موضوعات داغ

فارن افرز: “آمریکا با اسرائیل بیش از آنچه فکر می‌کند انعطاف دارد” | ۶ شهریور ۱۴۰۳

آیا آمریکا می‌تواند با فشار بر اسرائیل، مسیر جنگ در غزه را تغییر دهد؟

⏳ مدت زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: Foreign Affairs / دانیل سیلورمن، آنا پچنکینا، آستین کنوپ، و یهوناتان آبرامسون | 📅 تاریخ: ۶ شهریور ۱۴۰۳ / August 28, 2024


آمریکا با اسرائیل بیش از آنچه فکر می‌کند انعطاف دارد: چرا فشار آمریکا می‌تواند نتانیاهو را به تغییر مسیر در غزه وادار کند

در طی جنگ تقریباً یک‌ساله اسرائیل با حماس در غزه، دولت جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، تمایلی به اعمال فشار جدی بر اسرائیل برای محدود کردن عملیات‌های مخرب‌ترین خود و تلاش برای پایان دادن به درگیری نداشته است. دلایل متعددی برای این تعلل بایدن وجود دارد. اما یکی از آنها تردید است که با فشار آوردن به دولت بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، می‌توان به نتیجه مطلوبی دست یافت. برخی تحلیل‌گران و کارشناسان استدلال کرده‌اند که ایالات متحده تأثیر کافی برای تغییر اساسی در رفتار دولت اسرائیل ندارد و در واقع، به چالش کشیدن پاسخ اسرائیل به حمله ویرانگر حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ می‌تواند نتیجه معکوس داشته باشد.

این ادراکات به نظر می‌رسد در میان تصمیم‌گیرندگان ارشد ایالات متحده وزن داشته باشد. اوایل تابستان امسال، آموس هوکستین، یک مقام دولت بایدن که به عنوان میانجی بین اسرائیل و حزب‌الله خدمت می‌کند، به سیاستمداران لبنانی هشدار داد که ایالات متحده قدرتی برای وادار کردن اسرائیل به تغییر رفتار خود ندارد. اد گابریل، رئیس سازمان غیرانتفاعی نیروی ویژه آمریکایی برای لبنان، پیام هوکستین را این‌گونه خلاصه کرد: «اگر فکر می‌کنید ما می‌توانیم به [مقامات اسرائیلی] دیکته کنیم که چه کاری انجام دهند یا نه، در اشتباهید… شما باید درک کنید که آمریکا اهرم لازم برای توقف اسرائیل را ندارد.» به‌طور مشابه، دنیس راس، دیپلمات باسابقه ایالات متحده و مذاکره‌کننده خاورمیانه، اواخر سال گذشته گفت: «تاریخ نشان می‌دهد که اگر رأی‌دهندگان اسرائیلی فکر کنند که ایالات متحده خواسته‌های نامعقولی دارد، [آنها] آن را رد خواهند کرد، بدون توجه به هزینه‌ها.» این دیدگاه تا حدی از ادعاهای مقامات اسرائیلی نشأت می‌گیرد. به‌عنوان مثال، بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی راست‌گرای اسرائیل، به‌طور مکرر اظهار داشته است که هر گونه فشار ایالات متحده برای پایان دادن به جنگ در واقع انگیزه اسرائیلی‌ها برای ادامه مبارزه را تقویت می‌کند.

اما این فرضیه فقط یک فرضیه است. برای آزمایش آن، ما در ماه می یک نظرسنجی بی‌نظیر از افکار عمومی اسرائیل درباره جنگ انجام دادیم تا بهتر درک کنیم که اسرائیلی‌ها چگونه به اظهارات حمایت بی‌قید و شرط دولت ایالات متحده در مقایسه با فشار آمریکا برای تغییر استراتژی در غزه واکنش نشان می‌دهند. نتایج نشان داد که باور به این که ایالات متحده فاقد اهرم است، نادرست است: ایالات متحده احتمالاً می‌تواند اسرائیلی‌ها را برای حرکت به سمت مصالحه مسالمت‌آمیز و پایان دادن به جنگ در غزه بدون ایجاد واکنش‌های شدید، تحت فشار قرار دهد. اگر دولت بایدن یا شاید بیشتر، جانشین او، فشار واقعی و مستمر به اسرائیل وارد کند—مانند شرط‌گذاری صادرات سلاح‌های تهاجمی به این کشور برای دستیابی به توافق—احتمالاً حمایت عمومی اسرائیل از جنگ را به‌طور قابل توجهی کاهش داده و به پایان آن سرعت بخشد.

افکار عمومی قابل تأثیرگذاری

نظرسنجی‌های اخیر از افکار عمومی به‌طور مداوم نشان داده‌اند که اکثریت اسرائیلی‌ها از توافق آتش‌بس برای آزادسازی همه گروگان‌ها در ازای پایان دادن به جنگ و عقب‌نشینی کامل اسرائیل از غزه حمایت می‌کنند. تا ماه اوت، ۶۳ درصد از اسرائیلی‌ها از چنین مصالحه‌ای حمایت کرده‌اند که از ۵۶ درصد در ماه ژوئن افزایش یافته است. سیاست ایالات متحده ممکن است تا حدی بر این آمارها تأثیر گذاشته باشد؛ بایدن، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، و ویلیام برنز، مدیر سیا، به‌طور واضح حمایت لفظی از توافق و نارضایتی فزاینده از امتناع دولت اسرائیل از پذیرش آن را نشان داده‌اند.

برای درک بهتر اینکه اسرائیلی‌ها چگونه به مواضع ایالات متحده نسبت به کشورشان واکنش نشان می‌دهند، از ۷ تا ۱۲ می، یک نظرسنجی آنلاین با حدود دو دوجین سؤال به نمونه‌ای از ۱,۲۳۸ بزرگسال اسرائیلی که به‌طور گسترده‌ای نماینده جمعیت عمومی اسرائیل بودند، توزیع کردیم. پاسخ‌دهندگان درست چند روز پس از آن که خبر توقف اولین محموله سلاح به اسرائیل در سال‌های اخیر توسط واشنگتن برای جلوگیری از حمله اسرائیل به رفح منتشر شد، مورد بررسی قرار گرفتند. این استراتژی باعث شد که جهت‌گیری سیاست ایالات متحده به سمت جنگ در غزه در زمانی که نظرسنجی ما در میدان بود، به‌ویژه نامشخص به نظر برسد.

نظرسنجی ما شامل یک آزمایش پیام‌آزمایی دقیق بود تا ببینیم اسرائیلی‌ها چگونه به موضع ایالات متحده واکنش نشان می‌دهند. ما پاسخ‌دهندگان را به سه گروه تقسیم کردیم. گروه اول یک گروه کنترل بود؛ پاسخ‌دهندگان قبل از تکمیل نظرسنجی با هیچ پیامی آماده نشدند. گروه دوم قبل از پاسخ دادن به سؤالات، یک داستان خبری واقع‌گرایانه اما ساختگی خواندند که نشان می‌داد مردم آمریکا از اسرائیل در این درگیری حمایت می‌کنند و دولت بایدن حمایت بی‌قید و شرط برای پیروزی کامل اسرائیل بر حماس ارائه خواهد کرد. گروه سوم یک داستان خبری خواندند که در آن آمریکایی‌ها به عنوان ناراضی از جنگ توصیف شده و دولت بایدن به‌طور قاطع اعلام کرده بود که اسرائیل باید به آن پایان دهد—و اگر این کشور موفق به این کار نشود، حمایت ایالات متحده بی‌قید و شرط نخواهد بود. هر دو موضع ارائه شده به دو گروه آزمایشی در اوایل ماه می کاملاً محتمل بودند، زمانی که دولت بایدن به‌تازگی اولین توقف سلاح خود را اعلام کرده بود و گزارش‌های متناقضی درباره این که آیا واقعاً در آستانه یک تغییر سیاست عمده است یا همچنان با انتقاد ملایم از جنگ حمایت خواهد کرد. پس از این مداخله، هر سه گروه از پاسخ‌دهندگان به سؤالات مشابه درباره نگرش‌های خود نسبت به درگیری در غزه، امکان پایان دادن به آن، و مسائل ژئوپلیتیکی دیگر پاسخ دادند.

نتایج چشمگیر بود. ما دریافتیم که به‌طور متوسط، خواندن این که ایالات متحده آماده است فشار واقعی بر اسرائیل برای پایان دادن به جنگ اعمال کند، دیدگاه اسرائیلی‌ها نسبت به جنگ، مذاکرات برای پایان دادن به آن، یا ایالات متحده و رقبای ژئوپلیتیکی‌اش را به‌طور قابل توجهی تغییر نداد. به‌ویژه، در گروهی که شنید که ایالات متحده به اسرائیل فشار می‌آورد تا مسیر را تغییر دهد، هیچ کاهش معناداری در درصد پاسخ‌دهندگانی که بعداً گفتند دیدگاه مثبتی نسبت به ایالات متحده دارند یا افزایش در درصدی که دیدگاه مثبتی نسبت به روسیه یا چین دارند، در مقایسه با گروهی که با پیام‌ آماده نشده بود، مشاهده نشد. این یافته‌ها نگرانی‌ها مبنی بر این که فشار آمریکا حمایت اسرائیلی‌ها از آتش‌بس را کاهش دهد یا به‌طور قابل توجهی به دیدگاه آن‌ها نسبت به آمریکا آسیب برساند، تضعیف می‌کند. به‌طور خلاصه، اسموتریچ اشتباه می‌کند: هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد فشار نتیجه معکوس دارد.

دنیس راس، دیپلمات باسابقه ایالات متحده و مذاکره‌کننده خاورمیانه
دنیس راس، دیپلمات باسابقه ایالات متحده و مذاکره‌کننده خاورمیانه

افزایش فشار

ما با تقسیم‌بندی پاسخ‌دهندگان به حامیان و غیرحامیان نتانیاهو—یک شکاف سیاسی کلیدی در اسرائیل—به بررسی عمیق‌تر اثر شنیدن درباره فشار آمریکا بر اسرائیل پرداختیم. از پاسخ‌دهندگان پرسیدیم که آیا قصد دارند در انتخابات بعدی به نتانیاهو یا یکی از چند سیاستمدار برجسته دیگر اسرائیلی رأی دهند. ما دریافتیم که حمایت رأی‌دهندگان نتانیاهو از رسیدن به توافق با حماس به‌طور چشمگیری افزایش یافت—از ۲۵ درصد به ۴۰ درصد—وقتی که داستان درباره اعمال فشار آمریکا را خواندند، که نشان می‌دهد بخش‌های کلیدی از افکار عمومی اسرائیل در واقع نسبت به شنیدن اینکه ایالات متحده به اسرائیل برای پایان دادن به جنگ فشار می‌آورد بسیار حساس هستند—و برخلاف ادعاهای برخی از رهبرانشان، به این فشار همان‌طور که مورد نظر است، پاسخ می‌دهند.

این یافته‌ها به‌ویژه با توجه به دیدگاه‌های بیان شده توسط رأی‌دهندگان نتانیاهو و غیرنتانیاهو در گروه کنترل قابل توجه هستند. در میان پاسخ‌دهندگانی که قبل از تکمیل نظرسنجی هیچ‌چیزی درباره استراتژی ایالات متحده نخوانده بودند، حمایت از رسیدن به توافق برای پایان دادن به جنگ و بازگرداندن گروگان‌های اسرائیلی نگه‌داشته شده در غزه—در مقابل ادامه آن برای تلاش برای از بین بردن حماس—۲۵ درصد در میان رأی‌دهندگان نتانیاهو و ۷۳ درصد در میان سایر اسرائیلی‌ها بود. به عبارت دیگر، رأی‌دهندگان نتانیاهو منبع اصلی حمایت از یک نتیجه حداکثری اسرائیلی در جنگ هستند. تضعیف تمایل آن‌ها برای دنبال کردن پیروزی کامل و هدایت آن‌ها به سوی مصالحه، به‌طور جدی قابلیت ادامه درگیری را در سیاست‌های اسرائیل به خطر می‌اندازد.

هرچند که خود نتانیاهو بر جنگ پافشاری دارد، به طوری که آینده سیاسی او به آن مرتبط است، او همچنین نشان داده که نسبت به فشار دولت ایالات متحده حساس است، در مواقع نادری که اعمال شده است. به‌عنوان مثال، پس از یک تماس صریح از بایدن در ماه آوریل که در آن به نتانیاهو گفته شد که تغییرات جدی در رفتار اسرائیل در جنگ ایجاد کند، اسرائیل به‌طور قابل توجهی تعداد کامیون‌های حامل کمک‌های انسانی به غزه را افزایش داد. این رویدادها با برخی از پایین‌ترین نقاط نظرسنجی‌های نتانیاهو تاکنون و همچنین افزایش گمانه‌زنی‌ها درباره این که بنی گانتز و گادی آیزنکوت، اعضای معتدل‌تر کابینه جنگ او، استعفا خواهند داد، همزمان شد. حامیان فشار ممکن است در صورت مشاهده تقارن مشابهی از مخالفت عمومی فزاینده، تهدیدات فزاینده برای جدایی نخبگان و تغییرات در سیاست، اقدام کنند.

شاید به همین دلیل است که خود نتانیاهو—به همراه وزرای اسرائیلی که در جناح راست او قرار دارند و مدافعان سرسخت و واکنشی دولت اسرائیل در ایالات متحده—هشدارهای شدیداللحنی درباره اتفاقاتی که در صورت فشار آمریکا برای پایان دادن به جنگ رخ خواهد داد، صادر کرده‌اند. آن‌ها قدرت سیاست ایالات متحده برای شکل دادن به چشم‌انداز سیاست‌های اسرائیل را تشخیص می‌دهند. اگر به‌عنوان مثال، علاوه بر اعتراضات منظم گسترده، بیشتر نیروهای ذخیره برای خدمت نکنند و در اعتراض به به خطر انداختن بی‌سابقه امنیت اسرائیل و حمایت آمریکا توسط نتانیاهو، مانند اعتراضات سال گذشته علیه اصلاحات قضایی دولت او، گزارش ندهند، کشور می‌تواند به آشوب بیشتری کشیده شود.

درک قدرت نفوذ

در خصوص پیامدهای شنیدن این که ایالات متحده حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل ارائه خواهد کرد، ما یک مورد جالب، اگرچه ضعیف‌تر، موازی با تأثیر گفتن به پاسخ‌دهندگان که ایالات متحده به اسرائیل فشار می‌آورد تا جنگ را پایان دهد، یافتیم. خواندن داستان خبری درباره حمایت بی‌قید و شرط آمریکا از پیروزی اسرائیل باعث کاهش شش درصدی حمایت از آتش‌بس در میان رأی‌دهندگان غیرنتانیاهو در مقایسه با گروه کنترل شد، که اختلافی کوچکتر از اختلاف مرتبط با داستان درباره فشار آمریکا بر رأی‌دهندگان نتانیاهو است و تقریباً از نظر آماری معنادار نبود. با این حال، نشان می‌دهد که وقتی اسرائیلی‌ها فکر می‌کنند که آمریکا پشت آن‌ها است بدون توجه به چیزی، احساس می‌کنند که آزادی کامل برای دنبال کردن اهداف حداکثری دارند. با ترکیب نتایج از گروه‌های داستان حمایت مشروط، این نشان می‌دهد که دیدگاه‌های اسرائیلی‌ها درباره جنگ انعطاف‌پذیر هستند و به‌تبع آن، موضع ایالات متحده می‌تواند افکار عمومی اسرائیل را به سمت خاتمه جنگ سوق دهد.

در نهایت، نظرسنجی ما به شدت نشان می‌دهد که ایالات متحده در واقع نفوذ قابل توجهی بر چگونگی تفکر اسرائیلی‌ها درباره هزینه‌ها و مزایای ادامه درگیری دارد. شنیدن درباره فشار آمریکا برای پایان دادن به جنگ می‌تواند اسرائیلی‌ها را به سمت مخالفت با ادامه عملیات نظامی و به سوی مصالحه بدون تحمل هزینه‌های قابل توجه بر دیدگاه کلی آن‌ها نسبت به ایالات متحده سوق دهد. علاوه بر این، یافته‌های ما احتمالاً قدرت فشار واقعی ایالات متحده را دست‌کم می‌گیرد، چون افراد یک داستان خبری ساختگی و منفرد را می‌خواندند. اگرچه ممکن است پیام‌های متقابل توسط دولت اسرائیل بتوانند تأثیراتی که ما کشف کردیم را کاهش دهند، نتایج ما هنوز هم نسبت به توانایی ایالات متحده برای تأثیرگذاری بر دیدگاه‌های اسرائیلی‌ها درباره درگیری بسیار امیدوارکننده است.


چه کسی اینجا ابرقدرت است؟

البته، نگرانی از این که فشار ایالات متحده ممکن است ناکام بماند—یا نتیجه معکوس بدهد—تنها مانع واشنگتن برای اعمال نفوذ بیشتر بر دولت نتانیاهو و رفتار آن نبوده است. حداقل دو دلیل عمده دیگر وجود دارد که بایدن از اعمال فشار جدی بر دولت اسرائیل در مورد رفتار آن در جنگ خودداری کرده است. بایدن دارای همدردی شخصی طولانی‌مدت برای اسرائیل است که او را در انتقاد از رفتار این کشور مردد می‌کند، و رفتار او بدون شک تحت تأثیر ملاحظات سیاسی داخلی در سال انتخابات ریاست‌جمهوری قرار گرفته است.

به‌زودی، اما، هیچ‌کدام از این عوامل به این میزان مربوط نخواهند بود. بایدن به پایان دوران ریاست‌جمهوری خود نزدیک می‌شود، پس از آن دیدگاه‌های شخصی او دیگر عامل کلیدی و محدودکننده‌ای در سیاست خارجی ایالات متحده نخواهد بود. و فشارهای سیاسی بسیار قوی مرتبط با رقابت ریاست‌جمهوری پرخطر کشور نیز در چند ماه کوتاه به پایان خواهد رسید. دولت بعدی ریاست‌جمهوری آزادتر خواهد بود که سیاست خود در جنگ را در جهت‌های جدید تنظیم کند.

در حالی که کمالا هریس، معاون رئیس‌جمهور و اکنون نامزد دموکرات برای ریاست‌جمهوری، تعهد اساسی خود به امنیت اسرائیل را تأیید کرده است، در ماه‌های اخیر نسبت به رنج فلسطینی‌ها همدردی بیشتری نشان داده و لحن تندتری نسبت به نتانیاهو داشته است. مشاوران اصلی هریس در سیاست خارجی در خاورمیانه، پیشروها هستند که احتمالاً این موضع را تشویق کرده‌اند. برخی از حامیان آتش‌بس امیدوارند که دولت هریس ممکن است مایل باشد سخنان خود را با اقدامات مشخص برای فشار بر اسرائیلی‌ها، همراه با حماس، بیشتر به سمت یک توافق سوق دهد. اجماع دموکرات‌ها در مورد اسرائیل به چپ بایدن منتقل شده است، و رئیس‌جمهور بعدی دموکرات، همراه با گروه جدیدی از رهبران دموکرات، ممکن است به دنبال اعمال فشار بیشتر بر اسرائیل باشند. نگرانی‌هایی که چنین فشاری تأثیر منفی خواهد داشت احتمالاً باقی خواهند ماند. نظرسنجی ما، اما، نشان می‌دهد که برای چنین تغییری در سیاست، بیش از آنچه بسیاری از استراتژیست‌ها از آن می‌ترسند، فضای بیشتری وجود دارد.

آیا نتایج نظرسنجی ما می‌تواند سیاست‌های دولت دوم ترامپ را نیز آگاه کند؟ با توجه به اینکه ترامپ در دوره اول خود با جناح راست اسرائیل همراهی کرده است، با اعلام مخالفت با قطع حمایت از تسلیحات به اسرائیل برای پایان دادن به جنگ، و اظهار نظرهایی که اسرائیل باید «کار را تمام کند»، تصور اینکه دولت ترامپ مایل به فشار بر اسرائیل برای پایان دادن به جنگ باشد، دشوارتر است. با این حال، تنش‌های بین ترامپ و نتانیاهو که به پایان دوره اول ترامپ بازمی‌گردد، همچنین روابط نزدیک ترامپ با سایر کشورها در منطقه مانند روابطش با سعودی‌ها، این امکان را باز می‌گذارد که صرف نظر از نتیجه انتخابات نوامبر، فشار آمریکا بر اسرائیل برای پایان دادن به جنگ می‌تواند در دولت بعدی افزایش یابد.

اعمال فشار بر دولت اسرائیل، ابزار اصلی ایالات متحده برای ترغیب به پایان جنگ است. در خصوص گام‌هایی که دولت جدید می‌تواند بردارد، روسای جمهور ایالات متحده که به دنبال تغییر رفتار اسرائیل بوده‌اند، به‌طور تاریخی چندین اهرم را به کار برده‌اند. یکی از این اهرم‌ها فشار دیپلماتیک است، که اغلب شامل اجازه دادن به تصویب قطعنامه‌های انتقادی از اسرائیل در سازمان ملل متحد یا حتی رای دادن به نفع آن‌ها است. در ماه ژوئن، ایالات متحده با حمایت از یک قطعنامه سازمان ملل که از اسرائیل و حماس می‌خواهد جنگ را پایان دهند، یک گام در این جهت برداشت، اگرچه زبان آن تا حدودی ملایم بود و تاکنون، این قطعنامه تأثیر کمی داشته است.

Photo by JACK GUEZ/AFP via Getty Images

تاریخی، ایالات متحده از اشکال جدی‌تری از فشار در حوزه‌های اقتصادی و نظامی استفاده کرده است. در سال ۱۹۹۱، رئیس‌جمهور جورج اچ. دبلیو. بوش ۱۰ میلیارد دلار ضمانت وام را به اسرائیل متوقف کرد، و نخست‌وزیر اسحاق شامیر را مجبور به تغییر سیاست شهرک‌سازی اسرائیل و شرکت در یک کنفرانس صلح بزرگ در مادرید با فلسطینی‌ها کرد. رؤسای جمهور رونالد ریگان و باراک اوباما هر کدام به دلیل دخالت‌های نظامی اسرائیل در لبنان و غزه به ترتیب، ارسال تسلیحات سطح بالا به اسرائیل را متوقف کردند. وقتی با قاطعیت و صبر اعمال شود، این اشکال از فشار اغلب موفق به محدود کردن دولت‌های اسرائیل و هدایت آن‌ها به سوی میز مذاکره برای پایان دادن به کمپین‌های نظامی شده‌اند.

فیلیپ گوردون، مشاور امنیت ملی هریس، به صراحت اعلام کرده است که یک تحریم تسلیحاتی کامل از جدول خارج خواهد بود اگر هریس به ریاست‌جمهوری برسد. اما اظهارات او همچنان احتمال فشار قابل توجه را باقی می‌گذارد، تا حدی که شامل توقف ارسال همه تسلیحات تهاجمی به اسرائیل تا زمانی که یک توافق آتش‌بس حاصل شود، باشد. تعلیق ارسال برخی یا تمام سلاح‌های غیردفاعی به اسرائیل، امتناع از تضمین وام‌های اسرائیلی مگر اینکه دولت جنگ را متوقف کند، و شاید پیشنهاد دادن وعده‌های مشوق‌های اقتصادی برای تحریک یک توافق، مثالی از آنچه یک منوی بالقوه اقدامات فشار می‌تواند شامل شود، را نشان می‌دهد. همراه کردن این اقدامات با تلاش‌های دیپلماتیک جدید برای فشار آوردن بر قدرت‌های کلیدی منطقه برای تأثیرگذاری بر حماس نیز احتمالاً در نظر گرفته خواهد شد.

در نهایت، جنگ در غزه باید پایان یابد. درگیری تاکنون هزینه انسانی ویرانگری در اسرائیل و غزه تحمیل کرده است. هر چه بیشتر طول بکشد، شانس یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر بیشتر می‌شود و یهودی‌ستیزی و اسلام‌هراسی در سراسر جهان افزایش می‌یابد. و هر چه بیشتر به نظر برسد که ایالات متحده از اسرائیل حمایت می‌کند یا فقط تماشا می‌کند، تصویر آن در سراسر جهان عرب و جنوب جهانی بیشتر لکه‌دار می‌شود. پایان دادن به این جنگ به وضوح در منافع ملی ایالات متحده است—و، همانطور که تعدادی از اسرائیلی‌ها از رؤسای سابق امنیتی تا فعالان صلح معتقدند، این در منافع ملی اسرائیل نیز هست. اعمال فشار بر دولت اسرائیل ابزار اصلی ایالات متحده برای ترغیب به پایان جنگ است. تحلیل ما نشان می‌دهد که واشنگتن می‌تواند به‌طور معناداری اسرائیلی‌های متمایل به راست را به سوی میز مذاکره سوق دهد بدون اینکه آسیب قابل توجهی به شهرت خود وارد کند. اگر رئیس‌جمهور بعدی ایالات متحده بخواهد جنگ پایان یابد، باید شجاعت فشار آوردن برای آن را پیدا کند.


پاورقی ها:

⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسندگان و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسندگان است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: فارن افرز (Foreign Affairs)

https://www.foreignaffairs.com/israel/america-has-more-latitude-israel-it-thinks

💡 درباره منبع: فارن افرز (Foreign Affairs) یک مجله و وب‌سایت معتبر در حوزه سیاست خارجی و تحلیل‌های بین‌المللی است که به ارائه مقالات و تحلیل‌های عمیق درباره مسائل جهانی و سیاست‌های خارجی می‌پردازد.

✏️ درباره نویسندگان: دانیل سیلورمن استادیار علوم سیاسی در دانشگاه کارنگی ملون است. آنا پچنکینا استادیار علوم سیاسی در دانشگاه ایالتی یوتا است. آستین کنوپه استادیار علوم سیاسی در دانشگاه ایالتی یوتا است. یوهونتان آبرامسون استادیار روابط بین‌الملل در دانشگاه عبری اورشلیم است.

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.