نشریه فارن افرز: «چگونه روسیه میتواند از خلاء در اروپا بهرهبرداری کند» | ۲۳ تیر ۱۴۰۴
کاهش سریع و ناهماهنگ نیروهای آمریکایی از اروپا میتواند یک خلاء امنیتی ایجاد کند که ولادیمیر پوتین برای پیشبرد اهداف تهاجمی خود و تضعیف ناتو از آن بهرهبرداری خواهد کرد.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: فارن پالیسی/آندریا کندال-تیلور، جیم تاونسند و کیت جانستون | 📅 تاریخ: ۱۰.Jul.2025 / تیر ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
خطرات کاهش سریع نیروهای آمریکایی
اجلاس ناتو که دو هفته پیش در لاهه برگزار شد، انتظارات پایینی را که متحدان برای آن تعیین کرده بودند، برآورده کرد. در بحبوحه ترس از اینکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، یک دستور کار عادی را به هم بزند، رهبران ناتو برنامه را به طور قابل توجهی کاهش دادند و بحثهای دشوار در مورد مسائلی مانند حمایت از اوکراین، روابط ناتو با روسیه و حملات هیبریدی روسیه در اروپا را از دستور کار خارج کردند. اما این اجلاس با یک توافق تاریخی توسط بیشتر متحدان، به استثنای اسپانیا، برای افزایش هزینههای دفاعی اعضا به پنج درصد تولید ناخالص داخلی طی ده سال آینده، با ۳.۵ درصد اختصاص یافته به هزینههای اصلی نظامی و ۱.۵ درصد برای تقویت زیرساختهای غیرنظامی و تابآوری کلی، به پایان رسید. تعهد به هزینه بیشتر برای دفاع، علاوه بر ستایش چاپلوسانه مارک روته، دبیرکل ناتو، از ترامپ در این اجلاس، راه را برای پایبندی ترامپ به فیلمنامه بسیار طراحیشده اجلاس هموار کرد و انسجام اتحاد را حفظ نمود. ترامپ حتی به نظر میرسید که با یک قدردانی تازهیافته از اعضای ناتو، لاهه را ترک کرد و به خبرنگاران گفت: «این مردم واقعاً کشورهایشان را دوست دارند. این یک کلاهبرداری نیست و ما اینجا هستیم تا به آنها کمک کنیم.»
با این حال، هرگونه حس آرامش در میان متحدان ممکن است کوتاهمدت باشد. عناوین نسبتاً مثبت خروجی از اجلاس، طوفانی را که در آن سوی اقیانوس اطلس در حال شکلگیری است، پنهان میکند. دولت ترامپ در حال انجام یک بازنگری گسترده در وضعیت نیروها است که قرار است در اواخر تابستان یا اوایل پاییز منتشر شود و میتواند اساساً ردپای جهانی ارتش ایالات متحده را تغییر دهد. اگر آن فرآیند منجر به کاهش قابل توجه و سریع نیروهای ایالات متحده در اروپا شود، نتیجهای که مقامات دولت علناً احتمال آن را مطرح کردهاند، این اتحاد در برابر تجاوزات بیشتر روسیه آسیبپذیرتر خواهد شد.
اروپا در حال برداشتن گامهای بزرگی است و بودجههای دفاعی در حال افزایش است، اما برای افزایش تولید و تحویل قابلیتهایی که ایالات متحده در حال حاضر در قاره فراهم میکند، زمان لازم است. ایالات متحده ممکن است صلاح بداند که برخی تعدیلات نیرو را در اروپا انجام دهد که به آن امکان میدهد وضعیت دفاعی خود را در آسیا برای مقابله با تهدیدات فزاینده از سوی چین تقویت کند. اما واشنگتن باید هرگونه چنین تغییری را با دقت برنامهریزی کند و نیروهای ایالات متحده را به اندازه کافی در جای خود باقی بگذارد تا اروپاییها بتوانند برای پر کردن شکافهای آینده تلاش کرده و بازدارندگی معتبر خود را در برابر روسیه حفظ کنند. حیاتی است که هرگونه کاهش نیرو با مقامات نظامی ناتو هماهنگ شود و متحدان از قبل برای پوشش قابلیتهای از دست رفته توافق کنند. در غیر این صورت، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، وسوسه خواهد شد که از یک اتحاد تضعیفشده بهرهبرداری کند.
کلمات دلسردکننده
سیگنالهای سیاسی پیرامون بازنگری وضعیت نیروهای وزارت دفاع ایالات متحده، تنها ترس متحدان اروپایی را از اینکه یک کاهش سریع نیرو در راه است، افزایش داده است. در یک سخنرانی در اولین نشست وزرای دفاع ناتو در ماه فوریه، وزیر دفاع پیت هگست بر دیدگاه دولت ترامپ مبنی بر اینکه اروپا دیگر نمیتواند اولویت ایالات متحده باشد، تأکید کرد و گفت که با توجه به «واقعیتهای استراتژیک»، رهبران ناتو اروپایی «باید مسئولیت اصلی دفاع از قاره را بر عهده بگیرند.» این نظرات با پیامی که هگست در ماه مه در سنگاپور ارائه داد، در تضاد شدید بود، زمانی که او بر تعهد ایالات متحده به هند و اقیانوسیه تأکید کرد و آن را «صحنه اولویتدار» ایالات متحده نامید. پوشش رسانهای از راهنمای استراتژیک دفاع ملی موقت ۲۰۲۵ پنتاگون – که این بهار به عنوان جایگزینی برای استراتژی دفاع ملی، که انتظار میرود اواخر امسال منتشر شود، صادر شد – نشان میدهد که این وزارتخانه قصد دارد یک ساختار نظامی در هند و اقیانوسیه را با انحراف منابع از مکانهای دیگر، از جمله اروپا، و پذیرش ریسک بیشتر در آن مناطق، تأمین مالی کند. حتی متیو ویتاکر، سفیر ایالات متحده در ناتو، در ماه مه گفت که واشنگتن «دیگر هیچ صبری» در مورد کاهش حضور ایالات متحده در اروپا نخواهد داشت.
نگرش دولت ترامپ نسبت به روسیه نیز نگرانیهای متحدان ناتو را در مورد تعهد ایالات متحده به اروپا تغذیه میکند. ترامپ تمایلی به تعریف روسیه به عنوان یک تهدید نداشته و در عوض پوتین را «مرد خوبی» خوانده و هدف خود را برای عادیسازی روابط ایالات متحده با مسکو روشن کرده است. مقامات ارشد ایالات متحده نیز خطر پوتین برای اروپا را کماهمیت جلوه دادهاند. استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ برای خاورمیانه، که همچنین بر دیپلماسی با مسکو نظارت دارد، در مصاحبهای با تاکر کارلسون، مجری محافظهکار، در ماه مارس گفت که «مضحک» است فکر کنیم روسیه «در سراسر اروپا راهپیمایی خواهد کرد» – یک استدلال پوشالی که به منظور القای این است که ارزیابیهای اروپایی از تهدید روسیه اغراقآمیز است. متحدان ناتو قصد داشتند یک استراتژی روسیه را برای تصویب در اجلاس ژوئن ارائه دهند اما از ترس اینکه نتوانند ترامپ را با خود همراه کنند، آن را به حالت تعلیق درآوردند.
حتی اگر مسکو در سراسر اروپا راهپیمایی نکند، روسیه تهدیدی برای ناتو خواهد بود. ارتش روسیه، اگرچه بدون نقص نیست، اما دیگر آن نیروی بینظمی نیست که کمی بیش از سه سال پیش بود، زمانی که تهاجم تمامعیار خود را به اوکراین آغاز کرد. از فوریه ۲۰۲۲، پوتین اقتصاد و ارتش روسیه را برای حمایت از رویارویی طولانیمدت متحول کرده است. هزینههای دفاعی روسیه در سال ۲۰۲۵ به ۷.۷ درصد تولید ناخالص داخلی میرسد که ۱۲ درصد افزایش نسبت به سال ۲۰۲۴ است. پایگاه صنعتی دفاعی مسکو با ظرفیت کامل کار میکند. همانطور که روته در چتم هاوس در ژوئن گفت، «حقایق به وضوح نشان میدهند که روسیه قادر است ظرف پنج سال، یک حمله معتبر علیه قلمرو ناتو انجام دهد.» چندین آژانس اطلاعاتی اروپایی به نتایج مشابهی رسیدهاند. واشنگتن نمیتواند به سرعت حضور خود را در اروپا کاهش دهد، درست زمانی که روسیه برای تجاوزات بیشتر آماده میشود.
این کارها زمان میبرد
ناتو از زمان تأسیس خود در سال ۱۹۴۹، برای قابلیتهای نظامی خود بیش از حد به ایالات متحده وابسته بوده است. پس از جنگ سرد، زمانی که بیشتر ارتشهای اروپایی بودجههای دفاعی خود را به طور قابل توجهی کاهش دادند، این وابستگی تنها عمیقتر شد. ایالات متحده نیز هزینههای دفاعی خود را کاهش داد و نیروهای خود را در اروپا از حدود ۳۰۰,۰۰۰ در طول جنگ سرد به حدود ۱۰۰,۰۰۰ سرباز امروز کاهش داد (شامل ۲۰,۰۰۰ نیروی اضافی که واشنگتن در سال ۲۰۲۲ در پی تهاجم روسیه به اوکراین مستقر کرد). اما با وجود این کاهش در نیروی انسانی، قابلیتهای ایالات متحده کلید وضعیت، برنامهها، فرماندهی و کنترل و مدلهای نیروی ناتو باقی مانده است. امروز، ارتش ایالات متحده نیروهای ناتو را در امتداد مرز این اتحاد با روسیه در بالتیک و رومانی تکمیل میکند و پایگاههای دائمی در آلمان و لهستان نگهداری میکند. ارتش ایالات متحده همچنین تجهیزات، یعنی ذخایر پیشمستقر ارتش خود را، در بلژیک، آلمان، ایتالیا، هلند و لهستان برای تجهیز نیروهای کمکی ارتش که از طریق هوا میرسند، ذخیره میکند. نیروی دریایی ایالات متحده شش ناوشکن کلاس ایجس را در یک پایگاه ایالات متحده در روتا، اسپانیا، برای حمایت از دفاع موشکی ناتو و انجام سایر وظایف دریایی در آبهای اروپا، مانند گشتهای دریایی در دریای بالتیک، مستقر کرده است. نیروی هوایی ایالات متحده اسکادرانهای رزمی و پشتیبانی را در پایگاههای متحدان در سراسر قلمرو ناتو، از پایگاه هوایی اینجرلیک در ترکیه تا پایگاههای آلمان، ایتالیا، اسپانیا، بریتانیا و آزور، مستقر کرده است.
اگر قابلیتهای نظامی ایالات متحده از برنامههای دفاعی ناتو حذف شود، اروپا قادر به پر کردن سریع شکافهای حاصل نخواهد بود و آسیبپذیریهایی ایجاد میکند که پوتین وسوسه خواهد شد از آنها بهرهبرداری کند. به عنوان مثال، پلتفرمهای اطلاعاتی، نظارتی و شناسایی ایالات متحده برای آگاهی ناتو از فعالیت روسیه ضروری هستند. خروج آنها، این اتحاد را به ویژه در برابر حملات هیبریدی روسیه، مانند خرابکاری کابلهای زیردریایی، پارازیت یا حملات سایبری، آسیبپذیر خواهد کرد. منابع کمتر از این نوع همچنین هشدارهای اولیه در مورد حملات ورودی را محدود کرده و توانایی ناتو را برای انتخاب، اولویتبندی و درگیری با اهداف روسی در صورت بروز درگیری، مختل خواهد کرد. پرسنلی که این اطلاعات را پردازش، تحلیل و تلفیق میکنند – که بسیاری از آنها آمریکایی هستند – آنقدر تخصصی هستند که نمیتوان آنها را به سرعت جایگزین کرد و اغلب در کمبود هستند.
اروپا همچنین برای جابجایی نیروها در سراسر قاره و تأمین اطلاعات میدان نبرد، به شدت به تانکرهای سوخترسان هوایی، هواپیماهای باری سنگین و دیگر «توانمندسازهای استراتژیک» ایالات متحده وابسته است. علیرغم پیشرفت متحدان اروپایی در تهیه تجهیزات نظامی مورد نیاز برای انجام مسئولیتهای جدید خود در برنامهریزی ناتو، آنها پیشرفت کمتری در توسعه این قابلیتهای خاص در مقیاس بزرگ داشتهاند. بنابراین، ناتو برای جابجایی سریع نیروها و تجهیزات در سراسر اروپا در یک بحران، با مشکل مواجه خواهد شد، همانطور که پس از تهاجم تمامعیار روسیه به اوکراین، زمانی که برخی از متحدان برای انتقال نیروهای خود به اروپای شرقی برای تقویت جناح شرقی، به ایالات متحده متکی بودند، با مشکل مواجه شد. با حضور کاهشیافته ایالات متحده، کمبودهای حیاتی دفاع هوایی و موشکی نیز حادتر خواهد شد و نیروهای متحد و کشورهایی را که در تیررس موشکها و پهپادهای روسی قرار دارند، به ویژه آسیبپذیر خواهد کرد.
سایر قابلیتهای ضروری – سیستمهای موشکی دقیق دوربرد مانند هیمارس، ذخایر مهمات هدایتشونده دقیق و پهپادهای پیشرفته – نیز میتوانند با خروج زودهنگام ایالات متحده کاهش یابند. یکی از بازدارندههای کلیدی ناتو در برابر روسیه، توانایی معتبر آن برای هدف قرار دادن داراییهای با ارزش بالا در داخل این کشور است. از دست دادن ذخایر موشکهای دوربرد، این بازدارندگی را به طور قابل توجهی فرسایش داده و آسیبپذیری اروپا را در صورت حمله روسیه افزایش میدهد. و این شکافهای قابلیت به صورت مجزا وجود ندارند. ایالات متحده بیشتر واحدهای پشتیبانی ارتشهای اروپایی را، از جمله پرسنل پزشکی و لجستیک و سهم بزرگی از متخصصان در زمینه سایبری، فضایی و جنگ الکترونیک، فراهم میکند. حتی با افزایش هزینههای دفاعی کشورهای اروپایی، جدول زمانی برای به عهده گرفتن وظایفی که ایالات متحده امروز انجام میدهد، تا دهه آینده ادامه خواهد داشت.
خطرناکترین بازی
کرملین احتمالاً یک کاهش سریع نیروی ایالات متحده در اروپا را یک فرصت طلایی خواهد دید. مسکو مدتهاست که به دنبال تضعیف ناتو بوده و نابودی آن را یک گام حیاتی برای بازپسگیری موقعیت روسیه به عنوان یک قدرت جهانی میداند. به طور فوری، کرملین از هرگونه عقبنشینی ایالات متحده برای تشدید اضطراب اروپاییها از اینکه واشنگتن آنها را رها میکند، بهرهبرداری خواهد کرد. با احساس آسیبپذیری اروپا، مسکو تاکتیکهای قهری خود را برای ارعاب مردم اروپا و تحت فشار قرار دادن دولتهایشان برای سازگاری بیشتر با مسکو، افزایش خواهد داد.
با درک روسیه از شکافها در نیروهای متعارف ناتو، مسکو احتمالاً برای پیشبرد اهداف خود ریسکپذیرتر خواهد شد. پوتین فرض خواهد کرد که با حضور کوچکتر ایالات متحده در اروپا، غرب مجبور به طرفداری از کاهش تنش خواهد شد و محیطی را ایجاد میکند که کرملین آن را فوقالعاده مجاز میداند و راه را برای اقدامات گستاخانهتر هموار میکند. علاوه بر این، روسیه مدتهاست که اروپاییها را به عنوان متقاضیان واشنگتن، که قادر به عملکرد مؤثر بدون هدایت ایالات متحده نیستند، میبیند. اگر ایالات متحده با یک کاهش سریع نیروها پیش برود، مسکو ممکن است قضاوت کند که وحدت اروپا فرو خواهد پاشید و این امر تمایل پوتین را برای دست بالا گرفتن توانایی روسیه در دستیابی به اهدافش، تغذیه خواهد کرد.
به طور فوری، پوتین به دنبال افزایش بیشتر فعالیتهای منطقه خاکستری در اروپا، مانند قطع کابل و سایر اشکال خرابکاری خواهد بود. با وجود داراییهای کمتر اطلاعاتی، نظارتی و شناسایی ایالات متحده، تشخیص یا نسبت دادن چنین اقداماتی برای کشورهای اروپایی دشوارتر خواهد بود و به مسکو اجازه میدهد با مصونیت بیشتری عمل کند. فراتر از حملات هیبریدی، روسیه ممکن است وسوسه شود که اقدام نظامی محدودی انجام دهد. از آنجا که کاهش داراییهای ایالات متحده در اروپا منجر به زمان پاسخ کندتر ناتو خواهد شد، پوتین ممکن است اطمینان بیشتری داشته باشد که مسکو میتواند با موفقیت قلمرو را تصرف کند، به عنوان مثال در یک کشور بالتیک یا در سوالبارد، یک مجمعالجزایر استراتژیک نروژی در قطب شمال، و سپس از اجبار و تهدیدات هستهای برای وادار کردن ناتو به پذیرش نتیجه استفاده کند. با کمبود دفاع هوایی و موشکی و خروج موشکهای دوربرد، ناتو ممکن است برای سازماندهی یک دفاع فوری و هماهنگ با چالش مواجه شود – که اعتبار ناتو را تضعیف کرده و نظم امنیتی اروپا را به طور چشمگیری تغییر میدهد.
روسیه از بین نمیرود و ساختار اروپا زمان میبرد. اگر ایالات متحده قصد دارد استقرار نیروهای خود را در اروپا کاهش دهد، صرفاً اطلاعرسانی به این اتحاد که چنین تغییری در حال انجام است، برای اطمینان از توانایی مداوم ناتو برای محافظت از اعضای خود، به طرز تأسفباری ناکافی خواهد بود. برای جلوگیری از یک ضربه چشمگیر به دفاع این اتحاد، متحدان باید امروز آنچه را که برای پر کردن سریع شکافهای فردا نیاز دارند، تهیه کنند. مقامات نظامی ناتو باید زمان لازم را برای بررسی و بهروزرسانی برنامههای نبرد خود داشته باشند و کشورهای منفرد با ابزارهای لازم باید متعهد به تکرار قابلیتهای خاصی شوند که با چرخش ایالات متحده از دست خواهند رفت.
عقبنشینی در حالی که روسیه در حال افزایش ظرفیت نظامی خود است و قبل از اینکه اروپا برای دفاع از خود آماده باشد، کرملین را جسور کرده و خطر یک جنگ دیگر را – این بار در دوره ترامپ – افزایش میدهد. بهترین راه برای جلوگیری از یک جنگ آینده در اروپا، اطمینان از این است که مسکو هرگز جرأت شروع آن را نکند. و این مستلزم آن است که واشنگटन و شرکای اروپاییاش یک واگذاری دقیق و هماهنگ را طراحی کنند. ایالات متحده باید به شرکای خود دقیقاً بگوید که هرگونه شکاف جدید کجا خواهد بود – مدتها قبل از اینکه ظاهر شوند.
”