فارن افرز: دموکراسی تایوان در خطر است | ۱۰ مرداد ۱۴۰۴
چگونه قطبیشدن شدید سیاسی و خصومت بین حزبی، توانایی تایوان را برای مقابله با تهدیدات فزاینده چین تضعیف کرده و دموکراسی آن را به خطر انداخته است.

در ۲۶ ژوئیه، شهروندان تایوانی به پای صندوقهای رأی رفتند و در مورد برکناری ۲۴ نفر از ۱۱۳ نماینده خود – یا ۲۱ درصد از قوه مقننه – رأی دادند. این یک لحظه بیسابقه در تاریخ دموکراتیک این جزیره بود. شهروندان در گذشته نمایندگان منفرد تایوانی را برکنار کردهاند، اما هرگز پیش از این برای برکناری دستهجمعی سیاستمداران تلاش نکرده بودند.
این برکناریها در نهایت شکست خورد. اما صرف وقوع آنها و ماهها کمپین پیش از آن، یک چالش اساسی را در سیاست تایوان برجسته میکند: قطبیشدن عمیق. دو حزب سیاسی اصلی تایوان، حزب دموکراتیک مترقی (DPP) چپ میانه و کومینتانگ (KMT) راست میانه، به طور فزایندهای از یکدیگر بیزارند. بسیاری از سیاستمداران DPP معتقدند که KMT بیش از حد به چین نزدیک است و ممکن است با حزب کمونیست چین همکاری کند. لای چینگ-ته، رهبر DPP و رئیسجمهور تایوان، حتی گفت که برکناری سیاستمداران برای حذف «ناخالصیها» از جامعه ضروری است. در همین حال، بسیاری از سیاستمداران KMT، لای را به رفتار وحشیانه و اقتدارگرایانه متهم کردهاند. در طول کمپین، اریک چو، رهبر KMT، DPP را به نازیها و لای را به آدولف هیتلر تشبیه کرد. سومین حزب بزرگ جزیره، حزب خلق تایوان (TPP) که با KMT همسو است، نیز عمیقاً از دولت DPP متنفر است. رهبر TPP با اتهامات فساد روبرو است و این حزب ادعا میکند که تحت آزار و اذیت سیاسی قرار دارد.
به عبارت دیگر، احزاب تایوان مخالفان خود را نه تنها از نظر سیاسی متفاوت، بلکه به عنوان خائنان خودکامه به تصویر میکشند. در مقابل، آنها خود را ناجیان دموکراسی میبینند. این خصومت عمیق منجر به ناکارآمدی شدید دولت شده است – چیزی که شهروندان را به بسیج تلاشها برای برکناری واداشت. KMT و TPP کنترل قوه مقننه را در دست دارند، جایی که به طور مداوم با تلاشهای لای مخالفت میکنند. مترقیهای تایوان که از این انسداد خشمگین بودند، امضاهای کافی برای رأیگیری در مورد برکناری تقریباً یک سوم از نمایندگان KMT را جمعآوری کردند. شکست آنها به این معناست که قطبیشدن شدید همچنان دولت جزیره را درگیر خواهد کرد. در واقع، نفرت و بنبست میتواند تشدید شود.
هنوز یک شانس کوچک وجود دارد که DPP بتواند شش کرسی مورد نیاز برای به دست آوردن کنترل قوه مقننه را به دست آورد. هفت نماینده دیگر KMT در پایان ماه اوت با برکناری روبرو هستند. اما حتی اگر تلاشهای برکناری موفقیتآمیز باشد، جزیره به طور کلی همچنان پر از تفرقه باقی خواهد ماند – که به این معناست که در موقعیت ضعیفی برای مقابله با تهدیدات ژئوپولیتیکی فزاینده قرار خواهد داشت. در چند سال گذشته، پکن به طور فزایندهای نسبت به تایوان تهاجمیتر شده است. ارتش آزادیبخش خلق رزمایشهای بیشتری را در اطراف جزیره انجام داده و رهبران ارشد چین در مورد احتمال اقدام نظامی صریحتر بودهاند. برای مقابله با این چالش، شهروندان و مقامات تایوان باید مایل به مبارزه برای کل جزیره باشند، نه فقط برای وابستگان حزبی خود. رهبران تایوان باید یک مسیر عمل یکپارچه ایجاد کنند. در عوض، در حال حاضر، آنها شکست دادن یکدیگر را بر دفاع از ملت در اولویت قرار دادهاند.
با چنین دوستانی
در سراسر ایالات متحده و اروپا، تحلیلگران و سیاستگذاران اغلب از تایوان به عنوان الگوی دموکراسی یاد میکنند – نمونهای الهامبخش از چگونگی تبدیل یک نظام سیاسی از یک دیکتاتوری وحشیانه به یک دولت لیبرال پررونق. به هر حال، چیزهای زیادی در مورد این جزیره برای جشن گرفتن وجود دارد. این جزیره ثروتمند و مرفه، با جامعه مدنی قدرتمند و انتخابات آزاد و عادلانه است.
اما این تمام داستان نیست. احزاب تایوان ممکن است به آزادی مطبوعات و نتایج رقابتها احترام بگذارند. اما به یکدیگر احترام نمیگذارند و حامیانشان نیز چنین نیستند. شهروندان تایوانی نه تنها از قطبیشدن، بلکه از قطبیشدن عاطفی رنج میبرند، جایی که فعالانه از افرادی که دیدگاههای متفاوتی دارند، بیزارند و آنها را در بهترین حالت کمتر قابل اعتماد و در بدترین حالت خائن میبینند. شهروندان نه تنها در مورد سیاست، بلکه در مورد ارزشهای اصلی و مسیر آینده جزیره خود به شدت اختلاف نظر دارند.
قطبیشدن تایوان مسائل مختلفی را در بر میگیرد. اما در مورد چگونگی برخورد با پکن، خطرناکترین است. تنها اقلیت کوچکی از شهروندان در تایوان میخواهند به جمهوری خلق چین بپیوندند و تقریباً همه معتقدند که به یک نهاد سیاسی جداگانه تعلق دارند. اما شهروندان تایوان در مورد چگونگی محافظت از خود در برابر پکن توافق ندارند. برای KMT، تایوان باید روابط قوی با جمهوری خلق حفظ کند و بر میراث چینی جزیره تکیه کند تا به پکن از ارتباط مشترک اما جداگانه خود اطمینان دهد. در مقابل، DPP معتقد است که راهی برای راضی کردن رهبران سرزمین اصلی وجود ندارد. در عوض، فکر میکند تایوان تنها با ساختن یک ارتش قدرتمند و تقویت روابط با هر کسی غیر از پکن، به ویژه با واشنگتن، میتواند زنده بماند. DPP همچنین معتقد است که روابط نزدیک با چین، توانایی تایوان را برای حفظ هویت خود، متمایز از سرزمین اصلی، تهدید میکند.
شکاف بر سر چین، قطبیشدن در تایوان را برای دههها تشدید کرده است. اما در چند سال گذشته بدتر شده است – تا حدی به لطف تهدید فزاینده چین. اکنون، احزاب مخالفان خود را برای آزادی تایوان خطرناک میبینند. برای بخش بزرگی از DPP، ائتلاف KMT-TPP با پیشبرد یک سری اصلاحات بحثبرانگیز برای افزایش قدرت قوه مقننه بر رئیسجمهور و با کاهش و مسدود کردن بخشهای بزرگی از بودجه ملی به نمایندگی از حزب کمونیست چین، به طور سیستماتیک دموکراسی را تضعیف کرده است. KMT و TPP، DPP را به جنگافروزان ضد دموکراسی متهم میکنند که از قدرت خود برای ساکت کردن سیستماتیک مخالفان استفاده میکنند و به پکن بهانهای برای حمله میدهند.
هم حامیان و هم مخالفان انتخابات برکناری، این مسائل را ماهیتی وجودی میبینند. برای حامیان، برکناری یک مسئله بقای ملی بود و هست. گروه فعلی نمایندگان KMT در اداره شایسته کشور ناکام بودهاند و به حزب کمونیست چین اجازه میدهند تا دموکراسی تایوان را از بین ببرد. مخالفان برکناری استدلال میکردند که DPP به دنبال حذف مخالفان است تا نیازی به سازش نداشته باشد و کنترل کامل DPP بر ریاست جمهوری و قوه مقننه، توازن و کنترلهای ضروری برای دموکراسی را از بین خواهد برد. با پیشرفت فرآیند برکناری، احزاب طرف مقابل را بیشتر شیطانی جلوه دادهاند. نمایندگان حتی در میانه بحثهای پارلمانی به یکدیگر حمله فیزیکی کردهاند. هرگونه همدردی با موضع دیگر، شبیه به خیانت است.

وحدت یا اتحاد؟
قطبیشدن شدید تایوان در زمان نامناسبی رخ میدهد. در چند سال گذشته، تهدیدات چین علیه این جزیره افزایش یافته است. پکن هواپیماها و کشتیها را به طور مکرر و برای مدت طولانیتری به حریم هوایی و آبهای تایوان میفرستد. ارتش آزادیبخش خلق اکنون رزمایشهای منظمی را در اطراف تنگه تایوان انجام میدهد. و رهبری چین در بیانیههای خود تهاجمیتر شده است. به عنوان مثال، سال گذشته، شی جین پینگ، رئیسجمهور چین، اعلام کرد که «مردم دو سوی تنگه تایوان یک خانواده هستند. هیچ کس نمیتواند پیوندهای خانوادگی ما را قطع کند و هیچ کس نمیتواند روند تاریخی اتحاد ملی را متوقف کند.»
تفرقههای تایوان، مقابله این جزیره با این تهدید را بسیار دشوار میکند. به عنوان مثال، اختلاف بر سر بودجه آن را در نظر بگیرید. لای و DPP خواستار افزایش هزینههای دفاعی شدهاند. در مقابل، ائتلاف به رهبری KMT خواستار کاهش آن شده است. اختلاف بین این دو منجر به مسدود شدن میلیاردها دلار هزینه نظامی شد که بخشی از آن هنوز قفل است. این مسدودسازی نه تنها نیروهای مسلح تایوان را تضعیف میکند، بلکه رابطه آن با ایالات متحده را نیز ضعیف میکند. دولت ترامپ از تایپه خواسته است که اگر خواهان ادامه کمک است، هزینههای دفاعی را به طور چشمگیری افزایش دهد. در همین حال، DPP و KMT دیدگاههای فزاینده متفاوتی در مورد ایالات متحده دارند. در یک نظرسنجی در ماه آوریل، ما دریافتیم که ۵۰ درصد از حامیان DPP، ایالات متحده را یک متحد قابل اعتماد یا بسیار قابل اعتماد میبینند، در حالی که تنها سه درصد از حامیان KMT و ده درصد از حامیان TPP چنین نظری دارند.
تایوان برای پاسخ مؤثر به تهدیدات پکن به یک اجماع ملی نیاز خواهد داشت. اگر برخی از شهروندان دیگران را شرور ببینند و برخی از رهبران به عنوان تبهکار به تصویر کشیده شوند، ممکن است آن نوع میهنپرستی لازم برای مبارزه با یکدیگر را احساس نکنند. به عنوان مثال، اگر چین در دوره ریاست جمهوری لای حمله کند، بسیاری از رأیدهندگان و رهبران KMT و TPP، رئیسجمهور و دولت او را به دلیل تحریک پکن سرزنش خواهند کرد. آنها ممکن است سپس از دفاع از جزیره خودداری کنند. در یک نظرسنجی که در ماه مارس توسط موسسه تحقیقات دفاع و امنیت ملی تایوان انجام شد، ۸۵ درصد از حامیان DPP گفتند که در صورت تهاجم مایل به مبارزه برای جزیره هستند، در حالی که این رقم برای رأیدهندگان KMT، ۴۸ درصد و برای رأیدهندگان TPP، ۵۴ درصد بود.
البته، اگر ارتش آزادیبخش خلق شروع به بمباران محلههایشان کند، طرفداران حزبی ممکن است نظر خود را تغییر دهند. هیچ چیز به اندازه یک تهاجم، جامعه را متحد نمیکند. اما زمان میبرد تا جمعیت متفرق تایوان حول پرچم جمع شوند و زمان، یک کالای لوکس است که تایپه ممکن است نداشته باشد. در واقع، این جزیره حتی در مواجهه با یک بحران کوچکتر نیز باید به سرعت وارد عمل شود. به عنوان مثال، اگر پکن تایوان را قرنطینه یا محاصره کند، رهبران جزیره با یک پنجره سیاسی محدود روبرو خواهند شد که در آن باید بحران را تعریف کرده و یک پاسخ به موقع را هماهنگ کنند، قبل از اینکه پیامرسانی از رسانههای حزبی حاکم شود. اگر مقامات نتوانند یک روایت مشترک ایجاد کنند و رأیدهندگان به اتاقهای پژواک ایدئولوژیک خود عقبنشینی کنند، تایوان مزایای استراتژیک را از دست خواهد داد.
پکن همچنین هر کاری که بتواند برای ایجاد آشفتگی داخلی انجام خواهد داد. به عنوان مثال، اگر حزب کمونیست چین دسترسی تایوان به ارتباطات خارجی را قطع کند، میتواند روایتهایی را منتشر کند که ادعا میکنند سازمان ملل از محاصره آن حمایت میکند و هیچ کمکی به جزیره نمیرسد. به هر حال، پکن در حال حاضر عملیاتهای اطلاعات نادرست زیادی را برای تعمیق قطبیشدن تایوان و ایجاد تفرقه انجام میدهد. به عنوان مثال، در هر دو رقابت ریاست جمهوری ۲۰۲۰ و ۲۰۲۴، سازمانهای ناظر در تایوان کمپینهای رسانههای اجتماعی گستردهای را از سرزمین اصلی مستند کردند که سعی داشتند رأیدهندگان را متقاعد کنند که دموکراسی ارزش آن را ندارد یا رأی به DPP رأی به جنگ است.
کمپینهای پکن دردسرهای زیادی برای مقامات تایوانی ایجاد کرده است. اما جامعه جزیره حتی بدون تلاشهای سرزمین اصلی نیز بر سر مسئله چین قطبی میشد. تحقیقات در مورد کمپینهای اطلاعات نادرست بیوقفه پکن نشان داده است که تأثیرات کاملاً متفاوتی بر افکار سیاسی دارد و اغلب نتیجه معکوس میدهد. بسیاری از تلاشهای پکن برای ترساندن شهروندان تایوانی بیشتر باعث انزجار میشود تا وحشت. به عبارت دیگر، چین اغلب به آتشی که از قبل شعلهور است، هیزم اضافه میکند.
با هم بیایید
قطبیشدن تایوان یک تهدید امنیتی جدی است. اما این جزیره در گذشته در میان چالشهای بزرگتر نیز از خود مقاومت نشان داده است. در کمتر از ۴۰ سال، تایوان با وجود وضعیت ژئوپولیتیکی مورد مناقشه خود، با موفقیت مسیری را از حکومت نظامی و حکومت اقتدارگرا به انتخابات آزاد و عادلانه طی کرده است. دلایل خوبی وجود دارد که فکر کنیم میتواند بر قطبیشدن غلبه کند.
اولین دلیل این است که همه در تایوان طرفدار سرسخت یک حزب نیستند. نظرسنجیها نشان میدهد که تقریباً ۴۰ درصد از رأیدهندگان به طور آشکار با هیچ حزبی همذاتپنداری نمیکنند. همه در این گروه واقعاً غیرحزبی نیستند؛ بسیاری از رأیدهندگان میگویند که مستقل هستند اما در عمل همیشه به یک شکل رأی میدهند. با این حال، رأیدهندگان تایوانی زیادی وجود دارند که بین اردوگاهها جابجا میشوند یا از رهبران خود سازش میخواهند. در واقع، جنبش برکناری حس همبستگی کوچک اما رو به رشدی را بین حامیان میانهرو DPP و حامیان میانهرو KMT ایجاد کرده است. آنها به طور مشترک از بیکفایتی قوه مقننه – و از دخالت پکن در دموکراسی تایوان (که در طول کمپینهای برکناری مشهود بود) – ناامید هستند.
رهبران جزیره همچنین توانایی خود را در ارائه خدمات در مواقع اضطراری نشان دادهاند. در طول سال اول همهگیری کووید-۱۹، تایوان توانست یک جبهه بسیار متحد برای مبارزه با شیوع بیماری ارائه دهد. رهبری سیاسی آن به سرعت در توصیف ویروس به عنوان یک تهدید امنیت ملی به هم پیوستند و رویکرد کل جامعه را برای جلوگیری از گسترش بیماری برانگیختند. در نتیجه، این جزیره در مدیریت همهگیری بسیار موفق بود، به ویژه در مقایسه با بسیاری از کشورها که دولتهایشان برای جلب حمایت کامل عمومی از اقدامات بهداشتی با مشکل مواجه بودند.
هیچ یک از اینها به این معنا نیست که رهبران تایوان باید در مورد چگونگی برخورد با پکن همنظر باشند. فضایی برای بحث سالم وجود دارد. اما سیاستمداران باید از حملات شخصی، اتهامات خیانت و شیطانی جلوه دادن بخشهایی از جامعه اجتناب کنند. رهبران جزیره باید در مورد مسائل دفاعی همکاری بیشتری نشان دهند. لفاظیهای افراطی یا تحریکآمیز سطح نسبی صلح در تنگه تایوان را افزایش نمیدهد. و با همکاری جزئی بر سر چین، رهبران تایوان ممکن است بتوانند به طور کلی جزیره را التیام بخشند. به هر حال، دفاع از سیستم دموکراتیک و سبک زندگی فعلی آن، تنها چیزی است که اکثر تایوانیها بر سر آن توافق دارند که ضروری است. یافتن برخی نقاط اجماع در مورد این مسئله اساسی ممکن است اولین گام به سوی غلبه بر قطبیشدن باشد.