
⏳ مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: The Economist/[سرمقاله] | 📅 تاریخ: April 5th 2025 (Published Apr 3rd) / ۱۶ فروردین ۱۴۰۴ (انتشار ۱۴ فروردین)
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
مقدمه: یک فرصت بزرگ و زیبا
در حالی که دونالد ترامپ رگباری از تعرفهها را شلیک میکند و دولت او از قدرت اتحادهای نظامیاش در آسیا سخن میگوید، ممکن است فکر کنید که اینها دوران اضطرابآوری در کشوری است که آمریکا آن را دشمن اصلی خود میداند. در واقع، گزارش ما از پکن تصویر بسیار متفاوتی را نشان میدهد. ماگا (MAGA) بر رهبران چین فشار میآورد تا بدترین خطاهای اقتصادی خود را اصلاح کنند. همچنین فرصتهایی برای ترسیم مجدد نقشه ژئوپلیتیکی آسیا به نفع چین ایجاد میکند.
چین از سخنرانی تند آقای ترامپ در رز گاردن بد بیرون آمده است. با احتساب عوارض جدید ۳۴ درصدی، به علاوه عوارض موجود، کل به ۶۵ درصد میرسد – و اگر حذف مخل معافیت تعرفهای برای بستههای کوچک را نیز در نظر بگیریم، کمی بالاتر میرود. با توجه به اینکه صادرات هنوز تقریباً ۲۰ درصد تولید ناخالص داخلی است، همانطور که در سال ۲۰۱۷ بود، این به اقتصاد چین آسیب خواهد رساند. تاکتیک چین برای تغییر مسیر زنجیرههای تولید شرکتهایش از طریق کشورهایی مانند ویتنام برای دور زدن تعرفهها، اکنون که آمریکا در سطح جهانی موانعی ایجاد میکند، کمتر مؤثر خواهد بود.
جنگ تجاری در حالی رخ میدهد که چین هنوز با تورم منفی، رکود مسکن و جمعیتشناسی ناامیدکننده دست و پنجه نرم میکند. طی پنج سال گذشته، حزب کمونیست مصرف ضعیف را نادیده گرفته و دولتگرایی نامعقولی را پذیرفته است که بخش خصوصی را محدود کرده است. چین ظرفیت مازاد خود را صادر کرده، جهان را با کالاها اشباع کرده و شوونیسم تندی را پرورش داده است که متحدان آمریکا را هم در آسیا و هم در اروپا نگران میکند.
علیرغم همه اینها، چین قویتر از دوره اول آقای ترامپ وارد عصر جدید ماگا میشود. رئیس جمهور شی جین پینگ مدتهاست استدلال کرده است که آمریکا برای حفظ نقش جهانی خود بیش از حد قطبی و گسترده شده است. یکی از شعارهای او در مورد «تغییرات بزرگی که در یک قرن دیده نشده است» هشدار میدهد. ناسیونالیسم پارانوئید او قبلاً مانند اغراق دیستوپیایی به نظر میرسید. اکنون که آقای ترامپ مرتکب چنین خودآزاری عمدی و تخریب عمومی میشود، جلوتر از زمان خود به نظر میرسد.
آقای شی از زمانی که در سال ۲۰۱۲ رهبر چین شد، برای دنیای آشفته امروزی آماده میشده است. او بر خودکفایی اقتصادی و فناوری کشورش تأکید کرده است. چین آسیبپذیری خود را در برابر نقاط فشار آمریکا، مانند تحریمها و کنترلهای صادراتی، کاهش داده است. اگرچه بانکهای آن هنوز به دلار دسترسی دارند، اما اکنون بیشتر پرداختهای بینالمللی غیربانکی را با یوان انجام میدهد.
اقتصاد داخلی چین نقاط قوت ناشناختهای دارد. رقابت و پذیرش فناوری به این معنی است که شرکتهای صنعتی آن رقبای غربی را در همه چیز از خودروهای الکتریکی گرفته تا «اقتصاد ارتفاع پایین»، یعنی پهپادها و تاکسیهای پرنده، شکست میدهند. از دیدگاه چین، تعرفههای آقای ترامپ دیترویت را به منسوخ شدن به سبک دهه ۱۹۷۰ محکوم خواهد کرد، درست همانطور که جنگ صلیبی او علیه دانشگاهها نوآوری را به عقب خواهد راند.
یک نمونه از نویدبخش بودن چین، DeepSeek است که به عنوان نشانهای تلقی میشود که این کشور میتواند تحریمهای نیمههادی آمریکا را دور بزند و نوآوری کند. حزب با هوش مصنوعی داخلی راحت است و این میتواند به فناوری اجازه دهد سریعتر از غرب در سراسر چین منتشر شود و بهرهوری را افزایش دهد. این، و نشانههایی مبنی بر اینکه آقای شی ممکن است نسبت به کارآفرینان بردبارتر شده باشد، به توضیح اینکه چرا شاخص MSCI سهام چین در سال ۲۰۲۵، ۱۵ درصد افزایش یافته است، حتی در حالی که سهام آمریکا سقوط کرده است، کمک میکند.
چهار سال پس از ترکیدن حباب، املاک بالاخره کمتر باری بر دوش رشد است. در برخی شهرها، از جمله شانگهای و نانجینگ، قیمتها حتی شروع به افزایش کردهاند. حزب همچنین با تأخیر اقداماتی را برای تقویت مصرف انجام داده است. دولتهای محلی میتوانند با ۶ تریلیون یوان (۸۳۰ میلیارد دلار) اوراق قرضه جدید طی سه سال، و ۴.۴ تریلیون یوان دیگر اوراق قرضه «ویژه» در سال جاری، خود را بازتأمین مالی کنند. مقداری پول اضافی به خانوارها خواهد رسید.
برای درک کامل فرصتهای اقتصادی، حزب باید آزار و اذیت بخش خصوصی را متوقف کند. حتی خودکامگان لنینیست چین نیز متوجه شدهاند که سرکوب «شکوفایی مشترک» علیه کارآفرینان که در سال ۲۰۲۱ آغاز شد، زیادهروی بود. اگرچه برخی از مقامات متعصب هنوز پیام را دریافت نکردهاند، لی چیانگ، معاون آقای شی، در سخنرانی ۲۳ مارس از «اژدهایان» هانگژو، پایتخت نوآوری چین، تمجید کرد.
اقتصاد همچنین به محرک بیشتری برای تقویت مصرف و تلاشهای مصممتر برای تثبیت بازار املاک، که هنوز بر اعتماد خانوارها سنگینی میکند، نیاز خواهد داشت. مصرف اضافی با کمک به جذب ظرفیت مازاد، به نفع روابط خارجی چین نیز خواهد بود. همانطور که آمریکا دیوارها را بالا میبرد، چین فرصتی خواهد داشت تا با پیشنهاد سرمایهگذاری در تولید در کشورهای شریک به جای اشباع کردن آنها با صادرات، روابط تجاری را در سراسر جهان بازنشانی کند.
این فرصتهای اقتصادی در کنار یک فرصت ژئوپلیتیکی قرار دارند. سیاست چین آمریکا به طرز نگرانکنندهای نامشخص است. تندروها در دولت اصرار دارند که با رویگردانی از اروپا، آمریکا منابع را برای مهار چین آزاد میکند. با این حال، آقای ترامپ آقای شی را تحسین میکند و یک متحد، سناتور استیو دینز، را به پکن فرستاده تا برای توافق زمینهچینی کند. در دوره اول خود، آقای ترامپ با چین توافق تجاری امضا کرد؛ اکنون میخواهد بر سر تیکتاک چانه بزند.
چین شرط میبندد که صحبتهای ماگا در مورد معامله «کیسینجر معکوس»، که در آن آمریکا روسیه را از چین جدا میکند، احمقانه است. و حمایتگرایی ترامپی، سوء استفاده از متحدان و بیتفاوتی به حقوق بشر، نفی ارزشهای آمریکایی است: فانوس دریایی جهان آزاد اکنون دمدمی مزاج و خطرناک به نظر میرسد. آقای شی هیچ قصدی برای پر کردن خلأ ناشی از عمو سام ندارد، اما فرصتی برای گسترش نفوذ چین، به ویژه در جنوب جهانی دارد. اگر چین، علاوه بر گسترش فناوریهای پاک، در مورد کاهش انتشار گازهای گلخانهای در داخل جسورتر شود، میتواند در مورد تغییرات اقلیمی رهبری را نشان دهد.
تحقیر ناتو و اوکراین توسط آقای ترامپ، اعتماد به تعهدات او به متحدان آسیایی و تمایل به جنگیدن برای تایوان را از بین برده است. اگر آمریکا نیمههادیهای پیشرفته بیشتری را در داخل تولید کند، انگیزه آن برای دفاع از تایوان کاهش مییابد. این یک هدیه برای آقای شی است.
با این حال، خطراتی در پیش روی چین قرار دارد. جنگ تجاری میتواند باعث رکود جهانی شود. اگر آقای ترامپ نتواند با دولت پکن به توافق برسد، میتواند بر سر ارزها شلاق بزند و تحریمهای بیشتری اعمال کند. چین ممکن است با سرازیر کردن صادرات به بقیه جهان، روابط خود را با آن مسموم کند. اینکه آیا این لحظه را غنیمت میشمارد به یک نفر بستگی دارد: آقای شی. اما این واقعیت که این فرصت وجود دارد، مدیون شخص دیگری است: آقای ترامپ.
”