ساختن برنامه هستهای ایران و حذف فرماندهان نظامی کلیدی مرتبط با آن صورت گرفت. تبادل آتش مداوم میان اسرائیل و ایران از آن زمان تاکنون، با توجه به منافع استراتژیک و روابط هند با هر دو کشور، پیامدهای ژرفی برای دهلینو در پی خواهد داشت.
جزئیات حملات و واکنش ایران
حملات هوایی اسرائیل بر چندین سایت نظامی و هستهای در سراسر ایران، از جمله تأسیساتی در تهران و دیگر نقاط استراتژیک، متمرکز بود. گزارشها حاکی از آن است که این حملات به کشته شدن چندین مقام بلندپایه ایرانی، از جمله سرلشکر محمد باقری و سرلشکر حسین سلامی، انجامیده است. ارتش اسرائیل تأیید کرد که هدف از این عملیات، مختل کردن توانمندیهای هستهای و برنامههای موشکی ایران بوده است.
مقامات ایرانی در واکنش، متعهد شدند که به آنچه اقدام تجاوزکارانه میخوانند، پاسخی قاطع بدهند. پس از حملات اسرائیل، ایران وضعیت اضطراری اعلام کرد و دست به حملات موشکی تلافیجویانه علیه اسرائیل زد. گزارشها نشان میدهد که ایران دهها موشک شلیک کرده که برخی از آنها به خاک اسرائیل اصابت کرده و منجر به تلفات و خساراتی شده است.
پیامدهای نامطلوب برای هند
این درگیری از جنبههای متعددی برای هند نگرانکننده است.
۱. مخاطرات برای دسترسی به آسیای مرکزی
نخست، ایران به عنوان دالان ارتباطی هند به آسیای مرکزی ایفای نقش میکند. هند میلیاردها دلار در بندر چابهار ایران – که رقیب بندر گوادر در پاکستان محسوب میشود – سرمایهگذاری کرده تا پیوندی مستقیم با آسیای مرکزی برقرار سازد. آسیای مرکزی نه تنها از منظر امنیت انرژی، بلکه به دلیل برخورداری از ذخایر غنی مواد معدنی کمیاب، برای هند حائز اهمیت فراوان است. با این حال، هند مرز مستقیمی با این منطقه ندارد و این امر پتانسیل تجاری را محدود میسازد. درگیری ایران و اسرائیل، برنامههای اتصال هند را به مخاطره انداخته و پیشرفت مورد انتظار کریدور بینالمللی شمال-جنوب را با مانع مواجه خواهد کرد.
تشدید تنشهای منطقهای همچنین پیوند میان هند و افغانستان را، که روابط تجاری آن نیز از طریق چابهار صورت میگیرد، قطع خواهد کرد. در چنین شرایطی، چین به سرعت جایگزین هند در افغانستان خواهد شد؛ هدفی که پکن برای مدتی طولانی در پی تحقق آن بوده است. گفتگوی سهجانبه اخیر چین-پاکستان-افغانستان تنها آخرین نمونه از تلاشهای پکن در این راستا بود.
۲. تهدیدات متوجه امنیت انرژی و اقتصاد هند
علاوه بر این، حملات متقابل ایران و اسرائیل، امنیت انرژی و اقتصاد هند را در معرض خطر قرار خواهد داد. هند به شدت به واردات نفت وابسته است و بیش از ۸۰ درصد از نفت خام مورد نیاز خود را از منطقه غرب آسیا، شامل ایران و دیگر کشورهای حاشیه خلیج [فارس]، تأمین میکند. این درگیری هماکنون نیز به جهش قیمت جهانی نفت منجر شده است و در صورت تشدید تنشها، این روند صعودی ادامه خواهد یافت. تحلیلگران پیشبینی میکنند که قیمت نفت ممکن است به ۱۲۰ دلار در هر بشکه برسد که با افزایش تورم و فشار بر کسری حساب جاری، تأثیر قابلتوجهی بر اقتصاد هند خواهد گذاشت. افزایش قیمت نفت همچنین هزینههای حملونقل را تحت تأثیر قرار داده و منجر به افزایش قیمت کالاها و خدمات در سراسر کشور میشود که میتواند بودجه خانوارها را تحت فشار قرار داده و رشد اقتصادی را کند سازد.
۳. مخاطرات امنیتی برای شهروندان هندی
این درگیری همچنین میتواند مخاطرات امنیتی برای شهروندان هندی حاضر در منطقه ایجاد کند. با توجه به حضور شمار قابلتوجهی از هندیها هم در اسرائیل (حدود ۱۸ هزار نفر) و هم در ایران (حدود ۱۰ هزار نفر)، هرگونه تشدید خصومتها میتواند ایمنی آنها را به خطر اندازد. دولت هند پیشتر هشدارهای مسافرتی صادر کرده و وضعیت را برای تضمین ایمنی شهروندان خود به دقت زیر نظر دارد.
۴. تقویت جایگاه استراتژیک پاکستان
در همین حال، حمله اسرائیل به ایران، اهمیت استراتژیک پاکستان را افزایش خواهد داد. تضعیف ایران به نفع هند نخواهد بود، اما ممکن است اهرم نفوذ بیشتری را در منطقه در اختیار پاکستان قرار دهد.
ایران، علیرغم آنکه کشوری اسلامی است، روابط مستحکمی با پاکستان ندارد؛ در مقابل، ایران برای هند از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا دهلینو به دنبال رقابت با طرحهای چین و پاکستان در منطقه است. روابط دوجانبه ایران و پاکستان در سالهای اخیر رو به وخامت گذاشته و دو کشور حتی در ژانویه ۲۰۲۴ بر سر اتهام پناه دادن به گروههای تروریستی فرامرزی، درگیریهای مرزی محدودی با یکدیگر داشتند.
پس از عملیات سیندور، یعنی حملات تلافیجویانه هند به اهدافی در پاکستان در واکنش به یک حمله تروریستی، هم هند و هم پاکستان کارزار گستردهای را برای جلب حمایت در پایتختهای مختلف آغاز کردند. هند به ویژه نگران حمایت پنهانی ایالات متحده از پاکستان بود. اعلام آتشبس از سوی دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا، با نارضایتی در دهلینو مواجه شد. تلاش ایالات متحده برای قرار دادن پاکستان و هند در یک سطح، همواره مورد انتقاد هند بوده است. علاوه بر نگرانیهای دهلینو، ژنرال مایکل کوریلا، فرمانده سنتکام، پاکستان را «شریکی استثنایی در مبارزه با تروریسم» توصیف کرد، علیرغم تأکید هند بر نقش پاکستان در حمایت از گروههای تروریستی پس از عملیات سیندور.
در صورت تشدید تنشها میان ایران و اسرائیل، پاکستان – و مرز طولانیاش با ایران – به یک دارایی ژئوپلیتیکی ارزشمند برای ایالات متحده تبدیل خواهد شد. این امر ممکن است به افزایش کمکهای نظامی و مالی ایالات متحده به پاکستان منجر شود، که هند بدون شک با آن مخالفت خواهد ورزید.
۵. چالش حفظ توازن در روابط
هند روابط دوستانهای هم با اسرائیل و هم با ایران دارد؛ این روابط نتیجه یک موازنهگری ظریف و چندین دههای است. در حالی که هند پیوندهای خود را با اسرائیل، به ویژه در حوزههای دفاعی و فناوری، تقویت کرده، برای ارتباطات تاریخی و فرهنگی خود با ایران نیز ارزش قائل است. تشدید درگیری میتواند هند را مجبور به اتخاذ موضعی شفافتر کند که ممکن است به بیگانگی یکی از شرکایش منجر شود. این موازنهگری برای هند، که به دنبال حفظ نفوذ خود در منطقه و حفاظت از منافع استراتژیکش است، بسیار حیاتی است. هند در دوران تشدید تنشهای مسلحانه، حفظ روابط متوازن با هر دو کشور را امری فوقالعاده دشوار خواهد یافت.