نشریه فارن پالیسی : «چگونه مودی و ترامپ با میلیاردرها متفاوت رفتار می‌کنند» | ۶ فروردین ۱۴۰۴

مقایسه نقش میلیاردرها در هندِ مودی و آمریکایِ ترامپ، و چگونگی استفاده هر دو رهبر از صنعتگران برای پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی، با وجود تفاوت‌ها در سیستم.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۴ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: فارن پالیسی/جیمز کربتری | 📅 تاریخ: March 25, 2025 / ۶ فروردین ۱۴۰۴

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


هر دو از صنعتگران برای اهداف سیاسی استفاده کرده‌اند.

در آوریل ۲۰۲۴، ایلان ماسک قرار بود با نخست‌وزیر نارندرا مودی در هند دیدار کند و سرمایه‌گذاری چند میلیارد دلاری کارخانه تسلا را اعلام کند. در عوض، او در آخرین لحظه لغو کرد و به چین پرواز کرد. تغییر مسیر ماسک باعث شد تیترهای ناراحت‌کننده زیادی در هند برای او منتشر شود. اما حتی قبل از ظهور او به عنوان نیرویی در دولت دوم دونالد ترامپ، این حادثه همچنین بر نقش غیرمعمول ماسک به عنوان سفیر ارزشمند برای غول‌های صنعتی نوظهور آسیا تأکید کرد.

ماسک بسیاری از چیزهایی را که هند از روابط خود با ایالات متحده می‌خواهد، تجسم می‌بخشد: چشم‌انداز سرمایه‌گذاری کلان، انتقال فناوری ارزشمند، و اکنون یک کانال پشتی مستقیم به کاخ سفید. اما اگر از زاویه‌ای دیگر نگاه کنیم، هند، با سیستم ارتباطات نزدیک بین صنعتگران میلیاردر و دلالان قدرت سیاسی، وسیله‌ای برای درک یک مدل اقتصادی نوظهور ایالات متحده ارائه می‌دهد، که در آن غول‌هایی مانند ماسک به عنوان دستیاران سیاست صنعتی عمل می‌کنند اما همچنین مجاری قدرت سیاسی هستند.

در دهه‌های اخیر، روابط بین رهبران سیاسی هند و غول‌های صنعتی روز به روز قوی‌تر شده است. میلیاردرهایی مانند موکش امبانی و گوتام آدانی در راس امپراتوری‌های شرکتی وسیعی قرار دارند که تقریباً در تمام عرصه‌های زندگی ملی نفوذ دارند. مالکیت کنگلومرا سودآور بوده است، به ویژه برای مشهورترین زوج تجاری کشور: امبانی و آدانی در لیست زمان واقعی میلیاردرهای فوربس به عنوان دو نفر از ثروتمندترین مردان آسیا رتبه‌بندی می‌شوند، با ثروت‌هایی به ترتیب ۹۲ میلیارد دلار و ۵۷ میلیارد دلار تا اواسط ماه مارس.

در این محیط، اتهامات سرمایه‌داری رفاقتی علیه دولت هند، به معنای تبانی بین رهبران سیاسی و تجاری، همچنان رایج است. به عنوان مثال، رهبر اصلی اپوزیسیون، راهول گاندی، این موضوع را به عنوان محور اصلی کمپین خود در انتخابات عمومی سال گذشته قرار داد، که مودی به راحتی در آن پیروز شد.

اما رابطه بین دولت هند و صنعتگران آن از زمان انتخاب مودی به عنوان نخست‌وزیر در سال ۲۰۱۴ تغییر کرده است. من در کتابم «راج میلیاردر» داستان دوره‌ای از فساد و رفاقت‌بازی گسترده در دهه ۲۰۰۰ و اوایل دهه ۲۰۱۰ را روایت می‌کنم. در آن زمان، یک نخست‌وزیر ضعیف اما به شدت صادق، مانموهان سینگ، ریاست دورانی را بر عهده داشت که به عنوان «فصل کلاهبرداری‌ها» شناخته می‌شد، که در آن رسوایی‌های فساد چند میلیارد دلاری یکی پس از دیگری فوران کرد.

حتی در آن زمان، رفاقت‌بازی هند پیچیده بود و با رشوه‌های خام که از طریق پول نقد در پاکت‌های قهوه‌ای یا چمدان‌های برآمده تحویل داده می‌شد، فاصله زیادی داشت. با این وجود، به طور گسترده تصور می‌شد که از کنترل خارج شده است: یک ناظر نزدیک تجارت هند زمانی به من گفت: «هر وزیر کابینه یک شرکت مستقل بود»، با تنها اندکی اغراق، توصیف می‌کرد که چگونه در دولت سینگ بسیاری از رهبران سیاسی در نهایت به دست داشتن در رسوایی‌ها در زمینه‌هایی از مقررات مخابرات گرفته تا صدور مجوز مواد معدنی مانند زغال سنگ یا سنگ آهن متهم شدند.

در دوران مودی، رابطه بین دولت و افراد فوق‌العاده ثروتمند به چیزی سیاسی‌تر و هدایت‌شده‌تر تبدیل شده است. مانند سینگ، مودی از شهرت پاکدامنی شخصی برخوردار است. اگرچه فساد هنوز در دوران او وجود دارد، تعداد رسوایی‌های بزرگ عمومی به طرز چشمگیری کاهش یافته است. امروزه، تعداد کمی از وزرای هندی جرأت می‌کنند از بالا سهمی بردارند، از ترس رنجاندن نخست‌وزیر مسلط سیاسی خود.

سیستم هند در حال شبیه شدن به نوعی سرمایه‌داری رفاقتی است که در دهه‌های اخیر در شرق و جنوب شرقی آسیا رایج بوده است – به عنوان مثال، در دوران نخست‌وزیری ماهاتیر محمد در مالزی در دهه ۱۹۸۰ یا در دوره رشد سریع و حکومت استبدادی رئیس جمهور پارک چونگ-هی در کره جنوبی در دهه ۱۹۷۰. مدل این است که پلوتوکرات‌های منتخب روابط متقابلاً مطلوبی را با رهبران سیاسی در ازای ساخت فرودگاه‌ها، ساختمان‌ها و شبکه‌های مخابراتی که کشورهایشان برای توسعه ملی نیاز دارند، توسعه می‌دهند.

در دوران مودی، رابطه بین دولت و افراد فوق‌العاده ثروتمند به چیزی سیاسی‌تر و هدایت‌شده‌تر تبدیل شده است.

دلیل اینکه سیاستمداران با میلیاردرهای قدرتمند کار می‌کنند این است که آنها می‌توانند کارهای بزرگ را به سرعت انجام دهند. و اگر ارتباطات سیاسی آنها سپس مزایای مالی را در جاهای دیگر در کسب‌وکارهایشان برای غول‌ها فراهم کند – همانطور که اغلب در فصل اصلی کلاهبرداری‌های هند اتفاق افتاد – آنگاه این یک معامله قابل قبول در نظر گرفته می‌شود.

نقشی که ماسک در دولت ترامپ ایفا می‌کند بی‌سابقه است و سیاست عالی، سیاست صنعتی و به طور فزاینده‌ای امور بین‌الملل را در بر می‌گیرد. مطمئناً هیچ صنعتگری در هند از موقعیتی به این گستردگی یا با این مشخصات جهانی بالا برخوردار نیست. اما به نوعی، ایالات متحده و هند در حال همگرایی هستند: سرمایه‌داری رفاقتی هند در دوران مودی کمتر آشفته و سازمان‌یافته‌تر شده است، در حالی که در دوران ترامپ، ایالات متحده در جهت مخالف حرکت می‌کند. یک سیستم موفق ایالات متحده از بازارهای باز و رقابت منصفانه به نفع سیستمی رها می‌شود که در آن صنعتگران مرتبط با ترامپ از معاملات متقابل مطلوب برخوردار هستند. هم در امور بین‌الملل و هم در سیاست اقتصادی، ایالات متحده در حال پشت کردن به رویکرد مبتنی بر قوانین است.

البته، پیوند میلیاردر-سیاستمدار خطرات بلندمدتی دارد، هرچند چنین همکاری ضمنی ممکن است در ابتدا از نظر بهبود زیرساخت‌ها یا سرمایه‌گذاری بالاتر مزایایی داشته باشد. یکی خطر نفاق است. اگر مدل مدیریت اقتصادی ترامپ شامل معاملات با رهبران تجاری مورد علاقه و متصل سیاسی باشد، اگر او متعاقباً با آنها اختلاف پیدا کند، آن مدل از هم می‌پاشد. سیستمی که به همکاری کارآمد نخبگان صنعتی و سیاسی متکی است، بسیار آسیب‌پذیر باقی می‌ماند، زیرا مشاجرات به ناچار پدیدار خواهند شد.

در حالی که غول‌های میلیاردر در تصور عمومی مانند قهرمانان بدون محدودیت در رمان آین رند ظاهر می‌شوند، در سراسر جهان استبدادی – چه هند، چین، روسیه یا به طور فزاینده‌ای در آمریکای ترامپ – واقعیت این است که رهبران تجاری عموماً متقاضیان هستند. با وجود تمام قدرتشان، آدانی و امبانی عمیقاً از مودی بیم دارند، همانطور که جک ما از رئیس جمهور چین، شی جین پینگ، یا هر الیگارش عاقل روسی از رئیس جمهور ولادیمیر پوتین بیم دارد. حتی ماسک در مصاحبه‌های اخیر به طرز قابل توجهی نسبت به ترامپ فروتن بوده است، ظاهراً آگاه است که موقعیت ممتاز او می‌تواند هر لحظه لغو شود. در نهایت، در رابطه بین خودکامه و غول، این خودکامه است که قدرت واقعی را در دست دارد.

حداقل در هند، می‌توان استدلال کرد که اقتصاد تا حدی در حال تغییر به سمت بهتر شدن است. آنچه به عنوان یک رفاقت‌بازی آشفته و خودخواهانه آغاز شد، تا حدودی به سمت کارآمدتر شدن و کمتر فاسد شدن تغییر کرده است. در نهایت، شاید، یک سیستم بازار مبتنی بر قوانین بیشتر پدیدار شود. در دوران ترامپ و ماسک، ایالات متحده به سمت کلپتوکراسی حرکت می‌کند نه دور شدن از آن. ترس این است که فصل کلاهبرداری‌های ایالات متحده بعید است دور باشد.


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار:محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: Foreign Policy

💡 درباره منبع: فارن پالیسی یک نشریه خبری آمریکایی است که بر سیاست جهانی، امور جاری، اقتصاد و ایده‌ها تمرکز دارد.

✏️ درباره نویسنده: جیمز کربتری (James Crabtree) ستون‌نویس فارن پالیسی و نویسنده کتاب «راج میلیاردر» است.

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.