نشریه دیپلمات : «روابط چین و پاکستان در یک چهارراه قرار دارد» | ۳۰ تیر ۱۴۰۳
در پی تشدید نگرانیهای امنیتی و چالشهای مالی پاکستان، پکن در حال ارزیابی موفقیت اقدامات جدید اسلامآباد و آینده سرمایهگذاریهای خود در این کشور کلیدی است.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: دیپلمات/مارکوس آندرئوپولوس | 📅 تاریخ: July 20, 2024 / ۳۰ تیر ۱۴۰۳
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
در طول ژوئن ۲۰۲۴، مجموعهای از رویدادها هم در پاکستان و هم در چین نشان داد که روابط دوجانبه در یک چهارراه قرار دارد.
پاکستان همچنان درگیر آشفتگی مالی است و کمکهای مالی صندوق بینالمللی پول (IMF) تنها بهسختی کشور را سرپا نگه داشته است. در همین حال، چین، بزرگترین سرمایهگذار خارجی پاکستان، به دلیل وخامت اوضاع امنیتی که محدودیتهای یک «دوستی همهجانبه» ادعایی را آزموده است، در مورد سرمایهگذاری بیشتر دچار تردید شده است. این شرایط زنجیرهای از واکنشها را به راه انداخت که با سفر دولتی شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان به چین آغاز شد و با اعلام یک عملیات نظامی جدید در سراسر کشور با هدف سرکوب شورشهای متعدد پاکستان به پایان رسید. حزب کمونیست چین (CCP) اکنون با دقت منتظر خواهد ماند تا ببیند آیا چنین اقداماتی موفقیتآمیز خواهد بود و آیا تجارتش در پاکستان میتواند طبق معمول از سر گرفته شود.
در ۴ ژوئن، شریف یک سفر دولتی پنج روزه را به چین آغاز کرد و در آنجا با همتای چینی خود، لی چیانگ، و همچنین رهبر عالی این کشور، شی جینپینگ، ملاقات کرد. هیئت پاکستانی همراه نخستوزیر شامل اسحاق دار، معاون نخستوزیر و وزیر امور خارجه، محمد اورنگزیب، وزیر دارایی، و ژنرال عاصم منیر، رئیس ستاد ارتش بود که نشاندهنده دستور کار محدودی برای این سفر با تمرکز کامل بر نگرانیهای مالی و امنیتی بود.
این اولین سفر شریف به چین از زمان انتخاب مجدد او در فوریه بود، پس از رأیگیری بحثبرانگیزی که با اتهامات تقلب در رأیگیری و بینظمیها همراه بود و نگرانی جدی را در بسیاری از دولتهای غربی برانگیخت.
پیش از ورود به پکن، شریف گامهای قابل توجهی برای کاهش هرگونه مانع بالقوهای که قرار بود در طول مذاکراتش با لی و شی پیش بیاید، برداشت. در پایان آوریل، تولیدکنندگان مستقل برق چینی (IPP) که در سراسر پاکستان فعالیت میکردند، ۱.۸ میلیارد دلار صورتحساب پرداختنشده داشتند. شریف و دار با آگاهی از اینکه چنین پرداختهای معوقهای میتواند مانع سرمایهگذاری بیشتر و بسیار مورد نیاز شود، پرداخت بیش از ۷۰۰ میلیون دلار را تصویب کردند و تقریباً کل بدهی به این IPPهای دولتی چین را به نصف کاهش دادند.
شریف با این کار امیدوار بود راه را برای سرمایهگذاری آینده چین در کشور، بهویژه در بخش انرژی آن، هموار کند. در کوتاهمدت، به نظر میرسد این اقدام نتیجه داده است. بیانیه مشترکی که در پایان سفر نخستوزیر پاکستان منتشر شد، تأیید کرد که ۲۳ توافقنامه و تفاهمنامه دیگر برای تسهیل همکاری دوجانبه بیشتر در طیف وسیعی از زمینهها، از جمله انرژی و زیرساخت، امضا شده است.
با این حال، برای چین، موانع بزرگتری بر سر راه ادامه مشارکتش در پاکستان وجود دارد تا توانایی دومی برای بازپرداخت بدهیهایش. پرداختهای دیرهنگام بخش کوچکی از کل بدهی پاکستان به چین، کمتر از شبهنظامیگری ظاهراً مهارنشدنی که در حال حاضر کشور را فرا گرفته است، برای پکن نگرانکننده است. این نکتهای بود که مقامات چینی در گفتگو با هیئت پاکستانی بهروشنی بیان کردند.
در نتیجه، محکوم کردن حملات اخیر علیه کارگران چینی، تأکید مجدد بر تعهد مشترک برای مبارزه با تروریسم، و تقویت امنیت تنها چند مورد از توافقاتی بود که تا پایان سفر شریف بین دو طرف حاصل شد. شی همچنین اطمینان حاصل کرد که بزرگترین دلال قدرت پاکستان از این اولویت آگاه شده است، با برگزاری گفتگوهای طولانی با منیر، رئیس ارتش پاکستان، بهطور شخصی.
دو هفته پس از بازگشت هیئت به پاکستان، خواستههای چین برای بهبود اقدامات امنیتی بار دیگر در نشستهای سطح بالای دیگری که در اسلامآباد برگزار شد، مورد تأکید قرار گرفت. در ۲۱ ژوئن، لیو جیانچائو، وزیر دپارتمان بینالمللی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین، با طیفی از سیاستمداران پاکستانی از احزاب مختلف، در کنار معاون نخستوزیر این کشور، ملاقات کرد.
این گفتگوها تحت عنوان سازوکار مشورتی مشترک پاکستان و چین انجام شد، نهادی که عمدتاً برای بحثهای مربوط به کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) ایجاد شده است، اما از زمان اولین تشکیل آن در سال ۲۰۱۹ بهندرت تشکیل جلسه داده است. تصمیم برای احیای این مجمع در حال حاضر، با توجه به اینکه مشارکت چین در پاکستان بهطور بالقوه در حال تزلزل است و سرمایهگذاری بیشتر در CPEC نامشخص است، قابل تأمل است و فوریت نیاز پکن به اقدام اسلامآباد در مورد وضعیت امنیت داخلی خود را نشان میدهد.
برای یک چشمانداز سیاسی پر از اختلافات، قابل توجه است که لیو توانست اعضای کلیدی چندین حزب مختلف، از جمله تحریک انصاف پاکستان (PTI) عمران خان و جمعیت علمای اسلام-فضل محافظهکار مذهبی را گرد هم آورد. به نظر میرسد درک ضرورت راضی نگه داشتن چین تنها مسئلهای است که احزاب سیاسی پاکستان میتوانند بهاتفاق آرا بر سر آن توافق کنند.
هشدار لیو به مخاطبان چندحزبیاش شدید بود. او تأکید کرد که «تهدیدات امنیتی، خطرات اصلی برای همکاری CPEC هستند» و بدون بهبود، سرمایهگذاران چینی به دنبال فرصتهایی در جای دیگر خواهند بود. بار دیگر، نارضایتیهای چین نه تنها به طبقه سیاسی پاکستان، بلکه به ارتش آن نیز ابراز شد و لیو همچنین با منیر در مقر ارتش در راولپندی گفتگو کرد.
یک روز پس از آنکه لیو اولتیماتوم خود را به نخبگان سیاسی و نظامی پاکستان صادر کرد، شریف آغاز یک استراتژی نظامی جدید با هدف فرونشاندن شورشهای متعدد کشور را اعلام کرد. «عزم استحکام» قرار است جان تازهای به برنامه اقدام ملی پاکستان علیه تروریسم در سال ۲۰۱۴ بدمد و ادعا میکند که رویکردی چندوجهی برای مشکلی است که دههها کشور را به ستوه آورده است. این استراتژی شاهد اقدامات جنبشی علیه شبهنظامیان در سراسر کشور، از جمله در خیبر پختونخوا و بلوچستان خواهد بود، جایی که کارگران چینی تنها در سال جاری هدف چندین حمله قرار گرفتهاند.
با این حال، هدف اصلی «عزم استحکام»، تحریک طالبان پاکستان (TTP) خواهد بود که در مناطق قبیلهای در امتداد مرز با افغانستان فعالیت میکند. درگیریها بین ارتش پاکستان و TTP در طول سال ادامه داشته و ارتش در درگیریهای اواخر ماه مه متحمل خسارات سنگینی شده است.
شورش مداوم TTP روابط اسلامآباد با دولت طالبان در کابل را تیره کرده است. سیاستمداران پاکستانی امیدوار بودند که بازگشت طالبان در سال ۲۰۲۱، شبهنظامیگری در منطقه مرزی را کاهش دهد، اما این خوشبینی از آن زمان بیمورد ثابت شده است. در عوض، استراتژی جدید پاکستان شاهد حملات هوایی مجدد ارتش علیه اهدافی در داخل افغانستان بوده است که باعث ناخشنودی دومی شده است. پکن ممکن است بهزودی برای ایفای نقش میانجی بین دو طرفی که ثبات آنها برای جاهطلبیهای منطقهای چین ضروری است، وارد عمل شود.
تنها راهاندازی «عزم استحکام» نیست که اهمیت دارد؛ به هر حال، این آخرین مورد در فهرست طولانی عملیاتی است که به زمان حکومت نظامی پرویز مشرف در دهه ۲۰۰۰ بازمیگردد. بلکه، تعهد همراه دولت پاکستان برای ارائه «اقداماتی برای تضمین امنیت بیعیب و نقص برای اتباع چینی در پاکستان» است که اهمیت ویژهای دارد. با توجه به پویایی کنونی بین اسلامآباد و پکن، و اهرم فشاری که دومی بر اولی اعمال میکند، منطقی است که نتیجه بگیریم حزب کمونیست چین نقش قابل توجهی در تحقق این رویکرد تجدیدنظر شده ایفا کرده است.
این اولین بار نیست که چین بر یک عملیات نظامی پاکستان نفوذ اعمال میکند. پکن پس از یک حمله تروریستی در سال ۲۰۰۷، خواستار آزادی اتباع خود شد، پیش از آنکه هفت سال بعد همسایگان خود را برای ریشهکن کردن شبهنظامیان اویغور تحت فشار قرار دهد. با این حال، این اولین بار است که رابطه پاکستان با چین منوط به موفقیت چنین عملیاتی است. و با توجه به عدم تعادل در روابط دوجانبه، اسلامآباد نمیتواند این اشتباه را مرتکب شود.
برای کمک به تلاشهای خود، پیشنهادهایی مبنی بر اینکه پاکستان ممکن است به دنبال ایفای نقش چین در «عزم استحکام» باشد، مطرح شده است، اقدامی که نفوذ بیشتری را برای حزب کمونیست چین بر قدرتمندترین کارکردهای دولت پاکستان فراهم میکند. با این حال، ظاهراً در تناقض، اسلامآباد همچنین برای فروش تسلیحات برای تقویت تلاشهای ضدتروریسم به واشنگتن روی آورده است. سیاستگذاران آمریکایی اکنون باید ارزش حمایت از یک متحد تاریخی غیرقابل اعتماد را در پیگیری کمک به جاهطلبیهای استراتژیک چین بسنجند.
پس از مجموعهای از حملات علیه اهداف چینی در پاکستان در سال جاری، به نظر میرسد کمک و سرمایهگذاری آینده از سوی چین اکنون به توانایی دولت پاکستان در بهبود وضعیت امنیتی در این کشور بستگی دارد. در دیدارهای دیپلماتیک سطح بالا با قانونگذاران پاکستانی و رهبری نظامی آن، هم در چین و هم در پاکستان، رهبران چین بهصراحت نیاز به از بین بردن شبهنظامیگری گسترده را در صورت تمایل به ادامه جریان کمک و سرمایهگذاری چین به این کشور، بیان کردهاند.
اعلام یک استراتژی تجدیدنظر شده در چنین نزدیکی به این گفتگوها، هیچ تردیدی در مورد نقش پکن در تأثیرگذاری بر این تصمیم باقی نمیگذارد. در حالی که تلاشهای قبلی برخی موفقیتهای نظامی کوتاهمدت را به همراه داشته است، اسلامآباد به «عزم استحکام» نیاز دارد تا یک گام فراتر رفته و این مسئله دیرینه را با پایاییای که پیشینیان آن در دستیابی به آن ناکام ماندهاند، حل کند. در صورت عدم موفقیت، پاکستان ممکن است نزدیکترین و مهمترین متحد خود را در حال بازنگری کامل در روابط دوجانبه بیابد.
”