نشریه اکونومیست : «ترامپ نتانیاهو را رد میکند و بر سر معامله با ایران قمار میکند» | ۱۹ فروردین ۱۴۰۴
چراغ سبز ترامپ به مذاکره مستقیم با ایران، نتانیاهو را در موقعیت دشواری قرار داده و آینده برنامه هستهای ایران و امنیت منطقه را در هالهای از ابهام فرو برده است.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۴ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: The Economist/[فاقد نام نویسنده] | 📅 تاریخ: April 8th 2025 / ۱۹ فروردین ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
مقدمه: نخست وزیر اسرائیل سرنوشت کشورش را به دونالد ترامپ گره زد. اکنون آمریکا با دشمنش صحبت میکند
حداقل بنیامین نتانیاهو کت و شلوار پوشیده بود. نخست وزیر اسرائیل چند هدف داشت وقتی در ۷ آوریل با دونالد ترامپ در کاخ سفید ملاقات کرد. او به رهایی از تعرفه ۱۷ درصدی تازه اعمال شده بر کالاهای اسرائیلی نیاز داشت. او امیدوار بود آقای ترامپ را متقاعد کند که رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، به طرز خطرناکی در سوریه دخالت میکند. و میخواست توضیح دهد که زمان مناسب برای بمباران تأسیسات هستهای ایران فرا رسیده است: دیپلماسی بیهوده خواهد بود.
ملاقات آنطور که برنامهریزی کرده بود پیش نرفت. به بدی تحقیر ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، در فوریه نبود. اما چندان بهتر هم نبود. تعرفهها پابرجا ماندند. آقای ترامپ آقای اردوغان را به عنوان یک دوست ستود. و اعلام کرد که آمریکا مذاکرات «مستقیم» با ایران را در ۱۲ آوریل آغاز خواهد کرد. یک منبع اسرائیلی میگوید: «ترامپ به نتانیاهو خط قرمز داد: هیچ کاری نکن و این را خراب نکن.»
اسرائیل احساس قدرت میکرد. به حمله موشکی ایران در اکتبر با نابود کردن بیشتر شبکه پدافند هوایی آن پاسخ تلافیجویانه داد. یک مقام امنیتی اسرائیلی میگوید: «ایران در آسیبپذیرترین حالت خود قرار دارد.» او خاطرنشان میکند که در گذشته آقای نتانیاهو در صدور دستور حمله به سایتهای هستهای ایران تردید داشت، اما اکنون دلیل کمتری برای خودداری دارد – به جز آقای ترامپ. نخست وزیر به طور علنی روسای جمهور دیگر را به چالش کشیده و در عین حال در داخل محبوبیت کسب کرده است، اما برای او گفتن نه به آقای ترامپ بسیار سختتر است. یک دیپلمات اسرائیلی میگوید او «سیاست خارجی اسرائیل را به او زنجیر کرده است».
مذاکرات بین آمریکا و ایران در عمان آغاز خواهد شد. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، نماینده ایران خواهد بود، در حالی که انتظار میرود استیو ویتکوف، فرستاده خاورمیانه آقای ترامپ، رهبری هیئت آمریکایی را بر عهده داشته باشد. قالب هنوز نامشخص است. تاکنون ایران مذاکرات مستقیم را رد کرده است. آقای عراقچی گفت پیامها از طریق عمانیها رد و بدل خواهد شد.
این مذاکرات نمیتوانست فوریتر از این باشد. در سال ۲۰۱۵ ایران و هفت قدرت جهانی برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را امضا کردند. این برنامه کار هستهای ایران را در ازای کاهش تحریمها مهار کرد. با این حال، از زمانی که آقای ترامپ در سال ۲۰۱۸ از این توافق خارج شد، غنیسازی اورانیوم ایران به سطوح بیسابقهای رسیده است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی سازمان ملل در فوریه اعلام کرد که ایران ۲۷۵ کیلوگرم اورانیوم را تا خلوص ۶۰ درصد، نزدیک به درجه تسلیحاتی، غنی کرده است.

این مقدار برای تولید شش بمب هستهای در صورت پالایش بیشتر کافی خواهد بود. «زمان گریز» ایران، دورهای که برای غنیسازی اورانیوم به اندازه یک بمب نیاز دارد، اکنون چند روز یا در بهترین حالت چند هفته است. بدون توافق، به نظر محتمل میرسد که آمریکا یا اسرائیل (یا هر دو) تصمیم به بمباران سایتهای هستهای ایران در اواخر امسال بگیرند.
با این حال، به دور از مشخص بودن است که هر دو طرف چه نوع معاملهای میخواهند. با آمریکا شروع کنید. مایک والتز، مشاور امنیت ملی، طرفدار توافقی است که تأسیسات هستهای ایران را برچیند. آقای نتانیاهو موافق است: او خواستار معاملهای «به روشی که در لیبی انجام شد» شد، که در سال ۲۰۰۳ موافقت کرد برنامه هستهای نوپای خود را از بین ببرد.
انتخاب کلمات او ایرانیان را نگران کرده است. معمر قذافی، دیکتاتور لیبی، هشت سال بعد سرنگون و کشته شد. علی خامنهای، رهبر معظم ایران، مشتاق است که رژیمش از سرنوشت مشابهی اجتناب کند. او برنامه هستهای را به عنوان یک بیمهنامه میبیند. آیتالله ممکن است مایل به متوقف کردن سانتریفیوژهای ایران باشد، اما نه به نابود کردن آنها.
خوشبختانه برای او، دنیای ترامپ شامل افراد زیادی است. در مصاحبهای با تاکر کارلسون، پادکستر تأثیرگذار طرفدار ترامپ، آقای ویتکوف گفت هدفش یک «برنامه راستیآزمایی است تا هیچکس نگران تسلیحاتی شدن نباشد». این به نظر هدف واقعبینانهتری میرسد. همچنین به نظر میرسد از حمایت رئیس جمهور – و جمهوریخواهان انزواگرا – برخوردار باشد. آقای کارلسون در X، یک پلتفرم رسانه اجتماعی، نوشت: «هر کسی که از درگیری با ایران حمایت میکند، متحد ایالات متحده نیست، بلکه دشمن است.»
حتی یک معامله متعادل نیز مستلزم آن است که آمریکا نیز امتیازاتی بدهد. مشاوران آقای ترامپ سرنخهای کمی در این مورد ارائه دادهاند. آنها مطمئناً تحریمها بر نفت ایران را لغو خواهند کرد و به آن اجازه میدهند نفت خام را در بازار آزاد به جای با تخفیف از طریق واسطههای سایه بفروشد.
ایران همچنین خواهان تضمینهایی خواهد بود که معامله جدید پایدارتر از معامله قدیمی باشد. آنها امیدوارند که این یک معاهده تصویب شده توسط سنا باشد؛ اما مشخص نیست که آیا آقای ترامپ میتواند ۶۷ رأی برای آن پیدا کند. یک سناتور جمهوریخواه میگوید: «واقعاً بستگی به شکل معامله دارد و اینکه آیا میتوانید همزمان عادیسازی بین اسرائیل و عربستان سعودی را به دست آورید.»
زمان کوتاه است. وقتی از چندین منبع آمریکایی، اسرائیلی و عربی پرسیده شد که فکر میکنند آقای ترامپ چقدر مایل به مذاکره است، پاسخ یکسانی دادند: چند ماه. برجام دو سال طول کشید.
عامل دیگری که زمان مذاکرات را محدود میکند، تقویت نظامی آمریکا است که قبلاً در منطقه در حال انجام است. هدف آن نشان دادن این به ایران است که تهدید حمله واقعی است. اما نمیتوان آن را برای مدت طولانی حفظ کرد. کاهش زودهنگام آن میتواند نشاندهنده عدم قاطعیت به ایرانیان باشد و اسرائیلیها را تشویق کند تا به تنهایی اقدام کنند.
مقامات منطقهای شباهتی با مذاکرات آقای ویتکوف با روسیه ترسیم میکنند. هنگامی که آنها در فوریه آغاز شدند، آقای ترامپ خوشبین به نظر میرسید که میتواند به سرعت به جنگ در اوکراین پایان دهد. امروز این فرآیند به بنبست خورده است: ولادیمیر پوتین، جای تعجب نیست، مذاکرهکننده سرسختی از آب درآمد.
خطر چیزی مشابه با ایران وجود دارد. هر زمان که معاملهای نزدیک به نظر میرسد، خواستههای بیشتری را اضافه میکند. معامله عجولانه احتمالاً یک معامله سرسری خواهد بود – چیزی که یک سفیر سابق آمریکا در اسرائیل آن را «برجام-لایت» مینامد. آقای نتانیاهو ممکن است امیدوار باشد که هنوز متحدان کافی در واشنگتن برای از بین بردن چنین توافقی دارد. ملاقات این هفته با آقای ترامپ ممکن است ناامیدکننده بوده باشد. با این حال، اگر مذاکرات آمریکا با ایران به نتیجه نرسد، ملاقات بعدی ممکن است بیشتر به مذاق او خوش آید.
”