اکونومیست: «استاد بدبین سیاست قدرت در آفریقا» | ۲۹ خرداد ۱۴۰۴

پل کاگامه، رئیس‌جمهور رواندا، با تکیه بر رئال‌پولیتیک و اتحاد با قدرت‌های نوظهور، نفوذ خود را در کنگو گسترش داده، اما این قمار بزرگ می‌تواند میراث داخلی و جایگاه بین‌المللی او را به خطر اندازد.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۷ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: اکونومیست/تحریریه | 📅 تاریخ: Jun 5th 2025 / ۱۶ خرداد ۱۴۰۴

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


آیا پل کاگامه، دیکتاتور رواندا، می‌تواند میراث خود را در داخل و خارج از کشور حفظ کند؟

کیگالی

در حال حاضر چیز زیادی برای دیدن در بوگسرا، منطقه‌ای مملو از بوته‌زارهای سرسبز در ۴۵ کیلومتری جنوب کیگالی، پایتخت رواندا، وجود ندارد. اما این مکان، محل پروژه‌ای است که پل کاگامه، رئیس‌جمهور این کشور آفریقای مرکزی با ۱۴ میلیون نفر جمعیت، آن را یک پروژه میراثی می‌داند. اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود، به زودی یک مجموعه فرودگاهی، که عمدتاً توسط قطر تأمین مالی می‌شود، در آنجا ساخته خواهد شد که او امیدوار است به تبدیل رواندا از صحنه خونین نسل‌کشی در سال ۱۹۹۴ به یک امارت آفریقایی – قطبی برای تجارت و جاذبه‌ای برای گردشگرانی که مشتاق عکس گرفتن از گوریل‌هایی هستند که در کوه‌های این کشور کمین کرده‌اند – کمک کند. آقای کاگامه، از طرفداران فرمول یک، می‌خواهد میزبان تنها پیست این مسابقات در آفریقا باشد.

اما آقای کاگامه ایده‌های دیگری نیز برای میراث خود دارد. حدود ۲۰۰ کیلومتر به سمت غرب، گوما و بوکاوو، به ترتیب پایتخت‌های استان‌های کیوو شمالی و جنوبی در جمهوری دموکراتیک کنگو قرار دارند که با رواندا هم‌مرز هستند (نقشه را ببینید). اوایل امسال، M23، یک شبه‌نظامی کنگویی تحت حمایت رواندا، این شهرها را تصرف کرد و درگیری بین کنگو و همسایه‌اش را که ریشه در نسل‌کشی دارد و در دهه‌های پس از آن بارها شعله‌ور شده است، تشدید کرد. این جنگ میلیون‌ها نفر را آواره کرده و تنها در سال جاری، هزاران نفر را کشته است.

آخرین باری که M23 گوما را در سال ۲۰۱۲ تصرف کرد، فشار غرب بر آقای کاگامه منجر به عقب‌نشینی این گروه پس از ۱۱ روز شد. این بار، شبه‌نظامیان در جای خود باقی مانده‌اند. رئیس‌جمهور رواندا، که مدت‌ها آرزوی نفوذ بیشتر بر شرق کنگو را داشته است، قمار کرده که ممکن است از این کار جان سالم به در ببرد.

با این کار، آقای کاگامه نشان می‌دهد که به عنوان یک رهبر، تجسم آفریقای در حال تغییر – و جهان در حال تغییر – است. او با قدرت‌های متوسط نوظهور معاشرت می‌کند. او قبل از اینکه این اصطلاح به واژه رایج برای رئال‌پولیتیک امروز تبدیل شود، معامله‌گر بود. او از دیگر رهبرانی که هنجارها و قوانین را زیر پا می‌گذارند، درس می‌گیرد. وجهه او به عنوان یک مرد قدرتمند و مؤثر با نگرش «به جهنم» نسبت به منتقدان غربی، او را در آفریقا محبوب کرده است، زیرا این قاره به دنبال کاهش وابستگی خود به دیگران است.

اکنون تلاش آقای کاگامه برای بهره‌برداری از این لحظه با آزمون بزرگی روبرو است. کنگو به فهرست درگیری‌هایی اضافه شده است که دونالد ترامپ معتقد است می‌تواند با دیپلماسی سرسختانه آنها را حل کند. این یک فرصت برای تحکیم تسلط رواندا بر کیووها است. اما همچنین یک چالش است، زیرا دولت ترامپ می‌خواهد رواندا به عنوان بخشی از یک توافق صلح که شاهد سرمایه‌گذاری بیشتر آمریکا در منطقه، به‌ویژه در معدن، خواهد بود، از دخالت در آنجا دست بردارد. این می‌تواند لحظه پیروزی برای آقای کاگامه یا نشانه‌ای از زیاده‌روی او باشد.

هنر تاریکی

تحول آقای کاگامه را می‌توان در سه مرحله مشاهده کرد. در مرحله اول، او رهبر شورشی شاخه مسلح جبهه میهنی رواندا (RPF)، حزبی تحت سلطه اقلیت توتسی رواندا بود. شورشیان آقای کاگامه در اوایل دهه ۱۹۹۰ با رژیم تحت رهبری هوتوها در رواندا جنگ داخلی کردند. هنگامی که آن رژیم بیش از ۵۰۰ هزار رواندایی، عمدتاً توتسی، را در مدت حدود ۱۰۰ روز در سال ۱۹۹۴ سلاخی کرد، او نیروهای خود را از اوگاندا برای پایان دادن به نسل‌کشی رهبری کرد. آقای کاگامه از آن زمان تاکنون رواندا را اداره کرده است، اگرچه تنها در سال ۲۰۰۰ رئیس‌جمهور شد.

پس از نسل‌کشی، RPF جنگ را به آن سوی مرز با آنچه در آن زمان زئیر نامیده می‌شد، به نام شکار نسل‌کشان فراری، کشاند. گروه‌های حقوق بشری ادعا می‌کنند که ارتش رواندا در این فرآیند بسیاری از غیرنظامیان را کشته است. در سال ۱۹۹۷، رواندا، در کنار اوگاندا، موبوتو سسه سکو، دیکتاتور زئیر را سرنگون کرد و لوران کابیلا را به عنوان رهبر آنچه کنگو نام گرفت، منصوب کرد.

هنگامی که کابیلا کمتر از آنچه انتظار می‌رفت انعطاف‌پذیر بود، رواندا دوباره حمله کرد و به وقوع جنگ دوم کنگو کمک کرد که شامل نه کشور آفریقایی و مرگ میلیون‌ها نفر بود. این جنگ در اوایل دهه ۲۰۰۰ به پایان رسید و رواندا عقب‌نشینی کرد. اما آقای کاگامه هرگز از دیدن شرق کنگو به عنوان منطقه نفوذ خود دست برنداشت.

پایان آن جنگ، ارائه مرحله دوم آقای کاگامه به جهان – یعنی «محبوب اهداکنندگان» – را آسان‌تر کرد. قدرت‌های غربی کمک‌های زیادی به رواندا کردند، بخشی به دلیل احساس گناه از اینکه برای جلوگیری از نسل‌کشی به اندازه کافی تلاش نکرده بودند، و بخشی به این دلیل که دولت آقای کاگامه ظاهراً گواه نادری بر این بود که پول اهداکنندگان می‌تواند در آفریقا به خوبی هزینه شود.

از سال ۱۹۹۴، رشد اقتصادی به‌طور متوسط سالانه ۶.۷ درصد بوده است که هشتمین نرخ سریع در میان نزدیک به ۲۰۰ کشور ردیابی شده توسط صندوق بین‌المللی پول و جلوتر از ویتنام و هند است. تولید ناخالص داخلی سرانه، که در آغاز قرن کمی بیش از ۲۵۰ دلار در سال بود، از آن زمان چهار برابر شده و به حدود ۱۰۰۰ دلار در سال رسیده است. رواندا تلاش کرده است تا یک اقتصاد خدماتی مبتنی بر گردشگری، کنفرانس‌ها و امور مالی ایجاد کند.

این کشور از طریق حمایت مالی از تیم‌های فوتبال و رسانه‌های پولی (بیشتر پول صرف تبلیغات برای گردشگری می‌شود) «برند رواندا» را ترویج کرده است. «چشم‌انداز ۲۰۵۰» آقای کاگامه با هدف تبدیل رواندا به یک کشور با درآمد بالا تا اواسط قرن حاضر است.

کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد. فقرای روستایی، که بیشتر آنها کشاورزان معیشتی (و هوتو) هستند، کمتر از ثروتمندان شهری (که به طور نامتناسبی توتسی هستند) از رشد بهره‌مند شده‌اند. نرخ نابرابری رواندا از بالاترین‌ها در شرق آفریقا است. محققان ادعاهای رواندا در مورد کاهش فقر و تولیدات کشاورزی را زیر سوال برده‌اند.

سوالات در مورد اقتصاد کلان نیز به طور فزاینده‌ای مطرح می‌شود. کسری حساب جاری به ۱۳.۸ درصد نگران‌کننده از تولید ناخالص داخلی رسیده است. نسبت بدهی عمومی به تولید ناخالص داخلی از ۱۹ درصد به ۷۸ درصد از سال ۲۰۱۲ افزایش یافته است، بخشی به دلیل پروژه‌هایی مانند فرودگاه. نقش RPF و نیروهای دفاعی رواندا (RDF)، ارتش، در اقتصاد، سرمایه‌گذاری خصوصی را از بین می‌برد. آنها شرکت‌هایی را در همه زمینه‌ها از شیر گرفته تا ساخت و ساز و امنیت خصوصی اداره می‌کنند.

البته در رواندا سوالات علنی زیادی مطرح نمی‌شود. مخالفت با روایت رسمی – اینکه آقای کاگامه کشور را نجات داد و در حال بازسازی ملتی متحد است که در آن ملیت بر قومیت ارجحیت دارد – به نام توقف خونریزی بیشتر سرکوب می‌شود. به گفته دیده‌بان حقوق بشر (HRW)، مخالفان در خارج از کشور تهدید و گاهی ترور می‌شوند. سیاستمداران مخالف زندانی شده‌اند و از شرکت در انتخاباتی که آقای کاگامه با نزدیک به ۱۰۰ درصد آرا برنده می‌شود، منع شده‌اند.

علی‌رغم – یا شاید به دلیل – بی‌رحمی‌اش، آقای کاگامه همچنان در میان نخبگان آفریقا محبوب است. برای بسیاری، او تجسم حس فوریت، اعتماد به نفس و خوداتکایی است که آرزو می‌کنند رهبرانشان در زمان کاهش کمک‌ها و آشفتگی تجاری داشته باشند. در یک نظرسنجی غیرعلمی در یک کنفرانس تجاری اخیر در ساحل عاج، در مورد اینکه شرکت‌کنندگان کدام رهبر آفریقایی را برای اداره کشورشان ترجیح می‌دهند، آقای کاگامه با اختلاف زیادی پیروز شد. یک سیاستمدار سابق کنیایی می‌گوید: «او موفق می‌شود دو کشور را به طور مؤثر و خوب اداره کند – یک بوروکراسی شایسته و یک ارتش بی‌رحمانه کارآمد.»

ظهور سوم

بحث در مورد اینکه آیا دستاوردهای اقتصادی آقای کاگامه بر روش‌های سرکوبگرانه او ارجحیت دارد یا خیر، ادامه خواهد داشت. اما این بحث در معرض خطر نادیده گرفتن این است که چگونه، به‌ویژه پس از عقب‌نشینی M23 از گوما در سال ۲۰۱۲، او دچار تحول سومی شد – به رهبری که از دنیای چندقطبی و معامله‌گر برای پیگیری اهداف خود استفاده کرده است.

امروزه تنها آمریکا با اهمیت قطر برای رواندا رقابت می‌کند. این کشور حاشیه خلیج فارس ۶۰ درصد از سهام پروژه فرودگاه را در اختیار دارد و در حال مذاکره برای سرمایه‌گذاری در رواندایر، شرکت هواپیمایی ملی است. پس از بازپس‌گیری گوما، اولین دیدار بین آقای کاگامه و فلیکس تشیسکدی، رئیس‌جمهور کنگو، در دوحه انجام شد. رواندا طلا، که بخش عمده‌ای از آن از کنگو قاچاق می‌شود، به امارات متحده عربی صادر می‌کند. ترکیه، روسیه و چین RDF را به ترتیب با پهپاد، هلیکوپتر و توپخانه تجهیز می‌کنند.

رواندا شاید نزدیکترین روابط را در میان کشورهای آفریقایی با اسرائیل، منبع فناوری نظارتی و کشور دیگری که با نسل‌کشی شکل گرفته است، داشته باشد. رواندا به دلیل تهاجم به کنگو با روسیه مقایسه شده است. اما تصویر خود از آن یک اسرائیل آفریقایی است: کوچک، سرسخت و مغرور. یک دیپلمات اسرائیلی می‌گوید: «عجیب است که مقامات آفریقایی می‌گویند می‌خواهند دقیقاً مثل ما باشند.»

در عین حال، آقای کاگامه راه‌هایی برای مفید بودن برای غرب فراتر از اینکه نماد کمک باشد، یافته است. اتحادیه اروپا به مأموریت RDF برای مبارزه با جهادی‌ها در موزامبیک که یک پروژه گاز به رهبری توتال، غول انرژی فرانسه را تهدید می‌کنند، کمک مالی می‌کند. در سال ۲۰۲۴، این اتحادیه یادداشت تفاهمی در مورد مواد معدنی حیاتی امضا کرد. آقای کاگامه با پیشنهاد پذیرش مهاجران اخراجی از بریتانیا، انتقادات دولت قبلی بریتانیا از خود را کاهش داد.

در مقایسه با سال ۲۰۱۲، آقای کاگامه در مواجهه با نکوهش غرب سرکش‌تر بوده است. شورای امنیت سازمان ملل به رواندا گفته است که حمایت از M23 را متوقف کند. اتحادیه اروپا سه ژنرال رواندایی، از جمله یک فرمانده در حلقه داخلی آقای کاگامه، و یک پالایشگاه در کیگالی را که این اتحادیه می‌گوید طلای غیرقانونی از کنگو را فرآوری می‌کند، تحریم کرده است. آمریکا یک وزیر کابینه را تحریم کرده است. بریتانیا برخی کمک‌ها را قطع کرده است. با این حال، آقای کاگامه در آوریل، در سخنرانی سالانه خود برای بزرگداشت نسل‌کشی، گفت کسانی که رواندا را تحریم می‌کنند می‌توانند «به جهنم بروند». وقتی از یکی از سیاستمداران ارشد پرسیده می‌شود که رواندا چقدر درد را تحمل خواهد کرد، او دوست دارد بگوید: «ما برای همیشه سیب‌زمینی خواهیم خورد.»

به چه هدفی؟ متحدان آقای کاگامه بر تمایل او برای محافظت از توتسی‌ها در کیووها و غلبه بر FDLR، یک شبه‌نظامی هوتو با ریشه‌هایی در نسل‌کشی که با ارتش کنگو همکاری کرده است، تأکید می‌کنند. آنها می‌گویند اینکه این شبه‌نظامی تهدید جدی برای RDF، که مسلماً قوی‌ترین ارتش آفریقا است، محسوب نمی‌شود، بی‌اهمیت است. این ایده است که او می‌خواهد نابود کند، به همان اندازه که گروه را. فرهنگ RPF – یک جنبش شورشی که کشوری را تصرف کرد و مشروعیت آن بر اساس جلوگیری از بازگشت به خشونت قومی است – وضعیت هوشیاری یا پارانویای بی‌پایانی را ایجاد می‌کند. برخی در RPF همچنین به طور ضمنی از «رواندای بزرگتر» که فراتر از مرزهای فعلی است، حمایت می‌کنند. به مقامات عالی‌رتبه‌ای که از رواندا بازدید می‌کنند، ارائه‌ای داده می‌شود که با تأثیر مرزهای استعماری قرن نوزدهم آغاز می‌شود.

سپس مواد معدنی موجود در خاک شرق کنگو وجود دارد. این منطقه سرشار از طلا و مواد معدنی «3T» است که در الکترونیک اهمیت دارند: قلع، تنگستن و تانتالوم. در سال ۲۰۲۴، رواندا درآمدهای سالانه بی‌سابقه‌ای از مواد معدنی ثبت کرد. این کشور ۱.۷۵ میلیارد دلار از این مواد صادر کرد که از حدود ۵۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۲۱ افزایش یافته است. اگرچه رواندا معادن خاص خود را دارد، ارقام صادرات همچنین شامل مواد معدنی قاچاق از کنگو می‌شود. جیسون استرنز از دانشگاه نیویورک خاطرنشان می‌کند که RDF بخشی از مالکیت کارخانه‌های ذوب قلع و طلا را در اختیار دارد.

صرف نظر از ترکیب عوامل، رواندا کیووها را در حوزه نفوذ خود می‌بیند. و هنگامی که احساس می‌کند این نفوذ در معرض تهدید است، اقدام می‌کند. در سال ۲۰۲۱، آقای تشیسکدی از بوروندی و اوگاندا به شرق کنگو دعوت کرد به این دلیل که می‌خواست به آنها در ریشه‌کن کردن شبه‌نظامیان کمک کند. آقای کاگامه این دعوت‌ها را تهدیدی برای منافع خود دید، «بنابراین او کلید را زد: M23»، می‌گوید یکی از دوستانش. با توجه به اینکه تلاش‌های دیپلماتیک برای پایان دادن به درگیری کند پیش می‌رود و آقای ترامپ به کاخ سفید بازگشته است، به نظر می‌رسد او از فرصت برای تشدید اوضاع استفاده کرده است.

این درگیری آقای تشیسکدی را تضعیف کرده است. پس از اینکه دولت آقای تشیسکدی اعلام کرد مستقیماً با M23 مذاکره نخواهد کرد، اکنون دقیقاً همین کار را انجام می‌دهد. ائتلاف رودخانه کنگو، یک ائتلاف سیاسی به رهبری M23، می‌گوید خواهان تغییر رژیم در کینشاسا، پایتخت کنگو است. گفته می‌شود جوزف کابیلا، پسر لوران و سلف آقای تشیسکدی، در ۲۶ مه وارد گوما شده است و این گمانه‌زنی را برانگیخته که او در حال برنامه‌ریزی برای بازگشت است. دوست آقای کاگامه می‌گوید: «اگر تشیسکدی برود، در کیگالی اشکی ریخته نخواهد شد.» این شخص اصرار دارد که رواندا تکرار سال ۱۹۹۷ را با راهپیمایی به سمت کینشاسا و کودتا نمی‌خواهد. اما RPF امیدوار است که آبشار سیاسی که در کنگو ایجاد کرده است به متحدانش در داخل کشور کمک کند. هدف برخی در این حزب حداقل این است که اطمینان حاصل کنند کیووها به عنوان بخشی از یک کنگوی فدرال، خودمختاری بیشتری به دست می‌آورند.

به گفته یکی از تحسین‌کنندگان رئیس‌جمهور رواندا که او را «کلاوزویتس آفریقا» توصیف می‌کند، ایجاد واقعیت‌های میدانی برای به دست آوردن اهرم فشار، نمونه‌ای از اقدامات اوست. برای آقای کاگامه، مانند ژنرال پروسی، جنگ ادامه سیاست با ابزارهای دیگر است.

لغزش در جنگل

اما آقای کاگامه با چالش جدیدی روبرو است: آقای ترامپ. پس از تصرف گوما توسط M23، آقای تشیسکدی به آمریکا پیشنهادی داد که بسیاری از رهبران آفریقایی قبلاً ارائه داده بودند: منابع من در ازای حمایت شما. (گفته می‌شود او همین پیشنهاد را به دیگران، از جمله روسیه و امارات متحده عربی نیز داده است.) او در ازای دسترسی به مواد معدنی، از حمایت آمریکا برخوردار شد. آقای تشیسکدی در فاکس نیوز ظاهر شد. او گفت: «ما از حضور دوستان آمریکایی خود در اینجا بسیار خوشحال خواهیم شد.»

برای کمک به پرونده خود، کنگو از ابتکارات شرکت‌های آمریکایی استقبال کرده است. در آوریل، کوболد متالز، یک شرکت معدنی آمریکایی، اعلام کرد که با تصاحب یک معدن لیتیوم، در حال گسترش فعالیت خود در این کشور است. در ماه مه، ممنوعیت استارلینک ایلان ماسک لغو شد. گفته می‌شود اریک پرینس، از حامیان ترامپ که قبلاً ریاست بلک‌واتر، یک شرکت امنیتی خصوصی معروف به خاطر کارهای جنجالی‌اش در عراق را بر عهده داشت، با کینشاسا برای کمک به مقابله با قاچاق مس قراردادی منعقد کرده است.

آمریکا علاقه‌ای به اعزام سرباز واقعی به کنگو ندارد. اما به مواد معدنی نیاز دارد. و بدون شک آقای ترامپ از ایده کسب اعتبار برای یک توافق صلح بزرگ و زیبا خوشش می‌آید. بنابراین در آوریل، مسعد بولس، مشاور ارشد آفریقا و پدر همسر کوچکترین دختر آقای ترامپ، از منطقه دریاچه‌های بزرگ بازدید کرد. تأکید او بر تجارت به جای حقوق بشر با استقبال خوبی مواجه شد. با این حال، او اصرار داشته است که رواندا باید حمایت از M23 را متوقف کند و سربازان RDF را که به این شبه‌نظامی کمک می‌کنند، خارج کند. (سازمان ملل تخمین می‌زند که بین ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ نفر از آنها در شرق کنگو حضور دارند.)

در ۲۵ آوریل، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، میزبان وزرای خارجه کنگو و رواندا بود. آنها «اعلامیه اصول» را امضا کردند که آمریکا امیدوار است ماه آینده منجر به یک توافق صلح رسمی شود. هر دو می‌خواهند طرف مقابل ابتدا حرکت کند: کنگو خواهان خروج M23 و رواندا از کیووها است؛ رواندا می‌خواهد بداند FDLR سرکوب خواهد شد. با این وجود، دولت در واشنگتن امیدوار است که منافع شخصی همه طرف‌ها ممکن است صلح را به ارمغان بیاورد. پیام آقای ترامپ این است: چرا بجنگیم وقتی می‌توانیم همگی پول در بیاوریم؟

رواندا، که ۱/۸۸ اندازه کنگو است و منابع معدنی بسیار کمتری دارد، در تلاش است تا دلال صلح را راضی کند. پیش از سفر آقای بولس، M23 از والیکاله، محل یک معدن قلع آمریکایی، عقب‌نشینی کرد. رواندا – با کمی طعنه – خود را به عنوان مکانی معرفی می‌کند که مواد معدنی کنگو می‌توانند به طور شفاف فرآوری شوند و زنجیره‌های تأمین مورد استفاده شرکت‌های فناوری آمریکایی را پاکسازی کنند.

در ماه مه، ترینیتی متالز، شرکتی که در رواندا فعالیت می‌کند و سهامدار عمده آن، تک‌مت، از دولت آمریکا سرمایه‌گذاری دریافت کرده است (و اخیراً یک مهمانی شام مواد معدنی حیاتی در مار-ئه-لاگو برگزار کرده است)، نامه‌ای برای صادرات قلع با یک پردازشگر آمریکایی امضا کرد. اواخر همان ماه، آقای کاگامه از یکی از معادن آن بازدید کرد. رواندا همچنین پیشنهاد میزبانی از مهاجران اخراجی از آمریکا را داده است. مقامات رواندایی تسلط آقای کاگامه بر کشورش را با تسلط ضعیف آقای تشیسکدی بر کنگو مقایسه می‌کنند.

آقای کاگامه می‌خواهد از هرگونه توافقی که دست او را ببندد، اجتناب کند. او که در شرق کنگو خون و گنجینه صرف کرده است، تمایلی به واگذاری دستاوردهای خود نخواهد داشت. او ممکن است منطقاً امیدوار باشد که آقای ترامپ علاقه چندانی به نظارت بر آنچه پس از هرگونه توافق رخ می‌دهد، نخواهد داشت.

اما خطر غرور وجود دارد. M23 در حال حاضر با مشکلاتی در اداره گوما مواجه است، جایی که پول نقد کمیاب است. رهبران آن می‌گویند شهر را مانند RPF که کیگالی را اداره می‌کند، اداره خواهند کرد، اما نه مهارت و نه مشروعیت لازم را در میان مردم ندارند. در ۳ ژوئن، HRW گفت M23 به طور سیستماتیک غیرنظامیان را در گوما کشته است.

سپس هزینه فزاینده جنگ وجود دارد. رواندا فاش نمی‌کند که چند سرباز در این درگیری اخیر کشته شده‌اند، اما تلفات ممکن است به صدها نفر برسد. کنترل دارایی‌های معدنی می‌تواند به M23 در پرداخت هزینه‌های خود کمک کند، اما تمام هزینه‌ها را پوشش نخواهد داد. در ماه مارس، مودیز، یک آژانس رتبه‌بندی اعتباری، چشم‌انداز اوراق قرضه رواندا را به دلیل جنگ، تا حدی منفی کرد. صندوق بین‌المللی پول در مورد افزایش بدهی عمومی هشدار می‌دهد. اگر گردشگری، منبع اصلی ارز خارجی، آسیب ببیند، ممکن است مشکلات تراز پرداخت‌ها ایجاد شود. همچنین آنچه در معرض خطر است، مسلماً باارزش‌ترین دارایی آقای کاگامه – برند رواندا – است. اگرچه تجار در کیگالی آشکارا از رژیم انتقاد نمی‌کنند، اما نگرانی عمیق خود را به طور ضمنی بیان می‌کنند.

آقای کاگامه با تصمیم سرنوشت‌سازی روبرو است. از سال ۲۰۱۲، او سخنرانی‌های خود را با ایده آگاسیرو، کلمه‌ای کینیارواندایی به معنای «کرامت» یا «خوداتکایی»، چاشنی‌دار کرده است. برای بیگانگان، این تشویق‌های خودساخته ممکن است پیش پا افتاده به نظر برسند. اما در رواندا، جایی که نسل‌کشی زمینه غالب زندگی ملی است، این پیام طنین‌انداز است. برای آقای کاگامه، درس‌های اصلی دهه ۱۹۹۰ این است که نمی‌توان به بیگانگان تکیه کرد و فقدان آزادی بهایی است که ارزش پرداخت برای امنیت را دارد. یک دیپلمات می‌گوید او وحشت دارد که رواندایی‌های جوان‌تر این درس‌ها را فراموش کنند.

مقابله با آقای ترامپ غیرقابل پیش‌بینی، حتی برای یک اپراتور باتجربه مانند آقای کاگامه، اوضاع را پیچیده خواهد کرد. شاید استاد بدبین سیاست قدرت مجبور شود بین دو پروژه میراثی یکی را انتخاب کند: کنترل در کنگو و مدرنیزاسیون در داخل. چشم‌انداز ۱۹۹۴ یا چشم‌انداز ۲۰۵۰.


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار:محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: اکونومیست

💡 درباره منبع:اکونومیست یک هفته‌نامه خبری و بین‌المللی انگلیسی‌زبان است که در لندن منتشر می‌شود. این نشریه در سال ۱۸۴۳ تأسیس شد و بر پوشش اخبار جاری، امور بین‌الملل، سیاست، تجارت، مالیه، علم و فناوری تمرکز دارد. اکونومیست به دلیل دیدگاه‌های لیبرال کلاسیک و حمایت از تجارت آزاد و جهانی شدن شناخته شده است.

✏️ درباره نویسنده:این مقاله توسط تیم تحریریه اکونومیست تهیه شده است.

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.