مجله اکونومیست : «جنگ غزه دیاسپورای یهودی را آشفته کرده است: آنها در اتحاد با محافظان جدید خود در جناح راست، وضعیتی ناآرام یافته‌اند» | ۷ فروردین ۱۴۰۴

بررسی تأثیر جنگ غزه بر جامعه یهودیان خارج از اسرائیل، افزایش یهودستیزی و اتحادهای ناآرام جدید با جناح راست سیاسی.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۹ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: The Economist/اکونومیست | 📅 تاریخ: March 27th 2025 / ۷ فروردین ۱۴۰۴

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


در فروشگاه هدیه این مکان، کیپاهایی (کلاه‌های مذهبی) با طرح اسلحه به چشم می‌خورد. این میدان تیر در روزنامه‌های محلی یهودی تبلیغ می‌کند و تیم‌های امنیتی کنیسه‌ها را آموزش می‌دهد. فیل استرن، یکی از مدیران، می‌گوید: «ما مینیان‌های کامل [حد نصاب ده نفره یهودیان برای نماز جماعت] داریم که برای تیراندازی به اینجا می‌آیند.»

تزوی والدمن، بنیانگذار کلوپ اسلحه یهودیان ایالت نیویورک، می‌گوید: «سال‌هاست که تقاضا برای اسلحه و آموزش در میان یهودیان رو به افزایش بوده است.» آقای والدمن، که یک حسیدی اولترا ارتدوکس و فعال حزب جمهوری‌خواه است، می‌گوید اکنون تعداد فزاینده‌ای از یهودیان لیبرال برای مشاوره در مورد مالکیت اسلحه به او مراجعه می‌کنند.

او این موضوع را به احساس ناامنی عمومی پس از شورش‌های جورج فلوید و ترس از ناسیونالیسم سفیدپوستان نسبت می‌دهد. اما او همچنین فکر می‌کند که بسیاری احساس می‌کنند سطح تهدید از ۷ اکتبر «بسیار بالا رفته است».

پیامدهای ۷ اکتبر

در آن روز، تعداد یهودیان کشته شده بیش از هر روز دیگری از زمان پایان هولوکاست بود. این اتفاق اعتماد اسرائیلی‌ها به ارتش و سرویس‌های اطلاعاتی‌شان را در هم شکست. برای دیاسپورا (جامعه یهودیان خارج از اسرائیل)، این امر دلیل اصلی وجود اسرائیل را زیر سوال برد: اینکه پناهگاهی برای ملتی باشد که مدت‌ها تحت آزار و اذیت قرار گرفته است.

امواج شوک فراتر از مرزهای اسرائیل طنین‌انداز شد. ترس برای اسرائیل وجود داشت، جایی که بسیاری از یهودیان اقوام و دوستانی دارند. اما همچنین ناراحتی از دوسوگرایی دوستان و همسایگان غیریهودی، و حتی توجیه قساوتی که در خانه با آن روبرو بودند، وجود داشت.

آژانس یهود، یک سازمان شبه‌دولتی اسرائیلی، گزارش می‌دهد که بین سال‌های ۲۰۲۲ و ۲۰۲۴، تعداد حوادث یهودستیزانه در سطح جهان ۳۴۰ درصد افزایش یافته است که عمدتاً ناشی از اعتراضات بوده است (حملات خشونت‌آمیز کاهش یافته است). اتحادیه ضد افترا (ADL)، یک گروه حامی در آمریکا، می‌گوید که ۸۳ درصد از دانشجویان یهودی در آنجا از زمان آغاز جنگ، یهودستیزی را در محوطه دانشگاه تجربه کرده‌اند.

فاصله‌های فزاینده

جنگ ویرانگر فزاینده اسرائیل در غزه، حس بیگانگی بیشتری را به همراه آورد. حتی برخی از یهودیانی که در ابتدا از پاسخ اسرائیل حمایت می‌کردند، با کشته شدن ده‌ها هزار غزه‌ای، که بسیاری از آنها غیرنظامی بودند، دچار تردید شدند.

برای برخی، این امر هویت یهودی خودشان را به چالش کشید، هرچند برای برخی دیگر، امکان کاوش در نسخه‌ای جدید از هویت یهودی را فراهم کرد که کمتر به اسرائیل وابسته بود. و بنابراین با فاجعه در اسرائیل، بیگانگی در دیاسپورا و شکاف‌های درون و بین این دو، آنچه به نظر می‌رسید دوران طلایی برای یهودیان باشد، گویی ممکن بود به پایان برسد.

نگاهی به گذشته: دوران طلایی؟

در آغاز قرن بیست و یکم، پس از نزدیک به دو هزاره آزار و اذیت و تبعید تقریباً بی‌وقفه، که با کشتار صنعتی هولوکاست که در آن بیش از یک سوم یهودیان جهان کشته شدند، به اوج خود رسید، آنها به دو موفقیت تقریباً غیرقابل تصور دست یافته بودند.

اسرائیل و آمریکا خانه نزدیک به ۹۰ درصد کل یهودیان بودند. در اولی، یهودیان یک دولت-ملت قدرتمند و مرفه داشتند. جنگ‌ها و بی‌ثباتی دهه‌های اولیه اسرائیل جای خود را به پذیرش بی‌میل اما ضمنی توسط کشورهای منطقه داده بود. قدرت نظامی و اقتصاد مبتنی بر فناوری اسرائیل بقای آن را تضمین می‌کرد. این کشور حداقل با برخی از همسایگان عرب خود صلح رسمی برقرار کرد.

در مکان دوم، آمریکا، آنها به یک اقلیت موفق و امن تبدیل شده بودند که کاملاً در تنها ابرقدرت جهان ادغام شده بودند. بزرگترین دیاسپورای یهودی در تاریخ، بخش زیادی از فرهنگ آمریکایی، از هالیوود تا وال استریت، را تعریف می‌کرد. آنها نه تنها برابری، بلکه همچنین دیده‌شدن و موفقیت بیش از حدی را با توجه به سهم خود از جمعیت – ۲٪ – و نفوذ سیاسی‌ای که به آنها امکان می‌داد حمایت برای یهودیان در جاهای دیگر، به ویژه در اسرائیل و اتحاد جماهیر شوروی سابق، جلب کنند، تضمین کردند.

پس از فروپاشی امپراتوری شوروی و مهاجرت حدود ۲ میلیون یهودی از آنجا، اکثر آنها خود را در دموکراسی‌های لیبرال یافتند و از تعصب و تبعیضی که قرن‌ها تجربه کرده بودند، محافظت شدند. یهودستیزی ناپدید نشده بود، اما در انظار عمومی غیرقابل قبول و در برخی کشورها غیرقانونی شده بود.

ابرها در افق

با این حال، هنوز ابرهایی در افق وجود داشت. سرجیو دلاپرگولا، کارشناس جمعیت‌شناسی یهودیان در دانشگاه عبری اورشلیم، تخمین می‌زند که در آستانه جنگ جهانی دوم ۱۶.۵ میلیون یهودی در جهان وجود داشت. با ۱۵.۷ میلیون نفر، تعداد کنونی هنوز ۸۰ سال بعد کمتر است. در همین دوره، جمعیت جهانی تقریباً چهار برابر شده است.

جذب فرهنگی (Assimilation) در غرب شروع به محو کردن هویت یهودی در خارج از اسرائیل کرد و به همراه آن ازدواج‌های بین‌دینی و نرخ پایین‌تر زاد و ولد، به ویژه در میان یهودیان لیبرال در دیاسپورا، رخ داد. در نتیجه، دو گروه به عنوان سهمی از جمعیت یهودی رشد کرده‌اند: اسرائیلی‌ها، که اکنون نزدیک به نیمی از کل یهودیان هستند؛ و حریدی‌های اولترا ارتدوکس، که اعضای آنها عمدتاً در محیط‌های منزوی زندگی می‌کنند، آموزش می‌بینند و فرزندان خود را بزرگ می‌کنند و اکنون حدود ۱۵٪ از کل یهودیان را تشکیل می‌دهند.

این تغییرات جمعیتی به این معنی است که در بسیاری از مکان‌ها، زندگی سازمان‌یافته یهودی به طور فزاینده‌ای تحت سلطه اقلیت ارتدوکسِ در حال رشد سریعی قرار دارد که بسیاری از ارزش‌های لیبرالی را که اکثر یهودیان به عنوان بستر امنیت خود می‌بینند، رد می‌کنند. مذهبی‌تر شدن بیشتر همچنین به حمایت بیشتر از اسرائیل تبدیل شده است، که خود اسرائیل نیز ملی‌گراتر و کمتر لیبرال شده است.

بی‌خانمانی سیاسی

از نظر سیاسی، بسیاری از یهودیان دیاسپورا به طور فزاینده‌ای احساس بی‌خانمانی کرده‌اند. چپ، که درگیر سیاست‌های هویتی است، اغلب آنها را در اکثریت «سفیدپوست» قرار می‌داد و از آنها انتظار داشت که هرگونه وابستگی به اسرائیل را به عنوان اثبات قابلیت اعتماد ایدئولوژیک خود محکوم کنند.

در جناح راست، احزاب پوپولیست-ناسیونالیست، که از جنبش‌هایی تکامل یافته بودند که زمانی آشکارا نسبت به یهودیان خصومت داشتند، در حال صعود بودند. و بنابراین بی‌تفاوتی نسبت به رنج یهودیان که توسط بخش‌هایی از چپ به نمایش گذاشته شد، افزایش حملات یهودستیزانه و ناامیدی بسیاری از یهودیان از جنگ اسرائیل در غزه، همگی دست به دست هم دادند تا این حس را ایجاد کنند که آن دوران طلایی کوتاه به پایان رسیده است.

واقعیتی پیچیده‌تر

اما تقریباً یک سال و نیم پس از آغاز جنگ در غزه، واقعیت پیچیده‌تری پدیدار شده است. موج حملات ضد اسرائیلی با واکنش شدید دولت‌ها و نیروهای پلیس مواجه شده است که حفاظت از جوامع یهودی در دیاسپورا را افزایش داده است.

و در حالی که بسیاری از یهودیان از تاکتیک‌های نظامی اسرائیل، به ویژه در غزه، وحشت‌زده هستند، رویدادهای همبستگی بی‌شماری را برای اسرائیل برگزار کرده‌اند. گروه‌های یهودی همچنین می‌گویند که شاهد افزایش حضور در جلسات اجتماعی بوده‌اند، زیرا اعضای آنها به دنبال تأیید مجدد هویت خود در مواجهه با حملات یهودستیزانه بوده‌اند.

همچنین علاقه مجددی به زندگی یهودی وجود دارد. لورانس هاگنوئر، کارمند دولت و رئیس یک سازمان مترقی یهودی در پاریس، می‌گوید: «از ۷ اکتبر، مردم در حال بازگشت به جامعه هستند و نیاز به بخشی از آن بودن را احساس می‌کنند. مراسم‌ها پر است، از جمله مکان‌هایی خارج از پاریس که قبلاً به ندرت کسی در آنجا حاضر می‌شد.»

برخی از جوامع مترقی یهودی که قبلاً از اسرائیل انتقاد می‌کردند، اکنون برای سربازان اسرائیلی «و همه قربانیان غیرنظامی» دعا می‌کنند (اگرچه برخی دیگر برای زندانیان فلسطینی و کشته‌شدگان غزه نیز دعا می‌کنند).

نقش ترامپ

دونالد ترامپ حمایت از اسرائیل و جوامع یهودی-آمریکایی را افزایش داده است. رئیس‌جمهور محدودیت‌های اندکی را که دولت قبلی بر فروش تسلیحات به اسرائیل اعمال کرده بود، حذف کرد. او روشن ساخت که هیچ انتقاد بین‌المللی از اسرائیل را تحمل نخواهد کرد و تحریم‌هایی را علیه دیوان کیفری بین‌المللی در لاهه به دلیل صدور حکم بازداشت برای بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، اعمال کرد.

آقای ترامپ فرمان اجرایی‌ای را امضا کرد «تا تمام منابع فدرال را برای مبارزه با انفجار یهودستیزی در دانشگاه‌ها و خیابان‌های ما بسیج کند.» دولت ۴۰۰ میلیون دلار بودجه فدرال را برای دانشگاه کلمبیا، که شاهد برخی از شدیدترین اعتراضات ضد اسرائیلی بود، قطع کرد. دانشجویانی که متهم به رهبری اعتراضات بودند، دستگیر و تهدید به اخراج شده‌اند.

اعتراضات علیه اسرائیل در آمریکا و سایر کشورهای غربی ادامه دارد، همانطور که محکومیت بین‌المللی رفتار اسرائیل نیز ادامه دارد. اما اقدامات آقای ترامپ و دولت او تا حد زیادی فضای محاصره‌ای را که بسیاری از یهودیان احساس می‌کنند، کاهش داده است.

تغییر وفاداری‌های سیاسی

برخی از یهودیان آمریکا قبلاً وفاداری‌های سیاسی خود را تغییر داده بودند. برای دهه‌ها، اکثریت قریب به اتفاق در انتخابات ریاست‌جمهوری به دموکرات‌ها رأی می‌دادند. سال گذشته نیز از این قاعده مستثنی نبود. اما برخی نظرسنجی‌های پس از رأی‌گیری نشان داد که آقای ترامپ رأی یهودیان بیشتری، نزدیک به یک سوم، را نسبت به هر جمهوری‌خواه دیگری از سال ۱۹۸۸ به دست آورده است. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که رأی‌دهندگان آقای ترامپ نسبت به کسانی که از کامالا هریس، نامزد دموکرات، حمایت می‌کردند، مذهبی‌تر و طرفدار اسرائیل بودند.

یوسی گستتنر، مشاور سیاسی حسیدی، می‌گوید: «شکی نیست که حریدی‌ها با ترامپ احساس راحتی می‌کنند». «ما جامعه‌ای محافظه‌کار هستیم که نمی‌خواهیم لیبرال‌ها در مدارس و سایر امور مذهبی ما دخالت کنند. و ما اقوام زیادی در اسرائیل داریم. اما همچنین در سطح شخصی، احساس کردیم ترامپ نسبت به ما بسیار بازتر بود.»

ممکن است تنها دو سوم یهودیان آمریکایی به خانم هریس رأی داده باشند. در میان آنها، احساسات متفاوتی وجود دارد. آیا رئیس‌جمهوری که حامیانش شامل برتری‌طلبان سفیدپوست یهودستیز هستند، محافظی خوشایند است؟

دوراهی‌های مشابه در اروپا

دوراهی‌های مشابهی در کشورهای دیگر وجود دارد، جایی که احزابی که زمانی آشکارا یهودستیز بودند، اکنون خود را به عنوان متحدان اسرائیل و یهودیان معرفی می‌کنند. در فرانسه، یهودیان بسیار کمتر از گذشته در جناح چپ احساس خوشایندی می‌کنند. آنها ژان-لوک ملانشون را که آرزوی ریاست‌جمهوری دارد، به عنوان کسی می‌بینند که از نارضایتی مسلمانان فرانسه علیه یهودیان آن سوء استفاده می‌کند.

در همین حال، در جناح راست افراطی، مارین لوپن، یکی دیگر از رقبای بالقوه ریاست‌جمهوری فرانسه، نمایش بزرگی از پاکسازی اعضای مسن‌تر یهودستیز، از جمله پدرش (قبل از مرگش در سال جاری) از حزب خود به راه انداخته است. اما بسیاری از یهودیان فرانسه هنوز به او بی‌اعتماد هستند.

اتحادهای پرخطر

اینها اتحادهای پرخطری هستند. آقای ترامپ دمدمی‌مزاج است. رؤسای جمهور تغییر می‌کنند. برای یهودیان جناح راست، به ویژه آنهایی که مذهبی‌تر و کمتر به ارزش‌های لیبرال متعهد هستند، این تغییرات جذاب به نظر می‌رسند. به هر حال، آنها استدلال می‌کنند، همه ما در یک اردوگاه علیه بنیادگرایی اسلامی و چپ ضد صهیونیستی هستیم.

اما همانطور که الگوهای رأی‌گیری در آمریکا هنوز نشان می‌دهد، اکثر یهودیان هنوز به این اتحادهای جدید متقاعد نشده‌اند. بسیاری در جاهای دیگر نیز چنین هستند. تصمیم یک وزیر اسرائیلی برای دعوت از اعضای راست افراطی اروپا، از جمله متحد نزدیک خانم لوپن، جردن باردلا، به کنفرانسی در مورد مبارزه با یهودستیزی، باعث شد مهمانان دیگر، از جمله خاخام ارشد بریتانیا، آن را تحریم کنند. آریل موزیکانت، رئیس کنگره یهودیان اروپا، گفت دعوت آنها «خنجر زدن از پشت به یهودیان» بود.

انتقادات فزاینده و هویت در حال تحول

انتقاد آشکار از سیاست‌های اسرائیل به طور فزاینده‌ای در میان بسیاری از یهودیان دیاسپورا رایج است. این امر به ویژه برای نسل جوان صادق است. طبق نظرسنجی مرکز تحقیقاتی پیو، ۳۳ درصد از یهودیان آمریکایی پاسخ اسرائیل به حمله حماس را «غیرقابل قبول» می‌دانستند، اما در میان افراد ۱۸ تا ۳۴ ساله این رقم ۴۲ درصد بود. در تظاهرات طرفدار فلسطین در آمریکا و بریتانیا، گروه‌هایی از دانشجویان جوان یهودی اعلام کردند که کشتار در غزه به نام آنها نبوده است.

با این حال، تعداد جوانان یهودی دیاسپورا که داوطلب پیوستن و جنگیدن در نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) می‌شوند، افزایش یافته است. تعداد نیروهای جدید به حدی بود که دوره عبری ارتش اسرائیل مجبور شد سال گذشته گروهان چهارمی از سربازان را باز کند. اکثر آنها همچنین قصد مهاجرت به اسرائیل را دارند، اما تعداد داوطلبان یهودی که صرفاً برای خدمت وارد شدند، بدون اینکه رسماً شهروند اسرائیل شوند، از ۲۶۸ نفر در سال ۲۰۲۳ به ۳۶۲ نفر در سال گذشته افزایش یافت.

یکی از نیروهای تازه‌کار متولد سیاتل که در حال استراحت کوتاهی از آموزش است، می‌گوید: «در دانشگاه احساس می‌کردم مثل ماهی بیرون از آب هستم، توسط افرادی احاطه شده بودم که از اسرائیل متنفر بودند». «فکر نمی‌کنم در آینده در اسرائیل زندگی کنم. انتقادات زیادی به اسرائیل دارم. اما نمی‌خواستم رابطه راحت یک یهودی دیاسپورا را داشته باشم که از حاشیه نظر می‌دهد. می‌خواستم خودم هم درگیر باشم.»

حتی برای یهودیانی که مفهوم دولت-ملت قومی یهودی را رد می‌کنند، هویت یهودی آنها عمدتاً سلبی (apophatic) است. دانیل می، ناشر مجله Jewish Currents، یک مجله مستقر در نیویورک که بستری برای یهودیان چپ‌گراست که به دنبال فاصله گرفتن از اسرائیل هستند، می‌گوید: «یافتن جایگزینی برای فعالیت یهودی که حول محور اسرائیل نباشد، دشوار است.»

معضل مشترک و آینده

یهودیان در اسرائیل و دیاسپورا با یک معضل مشترک روبرو هستند. بازگرداندن بازدارندگی اسرائیل و تضمین امنیت برای دیاسپورا مستلزم مصالحه‌های ناخوشایند بین اصول دموکراتیک و اولویت‌های امنیتی است، به ویژه زمانی که سیاستمدارانی که آنها را اتخاذ می‌کنند، مانند آقای نتانیاهو، به نظر می‌رسد در حال تضعیف نهادهای دموکراتیکی هستند که اسرائیلی‌ها و یهودیان به آنها اتکا کرده‌اند.

اگر یهودیان در همه جا نتوانند ارزش‌های لیبرال مشترک را بیان کنند و اگر اسرائیل دموکراسی شکننده خود را بیشتر فرسایش دهد، این امر واقعاً پایان دوران طلایی را رقم خواهد زد. علیرغم تداوم یهودستیزی و تهدیدات علیه اسرائیل، چالش‌های واقعی برای آینده یهودیان از سوی تندروهای داخلی ناشی می‌شود. با این حال، شاید بهترین تحول برای یهودیان این باشد که برای اولین بار در تاریخ طولانی خود، سرنوشتشان عمدتاً در دستان خودشان است. ■



پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار:محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: اکونومیست

💡 درباره منبع: اکونومیست (The Economist) یک روزنامه هفتگی بریتانیایی است که به صورت مجله چاپ و به صورت دیجیتال منتشر می‌شود و بر امور جاری، تجارت بین‌الملل، سیاست، فناوری و فرهنگ تمرکز دارد.

✏️ درباره نویسنده: این مقاله توسط خبرنگاران اکونومیست تهیه شده است.

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.