نشریه اکونومیست : «ترامپ در برابر ایران: مذاکرهای از جهنم» | ۳۱ خرداد ۱۴۰۴
در حالی که اسرائیل به حملات خود ادامه میدهد، تلاشهای دیپلماتیک برای جلوگیری از گسترش جنگ ایران با چالشهای بزرگی از جمله غیرقابل پیشبینی بودن ترامپ و انعطافناپذیری تهران روبروست.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: اکونومیست/نامشخص | 📅 تاریخ: June 20th 2025 / ۳۱ خرداد ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
رئیسجمهور غیرقابل اعتماد، جمهوری اسلامی انعطافناپذیر.
عباس عراقچی با هتل اینترکنتیننتال ژنو بیگانه نیست. او در سال ۲۰۱۳ برای مذاکره بر سر توافقی موقت که بخشهایی از برنامه هستهای ایران را مسکوت میگذاشت، زمانی را در آنجا سپری کرد. آن توافق، مسیر را برای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، یعنی توافق دقیقتری که دو سال بعد به امضا رسید، هموار ساخت. برجام قرار بود هم تهدید دستیابی ایران به بمب اتمی و هم خطر حمله اسرائیل به ایران را مرتفع سازد. اما هیچیک از این اهداف محقق نشد، زیرا دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ از این پیمان خارج شد.
زمانی که آقای عراقچی در ۲۰ ژوئن به اینترکنتیننتال بازگشت، در مقام وزیر امور خارجهای در زمان جنگ قرار داشت. اسرائیل اکنون دومین هفته از کارزار گسترده حملات هوایی خود در ایران را پشت سر میگذارد. این کشور فرماندهان ارشد ارتش ایران را ترور کرده و تأسیسات هستهای آن را هدف قرار داده است؛ نیروی هوایی اسرائیل آزادانه بر فراز تهران، پایتخت ایران، پرواز میکند. آقای عراقچی، که به شدت نیازمند توافقی برای پایان دادن به جنگ بود، با همتایان خود از بریتانیا، فرانسه، آلمان و اتحادیه اروپا دیدار کرد.
فرصتی برای دیپلماسی
روزنهای برای یک راهحل دیپلماتیک پدیدار شده است. اسرائیل از آمریکا میخواهد به جنگ بپیوندد و تأسیسات هستهای فردو را، که در اعماق زمین مدفون است و بمبهای خود اسرائیل در رسیدن به آن با دشواری مواجه خواهند شد، هدف قرار دهد. آقای ترامپ در حال بررسی این موضوع است. اما در ۱۹ ژوئن، کارولین لویت، سخنگوی کاخ سفید، اعلام کرد که رئیسجمهور مایل است ابتدا مذاکره کند. او افزود که ترامپ «ظرف دو هفته آینده تصمیم خواهد گرفت که آیا اقدام نظامی صورت گیرد یا خیر».
با این حال، این تصمیم ممکن است زودتر از موعد اتخاذ شود؛ بعید به نظر میرسد آقای ترامپ دو هفته مذاکرات بیحاصل را تحمل کند. مقامات کشورهای عربی به ایران گفتهاند که اگر خواهان توافق است، باید دو اقدام اساسی انجام دهد: نخست، مذاکره مستقیم با آمریکا؛ و دوم، آمادگی برای ارائه امتیازات عمده در خصوص برنامه غنیسازی اورانیوم خود. اما تاکنون، به نظر میرسد ایران تمایلی به هیچیک از این دو نشان نداده است.
پیشینه مذاکرات و تغییر مطالبات
پیش از آغاز جنگ، استیو ویتکاف، فرستاده آقای ترامپ، پنج جلسه با آقای عراقچی برای گفتگو پیرامون یک توافق هستهای جدید برگزار کرد. در ابتدا چنین به نظر میرسید که آمریکا به دنبال توافقی مشابه برجام خواهد بود؛ توافقی که به ایران اجازه میداد اورانیوم را تا خلوص ۳.۶۷ درصد غنیسازی کند. این سطح از غنیسازی میتوانست برای تولید سوخت راکتورهای هستهای مورد استفاده قرار گیرد، اما با خلوص ۹۰ درصدی مورد نیاز برای ساخت بمب هستهای فاصله بسیار داشت. برجام همچنین کمیت و کیفیت سانتریفیوژهای ایران – دستگاههای مورد استفاده برای غنیسازی اورانیوم – را محدود میساخت. هدف از این محدودیتها، خرید زمان بود. حتی اگر ایران تصمیم به نقض توافق میگرفت، برای تولید مواد شکافتپذیر کافی برای یک بمب، به حدود یک سال زمان نیاز داشت.
اما احیای برجام نمیتوانست چنین «زمان گریزی» طولانیمدتی را دوباره برقرار سازد. ایران طی چند سال گذشته بر چرخه سوخت هستهای مسلط شده است. این کشور اورانیوم را تا خلوص ۶۰ درصد غنیسازی کرده، که تنها یک گام کوتاه با درجه تسلیحاتی فاصله دارد؛ سانتریفیوژهای بیشتر و بهتری تولید نموده و احتمالاً مقادیری از اورانیوم بسیار غنیشده خود را در تأسیسات مخفی انبار کرده است. توافق پیشین دیگر موضوعیت ندارد.
آمریکا اکنون بر توافقی مبتنی بر «غنیسازی صفر» اصرار میورزد که طبق آن، ایران از هرگونه ظرفیت برای تصفیه اورانیوم صرفنظر خواهد کرد. اگر ایران حاضر به پذیرش این شرط شود، آمریکا احتمالاً اسرائیل را مجبور به پایان دادن به جنگ خواهد کرد. در ۱۷ ژوئن، دولت ترامپ دور جدیدی از مذاکرات میان آقایان عراقچی و ویتکاف را پیشنهاد داد. حتی صحبتهایی مبنی بر حضور احتمالی جی.دی. ونس، معاون رئیسجمهور، برای نشان دادن جدیت مذاکرات مطرح شد.
اما ایران در موضعگیریهای علنی، ایده مذاکره مستقیم با آمریکا را رد کرده است. به نظر میرسد نشست ژنو نوعی مصالحه باشد. کشورهای اروپایی در اوایل سال جاری از مذاکرات کنار گذاشته شده بودند، زیرا نه آمریکا و نه ایران تمایلی به حضور آنها نداشتند. اما اکنون، آنها نقش میانجیهای مفیدی را ایفا میکنند.
با این حال، حتی اگر آمریکا مستقیماً در مذاکرات شرکت نکرد، حضورش کاملاً محسوس بود. دیوید لمی، وزیر امور خارجه بریتانیا، روز پیش از نشست ژنو در واشنگتن به سر میبرد. او با مارکو روبیو، همتای آمریکایی خود، و آقای ویتکاف دیدار کرد. آمریکاییها تمایل خود را برای مذاکره مستقیم با ایران ابراز کردند. به نظر میرسد اروپاییها نیز به تدریج به موضع آمریکا نزدیکتر میشوند. امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، اکنون از تمایل خود برای دستیابی به توافقی سخن میگوید که «به سوی غنیسازی صفر حرکت کند». دیپلماتهای آلمانی نیز اظهارات مشابهی را بیان میکنند. اگر ایران تصور میکرد اروپا انعطافپذیری بیشتری نسبت به آمریکا از خود نشان خواهد داد، احتمالاً ناامید خواهد شد.
عوامل تردید ترامپ
آقای ترامپ دلایل متعددی برای تردید در مورد بمباران ایران دارد. نخست اینکه، چنین اقدامی در افکار عمومی آمریکا نامحبوب خواهد بود: طبق نظرسنجی مشترک اکونومیست و یوگاو، ۶۰ درصد آمریکاییها با دخالت در جنگ مخالفند و تنها ۱۶ درصد از آن حمایت میکنند. این موضوع به ویژه در میان ائتلاف حامیان «ماگا»ی آقای ترامپ، بسیار تفرقهانگیز خواهد بود. همچنین، این اقدام ممکن است کارساز نباشد: برخی افسران نظامی آمریکایی و متحدان تردید دارند که حتی بمب عظیم جیبییو-۵۷، بزرگترین بمب «سنگرشکن» آمریکا، بتواند برای نابودی کامل تأسیسات فردو به اندازه کافی عمیق نفوذ کند.
او و دستیارانش همچنین با تماسهای مضطربانه از سوی متحدان آمریکا در خلیج [فارس] مواجه هستند. مقامات امارات متحده عربی (UAE) نگرانند که حملات آمریکا منجر به اقدامات تلافیجویانه ایران علیه کشورشان – و فرار سرمایهگذاران و مهاجران ثروتمند – شود. خلف الحبتور، یک تاجر سرشناس اماراتی، در پستی در رسانههای اجتماعی هشدار داد که «منطقه با یک خطر استراتژیک واقعی روبهروست». بانکداران و مشاوران نیز از خطر پیامدهای هستهای (هرچند دور از ذهن) نگرانند. تمام این مسائل برای منطقهای از خاورمیانه که همواره به ثبات خود میبالیده، عمیقاً نگرانکننده است.
میل ایران به توافق و سرسختی در مذاکرات
ایران نیز به شدت خواهان دستیابی به توافق است. این کشور از قبرس، عمان، قطر و امارات متحده عربی خواسته تا پیامهایی را به آمریکا و اسرائیل منتقل کنند. چندین تماس تلفنی نیز میان آقایان عراقچی و ویتکاف برقرار شده است. با این حال، تاکنون به نظر میرسد طرفین در دو مسیر موازی حرکت میکنند و حرف یکدیگر را نمیفهمند: دیپلماتهای منطقه میگویند ایران هنوز حاضر به دادن امتیاز در مورد برنامه غنیسازی خود نیست.
یک دهه پیش، در جریان مذاکرات برجام، سرسختی یک استراتژی قابلقبول برای ایران بود. باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا، زمانی که دریافت ایران از موضع خود کوتاه نمیآید، از خواستههایش برای توافق غنیسازی صفر صرفنظر کرد. اما امروز، در حالی که جنگندههای اسرائیلی بر فراز تهران به پرواز درآمدهاند و آمریکا نیز تهدید به پیوستن به آنها میکند، این استراتژی کارایی به مراتب کمتری دارد. ■