فارن پالیسی : “هوش مصنوعی خبر بدی برای جنوب جهانی است” | ۲۷ آذر ۱۴۰۳

آیا انقلاب هوش مصنوعی شکاف نابرابری جهانی را عمیق‌تر خواهد کرد؟ نگاهی به چالش‌ها و فرصت‌های جنوب جهانی در عصر فناوری.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۸ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: فارن پالیسی / ریچل آدامز | 📅 تاریخ: ۲۶ دسامبر ۲۰۲۴ / ۲۷ آذر ۱۴۰۳

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

هوش مصنوعی ساختار اقتصاد جهانی ما را تغییر می‌دهد، اما به نظر نمی‌رسد که همه از آن بهره‌مند شوند. طرفداران هوش مصنوعی از پتانسیل این فناوری برای حل چالش‌های جهانی پیچیده و حتی پایان دادن به فقر سخن می‌گویند، اما دستاوردهای آن در این زمینه‌ها ناچیز بوده است. در عوض، نابرابری جهانی در آستانه افزایش قرار دارد. کشورهایی که محل توسعه هوش مصنوعی هستند و قادرند این فناوری‌ها را به‌راحتی در صنعت خود ادغام کنند، رشد اقتصادی قابل‌توجهی خواهند داشت. اما سایر کشورها که با موانع جدی در پذیرش هوش مصنوعی مواجه هستند، روزبه‌روز عقب‌تر خواهند رفت.

ورود فناوری‌های جدید به جامعه، به‌طور تاریخی، موجب توسعه و رشد اقتصادی شده است. فناوری‌ها غالباً برای این هدف طراحی می‌شوند که بهره‌وری را افزایش دهند: به‌عنوان مثال، چرخ خیاطی یا تراکتور باعث شد منسوجات سریع‌تر تولید و محصولات کشاورزی سریع‌تر برداشت شوند. از ابتدای قرن بیست‌ویکم، فناوری‌های دیجیتال به‌عنوان نیروی اقتصادی قدرتمندی ظاهر شده‌اند. طبق مطالعه‌ای در سال ۲۰۲۱، سهم اینترنت از تولید ناخالص داخلی ایالات متحده از سال ۲۰۱۶ سالانه ۲۲ درصد افزایش یافته است. اقتصاد دیجیتال آمریکا اکنون بیش از ۴ تریلیون دلار ارزش دارد.

هوش مصنوعی نیرویی جدید و قدرتمند برای رشد اقتصادی است. در سال ۲۰۱۷، مؤسسه PwC ارزش افزوده هوش مصنوعی به اقتصاد جهانی را تخمین زد. در گزارشی تحت عنوان “”تعیین ارزش””، این مؤسسه اعلام کرد که تا سال ۲۰۳۰، هوش مصنوعی ۱۵.۷ تریلیون دلار به اقتصاد جهانی اضافه خواهد کرد. چین، آمریکای شمالی و اروپا ۸۴ درصد این سهم را به خود اختصاص خواهند داد. باقی‌مانده این ارزش در سراسر جهان پراکنده خواهد شد و تنها ۳ درصد برای آمریکای لاتین، ۶ درصد برای آسیا توسعه‌یافته و ۸ درصد برای بلوک “”آفریقا، اقیانوسیه و سایر بازارهای آسیایی”” پیش‌بینی شده است.

با ظهور فناوری‌های هوش مصنوعی مولد مانند سری GPT شرکت OpenAI، مک‌کینزی تخمین زد که این نسل جدید هوش مصنوعی می‌تواند ظرفیت تولیدی صنایع را بین ۱۵ تا ۴۰ درصد افزایش دهد و سالانه تا ۴.۴ تریلیون دلار به اقتصاد جهانی اضافه کند. این تخمین‌ها به‌طور کلی محافظه‌کارانه در نظر گرفته می‌شوند. قابلیت‌های مجموعه جدید مدل‌های زبانی بزرگ، از جمله ChatGPT، به‌طور ویژه برای افزایش بهره‌وری در اقتصادهای دانشی که وظایف مبتنی بر زبان، اساس خروجی تولیدی آن‌هاست، بسیار مهم هستند.

گزارش مک‌کینزی همچنین بخش‌ها و عملکردهای تولیدی‌ای را که بیشترین رشد را خواهند داشت، بررسی می‌کند—به‌ویژه صنایع پیشرفته مانند فناوری، اکتشافات فضایی و دفاع، بانکداری و خرده‌فروشی. در مقابل، صنعتی که احتمالاً کمترین رشد را تجربه خواهد کرد، کشاورزی است—بخش بسیار بزرگ آفریقا و منبع اصلی معیشت و اشتغال در این قاره.

امروزه موارد استفاده فزاینده‌ای از ارزش هوش مصنوعی در صنایع کشاورزی آفریقا مشاهده می‌شود. در تانزانیا، یک محقق از دانشگاه کشاورزی سوکوین با استفاده از فناوری‌های هوش مصنوعی مولد، برنامه‌ای برای کشاورزان محلی طراحی کرده است که به آن‌ها در تشخیص بیماری‌های محصولات، افزایش برداشت و فروش در بازارهای محلی کمک می‌کند. در غنا، متخصصان آزمایشگاه هوش مصنوعی مسئول، فناوری‌هایی برای تشخیص مواد غذایی ناسالم طراحی می‌کنند. بااین‌حال، مواردی از این دست هنوز از نظر مقیاس و تأثیر محدود هستند. در این مرحله مشخص نیست که آیا هوش مصنوعی در زمینه‌های آفریقایی به‌اندازه وعده‌های آن تحول‌آفرین خواهد بود یا خیر.

پذیرش هوش مصنوعی در مناطق در حال توسعه همچنین به طراحی آن بستگی دارد. هوش مصنوعی‌ای که در سیلیکون ولی و بر اساس داده‌های عمدتاً انگلیسی طراحی می‌شود، اغلب در خارج از چارچوب‌های غربی ثروتمند کارایی ندارد. استفاده مفید از هوش مصنوعی به اینترنت پایدار و فناوری گوشی هوشمند نیاز دارد؛ در آفریقای جنوب صحرا، تنها ۲۵ درصد از مردم به اینترنت پایدار دسترسی دارند و تخمین زده می‌شود که زنان آفریقایی ۳۲ درصد کمتر از مردان همتای خود از اینترنت موبایل استفاده می‌کنند.

علاوه بر این، فناوری‌های هوش مصنوعی مولد عمدتاً با استفاده از زبان انگلیسی توسعه یافته‌اند. این موضوع به این معناست که خروجی‌های تولیدشده برای کاربران و زمینه‌های غیرغربی اغلب بی‌فایده، نادرست و دارای سوگیری هستند. نوآوران جنوب جهانی باید دو برابر تلاش کنند تا برنامه‌های هوش مصنوعی خود را برای زمینه‌های محلی به کار گیرند و اغلب مدل‌ها را با مجموعه داده‌های محلی دوباره آموزش دهند.

در حالی که هوش مصنوعی برای سود و سرگرمی طبقات ممتاز طراحی می‌شود، برای رفع شرایط فقر و تغییر زندگی گروه‌های به حاشیه رانده‌شده مؤثر نخواهد بود.

در نتیجه، بدون اشباع بالا در صنایع اصلی و بدون زیرساخت لازم برای دسترسی مؤثر به هوش مصنوعی برای همه مردم، کشورهای جنوب جهانی بعید است که از مزایای عمده اقتصادی این فناوری بهره‌مند شوند.

با پذیرش هوش مصنوعی در صنایع مختلف، نیروی کار انسانی در حال تغییر است. برای کشورهای فقیرتر، این تغییر موجب مسابقه جدیدی به سمت “”ارزان‌ترین گزینه”” می‌شود که در آن ماشین‌ها ارزان‌تر از نیروی انسانی هستند و نیروی کار ارزان که زمانی به این کشورها برون‌سپاری می‌شد، اکنون به کشورهای ثروتمند بازگشته است. افرادی که بیشترین تأثیر را متحمل می‌شوند، کسانی هستند که تحصیلات پایین‌تر و مهارت کمتری دارند و شغل‌های آن‌ها به‌آسانی قابل خودکارسازی است. به‌طور خلاصه، بخش زیادی از جمعیت کشورهای کم‌درآمد و با درآمد متوسط ممکن است تحت تأثیر قرار گیرند و زندگی میلیون‌ها نفر به‌شدت دچار اختلال شود، که این امر ظرفیت کشورهای فقیر برای پیشرفت را تهدید می‌کند.

فناوری‌های هوش مصنوعی مولد طبقه متوسط در حال رشد در مناطق در حال توسعه را تهدید می‌کند. گزارش اخیر بانک جهانی تخمین زده است که تا ۵ درصد مشاغل در آمریکای لاتین و کارائیب در معرض خطر خودکارسازی کامل توسط هوش مصنوعی مولد قرار دارند و زنان بیشتر در معرض این تهدید هستند. در کشورهایی که ایجاد مشاغل رسمی و اقتصادهای پایدار یک اولویت اصلی توسعه است، هوش مصنوعی میلیون‌ها نفر را به سمت مشاغل موقت، پروژه‌ای و ناامن سوق خواهد داد.

ظهور اقتصاد گیگ

در حال حاضر، اقتصاد گیگ به‌سرعت در حال رشد است. تحقیقات نشان می‌دهد که سهم بازار جهانی اقتصاد گیگ در حال حاضر ۵۰۰ میلیارد دلار است، اما پیش‌بینی می‌شود که تا سال ۲۰۳۲ به نزدیک ۲ تریلیون دلار برسد. میلیون‌ها کارگر گیگ (حدود ۳۰ تا ۴۰ میلیون نفر) از جنوب جهانی هستند. کارگران در اقتصادهای پلتفرمی، مانند رانندگان تحویل کالا، اغلب مجبورند مشاغل متعددی را برای تأمین حداقل نیازهای زندگی خود انجام دهند و به‌سختی می‌توانند از چرخه فقر خارج شوند. به‌طور جهانی، کارگران پلتفرمی و گیگ حقوق کاری محدودی دارند و شاخص جهانی مسئولیت هوش مصنوعی نشان داده است که تنها هفت کشور جهان قوانین قابل‌اجرایی برای حمایت از این کارگران دارند.

در حالی که هوش مصنوعی برای فقرا عدم اطمینان ایجاد می‌کند، ما شاهد بزرگ‌ترین انتقال درآمد به بالاترین طبقات جامعه هستیم. به گفته تخمین‌های آکسفام، دو‌سوم کل ثروت تولیدشده بین سال‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۲ توسط ۱ درصد ثروتمندترین افراد به دست آمده است. ثروتمندترین افراد در میان این گروه، طبقه جدیدی از میلیاردرهای فناوری هستند که با قدرت، پول و نفوذ خود، جهانی را که می‌خواهند در آن زندگی کنند، شکل می‌دهند. شرکت‌های فناوری برخی از بزرگ‌ترین شرکت‌های جهان هستند. اپل، که در میان پنج شرکت بزرگ جهان قرار دارد، سرمایه بازاری بیشتری نسبت به کل تولید ناخالص داخلی قاره آفریقا دارد.

ثروت شرکت‌های فناوری تنها نشان‌دهنده نابرابری عمیق در قلب هوش مصنوعی نیست، بلکه مانعی برای سایر بازیگران در تولید فناوری‌های هوش مصنوعی ایجاد می‌کند. اخیراً سم آلتمن، مدیرعامل OpenAI، کمپینی را برای جمع‌آوری ۷ تریلیون دلار به‌منظور تأمین آینده‌ای مبتنی بر هوش مصنوعی آغاز کرده است. این رقم، میزان سرمایه موردنیاز برای ایجاد زیرساخت‌های ابرکامپیوتری برای مدل‌های پیشرفته هوش مصنوعی را نشان می‌دهد—رقابتی که همه توان ورود به آن را ندارند.

منابع پردازشی که برای تولید فناوری‌های هوش مصنوعی ضروری هستند، از گران‌ترین منابع جهان به شمار می‌روند. شکاف جهانی بزرگی در دسترسی به این منابع وجود دارد. به‌طور کلی، جنوب جهانی تنها میزبان ۱ درصد از ابرکامپیوترهای برتر جهان است و آفریقا تنها ۰.۰۴ درصد سهم دارد. در حال حاضر، با ظرفیت محاسباتی موجود در آفریقا یا آمریکای جنوبی، صدها سال طول خواهد کشید تا این مناطق بتوانند با پیشرفت‌های هوش مصنوعی مولد در غرب و شرق توسعه‌یافته همگام شوند.

هزینه‌های عقب‌ماندگی در رقابت هوش مصنوعی برای کشورهای فقیرتر بسیار زیاد است. هزینه‌های عمومی ممکن است از خدمات مهمی مانند آموزش و بهداشت منحرف شود. درحالی‌که دولت‌های جنوب جهانی باید به انقلاب هوش مصنوعی توجه داشته باشند، تصمیم‌گیران باید به‌دقت اثرات هوش مصنوعی بر اقتصادهای خود را ارزیابی کنند.


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است.

سورس ما: فارن پالیسی

💡 درباره منبع: فارن پالیسی یکی از معتبرترین مجلات بین‌المللی در زمینه تحلیل سیاست خارجی و اقتصادی است.

✏️ درباره نویسنده: ریچل آدامز مدیرعامل مرکز جهانی حکمرانی هوش مصنوعی و نویسنده کتاب “”امپراتوری جدید هوش مصنوعی: آینده نابرابری جهانی”” است.

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.