فارن افیرز: “اشتباه تایوانی: قدرت آمریکا بر یک جزیره واحد متکی نیست” | ۱۶ مرداد ۱۴۰۳

تحلیل نقش تایوان در استراتژی دفاعی آمریکا و چگونگی تغییر تمرکز بر روی درگیری‌های گسترده‌تر با چین

⏳مدت زمان مطالعه: ۱۷ دقیقه | ✏️ناشر/نویسنده: فارن افیرز / جاناتان دی. کاورلی | 📅 تاریخ: ۷ آگوست ۲۰۲۴ / ۱۶ مرداد ۱۴۰۳

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


اشتباه تایوانی: قدرت آمریکا بر یک جزیره واحد متکی نیست

برای بسیاری، آینده امنیت ایالات متحده و حتی جهان به تایوان وابسته است. “یک تایوان خودگردان دفاع ژاپن را تضمین می‌کند و مانع از این می‌شود که چین بتواند از سکوی تایوان به متحدان آمریکا در غرب اقیانوس آرام تهدید کند.” این مطلب توسط گروهی از نویسندگان در فارن افیرز، از جمله مت پاتینگر، معاون سابق مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور ترامپ، نوشته شده است. در سال ۲۰۲۱، ایلی رتنر، معاون وزیر دفاع برای امور امنیتی هند-آرام، در برابر کنگره گفت که تایوان “برای امنیت منطقه و دفاع از منافع حیاتی آمریکا ضروری است.” وی همچنین تأکید کرد که دفاع از تایوان “سناریوی اولویت‌بندی” برای برنامه‌ریزی و عملیات نظامی ایالات متحده است. در موضوع تایوان، تحلیل‌گران مدرن اغلب به توصیف ژنرال داگلاس مک‌آرتور از جزیره به عنوان “یک ناو هواپیمابر غیرقابل غرق” و “پشتیبان زیردریایی” اشاره می‌کنند. دیگران ادمیرال ارنست کینگ—فرمانده نیروی دریایی آمریکا در جنگ جهانی دوم—را نقل می‌کنند که تایوان را “چوب‌پنبه‌ای در بطری” می‌دانست که جلوی جاه‌طلبی‌های چین را می‌گیرد.

دلایل زیادی برای کمک به دفاع از تایوان وجود دارد: اقتصاد قابل توجه آن، توانایی‌های میکروالکترونیکی آن، دموکراسی بالغ آن، و تاثیری که تصرف آن ممکن است بر اعتبار آمریکا داشته باشد. اما مهار نظامی چین یکی از آنها نیست. تایوان یک جزیره کوچک ۹۰ مایل عرضی در نزدیکی سواحل گسترده چین است. اگر به یک استان مسلح چین تبدیل شود، تفاوت در قدرت نظامی بین پکن و واشنگتن به سختی تغییر خواهد کرد.

چین در حال حاضر دارای سیستم‌های فضایی، زمینی، هوایی، دریایی و سایبری قدرتمندی است که برای شناسایی و نابودی پلتفرم‌های دریایی و هوایی آمریکا و متحدانش از فاصله دور طراحی شده‌اند. برای تهدید ایالات متحده به جزیره نیاز ندارد. تایوان به چین مکانی جدید برای استقرار سیستم‌های خود می‌دهد، اما مزایای قرار دادن تسلیحات در جزیره نسبت به سرزمین اصلی اندک است.

با این حال، پکن می‌تواند از یک مزیت نظامی بزرگ با حمله به تایوان بهره‌مند شود. پاسخ نادرست نظامی ایالات متحده به چین این فرصت را می‌دهد که بسیاری از کشتی‌ها، هواپیماها و نیروهای آمریکایی را در زمینی که برای ارتش آزادی‌بخش خلق چین (PLA) مناسب است، نابود کند. نظامی‌گری نادرست از تایوان، به عبارت دیگر، ممکن است درمانی بدتر از بیماری باشد.

اگر هدف نهایی چین، همانطور که بسیاری از شاهین‌ها پیشنهاد می‌کنند، تبدیل شدن به قدرت غالب جهان است، واشنگتن باید آماده باشد برای جنگی گسترده‌تر و طولانی‌تر آماده شود، به جای اینکه بی‌وقفه ساختار نظامی آمریکا را برای مقابله مستقیم با چین در تنگه تایوان تنظیم کند. درگیری که با تهاجم چین آغاز شود، تقریباً قطعاً طولانی و گسترده خواهد شد. بنابراین نیروهای آمریکایی باید بر حفاظت از متحدان منطقه‌ای—ژاپن، فیلیپین، و کره جنوبی—و در واقع، بقیه جهان در برابر اجبار چین تمرکز کنند.

این به معنای ترک جزیره توسط ایالات متحده نیست. دفاع صحیح از تایوان پکن را مجبور می‌کند تا همچنان منابع خود را بر روی یک هدف بسیار چالش‌برانگیز متمرکز کند و از مأموریت‌هایی که بیشتر به طور مستقیم منافع جهانی آمریکا را تهدید می‌کنند دور بماند. اگر چین مشغول تایوان باشد، برای واشنگتن مفید است: به عبارت دیگر، جزیره را به عنوان سناریوی اولویت‌بندی پکن نگه دارد. واشنگتن باید همچنان این کشور را با پهپادها، مین‌ها، و دیگر تسلیحات دفاعی نسبتاً ارزان پر کند و آن را به چیزی که برنامه‌ریزان نظامی آن را “جوجه تیغی” می‌نامند تبدیل کند که چین در هضم آن دچار مشکل شود. مقامات آمریکایی همچنین می‌توانند از برخی جت‌ها، کشتی‌ها، و زیردریایی‌های ایالات متحده برای کمک مستقیم به کشور در صورت حمله استفاده کنند. اما استقرار نیروهای قابل توجه و آسیب‌پذیر ایالات متحده در نزدیکی جزیره به نام بازدارندگی، قدرت نظامی زیادی برای دستاورد نظامی کمی به خطر می‌اندازد. تایوان تمام و کمال هند-آرام نیست و بنابراین نیروهای مسلح ایالات متحده نمی‌توانند جزیره را تمرکز اصلی خود قرار دهند.

قوی کافی

نه چندان دور، ارتش چین به شدت از ایالات متحده عقب‌تر بود. در سال ۲۰۱۲، در آغاز دوران رهبری شی جین‌پینگ، PLA تحت تسلط نیروهای زمینی خود بود و بر روی درگیری‌های محلی و داخلی متمرکز بود. پکن فاقد نیروی دریایی جدی، نیروی هوایی قوی، یا آرایه‌ای قدرتمند از موشک‌ها بود. آن‌ها سیستم ماهواره‌ای گسترده‌ای برای کمک به شناسایی و حمله به اهداف نداشتند. در نتیجه، پکن به سختی می‌توانست قدرت خود را فراتر از سواحل خود نشان دهد، چه برسد به اینکه ادعای ردیابی و حمله به پایگاه‌ها و کشتی‌ها در اعماق اقیانوس آرام را داشته باشد.

امروزه این امر درست نیست. PLA امروز به نظر می‌رسد که قوی‌تر و متمرکزتر است. تغییرات سال ۲۰۱۴ در سند استراتژی رسمی چین ارتش را تشویق کرد تا بر جنگ‌های “اطلاعاتی شده” فراتر از مرزهای خود تمرکز کند، با تأکید زیادی بر “آمادگی برای مبارزه دریایی.” امروز، PLA بزرگترین نیروی دریایی جهان را دارد (بر اساس اکثر معیارها) و جت‌های جنگنده نسل پنجم و هواپیماهای بمب‌افکن ارتقاء یافته تولید می‌کند.

اما مهم‌ترین قابلیت آن‌ها یک سلاحی است که مک‌آرتور و کینگ به آن دسترسی نداشتند: موشک‌های دوربرد. به گفته وزارت دفاع ایالات متحده، چین در پنج سال گذشته موجودی موشک‌های خود را چهار برابر کرده و اکنون صدها پرتابگر متحرک دارد. آن‌ها مجهز به بیش از ۱۰۰۰ موشک بالستیک میان‌برد و ۵۰۰ موشک بالستیک برد متوسط هستند که قادر به طی مسافت ۱۸۰۰ مایل و ۳۴۰۰ مایل هستند. این سلاح‌ها می‌توانند پایگاه‌ها و کشتی‌ها را در هر نقطه از ژاپن، فیلیپین و دریای فیلیپین تهدید کنند. به گفته نقشه‌های موجود عمومی وزارت دفاع، این موشک‌ها می‌توانند به اکثر نقاط اقیانوس هند، هر قسمت از دریای سرخ و مدیترانه شرقی برسند.

PLA سخت تلاش کرده تا اطمینان حاصل کند که اگر تصمیم به شلیک این موشک‌ها بگیرد، به اهداف خود برخورد خواهند کرد. چین اکنون یک شبکه بزرگ ماهواره‌ای دارد که برای شناسایی و پیگیری دقیق پلتفرم‌های آمریکایی طراحی شده است. این ماهواره‌ها می‌توانند ناوهای هواپیمابر را هدف قرار دهند که از نظر بصری از کشتی‌های دیگر متمایز هستند، امضای حرارتی بالایی دارند، انرژی زیادی از رادار و ارتباطات ساطع می‌کنند و یک ردپای مشخص به جا می‌گذارند. ماهواره‌ها می‌توانند کل اقیانوس آرام و هند را به صورت شبانه‌روزی جستجو کنند. به عنوان مثال، سیستم اپتیک با وضوح بالا Yaogan-41 و رادار Aperture Synthetic Ludi Tance-4—که در شب و در شرایط ابری کار می‌کند—هر یک می‌توانند به طور مداوم یک سوم سطح زمین را از مدارهای همزمان خود بررسی کنند. و مانند نیروی فضایی ایالات متحده، ماهواره‌های نظامی چین توسط ماهواره‌های تجاری مکمل می‌شوند (اگرچه ماهواره‌های تجاری چین اغلب تحت مالکیت دولت هستند). شرکت فناوری ماهواره‌ای چانگ گوانگ چین به تنهایی بیش از ۱۰۰ ماهواره در مدار دارد و قصد دارد تا سال ۲۰۲۵ این تعداد را سه برابر کند. به گفته این شرکت، به زودی قادر خواهد بود در عرض ده دقیقه از درخواست، از هر نقطه‌ای از زمین عکس‌های با وضوح بالا بگیرد.

ایالات متحده راه‌هایی برای مقابله با قابلیت‌های فضایی چین دارد. کشتی‌های آن، به عنوان مثال، می‌توانند استفاده از ارتباطات و رادار خود را کاهش دهند و شناسایی آن‌ها را برای ماهواره‌ها دشوارتر کنند. واشنگتن همچنین روش‌های مختلفی برای تضعیف قابلیت‌های ماهواره‌ای چین دارد که همه آن‌ها نیاز به نیروی مستقیم ندارند. اما این گزینه‌ها دارای معایبی هستند. کاهش ارتباطات کشتی‌ها، به عنوان مثال، مبارزه را بسیار دشوارتر می‌کند. نابودی ماهواره‌ها در مدار، زباله‌های فضایی ایجاد می‌کند که پیامدهای جهانی دارد. علاوه بر این، اگر ایالات متحده ماهواره‌های چینی را غیرفعال یا نابود کند، چین می‌تواند به ماهواره‌های آمریکایی حمله کند. و حتی اگر ایالات متحده ماهواره‌های چین را از بین ببرد، پکن راه‌های دیگری برای پیگیری دارایی‌های آمریکایی دارد. این کشور در حال ارتقاء هواپیماهای بمب‌افکن خود است که می‌تواند به هدایت موشک‌های کروز پرتاب شده از مناطق دور کمک کند. چین دارای یک مجموعه بزرگ از پهپادهای نظارتی دوربرد است. و می‌تواند از نیروی دریایی در حال گسترش خود، گارد ساحلی و نیروی دریایی شبه‌نظامی خود، و همچنین ناوگان ۱۸۷،۰۰۰ کشتی ماهیگیری خود برای شناسایی ناوهای هواپیمابر ایالات متحده استفاده کند. اگرچه هیچ یک از این سیستم‌ها آسیب‌ناپذیر نیستند، ایالات متحده برای از بین بردن همه یا حتی بخش قابل توجهی از آن‌ها بدون سوزاندن مقادیر زیادی مهمات تلاش خواهد کرد. در واقع، ایالات متحده در حال حاضر در حال کمبود مهمات مهم است زیرا تلاش می‌کند از حملات حوثی‌ها در دریای سرخ محافظت کند.

به عبارت دیگر، چین در حال حاضر یک دشمن خطرناک است. برای به چالش کشیدن نیروهای آمریکایی به قلمرو بیشتری نیاز ندارد.

کم به هیچ

در نگاه اول، به نظر می‌رسد که جذب تایوان به نیروی مسلح قابل‌توجه چین کمک بیشتری خواهد کرد. با کنترل جزیره، ذخایر موشک‌های کوتاه‌برد چین—که ارزان‌تر و فراوان‌تر از زرادخانه‌های میان‌برد و بلند‌برد آن هستند—می‌توانند به نقاط بیشتری از ژاپن و فیلیپین و همچنین آب‌های این کشورها برسند. و همانطور که مک‌آرتور پیشنهاد کرده است، تایوان می‌تواند میزبان کشتی‌ها، جت‌ها و زیردریایی‌های چینی باشد. پس، داشتن تایوان ممکن است قابلیت‌های پکن را افزایش دهد.

اما در بررسی دقیق، این ادعاها بی‌اساس به نظر می‌رسند. مشخص می‌شود که تایوان یک چوب‌پنبه نیست که توانایی چین را برای قدرت‌نمایی به اقیانوس آرام و فراتر از آن محدود کند. مزایای نظامی تصرف آن جزئی خواهد بود.

به عنوان مثال، توجه کنید که جزیره چه واقعاً برای موشک‌های کوتاه‌برد چینی انجام می‌دهد. این موشک‌ها می‌توانند از سرزمین اصلی اوکیناوا و لوزون را هدف قرار دهند. ۱۹۰ مایل اضافی که تایوان به آن‌ها می‌دهد، برای رسیدن به پایگاه‌های نظامی بزرگتر کافی نخواهد بود. در عوض، محدوده‌های این موشک‌ها عمدتاً به یک بخش کوچک از اقیانوس آرام غربی، که برای کشتی‌های دریایی نسبتاً آسان است در حین انجام ماموریت‌های خود از آن اجتناب کنند، گسترش می‌یابد.

برخی کارشناسان، مانند پاتینگر، پیشنهاد داده‌اند که تصرف تایوان می‌تواند سیستم‌های نظامی دیگر چین را تقویت کند زیرا به پکن یک پایگاه دریایی بزرگ در زنجیره جزایر اول می‌دهد: حلقه‌ای از کشورها که سواحل شرقی سرزمین اصلی چین را احاطه کرده‌اند. پس از همه، هر کشوری در این زنجیره در حال حاضر یا بی‌طرف است یا با ایالات متحده هم‌پیمان است. اما حتی در اینجا، جزیره سود چندانی نخواهد داشت. اکثریت بزرگی از پیوندهای جزیره‌ای زنجیره متعلق به ژاپن یا فیلیپین است. این کشورها تایوان را احاطه کرده‌اند و خودشان قابلیت‌های موشکی رو به رشدی دارند. آن‌ها همچنین دارای پایگاه‌هایی هستند که می‌توانند میزبان نیروهای ایالات متحده باشند. دو پایگاه از چهار پایگاه جدید که در توافقنامه همکاری دفاعی پیشرفته ۲۰۲۳ بین ایالات متحده و فیلیپین گنجانده شده است، اساساً به سمت تایوان هستند. پکن می‌تواند جزیره را تصرف کند، و نیروها، جت‌ها و کشتی‌های آن در امن‌تر از وضعیت فعلی‌شان نخواهند بود.

تایوان یک چوب‌پنبه‌ای نیست که قدرت چین را محدود کند.

حتی زیردریایی‌های چینی در تایوان نسبت به سرزمین اصلی کارآمدتر نخواهند بود. بله، استقرار آن‌ها در ساحل شرقی جزیره فاصله‌ای که باید به میادین شکار خود در دریای فیلیپین طی کنند را کوتاه می‌کند. این امر زمان‌های عبور را کاهش می‌دهد و اجازه عملیات طولانی‌تر و پنهانی‌تر را می‌دهد. یک مدل از مؤسسه رند، به عنوان مثال، نشان می‌دهد که چین می‌تواند حدود ۱۵ موشک کروز بیشتری در هفته در دریای فیلیپین شلیک کند نسبت به آنچه اکنون می‌تواند. اما یک سلسله از ۱۲ موشک DF-26، مستقر در سرزمین اصلی، می‌تواند همان بارگیری را در همان مکان‌ها در عرض چند دقیقه تحویل دهد. و برای شلیک ۱۵ موشک بیشتر در هفته، زیردریایی‌های چین باید آسیب ندیده بمانند—و ممکن است چنین نباشد. بنادر تایوان برای زیردریایی‌های ایالات متحده و متحدان آن نسبت به پایگاه‌های فعلی زیردریایی چین آسان‌تر قابل نظارت و مین‌گذاری هستند.

کنترل تایوان کمکی به کارآمدتر کردن زیردریایی‌های چین نمی‌کند. اما شاید به پکن کمک کند که ناوگان زیردریایی خود را تهدید کند. ساحل شرقی تایوان، بعد از همه، به آب‌های عمیق و وسیع اقیانوس آرام نگاه می‌کند، جایی که زیردریایی‌های ایالات متحده اغلب پنهان می‌شوند. جزیره می‌تواند میزبان یک سیستم نظارت صوتی—مانند سیستمی که ایالات متحده در طول جنگ سرد در هر دو اقیانوس اطلس و اقیانوس آرام استفاده می‌کرد—باشد.

اما یک بار دیگر، چنین سیستم‌هایی در عمل کمتر از نظریه به پکن کمک خواهند کرد. هیدروفون‌ها می‌توانند کشتی‌ها را در فواصل بسیار طولانی شناسایی کنند، اما این کار را با دقت کم انجام می‌دهند. و ناوگان‌های استرالیا، ژاپن، و ایالات متحده به طرز قابل‌توجهی در پنهان کردن حضور خود موفق هستند. قابلیت شناسایی آن‌ها برای چین، صرف نظر از اینکه نیروهای آن کجا مستقر هستند، بسیار دور است. همانطور که دانشمندان سیاسی برندان ریتن‌هاوس گرین و کیتلین تالمدج در فارن افیرز در ژوئن ۲۰۲۲ نوشتند، چنین سیستمی می‌تواند به چین یک مکان تقریبی برای ناوهای هواپیمابر بدهد. اما با توجه به شبکه شناسایی ماهواره‌ای گسترده چین، هیدروفون‌ها در تایوان اضافی خواهند بود.

ریسک بالا، پاداش کم

دلایل نمادین، روانی، اقتصادی، فناوری و مرتبط با ائتلاف زیادی برای دفاع از تایوان توسط ایالات متحده وجود دارد. اما حفظ توازن نظامی مطلوب یکی از آن‌ها نیست. بنابراین، ایالات متحده و متحدانش باید کمتر بر خود تایوان تمرکز کنند و بیشتر بر چگونگی مبارزه با یک درگیری گسترده‌تر و طولانی‌تر با پکن تمرکز کنند—که نیازمند این است که ایالات متحده به حفاظت از مناطق مشترک جهانی و تمامیت ارضی ژاپن و فیلیپین کمک کند.

برای انجام این تغییر، واشنگتن باید ابتدا اذعان کند که دفاع کامل از تایوان احتمالاً با هزینه‌ای بسیار بالا همراه خواهد بود. اگر پکن و واشنگتن در یک جنگ تمام عیار بر سر خودمختاری جزیره درگیر شوند، چین به احتمال زیاد خسارات سنگینی به نیروهای اقیانوس آرام ایالات متحده وارد خواهد کرد. البته، ارتش چین نیز احتمالاً ویران خواهد شد؛ نیروی دریایی و هوایی ایالات متحده هنوز هم قدرتمندتر و بسیار باتجربه‌تر از همتایان چینی خود هستند. اما پکن بهتر آماده است تا نیروهای منطقه‌ای خود را سریع‌تر بازسازی کند، به این معنی که می‌تواند با سهولت بیشتری پیشروی کند. به عنوان وزیر نیروی دریایی ایالات متحده، کارلوس دل تورو، در فوریه ۲۰۲۳ اشاره کرد، چین ۱۳ کارخانه کشتی‌سازی دریایی دارد، که حداقل یکی از آن‌ها ظرفیت بیشتری نسبت به کل پایگاه کشتی‌سازی ایالات متحده دارد. تحلیل‌گران نگران اعتبار ایالات متحده باید بپرسند که آیا ژاپن و فیلیپین ترجیح می‌دهند تایوان تسخیر نشده باقی بماند یا ناوگان هفتم دریاها باقی بماند.

هنگامی که آن‌ها به هزینه‌ها و منافع کامل اذعان کنند، مقامات ایالات متحده و متحد باید تصمیمات دشواری در مورد آنچه که برای دفاع از تایوان اختصاص دهند، بگیرند. اولین گام واضح این است که تایوان را با تسلیحات دفاعی کشنده پر کنند که تهدید می‌کنند تنگه تایوان را به آنچه که ادمیرال ساموئل پاپارو، فرمانده هند-آرام ایالات متحده، آن را “جهنم” نامید، تبدیل کنند. ایالات متحده باید به ویژه مین‌های بیشتری، پهپادها، و موشک‌های ضد کشتی به تایوان بفرستد، علاوه بر حمایت از توانایی بومی این کشور برای ساخت چنین تسلیحاتی. این سیستم‌ها ممکن است برای متوقف کردن یک پکن جهنم‌زده برای رسیدن به ساحل تایوان کافی نباشند. اما آن‌ها اطمینان می‌دهند که روند انجام این کار، تصرف بقیه جزیره، و سپس نگه‌داشتن آن کابوسی خواهد بود. چنین استراتژی‌ای، بنابراین، متن را تغییر می‌دهد. به جای اینکه تایوان به یک بار بر منابع ایالات متحده تبدیل شود، به یک بار بزرگ بر چین تبدیل خواهد شد. PLA که به تصرف تایوان متمرکز است، نمی‌تواند کارهای زیادی انجام دهد.

اگر چین واقعاً می‌خواهد ایالات متحده را کنار بگذارد، باید بتواند ژاپن و فیلیپین را مجبور کند.

این رویکرد ممکن است بهترین راه برای بازدارندگی پکن باشد. اگر واشنگتن قول بدهد که با تمام توان خود از تایوان دفاع کند، پیام به چین این است که تصرف تایوان می‌تواند یک امتیاز خوشایند از کاهش قدرت رزمی ایالات متحده باشد. اما پر کردن جزیره با تسلیحات ناخوشایند در حالی که دارایی‌های نظامی ارزشمند را از منطقه نزدیک دور نگه می‌دارد، به پکن می‌گوید که حمله به تایوان آن را بسیار ضعیف‌تر خواهد کرد. این ضعف در زمانی نامناسب خواهد آمد. مهم نیست که چگونه شروع می‌شوند، جنگ‌های قدرت بزرگ به ندرت به سرعت پایان می‌یابند، بنابراین حتی اگر چین موفق به تصرف تایوان شود، احتمالاً به مبارزه با واشنگتن در جاهای دیگر ادامه خواهد داد. این به معنای جنگ در مکان‌هایی است که برای پکن نامطلوب هستند. ایالات متحده ممکن است در تایوان و اطراف آن در وضعیت نامطلوب باشد، اما در اقیانوس آرام گسترده‌تر و در سراسر جهان بسیار بیشتر قابلیت و تجربه دارد.

نیروی دریایی ایالات متحده می‌تواند این پیام را تحویل دهد—و برتری واشنگتن را تأکید کند—با دور شدن از استقرار ناوگان سطحی و هواپیماهای خود در تئاتر نزدیک به تایوان. نیروی دریایی می‌تواند به جای آن بر نقش حیاتی خود در عملیات‌های روزانه در سراسر جهان، مانند مأموریت فعلی خود در برابر حوثی‌ها در دریای سرخ، تمرکز کند. در یک درگیری، می‌تواند بیشتر به تهدید منافع چینی در هند-آرام خارج از تایوان، و همچنین در خلیج فارس، بپردازد. چین بزرگترین کشور تجاری جهان است و اکثر نفت و گاز خود را از طریق دریا وارد می‌کند. اگر پکن باور کند که حمله به تایوان به خودی خود پرهزینه خواهد بود، آن را ضعیف‌تر خواهد کرد و آن را مجبور خواهد کرد که بلافاصله با ایالات متحده در زمین‌های خصمانه‌تر دورتر از خانه بجنگد، ممکن است در مورد تلاش برای تصرف همسایه خود دوباره فکر کند.

یا ممکن است نکند. رهبران چینی دهه‌هاست که وعده “اتحاد مجدد” تایوان با سرزمین اصلی را داده‌اند. در سال‌های اخیر، به نظر می‌رسد که دولت به طور خاص بر تصرف آنچه که به عنوان یک استان سرکش می‌بیند، متمرکز شده است. شی حتی گفته است که “احیای بزرگ” ملت او تا زمانی که تایوان تحت فرمان پکن نباشد کامل نخواهد شد.

اما اگر چین واقعاً می‌خواهد ایالات متحده را به عنوان قدرتمندترین کشور جهان کنار بگذارد، باید بتواند ژاپن و فیلیپین را مجبور کند و قدرت را در سراسر جهان نشان دهد. باید کنترل، یا حداقل به چالش کشیدن، منابع جهانی را داشته باشد. چین احتمالاً باور دارد که جذب تایوان اولین قدم ضروری است. اما وقتی فشار بیاید، ممکن است تصمیم دیگری بگیرد. و حتی اگر ارزیابی پکن درست باشد، به این معنی نیست که دفاع از تایوان مهم‌ترین راه برای جلوگیری از برنامه بزرگتر چین برای ایالات متحده است. واشنگتن باید در ابزارهای نظامی که می‌تواند از تایوان دفاع کند سرمایه‌گذاری کند، اما فقط در صورتی که به ارتش آمریکا امکان ادامه مبارزه در جاهای دیگر را بدهد.

جاناتان دی. کاورلی، استاد تحقیقات استراتژیک و عملیاتی در کالج جنگ نیروی دریایی ایالات متحده است. دیدگاه‌های مطرح شده در اینجا متعلق به خود او است.


پاورقی ها:

⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: فارن افیرز

https://www.foreignaffairs.com/taiwan/taiwan-fallacy

💡 درباره منبع: فارن افیرز (Foreign Affairs) یک مجله و وب‌سایت معتبر در حوزه روابط بین‌الملل و تحلیل‌های جهانی است که به ارائه مقالات و تحلیل‌های عمیق درباره مسائل جهانی و سیاست خارجی می‌پردازد.

✏️ درباره نویسنده: جاناتان دی. کاورلی، استاد تحقیقات استراتژیک و عملیاتی در کالج جنگ نیروی دریایی ایالات متحده و نویسنده مقالات متعدد در زمینه امنیت، استراتژی نظامی و روابط آمریکا و چین است.