نشریه فارن افرز: «اروپا برای رهبری به چه چیزی نیاز دارد» | ۲۱ خرداد ۱۴۰۴

در مواجهه با چرخش خصمانه آمریکا و چالش‌های جهانی، اروپا چگونه می‌تواند با اصلاحات اقتصادی و دفاعی جسورانه، نقش رهبری را در صحنه بین‌المللی ایفا کند.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۸ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: فارن افرز/تئودور بانزل و الینا ریباکوا | 📅 تاریخ: ۳۰ مه ۲۰۲۵ / ۱۰ خرداد ۱۴۰۴

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


چرخش ناگهانی ایالات متحده در قبال اروپا تحت ریاست جمهوری دونالد ترامپ، یک شوک ژئوپلیتیکی و اقتصادی بوده است. اگرچه بسیاری از رهبران اروپایی انتظار داشتند دولت او اقدامات حمایت‌گرایانه‌تر و کاهش تدریجی تعهدات امنیتی ایالات متحده را به همراه داشته باشد، کمتر کسی پیش‌بینی می‌کرد که در چند ماه اول ریاست جمهوری، رئیس‌جمهور با اوکراین درگیری علنی پیدا کند، اروپا را با تعرفه ۵۰ درصدی تهدید کند، اتحادیه اروپا را در زمینه تجارت «بدتر از چین» توصیف کند و برنامه‌هایی برای کاهش نیرو در این قاره آغاز کند.

بی‌شک، چرخش خصمانه واشنگتن، موانع جدیدی را برای اروپا در زمینه تجارت، رشد اقتصادی و دفاع ایجاد کرده است. تعرفه‌های ایالات متحده می‌تواند رشد اروپا را تا ۰.۵ درصد تولید ناخالص داخلی کاهش دهد و ایجاد دفاع مستقل می‌تواند سالانه بیش از ۱.۵ درصد تولید ناخالص داخلی هزینه اضافی برای اروپا در زمانی که بسیاری از بودجه‌های اروپایی تحت فشار هستند، به همراه داشته باشد. و این فقط فشار آمریکا نیست که نگران‌کننده است. اروپا اکنون به تنهایی با چالش‌های چندوجهی و درهم‌تنیده خود روبروست: روسیه تجدیدنظرطلب در وضعیت جنگی کامل، ظرفیت مازاد صادرات چین که صنعت اروپا را تهدید می‌کند، و رشد کند حدود یک درصدی سالانه خود این قاره.

اما عقب‌نشینی و خودتخریبی اقتصادی ایالات متحده، فرصتی منحصربفرد برای اروپا در داخل و خارج از کشور ایجاد می‌کند. سیاست تعرفه‌ای آشفته دولت، لایحه مالیاتی ویرانگر بودجه، و حملات به فدرال رزرو، سرمایه‌گذاران و شرکت‌ها را ترسانده است، و بسیاری از آنها از ایالات متحده رویگردان شده و به دنبال پناهگاه‌های امن در اروپا و سایر نقاط هستند. در ماه مارس، نظرسنجی ماهانه بانک آمریکا از ۱۹۸ سرمایه‌گذار جهانی که نماینده تقریباً ۵۳۰ میلیارد دلار دارایی تحت مدیریت هستند، بزرگترین تخصیص مجدد از سهام ایالات متحده به سهام اروپا را در تاریخ این نظرسنجی نشان داد.

همزمان با چرخش واشنگتن به درون، غرب به شدت در جستجوی رهبری جدیدی برای حفظ هنجارهای امنیتی و اقتصادی است. اگر اروپا هوشمندانه عمل کند، می‌تواند نقشی را که ایالات متحده از آن کناره‌گیری کرده است، بر عهده بگیرد. خوشبختانه، اصلاحاتی که اروپا باید انجام دهد، روشن است. رهبران اروپایی باید سرمایه‌گذاری عمومی – و هماهنگی – در بخش دفاعی و بخش‌های استراتژیک مانند فناوری حیاتی را افزایش دهند. آنها باید اصلاحات اقتصادی را برای تضمین رقابت‌پذیری بلندمدت این اتحادیه تصویب کنند. و باید تصمیم‌گیری در مورد تحریم‌ها و جنبه‌های حیاتی سیاست تجاری را ساده‌سازی کنند.

به نوعی، این قاره در حال حاضر در این مسیر حرکت می‌کند. در ماه مارس، آلمان یک بسته محرک ۵۰۰ میلیارد یورویی (۵۴۲ میلیارد دلاری) را تصویب کرد و محدودیت‌های استقراض دولتی را برای پرداخت هزینه‌های دفاعی و زیرساختی کاهش داد. به همین ترتیب، طرح تسلیح مجدد اروپا کمیسیون اروپا، ابتکاری برای تسریع قابلیت‌ها و هماهنگی دفاعی این اتحادیه، ۱۵۰ میلیارد یورو (۱۷۰ میلیارد دلار) وام دفاعی به کشورهای عضو اختصاص داد.

اما رهبران اروپایی باید بسیار بیشتر از اینها اقدام کنند و هنوز در برخی بخش‌ها فقدان فوریت احساس می‌شود. اتحادیه اروپا باید قدرتی را که به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان از نظر تولید ناخالص داخلی دارد، درک کند و با شرکای خارج از اتحادیه مانند اوکراین، بریتانیا و ترکیه همکاری نزدیک داشته باشد. اگر چنین کند، به عنوان یک بازیگر اقتصادی قدرتمندتر، از نظر سیاسی متحدتر و از نظر ژئوپلیتیکی تأثیرگذارتر و رهبری در این دوران جدید ژئوپلیتیکی آشفته ظاهر خواهد شد.

پیش از هر چیز، رهبران اروپایی باید منابع بیشتری را به دفاع اختصاص دهند. اروپا اکنون با بار مضاعف حفاظت از مرزهای خود و همزمان حمایت از اوکراین با عقب‌نشینی ایالات متحده روبروست. در حال حاضر، اتحادیه اروپا حدود ۱.۸ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف دفاع می‌کند، یعنی حدود ۳۲۵ میلیارد یورو (۳۴۰ میلیارد دلار). برای تأمین نیازهای دفاعی این قاره، باید نزدیک به ۳.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی را هزینه کند، سطحی که کمبودهای فعلی در زمینه‌هایی مانند پدافند موشکی، توپخانه دوربرد و ماهواره‌ها را برطرف می‌کند. برای جبران از دست دادن کمک نظامی آمریکا به اوکراین، این اتحادیه همچنین باید کمک خود به کی‌یف را که در حال حاضر سالانه ۳۸ میلیارد یورو (۴۳ میلیارد دلار) است، دو برابر کند. در مجموع، این هزینه‌ها سالانه نزدیک به ۳۶۰ میلیارد یورو (۴۰۹ میلیارد دلار) هزینه اضافی یا ۱.۹ درصد از تولید ناخالص داخلی اتحادیه اروپا را به همراه خواهد داشت – رقمی دلهره‌آور.

با این حال، منابع اصلی تأمین مالی در دسترس هستند. اولین مورد، انتشار بدهی مشترک است. اگرچه بودجه برخی از کشورهای عضو تحت فشار است، اتحادیه اروپا به عنوان یک کل اینگونه نیست. بدهی آن ۸۰ درصد تولید ناخالص داخلی آن است. (در مقابل، بدهی ایالات متحده ۱۲۰ درصد تولید ناخالص داخلی و بدهی ژاپن ۲۵۰ درصد است.) طرح «اروپا را دوباره مسلح کنید» با تلاش برای جمع‌آوری ۱۵۰ میلیارد یورو (۱۷۰ میلیارد دلار) بدهی در سطح اتحادیه اروپا برای هزینه‌های دفاعی، گام مفیدی برمی‌دارد، اما این پول سپس به کشورهای عضو وام داده خواهد شد. اگر اتحادیه اروپا در مورد تأمین مالی دفاع مشترک جدی بود، اوراق قرضه دفاعی واقعی اتحادیه اروپا را منتشر می‌کرد که تعهدات مشترک برای هزینه‌های مشترک هستند. خوشبختانه، سابقه‌ای برای چنین اقدامی وجود دارد. از سال ۲۰۲۰، در طول همه‌گیری کووید-۱۹، اتحادیه اروپا طی پنج سال ۵۸۰ میلیارد یورو (۶۶۰ میلیارد دلار) جمع‌آوری کرد. با توجه به نوسانات اقتصادی در ایالات متحده، همچنین تمایل فزاینده‌ای در میان سرمایه‌گذاران برای اوراق قرضه اروپایی، یعنی اوراق بهادار بدهی مشترک اتحادیه اروپا، وجود دارد.

منبع کلیدی دیگر تأمین مالی، دارایی‌های مسدود شده بانک مرکزی روسیه در اتحادیه اروپا است که بالغ بر ۲۰۰ میلیارد یورو (۲۲۷ میلیارد دلار) می‌شود و می‌تواند برای تأمین مالی دفاع اوکراین استفاده شود. توقیف این دارایی‌ها اکنون، به عنوان نمایش قدرتمندی به مسکو نشان خواهد داد که اروپا، صرف نظر از اقدامات ایالات متحده، شانه به شانه کی‌یف ایستاده است.

برای استفاده بهینه از این منابع مالی، اتحادیه اروپا به نهادهایی برای تدارکات دفاعی مشترک و هماهنگی طراحی نیاز دارد. این تلاش تا حدی هزینه خود را جبران خواهد کرد. همانطور که در گزارش اخیر منتشر شده توسط اندیشکده بروگل مستقر در بروکسل آمده است، «ترکیب بازارهای یکپارچه و تدارکات افزایش یافته می‌تواند منجر به نصف شدن هزینه‌های واحد شود.» به عبارت دیگر، هزینه ساخت برخی سلاح‌ها و تجهیزات می‌تواند نسبت به هزینه امروز به نصف کاهش یابد. مطالعه اخیر موسسه کیل برای اقتصاد جهانی در آلمان تخمین می‌زند که اگر هزینه‌های دفاعی از ۲.۰ درصد به ۳.۵ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش یابد، تولید ناخالص داخلی در سراسر اروپا می‌تواند سالانه تا ۱.۵ درصد افزایش یابد. برای تحقق این دستاوردها، پول باید در داخل اروپا هزینه شود، زیرا بخش قابل توجهی از تدارکات دفاعی در حال حاضر از تأمین کنندگان خارج از اتحادیه اروپا تأمین می‌شود.

اما انسجام و هزینه‌های دفاعی بیشتر برای رویارویی با این لحظه کافی نیست. اروپا همچنین باید از هزینه‌های دفاعی مشترک به عنوان کاتالیزوری برای اصلاحات رقابت‌پذیری که مدت‌ها به تعویق افتاده است، استفاده کند تا مسیر رشد بلندمدت خود را به سمت بالا تغییر دهد. دو گزارش مهم منتشر شده در سال گذشته – یکی توسط ماریو دراگی، نخست‌وزیر سابق ایتالیا و دیگری توسط انریکو لتا، نخست‌وزیر سابق ایتالیا – اصلاحات لازم را مشخص کرده‌اند: از جمله، تکمیل بازار واحد، سرمایه‌گذاری در بخش‌های استراتژیک، تجمیع منابع در سطح اتحادیه اروپا و ایجاد تغییرات در فرآیند تصمیم‌گیری اتحادیه اروپا. کمیسیون اروپا شروع به اقدام بر اساس این پیشنهادات کرده است، اما کار بیشتری باید انجام شود.

حقیقت این است که علی‌رغم جایگاه اتحادیه اروپا به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان، این اتحادیه هنوز به عنوان یک بازار واحد کاملاً یکپارچه عمل نمی‌کند. بسیاری از موانع یکپارچگی اقتصادی خودساخته هستند. صندوق بین‌المللی پول تخمین می‌زند که موانع تجاری درون اتحادیه اروپا می‌تواند معادل تعرفه‌هایی به میزان ۴۴ درصد برای کالاها و ۱۱۰ درصد برای خدمات باشد – و کاهش ۱۰ درصدی موانع در کالاها می‌تواند تولید ناخالص داخلی را در ده سال ۷ درصد افزایش دهد. برای از بین بردن این موانع رشد، اتحادیه اروپا باید زیرساخت‌های فرامرزی (از جمله در انرژی) را بهبود بخشد، مقررات بازار سرمایه را هماهنگ کند و اصطکاک‌های تجاری باقی‌مانده درون اتحادیه اروپا را حذف کند.

اروپا همچنین باید سرمایه‌گذاری عمومی – و هماهنگی میان کشورهای عضو – را در بخش‌های استراتژیک مانند فناوری‌های حیاتی و انرژی پاک به طور قابل توجهی افزایش دهد. مقیاس این چالش عظیم است: گزارش دراگی توصیه می‌کند سرمایه‌گذاری عمومی و خصوصی در صنایع حیاتی تا ۸۰۰ میلیارد یورو (۹۱۰ میلیارد دلار) یا حدود ۴.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی اتحادیه اروپا افزایش یابد. اگر اتحادیه اروپا به طور مشترک هزینه‌های دفاعی خود را تأمین مالی کند، کشورهای عضو می‌توانند بودجه اتحادیه اروپا را حداقل به دو درصد از درآمد ناخالص ملی افزایش دهند، که این امر به اتحادیه امکان می‌دهد از بازار واحد خود برای افزایش درآمد برای سرمایه‌گذاری بیشتر در بخش‌های استراتژیک استفاده کند.

فرصت دیگری برای اقدام جسورانه در حوزه بازارهای مالی نهفته است. در حالی که واشنگتن دیوانه‌وار تعرفه‌ها را اعمال می‌کند و به نظر می‌رسد آماده افزودن تریلیون‌ها دلار دیگر به بدهی ملی ایالات متحده است، بسیاری از سرمایه‌گذاران مشتاق جایگزینی برای دارایی‌های ایالات متحده و دلار هستند. دلار از ابتدای سال نزدیک به ده درصد کاهش یافته است و شاخص S&P 500 امسال ثابت مانده است در حالی که شاخص STOXX 600 اروپا بازدهی کل حدود ده درصدی داشته است.

مطمئناً، یورو به این زودی‌ها جایگزین دلار نخواهد شد. دلار ۵۷ درصد از ذخایر ارزی و ۵۴ درصد از صورتحساب صادرات را به خود اختصاص داده است، در حالی که این ارقام برای یورو به ترتیب ۲۰ درصد و ۳۰ درصد است. در حال حاضر، یورو فاقد نقدینگی لازم برای ارزهای ذخیره جهانی است. اوراق قرضه خزانه‌داری ایالات متحده تا حدی به دلیل اندازه و نقدینگی خود، زبان مشترک بازارها هستند: آنها ۲۸ تریلیون دلار ارزش معوق با گردش مالی تقریباً ۱ تریلیون دلار در روز را تشکیل می‌ده دهند، در حالی که ۵۷۸ میلیارد یورو (۶۵۷ میلیارد دلار) اوراق قرضه یورویی معوق با تنها یک تریلیون یورو (۱.۴ تریلیون دلار) گردش مالی در سال وجود دارد. سرمایه‌گذاران بزرگ ترجیح می‌دهند در دارایی‌های بسیار نقدشونده سرمایه‌گذاری کنند که به آنها امکان می‌دهد میلیاردها دلار بدون تأثیر بر قیمت‌های بازار معامله کنند. اگرچه بدهی‌های زیادی در اروپا در کشورهای عضو مختلف وجود دارد، بدهی هر کشور جداگانه دارای مشخصات ریسک متفاوتی است و از نظر تاریخی این بدهی خریداری شده و تا سررسید نگهداری شده است.

اما بدهی مشترک بیشتر برای تأمین مالی دفاع اروپا و سایر سرمایه‌گذاری‌ها می‌تواند نقدینگی مورد نیاز سرمایه‌گذاران بین‌المللی را برای راحت‌تر شدن با یورو فراهم کند. و با نگاه بیشتر سرمایه‌گذاران به اروپا، نرخ بهره در این قاره کاهش می‌یابد، هزینه‌های تأمین مالی را کاهش می‌دهد و سرمایه‌گذاری بیشتر را تحریک می‌کند. در سال‌های آینده، نقش بزرگتر یورو در سطح جهان می‌تواند به اروپا امکان دهد تا از طریق استفاده از تحریم‌ها، محدودیت‌های سرمایه‌گذاری و سایر ابزارهای اقتصاد دولتی، نقش مهم‌تری در ژئوپلیتیک ایفا کند. همانطور که کریستین لاگارد، رئیس بانک مرکزی اروپا، این هفته در یک سخنرانی به صراحت گفت: «افزایش نقش بین‌المللی یورو … به اروپا امکان می‌دهد سرنوشت خود را بهتر کنترل کند.»

چالش دیگر این است که بازارهای سرمایه اروپا همچنان گسسته هستند. قوانین و مقررات حاکم بر سرمایه‌گذاری در ایتالیا با قوانین فرانسه تفاوت فاحشی دارد و سرمایه‌گذاری را پیچیده می‌کند. رهبران اروپایی باید ابتکار «اتحادیه بازارهای سرمایه» اتحادیه اروپا (که اکنون اتحادیه پس‌انداز و سرمایه‌گذاری نامیده می‌شود) را که به طور مزمن متوقف شده است، تسریع بخشند تا چشم‌انداز نظارتی پیچیده بازار مالی را در سراسر اتحادیه اروپا ساده‌سازی کنند. انجام این کار می‌تواند حدود ۳۵ تریلیون دلار پس‌انداز خانوارهای اروپایی را که در حساب‌های با بهره پایین بلوکه شده‌اند، آزاد کرده و آنها را به سمت سرمایه‌گذاری هدایت کند، که این امر اروپا را به مکانی جذاب‌تر برای سرمایه‌گذاری خارجی تبدیل می‌کند.

اگر اروپا بخواهد نقش قاطعانه‌تری در حکمرانی اقتصادی جهانی ایفا کند و در جایی که ایالات متحده عقب‌نشینی می‌کند، قدم پیش بگذارد، رهبران اروپایی باید یک جعبه ابزار یکپارچه اقتصاد دولتی مشابه ایالات متحده ایجاد کنند. یک آژانس در سطح اتحادیه اروپا که بر اساس دفتر کنترل دارایی‌های خارجی ایالات متحده الگوبرداری شده باشد، ممکن است بهترین گزینه برای متمرکز کردن اجرای تحریم‌ها باشد، اما در کوتاه‌مدت از نظر سیاسی غیرواقعی است. در عوض، اتحادیه اروپا باید بر تقویت هماهنگی بین کشورهای عضو در زمینه تحریم‌ها، کنترل صادرات و غربالگری سرمایه‌گذاری تمرکز کند. اجرای قوانین تجاری در سراسر اتحادیه اروپا همچنان بسیار ناهماهنگ است. همسویی بیشتر در سطح اتحادیه اروپا نه تنها حفره‌های نظارتی را کاهش می‌دهد، بلکه یک مرجع واحد برای کسب‌وکارها ارائه می‌دهد و از تکرار و سردرگمی می‌کاهد.

اتحادیه اروپا همچنین باید در فرآیند تصمیم‌گیری خود در زمینه‌هایی مانند تحریم‌ها، که در آن الزامات اتفاق آرا مانع از اقدام مؤثر می‌شود، بازنگری کند. (به عنوان مثال، تهدید اخیر مجارستان برای وتوی تمدید تحریم‌های اتحادیه علیه روسیه را در نظر بگیرید.) یک شورای اروپایی جسورتر باید رأی‌گیری با اکثریت کیفی را به حوزه‌های سیاسی بیشتری، همانطور که در گزارش دراگی توصیه شده است، گسترش دهد. حتی در غیاب توافقات در سطح اتحادیه اروپا، کشورهای اتحادیه اروپا می‌توانند همکاری بین خود و با کشورهای غیر اتحادیه اروپا، به ویژه بریتانیا، را در زمینه‌هایی مانند تحریم‌ها و دفاع افزایش دهند.

اتحادیه اروپا پیشاپیش می‌تواند نقش ایالات متحده را در اجرای تحریم‌ها علیه روسیه ایفا کند. از پاییز ۲۰۲۴، اتحادیه اروپا، همراه با بریتانیا، بیش از ۳۰۰ کشتی را در ناوگان به اصطلاح سایه روسیه تحریم کرده است؛ این ناوگان شامل تانکرهایی با ساختارهای مالکیت مبهم است که روسیه برای دور زدن تحریم‌ها از آنها استفاده می‌کند. این تعداد ۱۰۰ کشتی بیشتر از تعدادی است که ایالات متحده تحریم کرده است. اروپا توانسته است این کشتی‌ها را شناسایی کرده و از دسترسی آنها به بنادر و خدماتی مانند تعمیر و نگهداری جلوگیری کند. اقداماتی از این دست نشان می‌دهد که اروپا می‌تواند در صورت بسیج قدرت جمعی خود، قاطعانه عمل کند.

آشفتگی چند ماه گذشته، اروپا را در یک دوراهی ژئوپلیتیکی قرار داده است. در مواجهه با ایالات متحده متخاصم، روسیه تهاجمی و چین غارتگر اقتصادی، اروپا می‌تواند طعمه بی‌تفاوتی استراتژیک و گام‌های تدریجی شود – یا می‌تواند مسیر اصلاحات جسورانه را در پیش گرفته و در درازمدت به عنوان یک بازیگر اقتصادی و ژئوپلیتیکی قدرتمندتر ظاهر شود. حرکت از گام‌های آزمایشی به جهش‌های بزرگ، مستلزم غلبه بر موانع داخلی خود اروپا برای تغییر است، از جمله، برای برخی از کشورهای عضو، بی‌ثباتی سیاسی و بودجه‌های تحت فشار.

ژان مونه، یکی از بنیانگذاران اتحادیه اروپا، در خاطرات خود نوشت که «اروپا در بحران‌ها شکل خواهد گرفت و مجموع راه‌حل‌های اتخاذ شده برای آن بحران‌ها خواهد بود.» مانند بحران‌هایی که نسل‌های قبلی رهبران اروپایی با آن روبرو بودند، بحران کنونی، ناشی از هرج و مرج دولت ترامپ، این پتانسیل را دارد که اروپا را به سمت اقدامات تحول‌آفرین ژئوپلیتیکی و اقتصادی سوق دهد.


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

✅ سورس ما: Foreign Affairs

💡 درباره منبع: فارن افرز یک نشریه آمریکایی در زمینه روابط بین‌الملل و سیاست خارجی ایالات متحده است که به صورت دوماهه توسط شورای روابط خارجی منتشر می‌شود. این نشریه در سال ۱۹۲۲ تأسیس شد.

✏️ درباره نویسنده: تئودور بانزل مدیرعامل و رئیس مشاوره ژئوپلیتیکی لازارد است. او در بخش سیاسی سفارت ایالات متحده در مسکو و در وزارت خزانه‌داری ایالات متحده کار کرده است. الینا ریباکوا عضو ارشد غیرمقیم در موسسه اقتصاد بین‌الملل پترسون و در بروگل و مدیر برنامه امور بین‌الملل در دانشکده اقتصاد کی‌یف است.

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.