نشریه فارن پالیسی : «اسرائیل به دنبال ضربه کاری به ایران است» | ۲۴ خرداد ۱۴۰۴

تحلیل استیون کوک از اهداف فراتر از برنامه هسته‌ای در حمله اسرائیل به ایران؛ آیا اسرائیل به دنبال وارد کردن ضربه نهایی به محور مقاومت و تغییر رژیم در تهران است؟

⏳ مدت زمان مطالعه: ۳ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: فارن پالیسی/استیون ای. کوک | 📅 تاریخ: ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ / ۲۴ خرداد ۱۴۰۴

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


اسرائیل به دنبال ضربه کاری به ایران است

حمله اسرائیل به ایران بسیار فراتر از برنامه هسته‌ای آن است.

نوشته استیون ای. کوک، ستون‌نویس فارن پالیسی و عضو ارشد انی انریکو ماتئی برای مطالعات خاورمیانه و آفریقا در شورای روابط خارجی.

۱۳ ژوئن ۲۰۲۵، ساعت ۸:۳۹ صبح

در ۹ اکتبر ۲۰۲۳، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، اعلام کرد که اسرائیل «خاورمیانه را تغییر خواهد داد». ناظران ممکن است توجه دقیقی نکرده باشند، یا ممکن است فکر کرده باشند که این فقط یک شعار است. اما در تقریباً ۲۰ ماه درگیری وحشیانه‌ای که از آن زمان تاکنون ادامه داشته است، اسرائیلی‌ها کارهای زیادی برای تحقق این هدف انجام داده‌اند. با حمله اخیر به ایران، که تنها چند ساعت پیش رخ داد، آنها به دنبال وارد کردن ضربه نهایی و مرگبار به محور مقاومت هستند.

تمام مرگ و ویرانی در غزه و اعتراضات بین‌المللی همراه آن، یک دستاورد حیاتی اسرائیل را پنهان کرده است. اسرائیل در موقعیت استراتژیک بهتری قرار دارد – و بنابراین امن‌تر است – نسبت به آنچه در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ بود. دیگر هیچ توجیه نظامی برای عملیات نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) در نوار غزه و کرانه باختری وجود ندارد زیرا حماس دیگر تهدیدی محسوب نمی‌شود. بیشتر رهبران آن در غزه کشته شده‌اند و معدود باقی‌ماندگان منابع کمی دارند، با مخالفت فزاینده فلسطینیان عادی غزه که از آنچه حماس بر سرشان آورده خشمگین هستند، روبرو هستند و مجبور شده‌اند به جنگجویان با آموزش سبک متکی باشند. جنگ تنها در خدمت برنامه الحاق‌گرایانه سیاستمداران راست افراطی در اسرائیل ادامه دارد. با این حال، رویای تصرف غزه و گسترش حاکمیت اسرائیل در کرانه باختری تنها با موفقیت‌های گسترده‌تر ارتش اسرائیل در میدان نبرد امکان‌پذیر شده است.

سال‌ها، سیاست‌گذاران، مقامات منتخب، تحلیلگران، ستون‌نویسان امور خارجی و رهبران از هر قشری معتقد بودند که ایران و حزب‌الله با صدها هزار راکت از انواع مختلف، برتری نظامی اسرائیل را مهار کرده‌اند. تقریباً با اتفاق نظر، جامعه سیاست خارجی واشنگتن معتقد بود که بازدارندگی بهترین چیزی است که اسرائیل می‌تواند مدیریت کند. مقابله مستقیم با حزب‌الله به معنای نابودی کامل شمال اسرائیل و خسارات گسترده به مراکز جمعیتی آن بود. با این حال، اسرائیلی‌ها با ۲۰ سال اطلاعات و تمایل بسیار تغییر یافته برای پذیرش ریسک‌های بزرگ پس از ۷ اکتبر، رهبری حزب‌الله را سرنگون کردند. طی حدود یک ماه در پاییز ۲۰۲۴، اسرائیلی‌ها تهدیدی را که این گروه ایجاد می‌کرد، خنثی کردند. در این فرآیند، هیچ ویرانی گسترده‌ای برای اسرائیل رخ نداد. برج‌های شیشه‌ای تل‌آویو پابرجا ماندند. حیفا به سختی خراش برداشت. هیچ راکت حزب‌الله به کنست اصابت نکرد.

تمایل اسرائیل برای تغییر محیط امنیتی خود، تأثیرات مفیدی بر لبنان و سوریه نیز داشته است. شاید همه شهروندان این کشورها از کمک اسرائیل استقبال نکرده باشند. با این حال، واقعیت این است که برای اولین بار در چهار دهه، لبنان دولتی دارد که می‌تواند حاکمیت را از یک بازیگر غیردولتی که به نیروی اعزامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران تبدیل شده بود، پس بگیرد. هنوز مشخص نیست که انتقال سوریه چگونه پیش خواهد رفت؛ چالش‌های زیادی باقی مانده است. اما بسیاری از سوری‌ها از مرگ حسن نصرالله، رهبر حزب‌الله، که سرنگونی خاندان اسد را ممکن ساخت، جشن گرفتند.

اکنون نوبت ایران است: «سر افعی»، همانطور که اسرائیلی‌ها به جمهوری اسلامی اشاره می‌کنند. تا پیش از موج اولیه حملات اسرائیل و در حین آن، تفسیرهای بی‌پایانی مبنی بر اینکه ارتش اسرائیل توانایی از کار انداختن برنامه هسته‌ای ایرانیان را ندارد و هرگونه تلاشی برای انجام این کار منجر به جنگ منطقه‌ای خواهد شد، وجود داشت. تنها چند ساعت از آغاز حملات اسرائیل به ایران می‌گذرد، اما این قطعیت‌ها دیگر چندان قطعی به نظر نمی‌رسند.

نشانه باید اکتبر گذشته می‌آمد، زمانی که اسرائیل با استفاده از سلاح‌هایی که قبلاً به طور علنی در موجودی خود شناخته نشده بود، ضربه ویرانگری به پدافند هوایی و تأسیسات تولید موشک ایران وارد کرد. در حمله اخیر، اسرائیلی‌ها طبق گزارش‌ها چندین شخصیت برجسته رژیم و دانشمندان ارشد هسته‌ای را کشتند، بخشی از نیروهای موشکی آن را نابود کردند و به تأسیسات اصلی غنی‌سازی اورانیوم کشور در نطنز حمله کردند. رهبران اسرائیل گفتند حملات ادامه خواهد یافت. این باید تنها برای کسانی که به نحوه اجرای استراتژی تغییر یافته اسرائیل توجه نکرده‌اند، غافلگیرکننده باشد.

باید دید ایران چگونه پاسخ خواهد داد. اما صرف نظر از هرگونه تحول نظامی خاص، تغییر در تفکر اسرائیل در مورد امنیت، یک تغییر پارادایم بالقوه در خاورمیانه را تحمیل می‌کند. اسرائیلی‌ها به وضوح از آسیب رساندن به برنامه هسته‌ای ایران راضی نیستند، بلکه به نظر می‌رسد درگیر تغییر رژیم هستند. آنها چیزی را تشخیص می‌دهند که تعداد بسیار کمی در جامعه سیاست خارجی ایالات متحده به نظر می‌رسد درک کرده‌اند. ماهیت رژیم ایران خطرناک است. رهبران آن خواهان رابطه جدیدی با ایالات متحده نیستند. آنها می‌خواهند از ساده‌لوحی و احتیاط آمریکا به نفع تهران استفاده کنند.

پس از ۷ اکتبر، اسرائیلی‌ها به وضوح از این بازی خسته شدند و یک راه‌حل نظامی برای مشکل خود در پیش گرفتند که با حمله به ایران به اوج خود رسید. در ساعات اولیه پس از حملات اولیه، رهبران نظامی اسرائیل نشان دادند که برای بیش از یک حمله یکباره برنامه‌ریزی کرده‌اند. اهدافی که مورد اصابت قرار گرفتند، روشن کردند که هدف اسرائیل گسترده‌تر از آسیب رساندن به برنامه هسته‌ای ایران است. این یک استراتژی پرخطر است که بر این فرض استوار است که اگر رژیم ایران از بین برود یا به شدت تضعیف شود، بسیاری از مشکلاتی که خاورمیانه را گرفتار کرده است نیز ممکن است از بین بروند. پتانسیل صعودی برای اسرائیل قابل توجه است – امنیت بیشتر، افزایش چشم‌انداز ادغام منطقه‌ای و بسته شدن نهایی پرونده کشور فلسطین. اما اگر رژیم زنده بماند و جمهوری اسلامی برای جنگیدن در روزی دیگر زنده بماند، جنبه نزولی نیز قابل توجه است.

«وجودی» شاید به یک اصطلاح بیش از حد استفاده شده تبدیل شده باشد. اما ۷ اکتبر چالش واقعاً وجودی را که اسرائیلی‌ها با آن روبرو بودند، به آنها نشان داد. آنها آن روز صبح در دنیایی بیدار شدند که در آن بازدارندگی دیگر معنایی نداشت. و آنها از همان ابتدا روشن بودند که باید راه دیگری برای تأمین امنیت مرزهای اسرائیل پیدا کنند. منبع تنش بین دولت‌های بایدن و ترامپ و دولت اسرائیل در اینجا بود: آمریکایی‌ها معتقد بودند که آتش‌بس‌ها و توافقات کنترل تسلیحات بهترین راه برای مدیریت مشکلات امنیتی اسرائیل است. اسرائیلی‌ها مخالف بودند و به دنبال حل و فصل نهایی آنها بودند.


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار:محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: Foreign Policy

💡 درباره منبع:فارن پالیسی یک نشریه خبری آمریکایی است که بر سیاست جهانی، امور جاری، و سیاست داخلی و خارجی تمرکز دارد. این نشریه در سال ۱۹۷۰ توسط ساموئل پی. هانتینگتون و وارن دمیان منشل تأسیس شد و اکنون متعلق به شرکت گراهام هولدینگز است. دفتر مرکزی آن در واشنگتن دی.سی. قرار دارد.

✏️ درباره نویسنده:استیون ای. کوک ستون‌نویس فارن پالیسی و عضو ارشد انی انریکو ماتئی برای مطالعات خاورمیانه و آفریقا در شورای روابط خارجی است. او متخصص در سیاست عربی و ترکی و روابط ایالات متحده و خاورمیانه است.

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.