نشریه فارن پالیسی: «معنای اولین پاپ آگوستینی» | ۲۱ خرداد ۱۴۰۴

چگونه پیشینه آگوستینی پاپ لئوی چهاردهم، فراتر از ملیت آمریکایی او، می‌تواند الهام‌بخش جنبش‌های اجتماعی و پادزهری برای سیاست‌های تفرقه‌افکنانه باشد.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۵ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: فارن پالیسی/مارک لارنس شراد | 📅 تاریخ: ۲۱ مه ۲۰۲۵ / ۱ خرداد ۱۴۰۴

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


در حالی که جهان در مورد چشم‌انداز سیاسی اولین رئیس آمریکایی‌الاصل واتیکان در تب و تاب است، موضوع بسیار مهم‌تر ممکن است این باشد که لئوی چهاردهم اولین پاپ آگوستینی نیز هست. درک بهتر سنت آگوستینی، اگرچه پیش‌بینی‌کننده نیست، اما بینش بیشتری در مورد جهت‌گیری احتمالی که پاپ جدید کلیسا و ۱.۵ میلیارد کاتولیک آن را در سطح جهان هدایت خواهد کرد، و همچنین فرصت‌هایی برای فعالیت سیاسی داخلی در کشور فراهم می‌کند.

اظهارنظرهای سطحی در مورد اینکه آیا پاپ جدید از نظر سیاسی محافظه‌کار است یا لیبرال – هرچند قابل درک – دشواری‌های گنجاندن انگیزه‌های مبتنی بر ایمان را در طیف چپ-راست ایدئولوژی‌های سیاسی سکولار پنهان می‌کند. پاپ فرانسیس، سلف او، به دلیل دفاع از کرامت فقرا و به حاشیه رانده‌شدگان، توسط راست‌گرایان ایالات متحده به «ووک» بودن متهم شد، در حالی که ریاست یک کلیسای مردسالار که زنان را تابع می‌داند و سقط جنین را قتل می‌خواند، مورد سرزنش چپ سیاسی قرار گرفت.

بعید بود چنین اصول بنیادین کاتولیسیزم، صرف نظر از اینکه چه کسی به عنوان پاپ انتخاب می‌شد، تغییر کند. با این حال، در چارچوب این محدودیت‌های سیاسی گسترده، آزادی عمل شگفت‌انگیزی برای مانور وجود دارد. جایگاه لئو به عنوان عضوی از فرقه سنت آگوستین، امکانات جالبی را برای الهام بخشیدن به یک جنبش اجتماعی گسترده و پوپولیستی که فراتر از تفاوت‌های فرقه‌ای – و حتی مذهبی – است، باز می‌کند.

رابرت پرووست جوان در سال ۱۹۷۷، همان سالی که با مدرک ریاضیات از دانشگاه ویلانوا، «قلعه آموزش آگوستینی» که هویت کاتولیک او را شکل داد، فارغ‌التحصیل شد، به آگوستینی‌ها پیوست. پس از کنفرانس کاردینال‌ها، کشیش پیتر دونوهو، دوست لئو و رئیس فعلی ویلانوا، در برنامه «امروز» حاضر شد تا توضیح دهد که چقدر غیرمعمول است که عضوی از یکی از فرقه‌های مذهبی کاتولیک – فرانسیسکن‌ها، دومینیکن‌ها، یسوعی‌ها و آگوستینی‌های کمتر شناخته شده – پاپ شود. دونوهو، با ردای سیاه فقر آگوستینی‌ها، گفت: «فرانسیس یک یسوعی بود، اما بیشتر پاپ‌ها از آنچه ما به عنوان کشیشان دیوسزی از آنها یاد می‌کنیم، بوده‌اند … که در یک دیوسز رتبه‌ها را طی کرده‌اند.»

او افزود: «بنابراین برای انتخاب شدن یک «مذهبی»، کمی غیرعادی است زیرا تمرکز بر زندگی اجتماعی است و تمرکز واقعاً بر نحوه زندگی ماست. به عنوان یک آگوستینی، تأکید ما – کاریزمای ما – ایجاد جامعه است. بنابراین فکر می‌کنم برای او بسیار مهم خواهد بود که آن کاریزما را به کاری که انجام می‌دهد بیاورد. او بسیار درگیر کاریزمای ایجاد جامعه بوده است. بنابراین مطمئنم که یک سواری جالب خواهد بود.»

پرووست پیش از پاپ شدن، آشکارا در مورد انگیزه‌های آگوستینی خود صحبت کرده بود. جای تعجب نیست که شعار و نشان پاپی لئو صراحتاً آن سنت‌ها را تداعی می‌کند. اما آگوستینی‌ها به چه چیزی اعتقاد دارند؟ و چگونه ممکن است این امر به الهام – اگر نگوییم رهبری – در عرصه سیاسی تبدیل شود؟

من به عنوان استاد علوم سیاسی با سابقه طولانی در ویلانوا، می‌توانم توضیح کلیشه‌ای به شما بدهم که آگوستینی‌ها از آثار اسقف قرن پنجم آفریقای شمالی، سنت آگوستین هیپو، الهام گرفته‌اند که «اعترافات» و «شهر خدا»ی او در توسعه الهیاتی مسیحیت مدرن نقش بسزایی دارند؛ اینکه شعار دانشگاه «حقیقت، وحدت، محبت» (Veritas, Unitas, Caritas) است؛ یا اینکه به دنبال ارائه یک جامعه یادگیری و فروتنی غیرجزمی، پذیرا و دوستانه است که ایمان را با عقل و تفکر انتقادی ترکیب می‌کند.

در واقع، زمانی که لئو برای اولین بار با انبوه جمعیت در میدان سنت پیتر در مورد یک جامعه باز، آینده‌نگر، صلح و خیریه صحبت کرد، ممکن است به ویلانوا فکر می‌کرده است. جامعه آگوستینی در اینجا، اگرچه بی‌نقص نیست، اما راحت و غیررسمی است، جایی که حتی برادران در صومعه داخل دانشگاه ترجیح می‌دهند با نام کوچک خطاب شوند. (به همین دلیل است که دوستان و همکاران قدیمی که لئو را پیش از انتصاب به عنوان کاردینال می‌شناختند، او را «پدر باب» می‌نامند.) برای دانشجویان و اساتید، هیچ آزمون خلوص – مذهبی، سیاسی یا غیره – برای پذیرش و شمول وجود ندارد.

تقویم دانشگاه با روزهای خدمت سنت توماس ویلانوا و مارتین لوتر کینگ جونیور به جوامع فقیر و به حاشیه رانده شده، مشخص شده است، اما بزرگترین رویداد (غیر بسکتبالی) در محوطه دانشگاه، جشنواره پاییزه المپیک ویژه ویلانوا است، بزرگترین رویداد المپیک ویژه دانشجویی در جهان، که پذیرای بیش از ۱۰۰۰ ورزشکار است.

این نباید تعجب‌آور باشد، زیرا آگوستین از اولین متکلمان مسیحی بود که به طور معناداری به مسائل تنوع و ناتوانی انسانی پرداخت و تمام بخش‌های بشریت را که به زیبایی کل کمک می‌کنند، تجلیل کرد. «شهر خدا»ی آگوستین که در سال ۴۲۶ پس از میلاد منتشر شد، تنوع نژادها و قومیت‌ها و همچنین کسانی را که دارای تفاوت‌های فکری و جسمی هستند، از جمله افراد تراجنسیتی و بیناجنسی، بررسی می‌کند. در اینجا نیز، آگوستین تنوع وجود انسانی را به عنوان بازتاب‌های برابر زیبایی خلقت خدا تجلیل می‌کند: اما هر کس در هر کجا انسان متولد شود، یعنی یک حیوان عاقل و فانی، صرف نظر از اینکه چه ظاهر غیرمعمول در رنگ، حرکت، صدا ارائه می‌دهد، یا چقدر در برخی از قدرت‌ها، بخش‌ها یا کیفیت طبیعت خود عجیب و غریب است، هیچ مسیحی نمی‌تواند شک کند که او از آن تک‌نمونه اولیه [آدم] سرچشمه می‌گیرد. … زیرا خدا، خالق همه، می‌داند که هر چیزی کجا و چه زمانی باید یا می‌بایست خلق می‌شد، زیرا او شباهت‌ها و تفاوت‌هایی را می‌بیند که می‌توانند به زیبایی کل کمک کنند.

در نتیجه، در میان فرقه‌های کاتولیک، آگوستینی‌ها معمولاً در خط مقدم تلاش‌های مربوط به تنوع، برابری و شمول قرار دارند. اگر چیزی باشد، ایجاد چنین جامعه‌ای همواره کاریزمای فرقه آگوستینی بوده است. بنابراین، در حالی که موضع لئو نامشخص به نظر می‌رسد، کاتولیک‌های دگرباش جنسی از «خوش‌بینی محتاطانه» تا ستایش او به عنوان «انتخابی عالی» متغیر هستند و به ترویج صریح او از یک کلیسای سینودی فراگیر، بازتر به جامعه غیرروحانی، اشاره می‌کنند.

چنین «کومونیتاس» (جامعه‌گرایی) در پیام اخیر لئو به فارغ‌التحصیلان ویلانوا مشهود بود، که «صلح با هر یک از ما آغاز می‌شود – در نحوه نگاه ما به دیگران، گوش دادن به دیگران و صحبت در مورد دیگران.» او از فارغ‌التحصیلان خواست تسلیم «جنگ کلمات و تصاویر»، یعنی دیگری‌سازی که تفرقه و نفرت را شعله‌ور می‌کند، نشوند. از نظر آگوستینی‌ها، تبعیض و طرد بر اساس نژاد، خاستگاه ملی، گرایش جنسی یا توانایی، نه تنها با احکام کتاب مقدس در مورد عشق و نیکوکاری، بلکه با موزاییک باشکوه خلقت انسانی خدا نیز در تضاد است. و این برابری بنیادین مخلوقات خداست که زیربنای اعتقادات آگوستینی به آزادی و جهان‌شمولی حقوق بشر به عنوان امری ضروری برای ترویج جامعه‌ای عادلانه‌تر و صلح‌آمیزتر که کرامت انسانی را ارتقا می‌دهد، می‌باشد.

لئو و سنت‌های آگوستینی او در مقطع مهمی از تاریخ جهان، در بحبوحه فرسایش مداوم ارزش‌ها و حکمرانی دموکراتیک در سراسر جهان، از جمله در ایالات متحده، بر صحنه جهانی ظاهر شده‌اند. به این ترتیب، آگوستینیسم لئو ممکن است پادزهری برای سیاست‌های خودخواهانه، درهای بسته، قلب‌های بسته و ذهن‌های بسته عصر طلایی جدید دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، باشد.

از بسیاری جهات، لئو ضد ترامپ است. ترامپ اعتراف می‌کند که انگیزه او ثروت و خودبزرگ‌بینی است؛ لئو خدمت به دیگران، فروتنی و پرهیز از مادی‌گرایی را، حتی تا ردای سیاه آگوستینی‌ها، در آغوش می‌گیرد. فهرست گناهان شخصی و تخلفات غیراخلاقی ترامپ به همان اندازه گسترده است که شناخته شده؛ شاید آگوستینیسم لئو برای محافظه‌کاران مذهبی که با دفاع از اقدامات اخلاقاً غیرقابل دفاع ترامپ احساس ناراحتی می‌کنند، جذاب باشد. تفکر آگوستینی عزم اخلاقی را در سخن گفتن علیه نژادپرستی ناعادلانه، بیگانه‌هراسی، زن‌ستیزی، همجنس‌گراهراسی و سلسله‌مراتب‌های اجتماعی که گروه‌های خاصی را ذاتاً برتر یا پست‌تر از دیگران می‌دانند، القا می‌کند.

سیاست‌های مترقی در ایالات متحده و سایر نقاط جهان به خوبی می‌توانند از اخلاق آگوستینی لئو درس بگیرند. مهمتر از آن، مفهوم آگوستینی یک «کومونیتاس» (اجتماع) گسترده، فراگیر و متنوع از فعالان – که برای خیر عمومی با هم کار می‌کنند – می‌تواند اعتماد روزافزون آمریکایی‌ها را به یکدیگر و به نهادهای مشترکشان الهام بخشد و به عنوان سدی در برابر نفرت، ترس و بدبینی سیاست‌های تفرقه‌افکن کنونی کشور عمل کند. عشق، برابری، عدالت و اعتماد: اینها نه تنها پایه‌های جامعه آگوستینی، بلکه پایه‌های هر جامعه‌ای هستند که به شکوفایی و رفاه همگان در آن اختصاص یافته است.

در نتیجه، بزرگترین فرصت‌های سیاسی با انتخاب پاپ جدید ممکن است در نهایت نه از این واقعیت که لئو اولین پاپ آمریکایی است، بلکه از این واقعیت که او اولین پاپ آگوستینی است، نشأت بگیرد.


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: Foreign Policy

💡 درباره منبع: فارن پالیسی یک نشریه آمریکایی است که بر سیاست خارجی و امور جهانی تمرکز دارد. این نشریه در سال ۱۹۷۰ تأسیس شد و دفتر مرکزی آن در واشنگتن دی.سی. قرار دارد.

✏️ درباره نویسنده: مارک لارنس شراد استاد علوم سیاسی در دانشگاه ویلانوا است.

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.