نشریه اکونومیست : «اقتصاد سوریه، که همچنان با تحریمها خفه شده، به زانو درآمده است» | ۱۶ اسفند ۱۴۰۳
با وجود پایان جنگ داخلی، تحریمهای غرب همچنان اقتصاد سوریه را فلج کرده و مانع بهبود و بازسازی در دوران پس از اسد میشود.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: The Economist/[گزارش ویژه] | 📅 تاریخ: March 6th 2025 / ۱۶ اسفند ۱۴۰۳
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
مقدمه: تا زمانی که آنها برداشته نشوند، بهبود نخواهد یافت
در صفی پرپیچوخم برای استفاده از چند دستگاه خودپرداز در مرکز دمشق، صبر به سر آمده است. دو مرد که ساعتها در سرمای زمستان برای شانس برداشت حداکثر ۳۰ دلار در صف بودهاند، با هم درگیر میشوند. یکی فریاد میزند: «دو روز است پول نقد نداشتم تا به پسرهایم غذا بدهم.» سه ماه پس از پایان جنگ داخلی ۱۴ ساله سوریه، و با آغاز ماه مبارک رمضان، سرخوشی جای خود را به خشم از تحلیل رفتن مداوم اقتصاد و ناتوانی آشکار دولت جدید در معکوس کردن آن میدهد.
در طول جنگ، اقتصاد سوریه ۸۵ درصد کوچک شد. صادرات از ۱۸ میلیارد دلار در سال پیش از جنگ به ۱.۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۱ کاهش یافت. ذخایر ارزی خارجی در سال ۲۰۱۰ به ۱۸.۵ میلیارد دلار رسید، اما تنها ۲۰۰ میلیون دلار باقی مانده است – که برای پوشش یک ماه واردات کافی نیست. لیر سوریه از ۵۰ در برابر دلار به نزدیک ۱۱۰۰۰ سقوط کرده است. دستمزدهای معمول به هیچ وجه برای پوشش حتی هزینههای اولیه زندگی کافی نیستند (نمودار را ببینید). بیش از ۹۰ درصد سوریها زیر خط فقر زندگی میکنند.
علت اصلی این فلاکت، جنگ است که صنعت و زیرساختهای کشور را ویران کرد و بسیاری از مردم آن را کشت و آواره کرد. اما شبکه تحریمهای غربی اعمال شده بر سوریه برای مجازات دیکتاتور آن، بشار اسد، به دلیل سوء استفادههای فجیع او از حقوق بشر، به فروپاشی کمک کرد. و در حالی که جنگ اکنون به پایان رسیده و آقای اسد سرنگون شده است، تحریمها همچنان پابرجا هستند.
تحریمها اشکال مختلفی دارند. برخی صنایع حیاتی مانند انرژی، بانکداری و ارتباطات و همچنین نهادهای حیاتی از جمله بانک مرکزی را هدف قرار میدهند. دسته دیگری ارائه «حمایت مادی» به هیئت تحریر الشام (HTS)، گروه شورشی سابق که اکنون دولت موقت سوریه را اداره میکند، غیرقانونی اعلام میکند.
- سوریه از شر بشار اسد خلاص شده، اما نه از تنشهای فرقهای
- لغو تحریمها علیه سوریه دیوانگی به نظر میرسد، تا زمانی که جایگزین را در نظر بگیرید
تحریمهای یکجانبه آمریکا شدیدترین هستند. آنها تمام معاملات بین نهادهای آمریکایی و سوری و همچنین هرگونه استفاده از دلار در معاملات مربوط به سوریه را ممنوع میکنند. فقط آمریکاییها محدود نیستند: شرکتها و افراد خارجی نیز در صورت انجام تجارت با سوریه در کشور خود، با مجازاتهای شدیدی در آمریکا روبرو میشوند. این تحریمهای «ثانویه» عملاً برای هر بانک بزرگ خارجی تسهیل پرداختها به سوریه را غیرممکن میکند.
اگرچه در تئوری معافیتی برای کمکهای بشردوستانه وجود دارد، موسسات مالی نگرانند که چگونه ثابت کنند پرداختها واجد شرایط هستند. به همین ترتیب، اگرچه برخی تحریمهای آمریکا در ژانویه به مدت شش ماه به حالت تعلیق درآمد، برخی دیگر همچنان پابرجا هستند. اتحادیه اروپا نیز برخی، اما نه همه، محدودیتهای خود را بر تجارت و سرمایهگذاری به حالت تعلیق درآورده است. بیشتر تأمینکنندگان مالی تمایلی به پیمایش چنین سیستم پیچیده و بالقوه پرخطری ندارند.
شریانهای حیاتی قطع شده
رژیم اسد این تحریم خفهکننده را برای مدت طولانی به دو دلیل تحمل کرد. اول، با سایر مطرودان، از جمله ایران و روسیه، دوست شد که به حمایت از آن، نه تنها از نظر نظامی بلکه از نظر اقتصادی، کمک کردند. دوم، سوریه را به یک دولت مواد مخدر تبدیل کرد. تا اوایل دهه ۲۰۲۰، به بزرگترین تولیدکننده کپتاگون در جهان، یک ماده مخدر شبیه آمفتامین، تبدیل شده بود که شاید سالانه ۶ میلیارد دلار درآمد داشت. بیشتر این درآمد در خارج از کشور باقی میماند و برای پرداخت واردات رژیم استفاده میشد.
هیچ یک از این سازوکارهای بقا دیگر کار نمیکنند. رهبر جدید سوریه، احمد الشرع، مشتاق است که مشروع تلقی شود. او تولید کپتاگون را سرکوب کرده است. او همچنین دوست ایران و روسیه نیست، که نیروهایشان در طول جنگ داخلی HTS را بمباران کردند.
در عوض، آقای الشرع تلاش کرده است اقتصاد را لیبرالیزه کند، به امید تحریک رشد. او هزینههای گمرکی را ساده کرده و ممنوعیت ارز خارجی را لغو کرده است. او همچنین در حال اصلاح رادیکال بوروکراسی، اخراج تعداد زیادی از کارمندان دولتی و وعده افزایش شدید حقوق کسانی است که باقی میمانند. او امیدوار است سرمایهگذاری خارجی را برای احیای صنعت انرژی سوریه و بازسازی زیرساختهای آن جذب کند. اما بدون رهایی از تحریمها، تمام این تلاشها بیهوده خواهد بود.
صفهای خودپردازهای دمشق نشانهای از وخامت اقتصاد و مضر بودن تحریمها است. سوریه از کمبود شدید اسکناس رنج میبرد. در اقتصادی که عمدتاً بر پایه پول نقد میچرخد، این شبیه ایست قلبی است. شرکتها نمیتوانند دستمزدها را پرداخت کنند. خانوادهها نمیتوانند کالاهای اساسی را بخرند. یک تاجر خاطرنشان میکند که خودروهای وارداتی به سوریه پس از سقوط اسد در حال خاک خوردن هستند، زیرا هیچ کس قادر به جمعآوری پول نقد کافی برای پرداخت آنها نیست. هم شرکتها و هم افراد ممکن است در حسابهای بانکی خود پول داشته باشند، اما بانکها اسکناس کافی برای پرداخت آن ندارند. در عوض، بانک مرکزی به آنها دستور داده است برداشتها را محدود کنند.
کمبود پول نقد آنقدر شدید است که ارزش پوند سوریه در برابر دلار، علیرغم تمام مشکلات اقتصادی سوریه، در حال افزایش است. قیمت کالاهای روزمره در حال کاهش است، بخشی به این دلیل که واردات آنها اکنون آسانتر است، اما شاید همچنین به این دلیل که پول نقد کمتری برای خرید آنها وجود دارد. دولت هیچ توضیح روشنی در مورد آنچه در حال وقوع است ارائه نکرده است. برخی گمان میکنند که اجازه دادن به سوریها برای داشتن ارز خارجی، و تکثیر عملیات صرافی که به دنبال آن رخ داد، مقدار زیادی پول نقد را از سیستم بانکی خارج کرده است. برخی دیگر به تعلیق بیشتر نقل و انتقالات الکترونیکی به عنوان عاملی برای افزایش توسل به پول نقد اشاره میکنند.
فراخوان مطبوعاتی
راه حل واضح این است که بانک مرکزی اسکناس بیشتری منتشر کند. سوریه قبلاً پول خود را در اتریش چاپ میکرد، پیش از اینکه تحریمها آن را مجبور به روی آوردن به روسیه کند. در فوریه، سوریه یک محموله هوایی ارز تحت قراردادی از دوران اسد دریافت کرد. روسیه احتمالاً میتواند بیشتر چاپ کند، اما روسیه و رژیم جدید روابط خوبی ندارند. در همین حال، شرکتهای غربی نگران نقض تحریمها خواهند بود. خشکسالی پول نقد ممکن است مدتی طول بکشد.
به هر حال، دولت ممکن است قادر به پرداخت هزینه چاپ پول بیشتر نباشد، زیرا ورشکسته است. حتی پیش از افزایش ۴۰۰ درصدی حقوقی که آقای الشرع به کارمندان دولتی وعده داده است، دستمزدهای بخش دولتی قبلاً حدود یک سوم هزینههای دولتی را تشکیل میداد. در حال حاضر، دولت در پرداخت دستمزدها و مستمریها، حتی پیش از شروع پرداختهای بالاتر، معوقه دارد. تلاشها برای حذف کارگران و مدعیان شبح بعید است که صرفهجویی کافی برای حل مشکل ایجاد کند. رژیم جدید همچنین یارانههای نان را قطع کرده و قیمت این ماده غذایی اصلی را هشت برابر افزایش داده و سوریهای عادی را بیشتر فقیر کرده است.

برق مشکل دیگری است. برق در بیشتر محلهها تنها یک یا دو ساعت در روز وصل است. ظرفیت تولید برق سوریه از نه گیگاوات در سال ۲۰۱۰ به کمتر از دو گیگاوات امروز کاهش یافته است. نیروگاههایی که هنوز کار میکنند با گاز طبیعی کار میکنند که سوریه تولید میکند، اما نه به مقدار کافی. تولید آن به ۲ تا ۳ میلیارد متر مکعب در سال کاهش یافته است، حدود یک سوم سطح سال ۲۰۱۰ و نیمی از آنچه برای کارکرد کامل نیروگاههای باقیمانده نیاز دارد.
مشخص نیست که آیا دولت میتواند هزینه گاز خارجی یا جایگزینهایی مانند نفت یا برق وارداتی مستقیم از اردن یا ترکیه همسایه را بپردازد. ایران قبلاً روزانه ۷۰۰۰۰ بشکه نفت – نیمی از نیاز سوریه – را تأمین میکرد. آن شیر بسته شده است. هنگامی که دولت جدید در ژانویه مناقصه عمومی برای تأمین تقریباً دو ماهه را صادر کرد، هیچ پیشنهادی دریافت نکرد. پیشنهاد دهندگان احتمالی هم نگران رعایت تحریمها و هم اعتبار دولت بودند.
سوریه قبلاً به اندازه کافی نفت هم برای نیازهای خود و هم برای صادرات سودآور تولید میکرد. درآمد نفت قبلاً ۳۰ درصد بودجه دولتی را تشکیل میداد. اما تولید از ۴۰۰۰۰۰ بشکه در روز پیش از جنگ به شاید ۵۰۰۰۰ بشکه اکنون سقوط کرده است. بسیاری از چاههایی که هنوز در حال بهرهبرداری هستند در شمال شرقی، در مناطق تحت کنترل یک شبهنظامی کرد، قرار دارند. جان بل از گلفسندز، یک شرکت غربی که هنگام شروع جنگ روزانه ۲۴۰۰۰ بشکه در سوریه تولید میکرد، میگوید که با سرمایهگذاری و تخصص خارجی کافی، تولید میتواند در یک سال به ۱۵۰۰۰۰ بشکه در روز و در چهار سال به ۵۰۰۰۰۰ بشکه در روز بازگردد. اما تحریمها مانع بازگشت شرکتهای خارجی میشوند.
کمبود سوخت اقتصاد را بیشتر فلج میکند. صادرات کشاورزی قبلاً دومین منبع درآمد ارزی سوریه، پس از نفت، بود. ذخایر گندم دولتی برای تغذیه کشور به مدت دو سال کافی بود. گوشت گوسفند، پنبه و زیره سوری ارزشمند بود. با این حال، آبیاری به دلیل کمبود سوخت عمدتاً متوقف شده است. تولید کود نیز همراه با تولید گاز طبیعی، ماده اصلی، کاهش یافته است. برداشتها پژمرده شدهاند.
افزایش کمکهای بشردوستانه مهلتی از این مشکلات فراهم میکند. با این حال، تحریمها آن را نیز دشوار میکنند. در اواخر فوریه، قطر گفت در حال بررسی انتقال ماهانه ۱۲۰ میلیون دلار به بانک مرکزی است، اما تاکنون به دلیل ترس از شکستن قوانین، خودداری کرده است. کمک عربستان سعودی، که آن نیز مطرح شده بود، به همین ترتیب محقق نشده است.
در بلندمدت، سوریه برای بازسازی به سرمایهگذاری خارجی هنگفتی نیاز دارد. شاید یک سوم خانهها، تقریباً نیمی از مدارس و بیمارستانها تخریب یا آسیب دیدهاند. دولت امیدوار است دیاسپورا پول را به کشور سرازیر کند. شرکتهای ترکیهای به دنبال قراردادها هستند. با این حال، هجوم بزرگ سرمایه از خارج از کشور تا زمانی که تحریمها پابرجا هستند، غیرممکن است. سوریه اولویت پایینی برای دولت جدید آمریکا دارد. مشخص نیست آقای الشرع برای جلب توجه آن چه کاری میتواند انجام دهد.
”