نشریه فارن افرز: «آیا سوریه میتواند بهبود یابد؟» | ۲۱ خرداد ۱۴۰۴
پس از لغو ناگهانی تحریمها توسط ترامپ، سوریه در دوراهی فروپاشی یا بهبودی قرار دارد. آیا جامعه جهانی میتواند به این کشور جنگزده برای عبور از بحران و دستیابی به ثبات کمک کند؟

⏳ مدت زمان مطالعه: ۸ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: فارن افرز/ناتاشا هال و نینار فوّال | 📅 تاریخ: ۲۷ مه ۲۰۲۵ / ۷ خرداد ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
در جریان سفر خود به خاورمیانه در اواسط ماه مه، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، اقدامی خارقالعاده انجام داد. رئیسجمهور در بخش سعودی تور چهار روزه خود، تغییر گستردهای را در سیاست ایالات متحده در قبال سوریه اعلام کرد. نخست، او در ریاض با تشویقهای پرشور اعلام کرد که ایالات متحده تمام تحریمها علیه این کشور را به حالت تعلیق درخواهد آورد، زیرا دولت سوریه در حال گذر از یک انتقال دشوار پس از فروپاشی رژیم بشار اسد در دسامبر است. روز بعد، ترامپ به طور علنی با احمد الشرع، رئیسجمهور موقت سوریه، که تنها چند ماه پیش جایزهای ۱۰ میلیون دلاری از سوی دولت ایالات متحده برای دستگیری او تعیین شده بود، دیدار کرد. پس از این دیدار، ترامپ از الشرع به عنوان مردی جوان و جذاب با «گذشتهای قوی» یاد کرد.
ترامپ با برداشتن این گامهای ناگهانی، آنچه را که در هر دولت دیگری در ایالات متحده احتمالاً یک فرآیند سیاستگذاری طولانی و خستهکننده میبود، دور زد. ماهها بود که بسیاری از سوریها و ناظران سوریه نگران بودند که ایالات متحده ممکن است هرگز تحریمهای خود را لغو نکند. واشنگتن برای اولین بار در سال ۱۹۷۹، زمانی که رژیم سوریه را به عنوان دولت حامی تروریسم اعلام کرد، تحریمهایی را علیه این کشور وضع کرد که منجر به ممنوعیت فروش اسلحه و سایر محدودیتها بر صادرات به این کشور شد. کنگره در سالهای اولیه قرن بیست و یکم تحریمهای بیشتری را اعمال کرد. پس از آغاز جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱، هم ایالات متحده و هم اروپا محدودیتهای بیشتری را اضافه کردند. گروههای مسلح در داخل سوریه – که برخی از آنها اکنون در دولت دمشق نماینده دارند – نیز به عنوان تروریست شناخته شده و بنابراین همچنان مشمول تحریمها هستند. این اقدامات در مجموع، سوریه را تا حد زیادی از تجارت و سرمایهگذاری بینالمللی منزوی کرده و مانع عمدهای برای بهبود اقتصادی در این کشور جنگزده بوده است.
نیاز سوریه فوری است. بیش از ۹۰ درصد سوریها زیر خط فقر زندگی میکنند و ۷۰ درصد برای تأمین نیازهای اولیه خود به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند. با نرخ رشد فعلی، اقتصاد سوریه حداقل تا سال ۲۰۸۰ طول میکشد تا به تولید ناخالص داخلی پیش از آغاز جنگ داخلی در سال ۲۰۱۱ برسد. شرایط وخیم اقتصادی با خشونتهای قومی و تنشهای فرقهای که از زمان سقوط رژیم اسد، که تحت سلطه اقلیت علوی بود، و تصرف پایتخت عمدتاً توسط هیئت تحریر الشام (HTS) به رهبری الشرع، یک گروه شورشی سابق وابسته به سنیها، شعلهور شده، بدتر شده است. الشرع قول داده است از اقلیتهای سوریه محافظت کند، اما برخی از اعضای جوامع علوی، دروزی و سایر جوامع متقاعد نشدهاند. مداخله خارجی، از جمله از سوی اسرائیل، که بیش از ۷۰۰ حمله به سوریه انجام داده و مناطقی را در داخل این کشور تصرف کرده است، بیثباتی کشور را عمیقتر کرده است. همه این فشارها اکنون در حال افزایش است. چند روز پس از اعلام ترامپ، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، به کمیته روابط خارجی سنا گفت که تصمیم برای لغو تحریمها پس از آن اتخاذ شد که مقامات ایالات متحده به این نتیجه رسیدند که دولت انتقالی سوریه ممکن است «چند هفته، نه چند ماه، تا فروپاشی بالقوه و یک جنگ داخلی تمامعیار با ابعاد حماسی» فاصله داشته باشد.
چرخش غیرمنتظره ترامپ در مورد تحریمها، اقدام درستی بود و میتواند به سوریه در مقابله با چالشهای کنونیاش کمک کند. سرنگونی رژیم بیرحم اسد، در را به روی آیندهای بهتر برای سوریها و منطقه گشود. اما لغو تحریمها هرگز برای دور کردن کشور از لبه پرتگاه کافی نبود. شروع لغو تحریمهای ایالات متحده – گامی که با تصمیم اتحادیه اروپا برای لغو بیشتر تحریمهای خود علیه سوریه تقویت شده است – گام مهمی برای ایجاد شرایط مساعد برای سرمایهگذاری خارجی است که سوریه به شدت به آن نیاز دارد. ایالات متحده و سایر شرکای سوریه اکنون باید موانع باقیمانده بر سر راه ثبات و بهبود اقتصادی را برطرف کنند و این کار را به سرعت انجام دهند – نه اینکه اجازه دهند فشارهای داخلی و رقابتهای منطقهای باعث از هم پاشیدگی کشور شود.
دولت ترامپ پیش از این گامهایی برای تحقق وعده رئیسجمهور مبنی بر لغو تحریمها برداشته است. هفته گذشته، دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری مجوزی صادر کرد که فوراً بیشتر تحریمهای ایالات متحده، از جمله تحریمهای خود شرع را لغو میکند، اگرچه این مجوز تعیینکنندههای تروریسم خارجی را حذف نمیکند و میتواند در هر زمانی لغو شود. در همان روز، وزارت امور خارجه معافیت ۱۸۰ روزهای از تحریمهای اعمال شده تحت قانون سزار ۲۰۱۹ صادر کرد که به دولتهای خارجی، کسبوکارها و افراد امکان میدهد در سوریه تجارت کنند.
با این حال، معافیتها تنها یک راهحل جزئی هستند. بدون لغو دائمی تحریمها، که در مورد تحریمهای قانون سزار مستلزم تأیید کنگره است، عدم اطمینان در مورد اینکه آیا تحریمها صرفاً در شش ماه آینده بازخواهند گشت یا خیر، میتواند مانع بهبود اقتصادی سوریه شود. برخی از سرمایهگذارانی که به دولت ترامپ نزدیک هستند یا به کار در اقتصادهای تحریمشده عادت دارند، ممکن است دلسرد نشوند. اما بسیاری از شرکتها و بنگاههای بینالمللی که به دنبال سرمایهگذاریهای بلندمدت هستند، ممکن است همچنان در سرمایهگذاری تردید کنند. آنها میتوانند جانب احتیاط را رعایت کرده و به طور کلی از انجام تجارت در سوریه خودداری کنند، همانطور که بسیاری در طول جنگ داخلی این کشور انجام دادهاند.
لغو تحریمها به تنهایی هرگز سوریه را از لبه پرتگاه دور نمیکرد.
کارهای بیشتری وجود دارد که دولت ترامپ میتواند انجام دهد. وزارت امور خارجه میتواند برای خارج کردن هیئت تحریر الشام (HTS) از فهرست سازمانهای تروریستی خارجی تلاش کند، که مستلزم تعیین این است که شرایط اولیه برای این نامگذاری دیگر قابل اجرا نیست یا دلایل امنیت ملی برای حذف آن وجود دارد. این وزارتخانه به همین ترتیب باید با استناد به تغییر اساسی در رهبری و سیاستهای کشور، همراه با تضمینهایی از سوی رهبری فعلی مبنی بر اینکه اکنون از تروریسم حمایت نمیکند و در آینده نیز نخواهد کرد، برای حذف نام سوریه از فهرست کشورهای حامی تروریسم تلاش کند. بدون حذف این نامگذاریها، تسهیل کنترلهای صادراتی احتمالاً دشوار خواهد بود.
در حال حاضر، لغو تحریمها امکان سرمایهگذاری کشورهای حاشیه خلیج [فارس] و سایر بازیگران را در سوریه فراهم کرده است. سه روز پس از اعلام لغو تحریمها توسط ترامپ، یک شرکت اماراتی تفاهمنامه ۸۰۰ میلیون دلاری با دولت موقت دمشق برای توسعه بندر طرطوس سوریه و ایجاد مناطق صنعتی و تجارت آزاد امضا کرد. قطر و عربستان سعودی پیش از این بدهی سوریه را پرداخت کردهاند و به این کشور امکان دادهاند تا وامها و تزریقهای نقدی از موسسات مالی بینالمللی مانند بانک جهانی دریافت کند. سوریه همچنین میتواند دوباره در سیستم مالی جهانی ادغام شود. به عنوان مثال، ورود مجدد به سیستم سوئیفت – که برای ارسال پول بین بانکها، حوالههای سیمی بینالمللی و سایر پرداختها حیاتی است – حوالهها و سایر معاملات بینالمللی را تسهیل میکند.
تحت رژیم اسد، اقتصاد سوریه به سختی سرپا مانده بود و توسط ایران و روسیه، قاچاق مواد مخدر و کمکهای بشردوستانه حمایت میشد. لغو تحریمها امکان آغاز جدی بازسازی را فراهم میکند. بخشهای نفت و گاز، مواد خام و تولیدی سوریه میتوانند احیا شوند و درآمد برای دولت و معیشت برای بسیاری از شهروندان کشور ایجاد کنند. بخش انرژی به ویژه نیازمند سرمایهگذاری است؛ سوریه در سال ۲۰۱۰، پیش از جنگ داخلی، روزانه نزدیک به ۴۰۰ هزار بشکه نفت تولید میکرد، اما تا زمان سقوط اسد در سال گذشته، این تولید به ۴۰ تا ۸۰ هزار بشکه در روز کاهش یافته بود. در سطح فردی، لغو تحریمها به سوریهای مقیم خارج از کشور کمک میکند تا با آسانتر کردن ارسال پول به کشور، در آن سرمایهگذاری کنند. هیچ یک از این پیشرفتها تضمین شده نیست – همه تلاشهای بازسازی برای سرمایهگذاران جذاب نخواهد بود و تعطیلی آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده توسط دولت ترامپ، شکاف بزرگی ایجاد میکند که سایر تأمینکنندگان مالی باید آن را پر کنند. اما لغو تحریمها گزینههایی فراتر از اتکا به سایر کشورهای تحریمشده و فعالیتهای غیرقانونی برای بقا به سوریه میدهد.
تحریمها تنها مانعی نیستند که ثبات سوریه را تهدید میکنند. از زمان برکناری رژیم اسد، رقابتی برای کسب مزیت اقتصادی و سیاسی در این کشور ضعیفشده، شکل گرفته است. یکی از بازیگران اصلی، اسرائیل است. ارتش اسرائیل صدها حمله به سوریه انجام داده و بخشهایی از جنوب سوریه را اشغال کرده است و دولت اسرائیل با ادعای اینکه این تهاجم تلاشی برای محافظت از اقلیت دروز است، به اختلافات فرقهای دامن زده است. اسرائیل همچنین از ایالات متحده لابی کرده است تا تحریمها علیه سوریه را حفظ کرده و به روسیه اجازه دهد پایگاههای نظامی خود را در این کشور نگه دارد. امارات متحده عربی در حال میانجیگری مذاکرات محرمانه بین اسرائیل و سوریه بوده و شرع بارها گفته است که خواهان جنگ با اسرائیل نیست. دولت سوریه حتی وسایل الی کوهن، جاسوس اسرائیلی را که پس از کشف جاسوسیاش در سال ۱۹۶۵ در دمشق اعدام شد، به عنوان یک حرکت حسن نیت بازگرداند. اما اشغال خاک سوریه توسط اسرائیل ادامه دارد. به نظر میرسد تعامل دولت ترامپ با شرع، موضع اسرائیل را نرمتر کرده است، زیرا حملات هوایی اسرائیل به این کشور در روزهای پس از آن کاهش یافته است. اکنون، رئیسجمهور ایالات متحده باید از اهرم فشار خود برای مهار عملیات مخرب اسرائیل بیشتر استفاده کند.
سایر بازیگران منطقهای نیز وارد معرکه شدهاند و به دنبال انعقاد قراردادهای سرمایهگذاری با دولت جدید سوریه هستند که ممکن است در راستای منافع بلندمدت این کشور باشد یا نباشد. به عنوان مثال، در ماه دسامبر، ترکیه طرحی را برای مذاکره در مورد توافقنامه منطقه انحصاری اقتصادی با سوریه اعلام کرد که مرزهای دریایی را برای اعطای حقوق انحصاری به هر کشور برای اکتشاف و بهرهبرداری از منابع، از جمله نفت و گاز، در منطقه خود تعریف میکند. ممکن است چنین توافقی برای سوریه مزیت اقتصادی داشته باشد، اما همچنین اختلافات بر سر مرزهای دریایی موجود در شرق مدیترانه را شعلهورتر کرده و سوریه را با همسایگان خود درگیر خواهد کرد.
راههایی وجود دارد که ترکیه میتواند نقش سازندهتری ایفا کند. دولت سوریه، بدون تحریم، میتواند با آنکارا در مورد برنامههایش برای ساخت زیرساخت ترانزیت انرژی که شام، خلیج [فارس] و بالقوه اروپا را به هم متصل میکند، همکاری کند. کمک ترکیه به ارتش سوریه میتواند حملات ارتشهای خارجی یا به اصطلاح داعش را مهار کند، تا زمانی که این حمایت استقلال سوریه را به خطر نیندازد یا نگرانیهای امنیتی سایر بازیگران، بهویژه اسرائیل را تشدید نکند.
درگیری اسرائیل و ترکیه در سوریه یک احتمال نگرانکننده است. در ماه مارس، یک رسانه اسرائیلی گزارش داد که دولت اسرائیل در حال آماده شدن برای احتمال چنین رویارویی است. اخیراً، اسرائیل و ترکیه برای کاهش تنشها و ایجاد یک خط تلفن مستقیم برای این منظور در سوریه، مذاکراتی انجام دادهاند. با این حال، با بازسازی دولت و نیروهای امنیتی سوریه، اسرائیل و ترکیه میتوانند برای نفوذ بر این فرآیند به روشهایی غیر از رویارویی نظامی مستقیم، رقابت کنند. دولت ایالات متحده احتمالاً پیش از این با تعامل با مقامات موقت سوریه، کشورهای حاشیه خلیج [فارس] و خود ترکیه، اسرائیل را برای عقبنشینی تحت فشار قرار داده است. اما ادامه دیپلماسی ایالات متحده میتواند به تضمین این امر کمک کند که سوریه بار دیگر به میدان بازی رقابتهای منطقهای تبدیل نشود.
برای اینکه سوریه مسئولیت دفاع از خود، از جمله انجام عملیات ضدتروریستی خود را بر عهده بگیرد، به منابع اقتصادی و کمکهای بینالمللی برای بازسازی و متحد کردن ارتش و سرویسهای امنیتی خود نیاز خواهد داشت. در حال حاضر، وضعیت امنیتی شکننده است. هیئت تحریر الشام (HTS) تمام مناطق کشور را کنترل نمیکند و در فرماندهی برخی از جنگجویان درون صفوف خود با مشکل مواجه است. این گروه حتی کنترل کمتری بر سایر نیروها، مانند دهها هزار جنگجوی ارتش آزاد سوریه، که بیشتر از آنکارا دستور میگیرند تا دمشق، دارد. شبهنظامیان متشکل از عناصر سابق رژیم اسد در سواحل سوریه دوباره سازماندهی شدهاند و داعش در شرق در حال ظهور مجدد است. برخی از گروههای مسلح کرد و دروز امید به خودمختاری در سوریه پس از اسد را رها نکردهاند. مدیریت این محیط امنیتی از هم گسیخته بدون حمایت خارجی، از جمله آموزش در زمینه کاهش آسیب به غیرنظامیان، دشوار خواهد بود. چالش، ایجاد نیروهای امنیتی و پلیس منضبطی خواهد بود که از مردم سوریه محافظت کنند، نه اینکه از آنها اخاذی کنند. سوریها از خلاص شدن از ایستهای بازرسی رژیم اسد، که برای نظارت بر شهروندان و درخواست رشوه ایجاد شده بودند، خوشحالند – اما همچنین از بازگشت فساد و خشونت در صورت شکست بهبود اقتصادی کشور میترسند.
حکمرانی خوب این ترسها بیاساس نیستند. سوریه با داستانهای هشداردهنده سوءمدیریت پس از درگیری احاطه شده است. فساد در عراق در طول فرآیند بازسازی پس از تهاجم ایالات متحده در سال ۲۰۰۳ و در لبنان پس از پایان جنگ داخلی ۱۹۷۵-۱۹۹۰ در آنجا ریشه دواند. تعداد انگشتشماری از سیاستمداران و کسبوکارها به قیمت خدمات اولیه و توسعه اقتصادی برای جمعیتهای گستردهتر، ثروتمند شدند. ناکامی دولتهای انتقالی در توسعه اقتصادهای یکپارچه منجر به افزایش درگیریهای فرقهای شد و خلأهایی را برای پر کردن توسط بازیگران غیردولتی باقی گذاشت. عراق هنوز هم برای تنوع بخشیدن به اقتصاد وابسته به نفت خود و ترویج توسعه پایدار در بخشهای کشاورزی و انرژی خود، تا حد زیادی به دلیل فساد بومی و دخالت ایران و گروههای غیردولتی در اقتصاد عراق، در تلاش است. به همین ترتیب، بخشهای تولیدی اقتصاد لبنان با افزایش وابستگی به واردات ارزان در دوران پس از جنگ، متزلزل شدند. جنگسالارانی که به سیاستمدار تبدیل شده بودند، پروژههای زیربنایی را دنبال میکردند که به نفع شخصی آنها بود نه اینکه رشد گسترده را تقویت کند.
تجربه گذشته از بازسازی پس از جنگ در سراسر جهان نشان میدهد که شفافیت و فراگیری در تصمیمگیریهای دولتی، بهترین پادزهر برای فساد، رکود اقتصادی و سایر بیماریهای رایج در کشورهای در حال بهبودی است. با این حال، تاکنون، خواستههای واشنگتن از دولت جدید سوریه به مسائل امنیتی، مانند اخراج شبهنظامیان خارجی، محدود شده و اصلاحات سیاسی و نهادی مورد نیاز برای تضمین یک انتقال مسالمتآمیز را نادیده گرفته است.
سوریه با داستانهای هشداردهنده سوءمدیریت پس از درگیری احاطه شده است.
این یک اشتباه است. آرمانهایی که سوریها برای آن جنگیدند و جان باختند، نباید نادیده گرفته شوند. شرع، بدون هیچ فشاری از سوی ایالات متحده – یا از سوی دولتهای منطقه که از یک جنبش دموکراتیک موفق در سوریه که میتواند الهامبخش ناآرامی در کشورهای خودشان باشد، میترسند – قدرت را تحکیم کرده است. اما اگر دولت سوریه اراده سوریهایی را که علیه استبداد اسد قیام کردند، نادیده بگیرد، خطر شعلهور شدن مجدد درگیری و احیای نیروهای شروری مانند داعش را به جان میخرد.
آنچه در سوریه اتفاق میافتد، میتواند بر ثبات بسیار فراتر از مرزهای آن تأثیر بگذارد. از سال ۲۰۱۱، جنگ داخلی سوریه میلیونها نفر را آواره کرد و موجی از پناهندگان را در مرزهای اروپا ایجاد کرد. یکی از نتایج آن، ظهور احزاب راست افراطی در سراسر اروپا بود که از واکنش منفی مردمی علیه مهاجران برای جلب حمایت انتخاباتی گسترده استفاده کردند. در همین حال، دولت ایران از ضعف رژیم اسد برای تقویت نفوذ خود در عراق، سوریه و لبنان بهرهبرداری کرد و این کشورها را بیثبات و گروههای مسلح غیردولتی را تقویت کرد. وضعیت مطرود سوریه تحت رژیم اسد همچنین برداشتن گامهای معنادار به سوی یکپارچگی منطقهای، از مذاکره قراردادهای تجاری گرفته تا ساخت خطوط لوله گاز جدید را غیرممکن ساخته بود.
به جای تکرار آن تاریخ، گذار پس از اسد در سوریه میتواند کاتالیزوری برای رشد و ثبات باشد. زمانی که ترامپ اعلام کرد که به تحریمهای ایالات متحده پایان میدهد، گفت که این اقدام به سوریها «فرصتی برای بزرگی» میدهد. برای زنده نگه داشتن آن فرصت، دولت او باید بر شتاب کنونی تکیه کند و اطمینان حاصل کند که دولت ایالات متحده به وعده خود عمل میکند – و بازیگران در سوریه و سراسر منطقه این فرآیند را خراب نمیکنند. لغو تحریمها اولین گام محوری به سوی یک گذار باثبات و پرثمر پس از اسد در سوریه بود. قطعاً نباید آخرین گام باشد.
”