نشریه فارن افرز : «مسیر برخورد هسته‌ای در جنوب آسیا» | ۵ خرداد ۱۴۰۲

چگونه گسترش زرادخانه هسته‌ای چین، رقابت تسلیحاتی نوظهوری را میان پکن، دهلی‌نو و اسلام‌آباد شعله‌ور ساخته و ثبات شکننده جنوب آسیا را به مخاطره انداخته است.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۹ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: فارن افرز/اندرو اف. کرپینویچ جونیور | 📅 تاریخ: May 26, 2023 / ۵ خرداد ۱۴۰۲

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


در تابستان ۲۰۲۱، جهان دریافت که چین در حال گسترش چشمگیر زرادخانه هسته‌ای خود است. تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌داد که پکن در حال ساخت ۳۰۰ سیلوی جدید موشک بالستیک است. پنتاگون اکنون پیش‌بینی می‌کند که ذخایر سلاح‌های هسته‌ای چین، که سال‌ها در سطح پایینی از چند صد کلاهک قرار داشت، می‌تواند تا سال ۲۰۳۵ به ۱۵۰۰ کلاهک افزایش یابد و این ظن را تأیید می‌کند که پکن تصمیم گرفته است به روسیه و ایالات متحده در ردیف اول قدرت‌های هسته‌ای بپیوندد.

کارشناسان امنیتی تازه شروع به بررسی پیامدهای دستیابی چین به توان هسته‌ای گسترده کرده‌اند. خوب است که کتاب جدید اشلی تلیس، «عدم تقارن‌های قابل توجه» را در نظر بگیرند که پیامدهای اقدامات پکن را از منظر رقابت‌های بین سه قدرت هسته‌ای جنوب آسیا: چین، هند و پاکستان، ارزیابی می‌کند. در اثری که باید برای رهبران ارشد سیاسی و نظامی مطالعه الزامی باشد، تلیس مورد قانع‌کننده‌ای را ارائه می‌دهد که چرا این سیستم هسته‌ای سه‌قطبی، که دهه‌ها به‌طور قابل توجهی پایدار باقی مانده است، ممکن است در آستانه تبدیل شدن به سیستمی بسیار خطرناک‌تر باشد.

تلیس بر اساس دهه‌ها تجربه در امور امنیتی جنوب آسیا، دسترسی منحصربه‌فرد به سیاست‌گذاران ارشد و رهبران نظامی در نهادهای دفاعی سه رقیب، و توانایی قابل توجهی در قابل فهم کردن مفاهیم فنی ظاهراً انتزاعی برای کسانی که حتی علاقه گذرا به موضوع دارند، این اثر را خلق کرده است. نتیجه، جامع‌ترین، آگاهانه‌ترین و در دسترس‌ترین ارزیابی تا به امروز از این رقابت هسته‌ای است – و ارزیابی‌ای که نمی‌توان نادیده گرفت.

مسابقه آغاز شده است

چین و پاکستان روابط طولانی و نزدیکی دارند که بخشی از آن بر اساس دیدگاه مشترک آنها از هند به‌عنوان یک رقیب بنا شده است. هند خود را بین این دو قدرت اغلب متخاصم محصور می‌بیند. با این حال، علی‌رغم سابقه جنگ‌ها و درگیری‌های مداوم سطح پایین بین هند و دو رقیبش، از زمانی که هند و پاکستان یک ربع قرن پیش به قدرت‌های هسته‌ای تبدیل شدند، از یک جنگ عمومی جلوگیری شده است. علاوه بر این، این سه کشور درگیر یک مسابقه تسلیحات هسته‌ای نشده‌اند. تا همین اواخر، آنها سلاح‌های هسته‌ای خود را عمدتاً ابزارهای سیاسی می‌دانستند، نه ابزارهایی برای جنگ واقعی. هر سه یک موضع هسته‌ای «بازدارندگی حداقلی» اتخاذ کردند و کمترین تعداد سلاح هسته‌ای لازم را برای وارد کردن خسارت غیرقابل قبول به شهرهای کلیدی دشمنان خود حتی پس از تحمل یک حمله هسته‌ای، حفظ کردند.

مطابق با این استراتژی، سه رقیب آسیایی از نگهداری بخش قابل توجهی از زرادخانه‌های خود در حالت آماده‌باش بالا اجتناب کردند. در عوض، آنها سلاح‌های خود را در غارها، در تأسیسات عمیق زیرزمینی، یا در سایر مکان‌های پنهان ذخیره می‌کردند. با رد تصورات آمریکایی و روسی مبنی بر اینکه «تلافی با تأخیر، تلافی انکار شده است»، این سه کشور، به‌ویژه چین و هند، نیاز به پاسخ سریع به یک حمله هسته‌ای را رد کردند. مطمئناً، آنها در نهایت – در عرض چند روز، چند هفته یا حتی چند ماه – پاسخ می‌دادند، اما ضرورت فوریت را نپذیرفتند. در نتیجه، این کشورها از سرمایه‌گذاری‌های سنگین در سیستم‌های هشدار اولیه اجتناب کرده و کنترل متمرکز بر زرادخانه‌های خود را حفظ کرده‌اند.

اما چشم‌انداز حفظ این دوران بازدارندگی حداقلی به‌طور فزاینده‌ای متزلزل به نظر می‌رسد. رقابت سه‌قطبی در کهربا محبوس نشده است: تلیس باورهای قویاً رایج در میان مقامات ارشد امنیتی در چین، هند و پاکستان را توصیف می‌کند که مواضع هسته‌ای آنها ناکافی است. به رهبری چین و پاکستان، و با پیروی هند از آنها، این سه رقیب اکنون در مسیری قرار دارند که منجر به گسترش چشمگیر زرادخانه‌های هسته‌ای آنها خواهد شد، حتی اگر روسیه و ایالات متحده کاهش‌های قابل توجهی را در زرادخانه‌های خود دنبال کنند.

دو در برابر یک

در هسته ارزیابی تلیس، تفاوت‌ها – «عدم تقارن‌ها» – قرار دارند که رقابت سه‌جانبه را هدایت می‌کنند. یک تفاوت اساسی این است که چین و پاکستان قدرت‌های تجدیدنظرطلبی هستند که به دنبال تغییر نظم موجود هستند، در حالی که هند از وضعیت موجود راضی است. چین دارای مهیب‌ترین زرادخانه هسته‌ای در میان این سه کشور است، پس از آن پاکستان قرار دارد و هند در رتبه آخر است.

همچنین در تمرکز استراتژیک این سه قدرت، عدم تقارن وجود دارد. مقامات امنیتی پاکستان به هند وسواس دارند، در حالی که تمرکز هند عمدتاً بر چین است. با این حال، نگاه چین از رقابت‌های منطقه‌ای فراتر رفته و به رقابت‌های جهانی، عمدتاً با ایالات متحده، معطوف شده است. این رقابت با واشنگتن است که باعث جهش هسته‌ای پکن شده است. برای چین، بازدارندگی هند به‌سرعت در حال ایفای نقشی حاشیه‌ای است، مشابه نقشی که چین در برنامه‌ریزی هسته‌ای آمریکا در طول جنگ سرد ایفا می‌کرد.

حمایت پکن از برنامه سلاح‌های هسته‌ای پاکستان، که شامل ارائه طرح‌های بمب و مواد شکافت‌پذیر به اسلام‌آباد است، موقعیت هند را بیشتر پیچیده کرده است. رهبران پاکستان به دنبال کنار گذاشتن بازدارندگی حداقلی به نفع «بازدارندگی طیف کامل» هستند، که در آن نیروهای هسته‌ای آنها چندین وضعیت احتمالی را در صورت جنگ با هند پوشش می‌دهند. سه عامل اصلی مقامات پاکستانی را به اتخاذ این موضع تهاجمی‌تر سوق می‌دهد. نخست، اسلام‌آباد آگاه است که نیروهای متعارف آن ضعیف‌تر از هند هستند و معتقد است چاره‌ای جز استفاده از نیروهای هسته‌ای خود، در صورت لزوم، برای جبران این عدم تقارن ندارد. دوم، با توجه به اینکه هند بسیار بزرگتر از پاکستان است، اسلام‌آباد معتقد است باید بتواند در یک حمله تلافی‌جویانه، تخریب بیشتری را به هند وارد کند تا آنچه هند به آن وارد خواهد کرد. این امر مستلزم آن است که پاکستان زرادخانه هسته‌ای بزرگتری را برای هدف قرار دادن جمعیت و مراکز اقتصادی هند در صورت جنگ حفظ کند. سوم، پاکستان همچنین امیدوار است که نیروهای هسته‌ای آن مانع از اقدام نظامی گسترده هند علیه آن در پاسخ به حمایت مداوم اسلام‌آباد از گروه‌های شبه‌نظامی در منطقه مورد مناقشه کشمیر شوند.

تلیس نشان می‌دهد که دستیابی به بازدارندگی طیف کامل، مستلزم آن است که پاکستان زرادخانه خود را به‌طور قابل توجهی گسترش دهد. برای مثال، او خاطرنشان می‌کند که متوقف کردن یک پیشروی بزرگ نیروهای متعارف هند به داخل خاک پاکستان، نیازمند ده‌ها سلاح هسته‌ای به اصطلاح تاکتیکی است، سلاح‌هایی که اسلام‌آباد در حال حاضر فاقد آنهاست.

صلحی شکننده

اگرچه تلیس استدلال می‌کند که تحریکات هسته‌ای پکن و اسلام‌آباد به‌طور خودکار منجر به بی‌ثباتی فزاینده در منطقه نمی‌شود، اما شواهدی که او ارائه می‌دهد خلاف این را نشان می‌دهد. او دریافته است که زرادخانه رو به رشد پکن لزوماً امنیت هند را در معرض خطر بیشتری قرار نخواهد داد – اما مجموعه‌ای از اقدامات بسیار محتمل چینی را توصیف می‌کند که در ترکیب با یک زرادخانه به اندازه ابرقدرت‌ها، خطر تضعیف اعتماد هند به بازدارندگی هسته‌ای خود را به همراه دارد.

در ابتدا، پکن به دنبال توانایی انجام حملات تلافی‌جویانه هسته‌ای بسیار سریع‌تر از گذشته است. این امر مستلزم آن است که چین بخشی از نیروی خود را در حالت آماده‌باش بالا نگه دارد، که ممکن است زمانی که چین چند صد سلاح داشت، تهدیدی برای هند ایجاد نمی‌کرد. اما اگر پکن درصد قابل توجهی از زرادخانه گسترش‌یافته خود یعنی ۱۰۰۰ کلاهک یا بیشتر را در حالت آماده‌باش بالا قرار دهد، زمینه استراتژیک به‌طور قابل توجهی تغییر خواهد کرد. هند اکنون با همسایه‌ای روبرو خواهد شد که قادر به انجام یک حمله گسترده با هشدار اندک یا بدون هشدار است.

توانایی هند برای مقاومت در برابر یک حمله هسته‌ای و حفظ ظرفیت وارد کردن تخریب فاجعه‌بار در پاسخ، ارتباط نزدیکی با امنیت سایت‌های ذخیره‌سازی هسته‌ای زیرزمینی آن دارد. چین در حال حاضر فاقد توانایی نابودی آنهاست – حتی با فرض اینکه مکان آنها را بداند. با این حال، زمانی که زرادخانه چین بیش از ۱۰۰۰ کلاهک داشته باشد، به‌ویژه اگر چین دقت سلاح‌های خود را بهبود بخشد، این وضعیت می‌تواند تغییر کند. چنین تحولی، همراه با اتخاذ سطوح آماده‌باش بالاتر توسط پکن برای نیروهای هسته‌ای خود، زنگ‌های خطر را در دهلی نو به صدا در خواهد آورد؛ مقامات هندی می‌توانند نتیجه بگیرند که چین ظرفیت خلع سلاح زرادخانه سلاح‌های هسته‌ای هند را دارد.

چین همچنین ممکن است پدافند هوایی و موشکی خود را تقویت کند و اوضاع را برای هند حتی وخیم‌تر سازد. این پدافندها تهدید ناشی از هرگونه تلافی هسته‌ای «کمرشکن» هند را به حداقل می‌رسانند – به عبارت دیگر، حمله‌ای که از هر سلاحی که از یک حمله خلع سلاح‌کننده چین جان سالم به در برده است، استفاده می‌کند. اما دهلی نو مطمئناً می‌داند که استفاده از بقایای زرادخانه خود برای تلافی علیه چین، آن را در برابر باج‌خواهی هسته‌ای پاکستان آسیب‌پذیر خواهد کرد. به‌طور خلاصه، هند با خطر باقی ماندن بدون هیچ بازدارندگی هسته‌ای معتبری برای مقاومت در برابر اجبار اسلام‌آباد مواجه خواهد شد.

تلیس به‌درستی اشاره می‌کند که توسعه این قابلیت‌ها توسط چین تضمین‌شده نیست. با این حال، پکن در طول دهه‌ها تقویت نظامی متعارف خود، به دنبال همتاسازی با تمام قابلیت‌های مهم ایالات متحده، از جمله جنگنده‌های رادارگریز، منظومه‌های ماهواره‌ای نظامی، ناوهای هواپیمابر و سلاح‌های سایبری بوده است. تلیس تشخیص می‌دهد که حتی اگر چین چنین مجموعه‌ای از قابلیت‌ها را ایجاد کند، هنوز باید مکان سایت‌های ذخیره‌سازی هند را برای هدف قرار دادن آنها بداند – و اطمینان بالایی داشته باشد که اطلاعاتش دقیق و جامع است. این عدم قطعیت می‌تواند پکن را مهار کند. اما در عین حال، دهلی نو ممکن است به‌راحتی به این اعتماد نکند که سایت‌های هسته‌ای‌اش هنوز توسط اطلاعات چین کشف نشده‌اند یا تصور نکند که رهبران چین از ریسک‌های بزرگ گریزان هستند.

معضل دهلی نو

هند چگونه ممکن است به تحریکات هسته‌ای چین و پاکستان پاسخ دهد؟ تلیس اشاره می‌کند که هند بدون گزینه نیست – اما هر مسیری مشکلات خاص خود را دارد.

نخست، او نشان می‌دهد که اگر هند بخواهد، به‌راحتی می‌تواند سلاح به سلاح با چین رقابت کند. با این حال، او معتقد است دهلی نو ترجیح می‌دهد استراتژی بازدارندگی حداقلی خود را حفظ کند و بر توانایی خود در وارد کردن خسارت شدید به شهرهای دشمنانش تأکید کند. این امر تا حد زیادی ناشی از هزینه‌ای است که هند با دنبال کردن پکن در تلاش برای همتاسازی با زرادخانه هسته‌ای آمریکا متحمل خواهد شد. با این حال، تلیس اذعان می‌کند که زرادخانه هند باید دارایی‌های هسته‌ای خود را گسترش دهد تا کلاهک‌های مورد نیاز برای وارد کردن خسارت غیرقابل قبول به چین و پاکستان را در اختیار داشته باشد. و با افزایش زرادخانه هند، پاکستان مطمئناً همین کار را خواهد کرد – و واکنش زنجیره‌ای منطقه‌ای ناشی از گسترش هسته‌ای چین را تکمیل خواهد کرد.

تلیس گزینه «بیشتر از همان» یعنی گسترش تأسیسات ذخیره‌سازی زیرزمینی هند را رد می‌کند و به‌طور قانع‌کننده‌ای نشان می‌دهد که انجام این کار پرهزینه‌تر از آن خواهد بود که چین صرفاً تعداد سلاح‌های مورد نیاز برای نابودی آنها را افزایش دهد. در عوض، او استدلال می‌کند که راه‌حل هند در پنهان‌کاری و تحرک‌پذیری یافت می‌شود. این امر می‌تواند با ایجاد یک نیروی زیردریایی موشک بالستیک هسته‌ای و با انتقال بیشتر زرادخانه هند به پرتابگرهای موشکی متحرک جاده‌ای و ریلی محقق شود.

در مورد پدافند هوایی و موشکی چین، تلیس اشاره می‌کند که هند ممکن است با استقرار فریبنده‌های کمکی نفوذ بر روی موشک‌های خود، به این مشکل رسیدگی کند. این فریبنده‌ها طوری طراحی شده‌اند که خود را به‌عنوان کلاهک‌های واقعی به رادارهای پدافند موشکی معرفی کنند و در نتیجه، مدافع را وادار به مصرف موشک‌های رهگیر گرانبها برای درگیری با اهداف کاذب کنند. این امر، هرچند به‌طور جزئی، نیاز دهلی نو به گسترش زرادخانه هسته‌ای خود را جبران خواهد کرد.

ایالات متحده می‌تواند یک طرح سلاح ترموهسته‌ای قابل اعتماد به هند ارائه دهد.

با این حال، حتی اگر هند این اقدامات را دنبال کند، همچنان با چالش‌های قابل توجهی روبرو خواهد بود. تهدید یک حمله پیشگیرانه چینی ممکن است هند را مجبور به توسعه یک سیستم هشدار اولیه مؤثر کند تا بتواند با فرستادن سلاح‌های خود به دریا و خارج کردن موشک‌های زمینی خود از سیلوها، آسیب‌پذیری زرادخانه خود را کاهش دهد. دهلی نو همچنین باید یک سیستم فرماندهی و کنترل جدید برای هدایت اقدامات زیردریایی‌های هسته‌ای خود ایجاد کند. با این حال، در حالی که هند در حال ساخت زیردریایی‌های بالستیک با انرژی هسته‌ای است، هنوز راه درازی برای ایجاد یک نیروی قابل توجه و غلبه بر موانع فناورانه لازم برای ایجاد یک بازدارندگی هسته‌ای معتبر دریایی در پیش دارد. تلیس خاطرنشان می‌کند که از جمله این چالش‌ها، دهلی نو با مشکلاتی در طراحی راکتورهای هسته‌ای دریایی خود مواجه است.

سپس نوبت به سلاح‌های هسته‌ای هند می‌رسد. دهلی نو تنها تعداد انگشت‌شماری آزمایش هسته‌ای انجام داده است – که برای تأیید طرح‌های ترموهسته‌ای خود و ارائه اطمینان بالا از عملکرد این سلاح‌ها طبق طراحی، کافی نیست. قابل اعتمادترین سلاح آن دارای بازدهی ۱۲ کیلوتن است، در حالی که سلاح‌های چین بازدهی تا ۱۰۰ برابر بیشتر دارند. رفع این کاستی‌ها ممکن است مستلزم آن باشد که هند آزمایش‌ها را از سر بگیرد – و خطر متحمل شدن تحریم‌ها از سوی ایالات متحده و سایر کشورها را بپذیرد.

تلیس به راه‌حلی وسوسه‌انگیز برای مشکلات هند اشاره می‌کند. ایالات متحده می‌تواند یک طرح سلاح ترموهسته‌ای قابل اعتماد به هند ارائه دهد. پیمان امنیتی سه‌جانبه بین استرالیا، بریتانیا و ایالات متحده که به نام AUKUS شناخته می‌شود و به استرالیا در دستیابی به زیردریایی‌های با انرژی هسته‌ای کمک خواهد کرد، می‌تواند گسترش یابد و هند را نیز شامل شود. آیا آمریکایی‌ها همچنین طرح‌های راکتور هسته‌ای خود را با دهلی نو به اشتراک خواهند گذاشت؟ اما برای اینکه این اتفاق بیفتد، هند، که تقریباً از بدو تولد خود ایالات متحده را در فاصله نگه داشته است، باید سرانجام و قاطعانه با دموکراسی‌های پیشرو هند و اقیانوس آرام هم‌پیمان شود و رسماً از استقلال استراتژیک غیرمتعهدانه‌ای که مدت‌هاست در قلب سیاست خارجی خود نهادینه کرده است، دست بردارد.


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار:محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: Foreign Affairs

💡 درباره منبع:[فارن افرز یک نشریه آمریکایی پیشرو در زمینه تحلیل سیاست خارجی، روابط بین‌الملل و اقتصاد جهانی است که از سال ۱۹۲۲ توسط شورای روابط خارجی منتشر می‌شود.]

✏️ درباره نویسنده:[اندرو اف. کرپینویچ جونیور، عضو ارشد در موسسه هادسون و عضو ارشد وابسته در مرکز امنیت آمریکای نوین است.]

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.