
⏳ مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: فارن پالیسی/پیتر دمبروسکی و بروس جونز | 📅 تاریخ: March 21, 2025 / ۲ فروردین ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
بازدارندگی تقویتشده نیازمند اقدام متمرکز آمریکا خواهد بود.
نوشته پیتر دمبروسکی، کرسی اقتصاد امنیت ملی ویلیام بی. روگر در کالج جنگ نیروی دریایی، و بروس جونز، عضو ارشد مرکز امنیت، استراتژی و فناوری استروب تالبوت در موسسه بروکینگز.
کابلهای زیردریایی دوران حساسی را سپری میکنند. در ماه نوامبر، قطعی دو کابل داده در دریای بالتیک توجه رسانهها را بسیار فراتر از آنچه معمولاً مشکلات زیرساختهای حیاتی زیردریایی ایجاد میکند، به خود جلب کرد. این اقدامات خرابکارانه آشکار پس از آسیب مشابه به کابلهای زیردریایی در دریای بالتیک یک سال قبل و آسیب به سه کابل زیردریایی در دریای سرخ در فوریه ۲۰۲۴ رخ داد. در آن سوی کره زمین، گارد ساحلی تایوان در حال تحقیق در مورد این موضوع است که آیا کشتی متعلق به یک شرکت هنگ کنگی یکی از تعداد اندک کابلهای فیبر نوری متصل کننده این کشور جزیرهای به دنیای خارج را قطع کرده است یا خیر.
ایالات متحده منافع حیاتی در اینجا دارد: چهار شرکت آمریکایی سهم فزایندهای از مالکیت کابلهای داده زیردریایی و ترافیکی که حمل میکنند را به خود اختصاص دادهاند. این شرکتها – از جمله متا و گوگل – جواهرات تاج بخش فناوری ایالات متحده هستند. بخش مالی آمریکا، یکی دیگر از منابع حیاتی رفاه آمریکا، به شدت به کابلهای زیردریایی وابسته است. هر روز، تراکنشهای مالی به ارزش بیش از ۱۰ تریلیون دلار در امتداد بستر دریا جابجا میشود.
ارتش ایالات متحده نیز به شدت به این جریانهای داده زیردریایی متکی است و اکثریت قریب به اتفاق اطلاعات فرماندهی و کنترل از طریق کابلهای زیردریایی خصوصی جریان مییابد.
از آنجایی که کارشناسان امنیت بینالملل نگران هستند که دوران درگیریهای زیردریایی فرا رسیده است، دلیل قانعکنندهای برای ایالات متحده وجود دارد که اقدام بینالمللی را برای محافظت از آنچه نویسنده و مورخ آرون بیتمن «شکم نرم قدرت آمریکا» مینامد، تسریع کند.
ظرف چند دهه پس از ظهور کابلهای ارتباطی زیردریایی، دولتها به دنبال محافظت از کابلهای خود و مداخله در کابلهای مخالفان خود بودند، از جمله در طول جنگ اسپانیا و آمریکا و مشهورتر از آن، جنگ جهانی اول. اما حجم دادههایی که از طریق کابلهای امروزی جریان مییابد و نقش محوری آن در اطلاعات و فرماندهی و کنترل بسیار فراتر از دورانهای قبلی درگیری است. با توجه به جهانی شدن و انقلاب اطلاعاتی، این چالش به مراتب بزرگتر است.
برخی کارشناسان استدلال میکنند که یک کارزار جنگ هیبریدی مداوم علیه زیرساختهای غربی توسط روسیه، چین و بازیگران غیردولتی که به دنبال ایجاد اختلال در تجارت و تضعیف قدرت اقتصادی غرب هستند، در جریان است. در حالی که چین به طور گسترده به عنوان «چالش گامبردار» پیش روی ایالات متحده شناخته میشود، این روسیه است که پیشرفتهترین ظرفیت را برای تهدید زیرساختهای زیردریایی دارد. روسیه اخیراً حملات به زیرساختهای بستر دریا را به یک هدف اصلی استراتژی دریایی مدرنیزه شده خود تبدیل کرده است. نیروی دریایی روسیه در حال احیای ناوگان زیردریایی پیشرفته خود با توسعه قایقهای ویژه متمرکز بر جنگ بستر دریا است.
گفتار و سرمایهگذاریهای روسیه با اقدام پشتیبانی شده است: کشتیهای پیمایشی آن در نزدیکی شبکههای انرژی بستر دریای اروپا و مزارع بادی مشاهده شدهاند و زیردریاییهای آن در حال عملیات در نزدیکی برخی از حیاتیترین زیرساختهای زیردریایی جهان شناسایی شدهاند. به گفته دولت فنلاند، ناوگان به اصطلاح سایه روسیه، که صدها کشتی دارد و برای اجتناب از تحریمهای انرژی توسعه یافته است، ممکن است در مانورهای قطع کابل در دریای بالتیک دخیل باشد.
تهدید چین برای زیرساختهای زیردریایی، حداقل از نظر دکترین، محدودتر به نظر میرسد. وابستگی متقابل آن به جریانهای مالی جهانی نشاندهنده علاقه محدود به حملات گستردهتر در شرایط کمتر از جنگ است. و حملات گستردهتر، فراتر از سواحل آسیا (بر زیرساختهای مالی غرب یا شبکه انرژی اروپا)، احتمالاً خارج از محدوده برنامه چین باقی میماند – حداقل، بدون کمک روسیه.
با این حال، در دو مورد اخیر آسیب به زیرساختهای زیردریایی در دریای بالتیک، کشتیهای درگیر هم با چین و هم با روسیه ارتباط داشتهاند. هنگامی که خط لوله گاز بالتیککانکتور در اکتبر ۲۰۲۳ آسیب دید، مقصر، کشتی Newnew Polar Bear ثبت شده در هنگ کنگ شناخته شد؛ اما شرکتی که مالک کشتی است با روسیه ارتباط دارد و این کشتی در نزدیکی – برای صدها مایل – با یک کشتی هیدروگرافی روسی، Sevmorput، یک کشتی باری هستهای متعلق به آژانس دولتی روساتم، در حال حرکت بود.
فناوریهای نوظهور در حال معرفی پویاییهای جدیدی به رقابت ژئواستراتژیک با پیامدهای نامشخص برای حفاظت و تهدید اکوسیستم زیردریایی هستند. در حالی که گسترش رباتیک زیردریایی ممکن است کابلگذاری و نگهداری را آسانتر کند، شناورهای بدون سرنشین ممکن است ابزارهای لازم برای مداخله در کابلها یا شنود کابلها برای اهداف اطلاعاتی را نیز فراهم کنند. در سالهای آینده، پذیرش کابلهای SMART (نظارت علمی و مخابرات قابل اعتماد) نگرانیهایی را ایجاد میکند که دادههای تولید شده توسط حسگرها میتوانند مورد شنود یا سوء استفاده قرار گیرند، و تضمین اطلاعات را حیاتی میسازد. نحوه پیشرفت این امکانات متناقض در طول زمان ناشناخته و بسیار پرخطر است.

فراتر از کابلهای فیبر نوری، ریسک منطقه خاکستری به شبکه انرژی بستر دریا و معدنکاری زیردریایی گسترش مییابد. به طور فزایندهای بستر دریا با خطوط لوله نفت و گاز و کابلهای برقی که برق را از مناطق فراوان به مناطق با تقاضای بالا ارسال میکنند یا عملیات تأسیسات دریایی را هدایت میکنند، در هم تنیده شده است. امروزه محققان تخمین میزنند که تقریباً ۷۵۰ هزار مایل کابل برق زیردریایی وجود دارد و ناظران صنعت معتقدند که این رقم ممکن است طی دهه آینده دو برابر شود. با پیشرفت تلاشها برای استخراج مواد خاکی کمیاب از اعماق بستر دریا، منافع تجاری و استراتژیک در بستر دریا بیشتر خواهد شد.
پیامدهای فوری حملات اخیر مرتبط با روسیه و چین ممکن است در برخی محافل اغراقآمیز باشد. اما زمان آن فرا رسیده است که به آسیبپذیریهای واقعی و رو به رشد زیرساختهای زیردریایی جهان رسیدگی شود.
موانع زیادی برای پاسخگویی به دولتها و بازیگران غیردولتی که عمداً یک کابل زیردریایی را قطع میکنند، وجود دارد. یک مشکل، انتساب به موقع است؛ انتساب دقیق برای نام بردن و شرمسار کردن، آغاز اقدامات قانونی مناسب، و مهمتر از همه، مجازات متخلف ضروری است. حتی زمانی که بتوان عامل مخرب را شناسایی کرد، پاسخ سریع به کشتیهایی که در کابلهای زیردریایی دخالت میکنند، چالشبرانگیز است، به ویژه در اقیانوس باز. حفاظت از صدها هزار مایل کابل با توجه به تعداد شناورهایی که حتی به لحاظ نظری در دسترس هستند، بسیار بعید است. فقدان اختیارات قانونی روشن در آبهای بینالمللی، نحوه مجازات کشتیهای متخاصم توسط یک دولت یا شرکت خصوصی را محدود میکند. علاوه بر این، ابزار مورد علاقه غرب در سالهای اخیر – تحریمها – ممکن است در اینجا کارساز نباشد. روسیه در حال حاضر تحت تحریمهای گستردهای قرار دارد و ممکن است نسبت به مجازاتهای بیشتر مصون باشد؛ کشورهای کوچکی که تحت تجاوز زیردریایی توسط بازیگران چینی قرار میگیرند، ممکن است ظرفیت محدودی برای اعمال تحریم داشته باشند. حتی کشورهای قدرتمندتری که قربانی قطع کابل شدهاند، ممکن است با توجه به مشکلات شناخته شده انتساب، در اقدام تردید داشته باشند.
با این حال، سه گام میتوان برای تقویت بازدارندگی از طریق کاهش آسیبپذیریها و افزایش هزینهها برای بازیگران متخاصم برداشت.
اولین استراتژی بازدارندگی، انکار از طریق بهبود تابآوری است. هر اثری که یک دولت یا نهاد غیردولتی متخلف امیدوار است با دخالت در یک کابل زیردریایی به دست آورد، توانایی ترمیم سریع قطعی و حفظ خدمات از طریق مسیریابی مجدد، تأثیر قطعی را کاهش میدهد و در نتیجه پاداش تجاوز را محدود میکند. حتی اگر دشمن به عنوان بخشی از یک کارزار بزرگتر و طولانیتر در کابل دخالت کند، تلاش برای بازگرداندن خدمات نیز ممکن است مفید باشد.
دوم «بازدارندگی با کشف» است: دید بیشتر میتواند به «انکار قابلیت انکار» کمک کند. همانطور که جیمز برگرون، مشاور سیاسی فرماندهی دریایی متفقین ناتو، اشاره کرده است: «اگر یک عامل مخرب قصد آزار، تضعیف یا حمله پنهانی به زیرساختهای دریایی را داشته باشد … هدف اصلی ما این است که آنها نتوانند از آن فرار کنند. در عوض، آنها شناسایی خواهند شد، دوربینها عکس خواهند گرفت، حسگرهای زیر آب نظارت خواهند کرد و دنبالهای از سیگنالهای مسئولیت وجود خواهد داشت.»
کشف بهتر مستلزم تسریع در پذیرش فناوریهای پیشرفته، حسگرهای کوانتومی جمعآوری داده برای پردازش، سیستمهای رباتیک زیر آب و کاربرد هوش مصنوعی در دادههای سنجش خواهد بود. هر کدام میتوانند برای تقویت آنچه ممکن است بازدارندگی با کشف بنامیم، استفاده شوند. اما دلیل بیشتری برای ایالات متحده و شرکای غربی آن برای حرکت سریع وجود دارد: هر کشوری که موفق به تسلط بر فناوریهای نوظهور زیردریایی شود، مزیت حرکت اول را نسبت به رقبای خود خواهد داشت. این کشور قادر خواهد بود دادههای بیشتری را جمعآوری کند و بدون شناسایی و بدون بازدارندگی، با استفاده از ابزارهای غیرقابل دسترس برای سایر دولتها، در زیرساختهای حیاتی زیردریایی دخالت کند.
سوم، اقدامات هیبریدی را میتوان با اقدامات متقابل پنهانی و اغلب قابل انکار پاسخ داد. در حالی که تعداد کمی میخواهند به تنش پرمخاطره رقابت زیردریایی در طول جنگ سرد بازگردند، ادامه احیای مأموریت فنی، عملیاتی و سازمانی نیروی زیردریایی آمریکا و تیمهای اقیانوسشناسی وابسته و ناوگان رو به رشد سیستمهای بدون سرنشین زیردریایی آن، زمانی که دشمنان قوانین و هنجارهای بینالمللی را نقض میکنند، ضروری است.
بازدارندگی تقویتشده نیازمند اقدام متمرکز ایالات متحده خواهد بود.
کارهای بیشتری باید برای تفکیک نهادهای مختلف دولت ایالات متحده که مسئول تأمین امنیت کابلهای زیردریایی هستند، انجام شود. یک چالش برای سیاستگذاران آمریکایی، تعداد زیاد نهادهای فدرال با منافع در این بازی است. فقط برای نظارت بر مقررات و صدور مجوز، دولت ایالات متحده تیم تلکام را با وزارتخانههای دادگستری، دفاع و امنیت داخلی به عنوان اعضای اصلی اداره میکند. انتساب، بازدارندگی و آمادگیهای دفاعی مستلزم نقشهای فعال جامعه اطلاعاتی و نیروهای مسلح است. این رویکرد کل دولت تمایل به رکود دارد مگر اینکه یک بازیگر اصلی مشخص، با در دست داشتن اختیارات رئیس اجرایی، منصوب شود.
ما معتقدیم که شورای امنیت ملی باید اختیارات و ظرفیت بیشتری برای اجرای سیاستهای قویتر و تضمین پاسخگویی داده شود. نیروی دریایی، با همکاری نزدیک با گارد ساحلی و آژانسهای اطلاعاتی، باید از نظر عملیاتی رهبری کند. سایر آژانسها و وزارتخانهها باید به عنوان مشاوران بینسازمانی خدمت کنند.
گامهای هماهنگ بینالمللی نیز مورد نیاز خواهد بود. ایالات متحده منابع، مأموریت و مسئولیت حفاظت از زیرساختهای حیاتی جهان را ندارد. هر اقتصاد بزرگی به این کابلها وابسته است و بیش از ۱۴۰۰ ایستگاه زمینی که شبکه زیردریایی را به شبکه زمینی متصل میکنند در بیش از ۱۸۰ کشور مستقر هستند – همه کشورهایی که با دریا یا اقیانوس هممرز هستند، از آنگولا گرفته تا یمن و فراتر از آن.
اقدام مشخص احتمالاً از سوی ائتلافی از مشتاقان حاصل خواهد شد که نقشهای مهمی را برای نهادهایی مانند سازمان بینالمللی دریانوردی و اتحادیه بینالمللی مخابرات میپذیرند. گروه G7 باید یک نقطه کانونی باشد؛ در دولت اول ترامپ بود که G7 ابتکار شبکههای پاک را با تمرکز بر حفاظت از کابلهای زیردریایی در برابر جمعآوری اطلاعات چین تأسیس کرد. از آن زمان، G7 یک کارگروه اختصاصی برای پیشبرد این دستور کار تشکیل داد؛ متأسفانه، سرمایهگذاریهای محدود در تابآوری و آگاهی دامنه لازم ناامیدکننده بوده است.
در نشست اخیر وزرای خارجه در شارلووا، کانادا، G7 یک کارگروه غیررسمی متشکل از اعضای گروه نوردیک-بالتیک ۸ و G7 ایجاد کرد؛ آن گروه تقویتکننده متقابل بسیاری از کشورهایی را که بیشترین منافع و ظرفیتها را در امنیت دریایی دارند، گرد هم میآورد و میتواند ائتلافی از مشتاقان مرتبط با کابلهای زیردریایی باشد. حرکت سریع کلیدی است. غرب مزیت بالقوه حرکت اول را در همه چیزهای زیردریایی دارد، اما هم چین و هم روسیه به سرعت در حال تعقیب آن هستند.
”