مجله اکونومیست : «قطب شمال: فرصت اقتصادی بزرگ ناشی از تغییرات اقلیمی» | ۳ بهمن ۱۴۰۳
با ذوب شدن یخهای قطب شمال، این منطقه به کانونی اقتصادی و ژئوپلیتیکی بدل شده—هم فرصتی تازه و هم تهدیدی جهانی.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۸ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: The Economist / تحریریه | 📅 تاریخ: ۲۳ ژانویه ۲۰۲۵ / ۳ بهمن ۱۴۰۳
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
یخهای در حال ذوب و زیرساختهای در حال رشد، قطب شمال را به مسیری تجاری و صنعتی بدل میکنند
در تاریخ ۲۲ نوامبر ۲۰۲۳، نخستین کشتی باری حاوی ۲.۵ هزار تن فلز نیکل از بندر مورمانسک در شمال روسیه به مقصد چین حرکت کرد و مسیر دریایی شمالی (NSR) را در کمتر از ۱۹ روز طی نمود. این مسیر قطبی که زمانی تنها در تابستانهای کوتاه قابل عبور بود، اکنون در طول ماههای بیشتری از سال قابل استفاده است—و این، نشانهای از پیامدهای اقتصادی گرمشدن زمین است.
با ذوب شدن یخهای قطب شمال، نهتنها مسیرهای دریایی جدیدی باز میشوند، بلکه دسترسی به منابع طبیعی ارزشمند منطقه نیز افزایش مییابد. برآورد میشود که حدود ۱۳ درصد از ذخایر کشفنشده نفت و ۳۰ درصد از ذخایر گاز طبیعی جهان در منطقه قطب شمال قرار دارد. همچنین، ذخایر مهمی از فلزات نادر، زغالسنگ، و مواد معدنی دیگر در این منطقه نهفتهاند.
در همین حال، کشورهای قطبی و شرکتهای بزرگ در حال سرمایهگذاری برای توسعه زیرساختها و بهرهبرداری از این منابع هستند. بنادر جدید، تأسیسات گازی مایع، ایستگاههای یخشکن، و خطوط لوله در حال ساخت یا توسعه هستند—و بسیاری از این پروژهها تحت حمایت مالی و سیاسی دولتها انجام میشود.
با این حال، این رونق اقتصادی نوظهور با خطرات و چالشهایی جدی نیز همراه است. تغییرات اقلیمی که موجب تسهیل دسترسی شدهاند، خود یک تهدید بزرگ برای اکوسیستمهای شکننده قطب شمال هستند. ذوب پرمافراست (لایههای یخ دائمی)، تغییر الگوهای مهاجرت جانوران، و افزایش احتمال آلودگیهای نفتی، از جمله پیامدهای منفی این روندند.
از سوی دیگر، رقابت ژئوپلیتیکی میان قدرتهای بزرگ، بهویژه روسیه، چین، آمریکا و اتحادیه اروپا، ممکن است منطقه را به کانون جدیدی از تنشهای راهبردی تبدیل کند. قطب شمال، از یک منطقه دورافتاده، اکنون در آستانه تبدیل شدن به یکی از حیاتیترین نقاط ژئوپلیتیک قرن بیستویکم است.

موازنه میان توسعه و محافظت
در شرایطی که فرصتهای اقتصادی در قطب شمال در حال افزایش است، نیاز به سیاستگذاری هوشمندانه و همکاری بینالمللی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. استفاده پایدار از منابع، حفاظت از جوامع بومی، و پیشگیری از تخریب زیستمحیطی، باید در مرکز هر استراتژی توسعه قرار گیرد.
یکی از مدلهای بالقوه، توافقنامههای بینالمللی مشابه پیمان جنوبگان (آنتارکتیکا) است که در آن کشورها متعهد میشوند توسعه را تنها در چارچوب استانداردهای زیستمحیطی و علمی دنبال کنند. اما تاکنون هیچ سازوکار الزامآوری برای مدیریت رقابتهای اقتصادی و استراتژیک در قطب شمال وجود ندارد.
در عین حال، فناوری میتواند نقش مثبتی ایفا کند. سیستمهای ردیابی آلودگی، ماهوارههای پایش تغییرات یخ، و تکنولوژیهای استخراج سبز میتوانند هم بهرهوری اقتصادی را افزایش دهند و هم از آسیبهای جدی به محیط زیست جلوگیری کنند.
در نهایت، قطب شمال بهعنوان «سرزمین نو» قرن بیستویکم، نیازمند رویکردی است که توسعه و حفاظت را به تعادل برساند. موفقیت در این زمینه نهتنها برای کشورهای قطبی، بلکه برای کل سیاره زمین اهمیت دارد.