فارن پالیسی: “مهم کنگره است، احمق!” | ۱۲ شهریور ۱۴۰۳

"اهمیت توزیع قدرت در کنگره و تأثیر آن بر سیاست‌های آمریکا در انتخابات 2024"

⏳مدت زمان مطالعه: ۹ دقیقه | ✏️ناشر/نویسنده: فارن پالیسی / جولیان ای. زلیزر | 📅 تاریخ: ۳ سپتامبر ۲۰۲۴ / ۱۲ شهریور ۱۴۰۳

⚠️ اخطار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


آمریکایی‌ها دوست دارند روی کمپین‌های ریاست‌جمهوری تمرکز کنند. مجلس نمایندگان و سنا هر از گاهی توجهی دریافت می‌کنند، اما علاقه سیاسی ما معمولاً بر مسابقه برای کاخ سفید متمرکز است. وقتی انتخابات کنگره توجهی جلب می‌کند، معمولاً در دوران میان‌دوره‌ای است که افراد علاقه‌مند به سیاست چیز دیگری برای بحث ندارند.

اما این یک اشتباه است. کنگره مهم است. نتیجه انتخابات کنگره در طول یک کمپین ریاست‌جمهوری برای شکل‌گیری دو سال اول یک دولت، دوره‌ای که فرصت قانون‌گذاری در آن بیشترین است، حیاتی است. در ماه‌های آینده، سرنوشت دستور کار حزب دموکرات—صرف‌نظر از اینکه چه کسی رئیس‌جمهور می‌شود—به همان اندازه که به چگونگی توزیع قدرت در کاپیتول هیل بستگی دارد که چه کسی در کاخ سفید زندگی می‌کند.

حتی پس از یک انتخابات با مأموریت، تنها یک مجلس کنگره می‌تواند برای جلوگیری از دستور کار یک رئیس‌جمهور جدید کافی باشد. این داستان در سال ۱۹۸۰ بود. انتخابات برای دموکرات‌ها ویرانگر بود. رونالد ریگان، که چهره‌ای کلیدی در جنبش محافظه‌کاری مدرن بود که در دهه ۱۹۷۰ شکل گرفت، قول داد که دستور کار ملی را پس از ریاست‌جمهوری یک‌ساله جیمی کارتر به شدت به سمت راست حرکت دهد. و سپس، برای اولین بار از سال ۱۹۵۴، جمهوری‌خواهان کنترل سنا را با اکثریت ۵۳ کرسی به دست آوردند.

نجات دموکرات‌ها در آن سال مجلس نمایندگان بود، جایی که آن‌ها همچنان برتری داشتند. در حالی که ریگان کارتر را در یک پیروزی بزرگ در کالج انتخاباتی، ۴۸۹-۴۹، شکست داد، دموکرات‌ها روز انتخابات را با اکثریت ۲۴۳ کرسی ترک کردند. اگرچه تعداد دموکرات‌های محافظه‌کار افزایش یافته بود، کل حزب به‌طور کلی نسبت به جمهوری‌خواهان لیبرال‌تر بود. تحت سخنرانی تیپ او نیل، مجلس نمایندگان به آخرین سنگر لیبرالیسم تبدیل شد. با استفاده از این به عنوان یک پایه قدرت، دموکرات‌ها توانستند بسیاری از ابتکارات جسورانه ریگان را وتو کنند در حالی که همچنان به جلو بردن دستور کار خود ادامه می‌دادند، حتی اگر شانس تصویب کم بود.

تأثیر مجلس نمایندگان دموکرات در سیاست‌های داخلی و خارجی مشهود بود. جمهوری‌خواهان مجبور شدند از بسیاری از برنامه‌های بلندپروازانه خود برای کاهش شبکه امنیت اجتماعی عقب‌نشینی کنند. زمانی که دولت در سال ۱۹۸۱ اقدام به کاهش مزایای تأمین اجتماعی برای بازنشستگان اولیه کرد، او نیل ائتلافی را بسیج کرد و هشدار داد که رئیس‌جمهور قصد دارد این برنامه محبوب را برچیده کند. جمهوری‌خواهان تکان خوردند. نماینده کارول کمپبل از تأثیر انتخاباتی ناامید شد: “من هزاران کارگر ۶۰ ساله نساجی دارم که فکر می‌کنند این پایان دنیا است. چه جهنمی باید به آن‌ها بگویم؟”

دموکرات‌ها همچنین بودجه‌ای را تصویب کردند که مالیات‌ها را افزایش داد، حرکتی که برای طرفداران ریگان انحرافی بود. در سال ۱۹۸۳، دولت با دموکرات‌های کنگره برای تقویت قدرت مالی برنامه همکاری کرد. اکثریت دموکرات‌ها در میان‌دوره‌های ۱۹۸۲، که در میانه چیزی که او نیل “رکود ریگان” نامید، صورت گرفت، تقویت شد. دانشمند سیاسی پل پی‌یرسون در کتاب “درهم شکستن دولت رفاه؟” نشان داد که ریگان در کاهش بیشتر برنامه‌های اصلی به پیشرفت محدودی دست یافت.

تأثیرات مشابهی در سیاست خارجی مشهود بود. موضع جنگ‌طلبانه ریگان در برابر اتحاد جماهیر شوروی در حالی که در دهه ۱۹۷۰ در شهرت ملی صعود کرد، تعریف‌کننده بود. او علیه رؤسای جمهور ریچارد نیکسون، جرالد فورد و کارتر برای اجرای سیاست دتانت، بهبود روابط با کمونیست‌ها، رجز خوانی کرد و در عین حال لفاظی علیه اتحاد جماهیر شوروی را افزایش داد و آن را یک امپراتوری “شیطانی” به‌طور اخلاقی نامید که رؤسای جمهور به‌طور سنتی از آن اجتناب کرده بودند.

ریگان همچنین مذاکرات بر سر توافقات تسلیحاتی را محدود کرد و حمایت از عملیات‌های ضد کمونیستی در آمریکای مرکزی را افزایش داد. دموکرات‌های مجلس نمایندگان با قدرت واکنش نشان دادند. در سال‌های ۱۹۸۲، ۱۹۸۳ و ۱۹۸۴، آن‌ها اصلاحیه‌های بولند را تصویب کردند که توانایی ریگان برای حمایت از دولت السالوادور و شورشیان ضد کمونیست در نیکاراگوئه، کنتراس، را محدود کرد.

جنبش جهانی برای توقف تسلیحات هسته‌ای نیز در کنگره حمایت قوی یافت زیرا تعدادی از اعضا از قطعنامه‌هایی برای محدودیت در تولید تسلیحات هسته‌ای حمایت کردند. “من نمی‌توانم هیچ موضوعی، از جمله واترگیت، را به یاد بیاورم که این همه مردم را این‌قدر سریع به حرکت درآورده باشد”، کارشناس دموکرات رابرت اسکوییر در سال ۱۹۸۲ خاطر نشان کرد.

این به این معنا نبود که ریگان نمی‌توانست تغییرات بزرگی را محقق کند. پس از همه، رئیس‌جمهور در سال ۱۹۸۱ یک کاهش مالیاتی عظیم عرضه‌محور را تصویب کرد که به‌طور عمیقی بر امور مالی دولت فدرال تأثیر گذاشت و راهی برای کاهش‌های مداوم باز کرد که به نفع آمریکایی‌های ثروتمندتر و کسب‌وکارها بود. ترس از مخالفت با او، بسیاری از دموکرات‌های مجلس نمایندگان به‌طور خودجوش به نفع کاهش‌ها رأی دادند. ریگان بودجه دفاعی را افزایش داد و دولت او از روش‌های غیرقانونی برای هدایت حمایت به آمریکای مرکزی استفاده کرد. و دموکرات‌های مجلس نمایندگان نمی‌توانستند تأثیر عظیمی که ریگان بر فشار دادن رفرانس‌های ملی به سمت راست داشت را متوقف کنند. با این حال، دموکرات‌های مجلس نمایندگان نقشی محوری در مهار محافظه‌کاری ایفا کردند در حالی که از میراث لیبرال نیودیل و جامعه بزرگ محافظت می‌کردند.

برعکس این نیز صادق بوده است. برخی انتخابات کنگره فوق‌العاده دراماتیک هستند. با تمام توجهی که به مهارت‌های سیاسی افسانه‌ای لیندون بی. جانسون داده شده است، این واقعیت که انتخابات ۱۹۶۴ اکثریت عظیم دموکراتیک در مجلس نمایندگان (۲۹۵) و سنا (۶۸) تولید کرد، در حالی که تعادل نفوذ درون حزب را از جنوبی‌های محافظه‌کار به سمت شمال لیبرال منتقل کرد، برای تصویب قانونگذاری جامعه بزرگ ضروری بود: مدیکر و مدیکید، قانون حقوق رأی، بودجه آموزش عالی و متوسطه، اصلاحات مهاجرت و بیشتر، همه به دلیل اندازه و ساختار کنگره‌ای که جانسون توانست با آن کار کند ممکن شد.

روزنامه نیویورک تایمز در سال ۱۹۶۴ نوشت: “ائتلاف قدرتمند جمهوری‌خواهان و دموکرات‌های محافظه‌کار که از سال ۱۹۳۸ بر کاپیتول هیل حاکم بوده‌اند، به نظر می‌رسد به بی‌قدرتی رسیده‌اند، یا تقریباً چنین است.” هنگامی که میان‌دوره‌های ۱۹۶۶ ائتلاف محافظه‌کار جنوبی‌ها و جمهوری‌خواهان میدوسترنی را احیا کرد، که از سال ۱۹۳۸ بر کاپیتول هیل حاکم بودند، پنجره جانسون برای قانونگذاری بسته شد.

اخیراً، انتخابات ۲۰۲۰ نیز نمونه‌ای بارز بود. یکی از مهم‌ترین نتایج، پیروزی جان اوسوف و رافائل وارنوک در جورجیا بود که به دموکرات‌ها دو کرسی سنا و کنترل مؤثر بر مجلس بالایی داد. به محض پیروزی آن‌ها، اقبال دولت بایدن به‌طور قابل توجهی تغییر کرد. با کنترل متحد کنگره، مسیر بایدن برای موفقیت قانونگذاری باز شد. اگرچه دولت باید برای رضایت از خواسته‌های سناتورهای جو منچین و کیرستن سینما تلاش می‌کرد، بایدن حزب خود را به اندازه کافی متحد نگه داشت تا مجموعه‌ای از لوایح بزرگ در زمینه کمک‌های کرونا، زیرساخت‌ها و تغییرات اقلیمی را به جلو ببرد.

با این کار، او یک رکورد چشمگیر از خود بر جا گذاشت. هنگامی که بایدن هنوز در صدر فهرست دموکرات‌ها بود، یکی از بزرگ‌ترین منابع نگرانی برای قانون‌گذاران دموکرات مانند سخنگوی سابق نانسی پلوسی و نماینده آدام شیف این بود که او تقریباً به طور حتم کنگره جمهوری‌خواه را محتمل می‌کرد. دموکرات‌ها در بسیاری از نقاط کشور مشاهده کردند که ارقام نظرسنجی آن‌ها به شدت کاهش یافته است.

با انرژی و انگیزه‌ای که هریس و همکار او، تیم والز، فرماندار مینه‌سوتا، به کمپین آورده‌اند، شانس دموکرات‌ها برای کنترل مجلس نمایندگان و شاید سنای کنگره به شدت بهبود یافته است. به همان اندازه که رای‌دهندگان دموکرات متمرکز بر جمع‌آوری پول، تبلیغ و حمایت از نامزد ریاست‌جمهوری خود خواهند بود، به همان اندازه باید انرژی خود را به مسابقات کلیدی کنگره اختصاص دهند—خواه صندلی‌هایی که جمهوری‌خواهان در لانگ آیلند در سال ۲۰۲۲ به دست آوردند یا مسابقات سنا در ایالت‌هایی مانند مونتانا و اوهایو.

جانسون همیشه می‌دانست که کنگره چگونه سرنوشت او را کنترل می‌کند. در سال ۱۹۶۸، زمانی که وزیر خزانه‌داری هنری فاولر به رئیس‌جمهور گفت: “شما استاد سنا هستید و همیشه بوده‌اید”، جانسون پاسخ داد: “من استاد هیچ‌چیزی نیستم.” به عنوان یک کهنه‌کار واشنگتن، جانسون همیشه می‌دانست که میراث او بر اساس ترکیب کنگره افزایش و کاهش خواهد یافت.

این بار، کنترل دموکرات‌ها بر یک یا دو مجلس کنگره محوری خواهد بود، صرف‌نظر از اینکه چه کسی پیروز می‌شود. اگر دونالد ترامپ دوباره به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شود، قدرت کنگره برای جلوگیری از تلاش‌های اجتناب‌ناپذیر او برای استفاده از قدرت ریاست‌جمهوری و نابود کردن دولت اداری ضروری خواهد بود.

اگر هریس پیروز شود، از سوی دیگر، قدرت کنگره برای اطمینان از این که او می‌تواند از پنجره محدودی که دارد برای گسترش و تقویت میراث قانونگذاری بایدن استفاده کند و شروع به رسیدگی به مسائل جدید با هدف هیجان‌زده کردن نسل جدید رای‌دهندگان استفاده کند، ضروری خواهد بود.

جولیان ای. زلیزر استاد تاریخ و امور عمومی در دانشگاه پرینستون است. در ۱۴ ژانویه، انتشارات کلمبیا گلوبال ریپورتز کتاب جدید او با عنوان “در دفاع از حزب‌گرایی” را منتشر خواهد کرد.

این مقاله به بررسی اهمیت توزیع قدرت در کنگره در تعیین سرنوشت دولت‌ها و تأثیر آن بر سیاست‌های داخلی و خارجی ایالات متحده می‌پردازد. نویسنده تاکید دارد که نتایج انتخابات کنگره به همان اندازه مهم است که انتخابات ریاست‌جمهوری، و تاکید می‌کند که کنترل دموکرات‌ها بر کنگره برای جلوگیری از تغییرات شدید محافظه‌کارانه در صورت پیروزی ترامپ و تقویت میراث بایدن در صورت پیروزی هریس ضروری خواهد بود.



پاورقی ها:

⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: فارن پالیسی (Foreign Policy)

It’s Congress, Stupid

💡 درباره منبع: فارن پالیسی (Foreign Policy) یک مجله معتبر در حوزه روابط بین‌الملل و تحلیل‌های جهانی است که به ارائه مقالات و تحلیل‌های عمیق درباره مسائل جهانی و سیاست خارجی می‌پردازد.

✏️ درباره نویسنده: جولیان ای. زلیزر استاد تاریخ و امور عمومی در دانشگاه پرینستون و نویسنده کتاب‌های متعدد درباره سیاست‌های عمومی ایالات متحده است.


منبع
فارین پالیسی
خروج از نسخه موبایل