نشریه فارن افرز : «آیا آمریکا میتواند قدرتهای میانه جهان را به سوی خود جلب کند؟ چگونه با نفوذ پایدار روسیه مقابله کنیم» | ۲۳ آبان ۱۴۰۲
بررسی دلایل نفوذ پایدار روسیه در میان قدرتهای میانه کلیدی مانند برزیل، هند و آفریقای جنوبی و راهکارهای آمریکا برای جلب حمایت این کشورها در برابر مسکو.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۹ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: فارن افرز/دانیل اس. همیلتون و آنجلا استنت | 📅 تاریخ: November 14, 2023 / ۲۳ آبان ۱۴۰۲
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
مقدمه
از زمان تهاجم روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، بسیاری از تحلیلگران غربی استدلال میکنند که مسکو بهطور فزایندهای منزوی شده و بخش قابلتوجهی از نفوذ بینالمللی خود را از دست داده است. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، اوایل امسال توسط دادگاه کیفری بینالمللی به اتهام جنایات جنگی تحت تعقیب قرار گرفت، به این معنی که اگر بخواهد از دستگیری اجتناب کند، تنها میتواند به کشورهایی سفر کند که اساسنامه رم دادگاه را تصویب نکردهاند.
دیپلماتهای غربی نیز شروع به دوری گزیدن از سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، کردهاند. هنگامی که آنالنا بربوک، وزیر امور خارجه آلمان، در نشست مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر به خبرنگاری توضیح داد که چرا با لاوروف ملاقات نکرده است، اظهار داشت که این کار بیفایده خواهد بود زیرا لاوروف دروغ میگوید و قدرتی برای مذاکره ندارد.
شکاف فزاینده میان روسیه و غرب انکارناپذیر است. اما در سایر نقاط جهان، روند دیگری آشکار شده است: مسکو نفوذ و اهرم فشار خود را در بسیاری از کشورهای مهم، از جمله کشورهایی که برای واشنگتن اهمیت فراوانی دارند، افزایش داده است. این کشورها نیز بهنوبه خود از اختلافات جدید جهانی برای ارتقای جایگاه منطقهای و بینالمللی خود بهره بردهاند.
در طول سال جاری، ما با پژوهشگران، کارشناسان بخش خصوصی و سیاستگذاران از هفت شریک مهم ایالات متحده – برزیل، هند، اندونزی، اسرائیل، مکزیک، آفریقای جنوبی و ترکیه – گفتگو کردیم تا مسائل محوری در روابط این کشورها با روسیه، نحوه تعامل دولتهای آنها با مسکو و دیدگاه آنها نسبت به جنگ روسیه در اوکراین را مورد بحث قرار دهیم.
در تمام موارد، با عدم تمایل به جانبداری در آنچه عمدتاً بهعنوان یک درگیری صرفاً اروپایی تلقی میشود، مواجه شدیم. مخاطبان ما بهروشنی بیان کردند که افکار عمومی در کشورهایشان نسبت به روایتهای روسی که غرب را مقصر جنگ میدانند، پذیرا هستند، که بازتابی از قدرت اقناعی اطلاعات نادرست روسیه است.
در نهایت، ما دریافتیم که بهطور گستردهای اذعان میشود که انتخاب بیطرفی تا حدی ناشی از انگیزههای ایجاد شده توسط نفوذ و اجبار روسیه است. در برخی کشورها، وابستگی به هیدروکربنها، کود، غلات یا تسلیحات روسی به شکلگیری واکنش به جنگ کمک کرده است. و بهویژه در هند و اندونزی، کرملین از نگرانیها در مورد جاهطلبیهای منطقهای چین استفاده کرده تا خود را بهعنوان وزنهای تعادلی در برابر پکن معرفی کند.
این بدان معنا نیست که ایالات متحده و متحدانش نبرد نفوذ با روسیه را باختهاند، اما نمیتوانند انتظار حمایت کامل این کشورها را داشته باشند. از سوی دیگر، مسکو نیز نمیتواند چنین انتظاری داشته باشد.
در دنیای رقابت مجدد قدرتهای بزرگ، قدرتهای میانه بهدنبال فرصت هستند، نه همسویی. چالش پیش روی واشنگتن، مقابله با اطلاعات نادرست روسیه و نشان دادن این موضوع به این کشورها است که پربارترین فرصتها نزد ایالات متحده و متحدانش قرار دارد.
داستانهایی که روسیه میگوید
کرملین با یک استراتژی موفق اطلاعات نادرست، بخش قابلتوجهی از جهان را متقاعد کرده است که گسترش ناتو تمامیت ارضی روسیه را تهدید میکند و روسیه چارهای جز دفاع از خود با آغاز یک «عملیات نظامی ویژه» در اوکراین نداشته است. مسکو بهویژه در بهرهبرداری از بدبینی نسبت به واشنگتن در کشورهایی مانند برزیل، هند، اندونزی، مکزیک و آفریقای جنوبی مهارت دارد.
روایت روسیه در مورد «متجاوزان واقعی» این درگیری، به نارضایتی گسترده از ایالات متحده و خشم از اینکه چگونه جنگ در اوکراین و رقابت ایالات متحده و چین، توجه و منابع را از نگرانیهای فوری جهانی در مورد آبوهوا، بدهی، انرژی، غذا و بهداشت منحرف کرده است، دامن میزند.
یک سیاستگذار برزیلی خاطرنشان کرد که ایالات متحده «رویکرد “”ارتباط در زمان نیاز””» را در سراسر آفریقا، آسیا و آمریکای جنوبی اتخاذ میکند و سیاستهای «نامنظم» آن، شکافهایی را برای بهرهبرداری چین و روسیه باقی میگذارد. یک مفسر اندونزیایی افزود که «غرب با اندونزی بهعنوان یک مهره در بازی بینالمللی با چین و روسیه رفتار میکند، نه بهعنوان یک کشور مستقل و شریک برابر». در نتیجه، این مفسر افزود: «بسیاری از مشکلات سیاسی غرب با اندونزی خودساخته است».
سوبرهمانیام جایشانکار، وزیر امور خارجه هند، در ژوئن ۲۰۲۲ بهصراحت به همتایان اروپایی خود گفت که باید «از این طرز فکر که مشکلات اروپا مشکلات جهان است، اما مشکلات جهان مشکلات اروپا نیست، فراتر روند».
رهبران غربی شروع به تشخیص برتری روسیه در این جنگ لفاظی کردهاند. در کنفرانسی در ماه فوریه، امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، گفت که «از اینکه چقدر اعتبار خود را از دست میدهیم، شوکه شده است»، اشاره به کاهش جایگاه غرب در چشم بقیه جهان. در همان رویداد، جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، اذعان کرد که «روایت روسیه چقدر قدرتمند است».
رسانههای روسی که اطلاعات نادرست و تبلیغات منتشر میکنند، نفوذ قابلتوجهی در سراسر جهان کسب کردهاند. بهعنوان مثال، ترویج تهاجمی کرملین از RT en Español – نسخه اسپانیاییزبان یک رسانه دولتی روسیه – در سراسر آمریکای لاتین مورد استقبال قرار گرفته است.
در قاره آمریکا و اسرائیل، بازرسان دولت روسیه را به شبکهای از وبسایتها مرتبط کردهاند که بهنظر میرسد سایتهای خبری قانونی هستند اما در واقع منابع اطلاعات نادرست به شمار میروند. در هند، اندونزی و آفریقای جنوبی، پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مملو از تبلیغات روسی هستند.
مسکو تحت رهبری پوتین، خود را بهعنوان مدافع جهانی ارزشهای سنتی در برابر جوامع بیبندوبار غربی معرفی کرده است که سقط جنین و حقوق دگرباشان جنسی را ترویج میکنند، آزادی مذهبی را سرکوب میکنند و ترجیحات فرهنگی خود را بر دیگران تحمیل میکنند. کرملین اوکراین را بهعنوان پایگاه خطرناک «ووکیسم» (wokeness) غربی به تصویر میکشد. چنین ایدههایی در میان برخی از جمعیتهای محافظهکار فرهنگی و مذهبی در سراسر آفریقا، آسیا، آمریکای لاتین و خاورمیانه، و همچنین در اروپا و آمریکای شمالی، طنینانداز میشود.
روسیه همچنین گذشته شوروی را برای خدمت به اهداف سیاسی کنونی خود به کار گرفته است. در تعاملات خود با هند، اندونزی، مکزیک و آفریقای جنوبی، روسیه از حمایت تاریخی شوروی از جنبشهای ضد استعماری بهره میبرد.
لاوروف روسیه را در کنار کشورهایی قرار داده است که در برابر «تلاشهای غرب برای تحریف تاریخ، پاک کردن خاطره جنایات هولناک استعمارگران، از جمله نسلکشی» ایستادهاند. چنین لفاظیهایی بهویژه در آفریقای جنوبی مؤثر بوده است، جایی که کنگره ملی آفریقا (ANC) حاکم، حمایت مسکو از ANC را با عدم اقدام واشنگتن در دوران آپارتاید مقایسه میکند.
بسیاری از رهبران این حزب در اتحاد جماهیر شوروی یا روسیه تحصیل کردهاند. همذاتپنداری قوی آنها از مسکو با مخالفت با استعمار غرب، منجر به این احساس شده است که آنها آنچه را که یک کارشناس آفریقای جنوبی «بدهی آزادیبخش» مینامد، به روسیه امروز مدیون هستند – احساسی که دولت روسیه آن را پرورش داده است. نتیجه، به گفته یکی دیگر از مخاطبان آفریقای جنوبی، «تقریباً ستایش سادهلوحانه روسیه» بر اساس برداشت نخبگان حاکم از «اتحاد جماهیر شوروی باشکوه» است.
هویجها و چماقها
فراتر از کارزار لفاظی، کرملین ابزارهای ملموسی برای کشاندن کشورهای دیگر به سمت روسیه در اختیار دارد. در نگاه نخست، اهرم اقتصادی روسیه در مقایسه با غرب کمرنگ بهنظر میرسد: تولید ناخالص داخلی آن کمتر از کانادا، ایتالیا یا کره جنوبی است و روابط تجاری آن با کشورهایی که ما بررسی کردیم، کمتر از روابطی است که آن کشورها با غرب دارند.
مسکو نسبتاً کمکهای توسعهای یا سرمایهگذاری کمی ارائه میدهد و تحریمهای بینالمللی، مشوقهایی (هویجها) را که کرملین میتواند پیش روی کشورهایی که به دنبال جلب نظرشان است قرار دهد، بیشازپیش محدود میکند. بااینوجود، توانایی روسیه در استفاده از روابط اقتصادی خود مشهود است.
انرژی، اهرم اصلی نفوذ اقتصادی روسیه است. غرب در اواخر سال ۲۰۲۲ سقف قیمتی برای نفت روسیه تعیین کرد تا درآمدهای نفتی روسیه را که به تأمین مالی تلاش جنگی مسکو کمک میکند، کاهش دهد، بدون اینکه فروش نفت روسیه را متوقف کند، چرا که این کار باعث کمبود جهانی میشد.
اروپا واردات خود از روسیه را بهشدت کاهش داده است، اما نفت روسیه همچنان به بازارهای جهانی سرازیر میشود. بزرگترین ذینفع، هند است که ۸۵ درصد نفت خود را وارد میکند. پیش از جنگ، تقریباً هیچکدام از این نفت از روسیه تأمین نمیشد؛ اکنون، روسیه نیمی از عرضه هند را تأمین میکند، و آن هم با تخفیف. صادرات انرژی باعث افزایش شدید تجارت کلی روسیه با چندین کشور شده است – از زمان تهاجم ۲۰۲۲، حجم تجارت روسیه با برزیل دو برابر شده و تجارت آن با هند و ترکیه سه برابر شده است.
روسیه همچنین از صادرات انرژی هستهای، که تحریم نشده است، برای کسب نفوذ در خارج از کشور استفاده میکند. در سال ۲۰۱۰، روسیه و ترکیه قراردادی را برای روساتم، یک شرکت دولتی که انحصار صنعت هستهای روسیه را در اختیار دارد، امضا کردند تا نخستین نیروگاه هستهای ترکیه را احداث کند.
هنگامی که رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، اوایل امسال این نیروگاه را در جنوب ترکیه افتتاح کرد، شخصاً از پوتین تشکر کرد و قصد خود را برای ساخت حداقل دو نیروگاه دیگر «در اسرع وقت» اعلام نمود. طبق توافق با روساتم، که اکنون مالک و مجری نیروگاه هستهای ترکیه است، وابستگی ترکیه به روسیه برای دههها ادامه خواهد یافت.
قدرتهای میانه بهدنبال بهرهبرداری از رقابت قدرتهای بزرگ برای پیشبرد منافع خود هستند.
کود و غلات روسیه برای اندونزی، ترکیه و سایر کشورهایی که ما بررسی کردیم نیز اهمیت دارد. برزیل اکثریت قریببهاتفاق کودهای خود را وارد میکند که یکچهارم آن از روسیه میآید – که برزیل را به بزرگترین مشتری کود روسیه تبدیل میکند. این وابستگی به یک صادرات حیاتی روسیه تا حدی توضیح میدهد که چرا لوئیز ایناسیو لولا دا سیلوا (معروف به لولا)، رئیسجمهور برزیل، گفته است که ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، «بهاندازه پوتین مسئول جنگ است».
از نظر تاریخی، فروش تسلیحات به مسکو اجازه میداد تا سود کسب کند و با رهبران خارجی و ارتشهای آنها روابط برقرار سازد. نقش روسیه در این زمینه حتی پیش از جنگ تمامعیار علیه اوکراین رو به کاهش بود. بر اساس گزارش موسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم، سهم روسیه از کل صادرات جهانی تسلیحات در سالهای ۲۰۱۸-۲۰۲۲ در مقایسه با دوره پنجساله قبل، تقریباً یکسوم کاهش یافت.
اکنون، جنگ توانایی روسیه برای صادرات در مقیاس پیشین را محدود میکند. بااینحال، دفاع همچنان سنگ بنای برخی روابط دوجانبه است، بهویژه رابطهای که روسیه با هند دارد؛ اتکای هند به تجهیزات نظامی مسکو به دوره شوروی بازمیگردد.
هند بزرگترین خریدار تسلیحات روسی بوده است که ۳۱ درصد از کل صادرات تسلیحات روسیه میان سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲ را به خود اختصاص داده است و تجهیزاتی که ارتش هند امروزه استفاده میکند عمدتاً ساخت شوروی و روسیه است. یک سیاستگذار ارشد هندی خاطرنشان کرد: «به نفع هند است که برای آمادگی دفاعی خود، رابطهای سازنده با روسیه حفظ کند».
روسیه همچنین در تلاش بوده است تا به بالاترین حلقههای قدرت در هر یک از کشورهایی که ما بررسی کردیم، نفوذ کند. عملیات اطلاعاتی روسیه گسترده است و شامل اطلاعات انسانی، سایبری و سیگنالی، و همچنین واحدهای شناسایی و نیروهای ویژه میشود.
کارشناسان مکزیکی بهطور خصوصی اظهارات عمومی مقامات آمریکایی را تأیید میکنند که مکزیکوسیتی بهدلیل نزدیکی به ایالات متحده، میزبان یک عملیات جمعآوری اطلاعات روسی بهویژه بزرگ است. ایجاد روابط شخصی توسط خود پوتین نیز منبع نفوذ روسیه محسوب میشود.
روابط نزدیک او با اردوغان منجر به تبادل لطف میان دو رهبر شده است: اردوغان با خرید سامانه پدافند هوایی روسی در سال ۲۰۱۷ و امتناع از پیوستن به تحریمهای غرب علیه روسیه در سال ۲۰۲۲، متحدان ناتو خود را آزرده خاطر کرد و پوتین به ترکیه اجازه داد تا پرداخت ۲۰ میلیارد دلاری هزینه گاز را در طول کارزار انتخاباتی دشوار اردوغان در سال ۲۰۲۳ به تعویق بیندازد.
در سطوح پایینتر از رهبری ارشد، عوامل کرملین تلاش کردهاند تا نخبگان سیاسی دوست در خارج از کشور را پرورش دهند یا حتی به تسخیر خود درآورند. به گفته یک کارشناس آفریقای جنوبی، «شبکههای حامیپروری نخبگان آفریقای جنوبی شامل دولت روسیه، نزدیکان پوتین و الیگارشها میشود» و شبکههای غیرقانونی فراملی که «تحت پوشش مشارکتهای دیپلماتیک آفریقای جنوبی و روسیه» فعالیت میکنند، در بحبوحه جنگ کنونی «جسورتر» شدهاند.

دیدگاه از میانه
یکی از مهمترین دلایلی که روسیه نفوذ خود را در این کشورها حفظ کرده – و در برخی موارد افزایش داده است – کمتر به تاکتیکهای مسکو مربوط میشود تا به جهتگیریهای سیاست خارجی خود این کشورها. ویلیام برنز، مدیر سیا، به دستهای که این کشورها به آن تعلق دارند، بهعنوان «میانه پوششدهنده ریسک» (hedging middle) اشاره کرده است، زیرا اعضا «قصد دارند روابط خود را متنوع کنند تا استقلال استراتژیک خود را گسترش دهند و گزینههای خود را به حداکثر برسانند» و آنها «سود کم و ریسک زیادی در روابط ژئوپلیتیکی تکهمسری (انحصاری) میبینند».
مشابه ایالات متحده و اروپا، این کشورها در مواجهه با جریانات جهانی غیرقابلپیشبینی، اشکالی از «کاهش ریسک» را تمرین میکنند. تفاوت در این است که، درحالیکه غرب بر تهدیدات چین و روسیه تمرکز دارد، قدرتهای میانه سعی میکنند از گرفتار شدن در رقابتهای قدرتهای بزرگ و سایر اختلالات جهانی اجتناب کنند. در برخی موارد، این کشورها بهدنبال بهرهبرداری از رقابت قدرتهای بزرگ برای پیشبرد منافع خود هستند.
یک تحلیلگر اندونزیایی خاطرنشان کرد: «روسیه یک پوشش ریسک ارزان در برابر سلطه ایالات متحده و چین است». یک مفسر هندی افزود: «رابطه با روسیه دریچهای است که از طریق آن چندقطبیگرایی تضمین میشود، بهویژه زمانی که دوقطبی ایالات متحده و چین همچنان یک احتمال و یک چالش باقی بماند».
پوششدهندگان ریسک امروزی با جنبش بیطرف و غیرمتعهد دوران جنگ سرد متفاوت هستند. این کشورها اغلب در یک دسته قرار میگیرند، اما توسط مکانیسمها، جغرافیاها، وفاداریها یا وابستگیهای مشترکی که به آنها اجازه هماهنگی میدهد، محدود نمیشوند؛ همانطور که یک سیاستگذار مکزیکی بیان کرد، «اصطلاح “”جنوب جهانی”” در عمل هیچ معنایی ندارد».
اما در نحوه نگرش این قدرتهای میانه به جنگ در اوکراین، اشتراکاتی وجود دارد. آنها ممکن است از اهداف روسیه حمایت نکنند، اما در بیشتر موارد نه تهاجم روسیه را محکوم کردهاند و نه روسیه را تحریم کردهاند. و با طولانی شدن جنگ، آنها از امتناع خود از جانبداری، احساس حقانیت میکنند.
درعینحال، این کشورها نگران عواقب احتمالی ضعف استراتژیک روسیه هستند و معتقدند که جنگ، افول بلندمدت روسیه را تسریع میکند. برخی از «آنچه روسیه با خود میکند»، همانطور که یک کارشناس هندی بیان کرد، ابراز تأسف میکنند. بیشتر آنها میترسند که شکست کامل روسیه در اوکراین بتواند قدرت روسیه را با پیامدهای غیرقابلپیشبینی برای منطقه و جهان کاهش دهد. این مفسر افزود: «هند خواهان یک اوراسیای باثبات است، نه اوراسیایی که در حال فروپاشی باشد».
پنجره فرصت واشنگتن
تداوم روابط میان روسیه و این قدرتهای میانه از زمان آغاز جنگ، توانایی واشنگتن برای منزوی کردن مسکو و گسترش ائتلاف حامی اوکراین را به چالش کشیده است. علیرغم تلاشهای دولت بایدن، این کشورها کموبیش به بیطرفی متعهد باقی ماندهاند – و مواضع آنها بعید است بهزودی تغییر کند.
اما واشنگتن و متحدانش میتوانند برای دستاوردهای محدود تلاش کنند. آنها باید لفاظیهای خود را برای کاهش حمایت از تاکتیکها و اهداف روسیه در اوکراین تنظیم کنند، از اقداماتی که اتهامات ریاکاری غرب را برمیانگیزد، اجتناب ورزند و سیاستهایی را که به منافع و نیازهای قدرتهای میانه میپردازد، دوچندان تقویت کنند. حتی اگر این کشورها رویکرد فعلی خود را نسبت به جنگ در اوکراین حفظ کنند، میتوانند در بسیاری از مسائل دیگر با ایالات متحده همکاری نمایند.
نخست، ایالات متحده و متحدانش میتوانند کارهای بسیار بیشتری برای مقابله با تبلیغات و اطلاعات نادرست روسیه انجام دهند. وزارت امور خارجه با افشاگری و «پیشخنثیسازی» (pre-bunking) – ارائه ابزارهایی برای شناسایی اطلاعات گمراهکننده توسط مردم – پیامهای عملیات اطلاعاتی پنهان روسیه در آمریکای مرکزی و آمریکای جنوبی، شروع خوبی داشته است. روایتهای کرملین در مورد نیات بدخواهانه غرب و بهویژه «جهان آنگلوساکسون» نسبت به روسیه، در مورد برنامههای ادعایی ناتو برای حمله به روسیه، و در مورد اینکه اوکراین کانون نازیها است، نباید بدون رد شدن منتشر شوند.
تغییر ذهنیتها غیرممکن نیست، اما غرب به پیامی قانعکنندهتر در مورد اهمیت و مخاطرات جنگ نیاز دارد. چارچوببندی درگیری بهعنوان مبارزه میان اقتدارگرایی و دموکراسی، پوششدهندگان ریسک را که برخی از آنها خود کاملاً دموکراتیک نیستند، کمتر مایل به حمایت از پاسخ غرب میکند.
یک ناظر هندی خاطرنشان کرد: «موضع هند در قبال جنگ، حمایت از روسیه نیست. اما حمایت اندکی نیز از استدلال دموکراسی در برابر اقتدارگرایی وجود دارد». ایالات متحده ممکن است اگر بر نقض منشور سازمان ملل و اصول اساسی حاکمیت و حقوق بینالملل توسط روسیه تأکید کند، مخاطبان پذیراتری بیابد. اجازه دادن به روسیه برای فرار از مجازات بهخاطر تهاجم به همسایه خود و تصرف قلمرو، سابقه خطرناکی برای تجاوزات آینده توسط دولتهای توسعهطلب یا جداییطلبان منطقهای ایجاد میکند – مشکلی که همه کشورهای مورد بررسی ما را نگران میسازد.
غرب باید اقدامات خود برای مقابله با روایتهای روسی را با ابتکاراتی تکمیل کند که بر نقاط قوت غرب استوار بوده و به نیازها و منافع قدرتهای میانه میپردازد. دلیلی وجود دارد که فکر کنیم چنین تلاشهایی مورد استقبال قرار خواهند گرفت، زیرا برخی از این کشورها در مورد مسکو تجدیدنظر میکنند.
یک سیاستگذار هندی خاطرنشان کرد: «بحث در مورد اینکه آیا ادامه روابط دفاعی با روسیه به یک مسئولیت تبدیل شده است، در جریان است. با توجه به اولویت رشد اقتصادی، هند لزوماً بهسوی غرب متمایل خواهد شد». تحلیلگران برزیلی، اندونزیایی، مکزیکی و آفریقای جنوبی همگی به شکاف نسلی در نگرش نسبت به مسکو اشاره کردند.
نخبگان مسنتر تمایل دارند روسیه امروز را با مواضع سیاسی اتحاد جماهیر شوروی مرتبط سازند و ممکن است همچنان در مورد «استعمار نو غربی» صحبت کنند درحالیکه ماهیت استعماری جنگ روسیه در اوکراین و تأسف پوتین از فروپاشی امپراتوری شوروی را نادیده میگیرند. اما همانطور که یک ناظر آفریقای جنوبی خاطرنشان کرد، «جوانان بدون خاطرهای از دوران شوروی و بدون ارتباط شخصی با روسیه، کمتر همدل هستند. آنها مسکو را قهرمان برابری و عدالت جهانی نمیبینند».
بسیاری از رهبران آفریقایی از پاسخ تحقیرآمیز پوتین به طرح صلح اوکراینی که تابستان امسال به او ارائه کردند، ناامید شدند و همچنان از اینکه رهبر روسیه مانع محمولههای حیاتی کود و غلات اوکراین میشود، عصبانی هستند.
قدرتهای میانه به جستجوی ائتلافهای جدید و دوری گزیدن از رقابتهای قدرتهای بزرگ ادامه خواهند داد.
برای بهرهبرداری از این فرصتها، ایالات متحده و متحدانش میتوانند با اقداماتی برای اطمینان از رسیدن مواد غذایی ضروری به کشورهایی که واردات آنها بهدلیل جنگ روسیه در اوکراین مختل شده است، آغاز کنند. آنها باید به تعهداتی که به کشورهای درحالتوسعه در مورد آمادگی برای همهگیری و کمکهای اقلیمی دادهاند، عمل کنند.
آنها همچنین میتوانند بر اساس تلاشهای نوآورانهای که ارزش نزدیک ماندن به غرب را نشان میدهد، بنا نهند. یک مثال، مشارکتهای گذار عادلانه انرژی (Just Energy Transition Partnerships) است؛ برنامههای تأمین مالی آبوهوایی که گروههایی از کشورهای غربی با اندونزی، سنگال، آفریقای جنوبی و ویتنام راهاندازی کردهاند و در حال حاضر در حال مذاکره با هند هستند.
مثال دیگر، مشارکت برای همکاری اقیانوس اطلس است که توسط ۳۲ کشور در آفریقا، اروپا و قاره آمریکا در ماه سپتامبر امضا شد و مجمعی را برای اعضا فراهم میکند تا در مورد مسائل اقتصادی، انرژی، زیستمحیطی و دریایی همکاری کنند. نمونههای دیگر شامل کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا، پروژهای با بنیانگذاری مشترک ایالات متحده که هدف آن تقویت ارتباطات اقتصادی در سراسر آسیا، خلیج فارس و اروپا است، و همچنین پروژه کریدور لوبیتو است که آنگولا، جمهوری دموکراتیک کنگو و زامبیا را به بازارهای جهانی متصل میکند و توسط ایالات متحده، کمیسیون اروپا و چندین بانک توسعه تأمین مالی میشود.
در دهلی نو، مقامات تشخیص میدهند که علیرغم نفت و تسلیحات ارزان، روسیه نمیتواند انواع سرمایهگذاری، تجارت و کمکهای توسعهای را که هند واقعاً به آن نیاز دارد، ارائه دهد. یک ناظر هندی تأمل کرد: «روابط هند با روسیه در سراشیبی نزولی قرار دارد. اولویت ما توسعه داخلی است. ایالات متحده و غرب بهطور کلی سهم بسیار بیشتری برای ارائه دارند».
حتی اگر هند بیطرفی خود را در جنگ کنونی حفظ کند، این موضع مانع از جستجوی شرکای دیگر توسط دهلی نو نخواهد شد – همانطور که قبلاً از طریق عضویت خود در کواد (گفتگوی امنیتی چهارجانبه) با استرالیا، ژاپن و ایالات متحده انجام داده است. اگر هند به پایگاه تولیدی برای شرکتهای نوآور جهانی تبدیل شود، رابطه هند با ایالات متحده بیشازپیش تقویت خواهد شد.
بهطور مشابه، از زمانی که ایالات متحده تحریم تسلیحاتی خود علیه اندونزی را در سال ۲۰۰۵ لغو کرد، اندونزی برای تنوع بخشیدن به مشارکتهای دفاعی خود اقدام کرده و تصمیم گرفته است بهجای روسیه، با ایالات متحده قراردادهای تسلیحاتی منعقد کند. تابستان امسال، اندونزی همچنین از پیوستن به گروه گسترشیافته بریکس، که مخفف برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی است، خودداری کرد و درعوض نگاه خود را به سازمان عمدتاً غربی همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) معطوف نمود.
هنگامی که جنگ در اوکراین سرانجام به پایان برسد، نظم جهانی متفاوت از آنچه پیش از تهاجم روسیه بود، بهنظر خواهد رسید. قدرتهای میانه به جستجوی ائتلافهای جدید و دوری گزیدن از رقابتهای قدرتهای بزرگ ادامه خواهند داد. توجه واشنگتن اکنون بر جنگها در اروپا و خاورمیانه متمرکز است، اما نباید از اقدامات مهم برای آمادهسازی خود جهت موفقیت در دنیای پس از آن غافل شود. ایالات متحده و متحدانش باید بهشدت با روایتهای روسی که درگیری کنونی را تحریف میکنند و جایگاه آنها را در کشورهای کلیدی در سراسر جهان خدشهدار میسازند، مقابله کنند و باید به کشورهای مردد، مزایای مشارکت خود را نشان دهند.
”