نشریه اکونومیست – قطب شمال: «فرصت اقتصادی بزرگ تغییرات اقلیمی» | ۴ بهمن ۱۴۰۳
تحلیل اکونومیست از فرصتهای اقتصادی عظیم ناشی از ذوب یخهای قطب شمال، از مسیرهای کشتیرانی جدید تا دسترسی به مواد معدنی حیاتی، و چالشهای پیش رو.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: اکونومیست/اکونومیست | 📅 تاریخ: January 23rd 2025 / ۴ بهمن ۱۴۰۳
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
یک جایزه عظیم در دسترس است. چه زمانی ممکن است به دست آید؟
برای خرسها، چه از نوع بازاری و چه قطبی، سیارهای بدون کلاهک یخی یک تراژدی است. قطب شمال چهار برابر سریعتر از کل جهان در حال گرم شدن است و باعث میشود یخ به مساحت اتریش هر سال کوچک شود. از دهه ۱۹۸۰ حجم یخ ۷۰ درصد یا بیشتر کاهش یافته است. اولین روز بدون یخ قطب شمال ممکن است قبل از سال ۲۰۳۰ رخ دهد.
گرم شدن قطب شمال باید سودهای عظیمی به همراه داشته باشد. عقبنشینی یخ، میانبرهای کشتیرانی ایجاد خواهد کرد. دسترسی دریایی و ذوب شدن یخچالهای طبیعی، استخراج مواد معدنی را آسانتر میکند، درست زمانی که جهان تشنه منابع از زمینشناسی بکر قطب شمال است. آبهای گرمتر ممکن است انبوهی از ماهیها را جذب کند. این میتواند تجارت، انرژی و ژئوپلیتیک را متحول کند. این چشمانداز باعث هجوم دیپلماتها و معدنکاران شده است. در ماه دسامبر، چین با رونمایی از یک کشتی باری ۵۸۰۰۰ تنی «آماده برای قطب»، رکورد جهانی را ثبت کرد. یک سیاستمدار با کلاه قرمز از تصرف گرینلند صحبت کرده است. با این حال، موانع به بزرگی فرصتها هستند. ماه گذشته نروژ برنامههای استخراج از اعماق دریا را متوقف کرد؛ تلاشهای خود روسیه نیز متوقف شده است. آیا میتوان این جایزه را به دست آورد؟ و در چه بازه زمانی؟
یکی از مزایایی که در حال حاضر در دسترس است، صید بیشتر است. برخی گونهها، مانند خرچنگ برفی و سالمون کینگ آلاسکا، در آبهای گرمتر و تا حدی اسیدی شده با مشکل مواجه هستند. و یک توافق بینالمللی ماهیگیری در آبهای آزاد را محدود کرده است. اما این موضوع با این واقعیت که گونههایی از آبهای جنوبی و معتدل، از جمله ماهی کاد اقیانوس اطلس، به مناطقی مانند دریای بارنتس و برینگ در حال حرکت هستند، بیش از حد جبران میشود. آب غنی از مواد مغذی همچنین میتواند به رشد سریعتر جمعیتها کمک کند، در حالی که عقبنشینی یخ زمینهای جدیدی را باز میکند و فصول ماهیگیری را طولانیتر میکند. ماهی خالمخالی تا سال ۲۰۱۱ به سواحل گرینلند نرسیده بود. تا سال ۲۰۱۴، این ماهی روغنی ۲۳ درصد از کل درآمدهای صادراتی جزیره را تشکیل میداد.
چنین مزایایی ممکن است در مقایسه با مزایای ارائه شده توسط مسیرهای کشتیرانی جدید کمرنگ شوند. برای درک اینکه چگونه تغییرات اقلیمی ممکن است آنها را دگرگون کند، به نقشه در متن اصلی مراجعه کنید. ذوب شدن یخ میتواند سه مسیر را باز کند. اولی، معروف به مسیر دریای شمالی (NSR)، در امتداد سواحل روسیه قرار دارد تا دریای بارنتس را به تنگه برینگ متصل کند. دومی، موسوم به گذرگاه شمال غربی (NWP)، در امتداد خط ساحلی قطب شمال آمریکای شمالی، از دریای بوفورت تا خلیج بافین امتداد دارد. آخری مسیر دریای ترانسپلار (TSR) است که از روی قطب شمال میگذرد.
هر سه مسیر میتوانند سفرهای بین آسیا، آمریکای شمالی و اروپا را که بیشترین حجم کشتیرانی را تشکیل میدهند، کوتاه کرده و در مصرف سوخت و دستمزد صرفهجویی کنند. آنها همچنین میتوانند از گلوگاههایی مانند کانالهای پاناما و سوئز که شلوغ هستند، هزینه دریافت میکنند و در مورد سوئز، به آبهای خطرناک متصل میشوند، اجتناب کنند.
اینکه دقیقاً چه زمانی این وعدهها ممکن است محقق شوند به مسیر بستگی دارد. NWP، که از طریق مجمعالجزایر قطبی کانادا میگذرد، از کانالهای باریک و پرپیچوخم تشکیل شده است. این مسیر کندتر از NSR در حال ذوب شدن است. اگرچه طول آن ۱۵۰۰ کیلومتر است، اما تنها یک بندر آب عمیق دارد و فاقد امکانات اضطراری است. کانادا ادعا میکند که NWP در آبهایش قرار دارد؛ آمریکا و اروپا آن را یک تنگه بینالمللی میدانند. این مسیر همچنین کمعمق است و اندازه کشتیها را محدود میکند.
TSR از بسیاری از این مشکلات اجتناب میکند. این مسیر از اقیانوس منجمد شمالی مرکزی عبور میکند که بسیار عمیقتر است. از آبهای سرزمینی دوری میکند و دمای سیاسی را کاهش میدهد. و کوتاهترین مسیر را از اقیانوس اطلس شمالی به اقیانوس آرام فراهم میکند. طرفداران پیشبینی میکنند هزاران کشتی در سال بین آمریکای شمالی و آسیا رفت و آمد کنند و در مسیر در داچ هاربر آلاسکا توقف کنند. با این حال، حتی زمانی که یخ از بین برود، مسیر مملو از کوههای یخ خواهد بود و تنها برای یخشکنها قابل کشتیرانی خواهد بود. چشمانداز هزاران کشتی ممکن است تا حدود سال ۲۰۵۰ به تعویق بیفتد.
تغییر دریا
این امر NSR را به امیدوارکنندهترین گزینه موجود تبدیل میکند. این مسیر تقریباً هر سال از سال ۲۰۰۵ در تابستان برای کشتیهای مقاوم در برابر یخ باز بوده است. بخشهایی از آن در تمام طول سال قابل کشتیرانی هستند، البته با کمک اسکورت یخشکن که گران است. با این وجود، ترافیک در حال افزایش است: سال گذشته رکورد ۹۲ کشتی از NSR عبور کردند، در حالی که این رقم در سال ۲۰۱۶، ۱۹ کشتی بود. با ادامه ذوب شدن یخ، NSR میتواند برای دو نوع سفر جذاب باشد. یکی ترافیک متمرکز بر حمل و نقل منابع از شمال دور روسیه است. این کشور مدتهاست که هدف تأمین صادرات انرژی در تمام طول سال را با حمل گاز طبیعی مایع به اروپا در زمستان (برای گرمایش) و آسیا در تابستان (برای سرمایش) دنبال میکند. اگرچه این چشمانداز بزرگ پس از تهاجم ولادیمیر پوتین به اوکراین، زمانی که اروپا برخی ارتباطات با همسایه خود را قطع کرد، کمرنگ شد، NSR همچنان میتواند به روسیه در حمل زغال سنگ، گاز و فلزات به چین و هند کمک کند.
این مسیر همچنین ممکن است بخشی از ترافیک اتصال آسیا به اروپا را جذب کند. به گفته راسموس برتلسن از دانشگاه UiT قطب شمال نروژ، بعید است که برای کشتیهای کانتینری که تمایل دارند به جای طی کردن کل مسیر بین اروپا و آسیا، در مراکز خلیج [فارس] یا آسیای جنوب شرقی توقف کنند، زیاد مورد استفاده قرار گیرد. دریاهای خروشان شمال نیز خطر مختل کردن لجستیک بهموقع (just-in-time) تجارت کالاهای مدرن را به همراه دارد. با این حال، میتواند فاصله بین روتردام و شانگهای را ۵۰۰۰ کیلومتر یا ۲۵ درصد کاهش دهد و سفر را از ۳۰ به ۱۴ روز کوتاه کند. در نتیجه، علیرغم نواقص مسیر، طبق گفته ادی بکرس، که اکنون در سازمان تجارت جهانی است، و همکارانش، همچنان میتواند تجارت کلی بین آسیا و اتحادیه اروپا را ۶ درصد افزایش دهد.
آخرین جایزه قطب شمال مربوط به کالاها است. این قبلاً به معنای هیدروکربنها بود. گمان میرود این منطقه ۱۳ درصد از نفت کشفنشده جهان و ۳۰ درصد از گاز طبیعی دستنخورده را در خود جای داده باشد. اما بهرهبرداری از ذخایر آن از پرهزینهترینهاست – که با توجه به کاهش تقاضا برای نفت و عرضه بیش از حد گاز طبیعی که ارزانتر در آمریکا و قطر تولید میشود، ایدهآل نیست.
در عوض، امید به مواد معدنی «سبز» قطب شمال است که گرمایش جهانی دسترسی به آنها را آسانتر میکند. آنها شامل کبالت، گرافیت، لیتیوم و نیکل، مواد مهم در باتری خودروهای الکتریکی؛ روی، مورد استفاده در پنلهای خورشیدی و توربینهای بادی؛ مس، مورد نیاز برای انواع وسایل الکتریکی؛ و عناصر خاکی کمیاب، حیاتی برای بسیاری از انواع تجهیزات سبز و نظامی هستند. فلزات خاص از جمله تیتانیوم، تنگستن و وانادیوم، که برای ساخت «ابرآلیاژها» استفاده میشوند، نیز ارزشمند هستند. گرینلند از این نظر به ویژه دارای منابع غنی به نظر میرسد. این جزیره ذخایری از ۴۳ ماده از ۵۰ ماده معدنی که توسط دولت آمریکا «حیاتی» تلقی میشوند، دارد. عناصر خاکی کمیاب شناخته شده آن به ۴۲ میلیون تن میرسد، حدود ۱۲۰ برابر بیشتر از آنچه جهان در سال ۲۰۲۳ استخراج کرد.
پر کالویگ، که در نوشتن یک بررسی زمینشناسی از گرینلند همکاری داشته است، اشاره میکند که بیشتر مواد معدنی قطب شمال به تفصیل نقشهبرداری نشدهاند. به این ترتیب، هرگونه بهرهبرداری ممکن است حداقل یک دهه دیگر طول بکشد. اما آژانس بینالمللی انرژی، یک پیشبینیکننده رسمی، معتقد است که اگر کشورها به تعهدات اقلیمی موجود پایبند بمانند، ارزش بازار جهانی چنین مواد معدنی تا سال ۲۰۴۰ دو برابر خواهد شد. کشورهای غربی همچنین مشتاق کشف منابع جدید هستند تا چین را که بر عرضه تسلط دارد، دور بزنند.
شرکتهایی که از هوش مصنوعی برای غربال کردن دادههای تاریخی و علمی به منظور شناسایی ذخایر استفاده میکنند، میتوانند پیشرفت را تسریع کنند. دکلهای مقاوم در برابر یخ، وسایل نقلیه معدنی خودران، پهپادهای سنگینبر و سایر فناوریها برای مقاومت در برابر قطب شمال در حال توسعه هستند. معدنکاران باید یاد بگیرند چگونه فلزاتی را که اغلب در غلظتهای پایین یافت میشوند یا با سایر فلزات مخلوط هستند، استخراج و پردازش کنند. هفت کشور از هشت کشور قطب شمال عضو ناتو هستند؛ اگر آنها یا شرکایشان تصمیم بگیرند مشارکت چین را در پروژههای آینده محدود کنند، ممکن است مجبور شوند تکنیکهای چین را بازآفرینی کنند.
آرامش سرد

سه دسته از مردم نیز باید متقاعد شوند: سرمایهگذاران، دولتهای ملی و مردم محلی. Lumina Sustainable Materials، تنها معدن گرینلند، پیشنمایشی از چالشها را ارائه میدهد. این معدن که در سال ۲۰۱۳ تأسیس شد، ابتدا مجوز تولید شکل تصفیه شده آنورتوزیت، سنگی روشنرنگ که در فایبرگلاس و رنگ استفاده میشود، را دریافت کرد. با این حال، حمل و نقل این ماده ظریف بسیار دشوار بود. تا سال ۲۰۲۰، معدن صادرات کمی داشت. نیاز به یک بندر جدید آب عمیق و لابیگری مستمر توسط مدیریت جدید شرکت – دیگر نه در ونکوور بلکه در گرینلند – بود تا به لومینا اجازه داده شود سنگ را به شکل درشتتر صادر کند. قرار است تولید در سال ۲۰۲۵ به ۲۱۰۰۰۰ تن افزایش یابد، در حالی که این رقم در سال ۲۰۱۹، ۳۵۰۰۰ تن بود که تمام آن به خارج از کشور حمل خواهد شد. این معدن بر روی ذخیرهای حدود ۴ میلیارد تنی قرار دارد.
در تاریخ اخیر، جذابیت قطب شمال به عنوان مکانی برای قرار دادن پادگانها، دستگاههای جاسوسی و سلاحهای هستهای بوده است. موانع زیادی ممکن است مانع از تبدیل آن به یک الدورادوی مدرن شود. گردآوری پول، فناوری و حسن نیت لازم برای ایجاد رونق، مستلزم زمان و تلاش بیشتری نسبت به صرفاً انتظار برای از بین رفتن یخ است. رقابت بدون همکاری خطر متوقف کردن پیشرفت را به همراه دارد. اما جایزهای که ارائه میشود به گونهای است که طی دهههای آینده، قطب شمال مطمئناً به یک مکان اقتصادی و همچنین ژئوپلیتیکی تبدیل خواهد شد. ■
”