فارن پالسی: “چگونه حزب لولا برزیل را تغییر شکل داد” | ۲۰ مهر ۱۴۰۳
چگونه حزب کارگران برزیل به یکی از قدرتمندترین نیروهای سیاسی کشور تبدیل شد.
⏳مدت زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه | ✏️ناشر/نویسنده: فارن پالسی / فرناندو مورائس | 📅 تاریخ: ۱۱ اکتبر ۲۰۲۴ / ۲۰ مهر ۱۴۰۳
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
در سال ۱۹۷۹، لوئیز ایناسیو لولا دا سیلوا—که در آن زمان رئیس اتحادیه کارگران فلزکاری ABC برزیل بود—به شهر آرام پوکوس د کالداس در ایالت جنوبی میناس گرایس آمد تا اولین قدم را برای ساختن کلیسای سیاسی خود بردارد: حزب کارگران (PT). PT به یکی از مهمترین نیروهای سیاسی در سیاست برزیل تبدیل شد.
دادگاه عالی انتخاباتی برزیل به طور قانونی PT را به عنوان یک حزب سیاسی در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۶۱ به رسمیت شناخت، در سالهای پایانی دیکتاتوری نظامی کشور. روایت سنتی این است که PT در سالن کنفرانس یک دبیرستان کاتولیک در سائوپائولو در ۲۱ بهمن ۱۳۵۸ به دنیا آمد، جایی که عکسی معروف از لولا—در کنار گروهی از روشنفکران برجسته، یک بازیگر مشهور و یک انقلابی سابق—گرفته شد. اما روز واقعی تأسیس حزب، ۱۶ تیر ۱۳۵۸ در سالنهای باشکوه نئوکلاسیک هتل پالاس در پوکوس د کالداس با حضور فقط اعضای اتحادیه بود.
واقعیت اینکه PT توسط نمایندگان اتحادیه تأسیس شد و قبل از معرفی به سایر بخشهای چپ برزیل، برای درک نقش مرکزی که سازمانهای کارگری همچنان در این حزب ایفا میکنند، کلیدی است. بر خلاف دیگر احزاب کارگری در سراسر جهان که مدتهاست از جنبش اتحادیههای کارگری فاصله گرفتهاند، بسیاری از چهرههای مهم PT، از جمله لولا و صدها مقام منتخب، رهبران سابق اتحادیهها هستند.
لولا در طول دهه ۱۹۷۰ از کسی که میگفت “من از سیاست متنفرم و هر کسی که سیاست را دوست دارد” به یک بازیگر مهم سیاسی تبدیل شد. او از غیاب تقریباً کامل هر فردی از طبقه کارگر در کنگره شگفتزده شد؛ تنها دو نفر از طبقه کارگر—هر دو از سائوپائولو—در بین نزدیک به ۵۰۰ سناتور و نماینده حضور داشتند. عدم نمایندگی لولا را آزار میداد و این موضوع در تمام بحثها، جلسات اتحادیه و کنگرههایی که او شرکت میکرد، تبدیل به موضوعی مکرر شد.
هر وقت لولا برای صحبت درباره حقوق، تورم یا بیکاری دعوت میشد، او بحث را به سمت اصلی خود میکشاند: یکی از دلایلی که برزیلیها تا این حد فقیر هستند، تقریباً عدم مشارکت طبقه کارگر در فضاهایی است که قوانین حاکم بر کشور وضع میشود.
قبل از ورودشان به پوکوس د کالداس، لولا و متحدانش از ABC ماهها درباره ایجاد حزبی با ریشههای واقعی کارگری صحبت میکردند. مرحله مهم در تکامل این حزب، نهمین کنگره ایالتی کارگران فلزکاری، مکانیکی و برق سائوپائولو بود که در ژانویه ۱۹۷۹ در شهر کوچک لینس برگزار شد.
اگرچه لینس یک مرکز صنعتی نبود، این شهر به دلیل شهردارش، مهندس والدمار کازادی، انتخاب شد. کازادی عضو گروه چپگرای اصیل در جنبش دموکراتیک برزیل (MDB)—تنها حزب مخالف که دیکتاتوری نظامی اجازه فعالیتش را میداد—بود. اگرچه برخی از اعضای جناح اصیل تردید داشتند، کازادی مشتاق ایده ایجاد حزب کارگران بود.
در آخر هفته قبل از جلسه در پوکوس د کالداس، لولا و حدود دوازده نفر دیگر از کارگران فلزکاری جلسهای به نام “جلسه پامپاس” ترتیب دادند که به نام هتل پامپاس در سائو برناردو دو کامپو که میزبان آن بود، شناخته شد. ساختمان بتونی سیلندری هتل، مملو از هیجان بود. اساسهای حزب جدید در بین کارگران در جلسه لینس شکل گرفته بود؛ جلسه پامپاس برای سنجش علاقه پارلماننشینان چپگرا به پروژه برگزار شد.
جلسه در ابتدا قرار بود خصوصی باشد. اما زمانی که کار در آن صبح شنبه آغاز شد، لولا و رهبران اتحادیه که تصمیم به ایجاد حزب گرفته بودند، متوجه شدند که نزدیک به ۲۰۰ نفر در سالن حضور دارند و تحت نظارت خبرنگاران چهار روزنامه بزرگ ملی آن زمان، فولا و استادائو از سائوپائولو و ژورنال دو برزیل و او گلوبو از ریو دو ژانیرو، کار میکنند.
تمام جناحهایی که بعداً PT را تشکیل دادند حضور داشتند: فعالان اتحادیه، روشنفکران، نمایندگان کلیسای کاتولیک و تبعیدیان سابق، بسیاری از آنها که عضو گروههای مقاومت مسلحانه و MDB بودند.
نمایندگان هر سه جناح داخلی MDB در آن آخر هفته در سائو برناردو حضور داشتند—اما نتوانستند به توافقی درباره ایجاد حزب جدید برسند. اگرچه برخی از سیاستمداران از سائوپائولو قبلاً تصمیم گرفته بودند به PT بپیوندند، برخی از اصیلها مخالف ایده ایجاد PT بودند زیرا معتقد بودند که حزب جدید جبهه گسترده MDB را پاره خواهد کرد و به نفع دیکتاتوری نظامی خواهد بود. همه اینها در حضور دهها رهبر اتحادیهای بود که ایجاد PT را به عنوان یک امر حتمی میدانستند.
در همین حال، هنرمندان و روشنفکران حاضر در جلسه این احساس را داشتند که حمایت آنها از ایجاد PT تقریباً به اتفاق آراست. اولین فرد از دنیای دانشگاه که به حزب پیوست، منتقد هنری ماریو پدروسا بود. پدروسا در سال ۱۹۳۱ پس از متهم شدن به تروتسکیسم از حزب کمونیست برزیل اخراج شد.
پدروسا نه تنها از ایجاد PT حمایت کرد، بلکه تبدیل به یک مبلغ برای چیزی شد که آن را “چیزی که هرگز در برزیل وجود نداشته، کارگرانی که حزب خود را میسازند” میدانست. او که از چشمانداز چیزی به این اندازه انقلابی مجذوب شده بود، برای جذب سایر روشنفکران کار کرد. اولین هدف او رفیق قدیمیاش از چپ دموکراتیک و حزب سوسیالیست دهه ۱۹۴۰، جامعهشناس و مورخ ادبی مشهور آنتونیو کاندیدو بود.
کاندیدو تردید داشت و میگفت که نمیخواهد هیچ ارتباطی با احزاب سیاسی داشته باشد. علاوه بر این، او اضافه کرد که شایعاتی شنیده است که لولا قصد دارد محدودیتهایی برای مشارکت روشنفکران و دانشجویان در رهبری حزب اعمال کند و شکایت داشت که “این افراد فقط میخواهند ما را دستکاری و استفاده کنند.”
پدروسا کوتاه نیامد. “کاندیدو، از زمان لنین، احزاب سیاسی همیشه توسط روشنفکران ایجاد شدهاند،” پدروسا گفت. “برای اولین بار، کسی، لولا در این مورد، میخواهد هم کارگران و هم روشنفکران را به هم بپیوندد. حزب به افرادی مثل ما نیاز خواهد داشت، حداقل به عنوان همدردان.”
اگرچه پدروسا نتوانست بلافاصله کاندیدو را متقاعد کند، اما استدلالهای او به زودی باعث شد کاندیدو دوباره خود را در “مزاحمت سیاستهای حزبی” غرق کند.
چند هفته پس از گفتوگویش با پدروسا، کاندیدو و همسرش، گیلدا، به دیدار یک دوست قدیمی، دکتر لهستانی فبوس گیکواته رفتند. مانند پدروسا، گیکواته نیز یک رفیق سابق از چپ دموکراتیک بود و فعال حزب سوسیالیست انقلابی، یک گروه تروتسکیست. گیکواته که از سرطان رنج میبرد، در بیمارستان سانتا کاسا د میسریکوردیا بستری بود، جایی که او به عنوان استاد در دانشکده پزشکی آن کار کرده بود.
قبل از ورود به اتاق او، کاندیدو و گیلدا سریعاً با همسر گیکواته صحبت کردند که از رنج شوهرش شکایت داشت. “ببینید آیا میتوانید او را شاد کنید،” او گفت. “او از بیماریاش بسیار افسرده است.”
کاندیدو به گیلدا زمزمه کرد: “میدانم که این درست نیست، اما میخواهم یک دروغ بگویم تا روحیهاش را بالا ببرم.”
زوج وارد اتاق شدند و کاندیدو گفت، “رئیس! من فقط برای دیدنت نیامدم. برای انجام یک وظیفه سیاسی اینجا هستم. این یک مأموریت حساس است.”
چشمان فبوس برق زد. “چیست؟”
“کارگران ABC در تلاش هستند تا حزبی تأسیس کنند و از ما دعوت کردهاند در جلساتشان شرکت کنیم. نمیدانم آیا قرار است بروم یا نه، زیرا دیگر نمیخواهم در سیاست حزبی شرکت کنم،” کاندیدو گفت.
گیکواته جدی شد. “این کارگران در حال انجام کاری هستند که ما زمانی که در سن آنها بودیم میخواستیم انجام دهیم، اما موفق نشدیم: آنها در حال تأسیس یک حزب هستند. وظیفه ماست که به آنها بپیوندیم.”
در حال دراز کشیدن در بستر بیمارستان، تروتسکیست قدیمی لبخند را از چهره دوست قدیمیاش پاک کرد. “من نمیتوانم به دلیل وضعیت سلامتیام بروم. اما از تو میخواهم که به نمایندگی از من به آن جلسه بروی. به آنها بگو که نمیتوانم به حزب بپیوندم و حتی به هیچ جلسهای بروم زیرا به جای دیگری میروم.”
کاندیدو احساساتی شد. “فبوس، این را نگو…”
“نه، کاندیدو. من در حال مرگ هستم. پایان نزدیک است. امیدوارم که بتوانم کمی بیشتر دوام بیاورم و حضور تو برایم آرامشبخش است. اما به این جلسه برو و فرم عضویتت را انگار به جای من امضا کن،” گیکواته اصرار کرد.
سه دهه بعد، وقتی که آن رویداد را به یاد میآورد، کاندیدو گفت: “فبوس روز بعد درگذشت. آن زمان بود که به خودم گفتم باید به این حزب جدید بپیوندم. این بود که باعث شد من به PT بپیوندم. من با این آگاهی پیوستم که PT یک حزب سوسیالیستی نیست و من یک سوسیالیست هستم. من فکر میکنم که PT دارای انرژی کارگری است که با منافع واقعی مردم در هم میآمیزد.”
PT آپولونیو د کاروالیو، یک مبارز انقلابی تاریخی را به عنوان اولین عضو رسمی خود انتخاب کرد. کاروالیو یک انتخاب نمادین بود—قهرمان مقاومت فرانسه و گردانهای بینالمللی که علیه فرانسیسکو فرانکو در جنگ داخلی اسپانیا جنگید. اما PT به یک مغناطیس برای روشنفکرانی از جنس کاندیدو و پدروسا نیز تبدیل شد، از جمله فلورستان فرناندس، پائولو فریره و ماریلنا ده سوزا چائوی، در کنار بسیاری دیگر.
وقتی که لولا جلسه در هتل پالاس پامپاس را بالاخره به پایان رساند، این نشاندهنده پایان یک دوره طولانی و پر از درد زایمان بود. سپس او سیاستمداران، هنرمندان و فعالان را پشت سر گذاشت و ۳۰۰ کیلومتر رانندگی کرد تا تولد حزب کارگران را در پوکوس د کالداس نظارت کند.
در ۲۱ بهمن ۱۳۵۸، PT رسماً به مردم برزیل در سالن یک دبیرستان در سائوپائولو معرفی شد. دیکتاتوری در سال ۱۳۶۴ به پایان رسید.
در برزیل دموکراتیک، PT به قدیمیترین حزب سیاسی کشور تبدیل شده است که همچنان فعالیت میکند. این حزب در پنج انتخابات ریاستجمهوری پیروز شده است، از جمله سه بار توسط لولا، که در سال ۲۰۲۳ دوباره به ریاست جمهوری بازگشت و هزاران نفر را به مناصب ملی، ایالتی و محلی انتخاب کرد. اما به دلیل اینکه کشور دارای ۲۹ حزب سیاسی است، PT هرگز نتوانسته اکثریت را در کنگره به دست آورد. برای فعالیت در این محیط، حزب گاهی مجبور شده است ائتلافهای ناخواسته با دیگر گروههای سیاسی ایجاد کند.
با این حال، پس از ۴۵ سال موانع ظاهراً غیرقابل عبور، PT هنوز بر روی همان سه ستون بنا شده است که آن را تأسیس کردهاند: اتحادیههای کارگری، روشنفکران مترقی و جنبشهای اجتماعی مرتبط با گروههای الهیات آزادی در کلیسای کاتولیک. تا به امروز، اکثر مقامات منتخب آن فعالیت خود را در این سه زمینه آغاز کردهاند. این امر برزیل مدرن را با باز کردن بخشهایی از جامعه که قبلاً توسط نخبگان کنترل میشد، مانند آموزش دانشگاهی، برای اکثریت طبقه کارگر شکل داده است. به عنوان مثال، درصد دانشجویان دانشگاهی آفریقاییتبار از طبقه کارگر از ۱۰ درصد در سال ۲۰۰۱، یک سال قبل از اینکه PT برای اولین بار به قدرت برسد، به ۵۲ درصد امروز افزایش یافته است.
اگرچه با چالشهایی روبرو شده است، PT همچنان بزرگترین حزبی است که در نیمکره غربی توسط بخشهای سازمان یافته طبقه کارگر تأسیس شده است. و با وجود سازشهای ذاتی در سیاستهای ائتلافی، حزب همچنان به اولویت دادن به این بخش از جمعیت در هر زمان و هر کجا که ممکن باشد، ادامه میدهد.
پاورقیها:
⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاههای نویسنده و منبع اصلی را منعکس میکند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاههای مطرحشده نیست.
💡 درباره منبع: فارین پالسی (Foreign Policy) یک مجله و وبسایت معتبر در حوزه روابط بینالملل و تحلیلهای جهانی است که به ارائه مقالات و تحلیلهای عمیق درباره مسائل جهانی و سیاست خارجی میپردازد.
✏️ درباره نویسنده: فرناندو مورائس یک روزنامهنگار برزیلی برنده جوایز است. او نویسنده ۱۱ کتاب است و در حال حاضر در سائوپائولو اقامت دارد و رئیس خدمات بینالمللی مطبوعات است.