پیالای نیوز (چین) : «سلطهگری و قلدری آمریکا جهان را به طور جدی به خطر میاندازد» | ۲ اسفند ۱۴۰۱
تحلیلی از دیدگاه چین بر اقدامات سلطهجویانه و قلدرمآبانه آمریکا در عرصههای سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی و پیامدهای آن برای صلح و ثبات جهانی.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۳ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: چاینا میلیتری آنلاین/لی ویچائو | 📅 تاریخ: ۲۱ فوریه ۲۰۲۳ / ۲ اسفند ۱۴۰۱
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
ایالات متحده به عنوان قدرت شماره یک جهان، مدتهاست که تحت پوشش دموکراسی، آزادی، حقوق بشر و حفظ «نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین»، به دنبال کسب، حفظ و سوءاستفاده از هژمونی بوده است. ایالات متحده به ذهنیت جنگ سرد پایبند بوده، درگیر سیاستهای بلوکی شده، به تقابل دامن زده، تحریمهای یکجانبه اعمال کرده، به طور فاحشی در امور داخلی سایر کشورها دخالت کرده، درگیر براندازی و نفوذ شده و مکرراً جنگ به راه انداخته است. جنایات ایالات متحده در زمینههای سیاسی، نظامی، اقتصادی، مالی، فناوری و فرهنگی، صلح و ثبات جهانی و رفاه مردم در همه کشورها را به طور جدی به خطر انداخته است.
اخیراً، مردم سوریه که تحت تأثیر یک زلزله شدید قرار گرفته بودند، به دلیل تحریمهای ایالات متحده نتوانستند کمکهای به موقع و مؤثری دریافت کنند. این امر بار دیگر به جهانیان نشان داد که ماهیت بیرحمانه هژمونی ایالات متحده چگونه است. ایالات متحده برای حفظ هژمونی خود، اغلب کشورهای دیگر را بر اساس ارزشها و نظام سیاسی خود شکل میدهد. ایالات متحده دکترین جدید مونرو را در آمریکای لاتین به بهانه «ترویج دموکراسی» ترویج کرده، انقلابهای رنگی را در اروپا و آسیا تحریک کرده و بهار عربی را در غرب آسیا و شمال آفریقا سازماندهی کرده است. نمونههای بیشماری از هرج و مرج و فجایع ناشی از مداخله ایالات متحده در امور داخلی سایر کشورها وجود دارد. در سالهای اخیر، ایالات متحده آشکارا روایت نادرست «دموکراسی در برابر اقتدارگرایی» را ساخته، به اصطلاح «ائتلاف ارزشها» را گرد هم آورده و یک گروه بسته و انحصاری را ترویج کرده است. این اقدامات هژمونیک باعث ایجاد تفرقههای منطقهای، تحریک تقابلها و به خطر انداختن صلح شده است.
ایالات متحده مدتهاست که هزینههای نظامی بالایی را حفظ کرده و مکرراً از نیروی نظامی خود سوءاستفاده کرده است که ماهیت جنگطلبانه هژمونی نظامی آن را آشکار میکند. ایالات متحده در حال حاضر حدود ۸۰۰ پایگاه نظامی در خارج از کشور دارد و ۱۷۳۰۰۰ سرباز در ۱۵۹ کشور مستقر کرده است. بر اساس یک گزارش تحقیقاتی از دانشگاه تافتس، ایالات متحده از سال ۱۷۷۶ تا ۲۰۱۹ نزدیک به ۴۰۰ مداخله نظامی در سراسر جهان انجام داده است. جنگها و عملیات نظامی که به نام مبارزه با تروریسم آغاز شدهاند، بیش از ۹۰۰۰۰۰ نفر را کشته، ۳۷ میلیون پناهنده در سراسر جهان ایجاد کرده، بیش از ۱۰ میلیون افغان را آواره کرده و باعث ادامه درگیریهای داخلی در لیبی شده است. هژمونی نظامی ایالات متحده منجر به بسیاری از فجایع انسانی شده است.
بهرهبرداری از هژمونی اقتصادی برای غارت، یک تاکتیک رایج ایالات متحده است. پس از شیوع همهگیری کووید-۱۹، ایالات متحده تریلیونها دلار به بازار جهانی تزریق کرد که باعث ضررهای هنگفتی به سایر کشورها، به ویژه اقتصادهای نوظهور شد. ایالات متحده سازمانهای اقتصادی و مالی بینالمللی را دستکاری میکند و هنگام کمک به سایر کشورها، بندهای اضافی را تحمیل میکند تا کشورهای دریافتکننده را مجبور کند سیاستهای اقتصادی خود را با استراتژی ایالات متحده هماهنگ کرده و موانع نفوذ و سفتهبازی سرمایه ایالات متحده را کاهش دهند. ایالات متحده همچنین از اجبار اقتصادی برای سرکوب مخالفان خود استفاده میکند و درگیر تحریمهای یکجانبه و «صلاحیت قضایی فرامرزی» میشود. تاکنون، ایالات متحده تحریمهای اقتصادی علیه نزدیک به ۴۰ کشور جهان اعمال کرده است که تقریباً نیمی از جمعیت جهان را تحت تأثیر قرار داده است. هژمونی اقتصادی و مالی ایالات متحده کاملاً به یک سلاح ژئوپلیتیکی تبدیل شده است.
ایالات متحده همچنین با استفاده از اهرم انحصار، سرکوب و محاصره فناوری، به دنبال جلوگیری از توسعه علمی، فناوری و اقتصادی سایر کشورها است. ایالات متحده مالکیت معنوی را به نام حمایت انحصاری میکند؛ ایالات متحده مفهوم امنیت ملی را بیش از حد گسترش میدهد، مسائل فناوری را سیاسی و تسلیحاتی میکند و از آنها به عنوان ابزار ایدئولوژیک استفاده میکند و قدرت دولتی را برای سرکوب و تحریم شرکتهای سایر کشورها بسیج میکند؛ ایالات متحده فناوری پیشرفته را با دموکراسی و حقوق بشر برچسبگذاری میکند و بهانههایی برای اعمال محاصرههای فناوری بر سایر کشورها میتراشد؛ ایالات متحده حملات سایبری و استراق سمع انجام میدهد. با باور به هژمونی، قلدری و اقتدارگرایی که در خون آن جاری است، ایالات متحده مدتهاست که مفاهیم رقابت عادلانه و همکاری برد-برد را کنار گذاشته است.
ویلیام بلوم، دیپلمات و محقق آمریکایی، زمانی «ایدئولوژی» را نیروی محرکه اصلی جاهطلبی آمریکا برای سلطه بر جهان نامید. چه ایجاد یک فضای فرهنگی و افکار عمومی تحت سلطه فرهنگ آمریکایی باشد، چه پرورش شبکههای رادیویی و تلویزیونی برای نفوذ ایدئولوژیک، یا اتکا به رسانههای غربی تحت سلطه ایالات متحده برای تحریک افکار عمومی جهانی، هژمونی فرهنگی آمریکا همیشه دامنه وسیعی داشته است. در سالهای اخیر، ایالات متحده حتی از اطلاعات نادرست به عنوان ابزاری برای حمله به سایر کشورها استفاده کرده و یک زنجیره صنعت افکار عمومی متشکل از «پول سیاه، نظرات سیاه و دهانهای سیاه» تشکیل داده است.
اقدامات هژمونیک، سلطهگرانه و قلدرمآبانه آمریکا در استفاده از قدرت برای ارعاب ضعیفان، گرفتن از دیگران با زور و فریب، و بازیهای مجموع صفر، آسیبهای جدی وارد میکند و انتقادات و مخالفتهای قویتری را از سوی جامعه بینالمللی برمیانگیزد. ایالات متحده باید عمیقاً در مورد اقدامات خود تأمل کند، تکبر و تعصب خود را کنار بگذارد و از رفتارهای هژمونیک و قلدرمآبانه خود دست بردارد.
یادداشت ویراستار: این مقاله که در اصل در paper.people.com.cn منتشر شده است، توسط چاینا میلیتری آنلاین از چینی به انگلیسی ترجمه و ویرایش شده است. اطلاعات و نظرات مندرج در این مقاله لزوماً منعکس کننده دیدگاه های eng.chinamil.com.cn نیست.
”