نشریه فارن پالیسی : «حملات اسرائیل به سوریه خطر بیثبات کردن اردن را در پی دارد» | ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
با تشدید حملات نظامی اسرائیل در سوریه پس از سقوط اسد، چگونه پیمان صلح امان با تلآویو و ثبات داخلی اردن در معرض خطر فزاینده قرار گرفته است.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: فارن پالیسی/بورجو اوزچلیک | 📅 تاریخ: May 7, 2025 / ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
از زمان آغاز جنگ در غزه در اکتبر ۲۰۲۳، ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، در برابر فشارهای داخلی برای لغو پیمان صلح ۳۰ ساله کشورش با اسرائیل مقاومت کرده است. در عوض، اردن تلاش کرده است تا ضمن حفظ همکاری امنیتی با همسایه خود، خشم عمومی نسبت به کشتار فلسطینیان توسط اسرائیل را به رسمیت بشناسد.
جنگ اسرائیل و حماس
اکنون، اردن با چالش دیگری روبروست. از زمانی که شورشیان در دسامبر گذشته رژیم بشار اسد را سرنگون کردند، اسرائیل تعامل نظامی خود در سوریه را عمیقتر کرده است. عبدالله در تلاش است تا روابط با اسرائیل و دولت جدید سوریه را بدون ایجاد تلاطم در سیاست داخلی – و بیثبات کردن بالقوه رژیم خود – مدیریت کند.
سلطنت اردن مدتهاست که استاد دودستی بازی کردن استراتژیک بوده و سیاست داخلی را با منافع امنیتی متعادل کرده است. هیچکجا این امر مشهودتر از رابطه آن با اسرائیل نیست. در سال ۱۹۹۴، اردن پس از مصر، دومین کشور عربی بود که اسرائیل را به رسمیت شناخت. پیمان صلحی که در آن سال بین دو کشور منعقد شد، شامل تعهداتی برای همکاری در زمینه امنیت و کنترل مرزها بود. همچنین نقش قیمومیت اردن بر اماکن مقدس اسلامی در بیتالمقدس را تأیید کرد.
صلح اردن با اسرائیل، صلحی سرد است، به این معنا که از حمایت عمومی مردم اردن برخوردار نیست. تقریباً نیمی از جمعیت اردن فلسطینیالاصل هستند. اگرچه اردن حتی پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، بیسروصدا هماهنگی اطلاعاتی و امنیتی قوی با اسرائیل را حفظ کرده است، اما مقامات اردنی در انظار عمومی از شدیدترین منتقدان اسرائیل هستند. در سالهای اخیر، اردنیها تظاهرات گستردهای را برای درخواست از دولت برای قطع روابط با اسرائیل و اخراج سفیر اسرائیل برگزار کردهاند.
اسرائیل رویکرد دوگانه اردن را پذیرفته است – جایی که محکومیت شدید دیپلماتیک با عملگرایی امنیتی بیسروصدا همزیستی دارد – بهعنوان بهای صلح با این پادشاهی. اما تهاجمات اسرائیل به سوریه میتواند این عمل موازنهگرانه را تضعیف کند.
از زمان سقوط رژیم اسد در دسامبر، نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) بیش از ۷۰۰ حمله هوایی علیه اهداف نظامی در سوریه انجام دادهاند. اهداف IDF شامل زرادخانههای سلاحهای شیمیایی و داراییهای نظامی بوده است. حملات اسرائیل در سوریه چیز جدیدی نیست. اسرائیل پیش از این اذعان کرده بود که در سالهای اخیر صدها حمله به اهدافی در سوریه انجام داده است که به گفته آن، با ایران و گروههای مسلح متحد مانند حزبالله در لبنان مرتبط بودهاند. سربازان اسرائیلی همچنین از بلندیهای جولان اشغالی توسط اسرائیل، تهاجمات زمینی به سوریه انجام دادهاند.
در حالی که اسرائیل در دوران حکومت اسد به اهداف مرتبط با ایران در سوریه حمله میکرد، موج اخیر حملات نظامی و تصرف خاک سوریه توسط اسرائیل فراتر از بلندیهای جولان، تشدید جدی محسوب میشود. اسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل، در ماه مارس گفت: «نیروهای دفاعی اسرائیل آمادهاند تا برای مدت نامحدودی در سوریه بمانند.»
هدف نظامی اعلامشده اسرائیل، دفاع از منطقه حائل ۴۰۰ کیلومتر مربعی در سوریه و ایجاد یک منطقه امنیتی فراتر از آن است. این منطقه قبلاً بر اساس توافقنامه جداسازی نیروها که پس از جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۷۳ منعقد شد، برای نیروهای سوری ممنوع بود.
منطقه حائل توسط یک نیروی سازمان ملل گشتزنی میشد که شورای امنیت سازمان ملل اخیراً مأموریت آن را تا ۳۰ ژوئن تمدید کرد. اما اسرائیل پس از سرنگونی اسد، با این استدلال که این منطقه نیازمند نظارت مستقیم است، آن را تصرف کرد. مقامات اسرائیلی به دولت جدید سوریه به رهبری رئیسجمهور موقت، احمد الشرع، اعتماد ندارند. گروه شبهنظامی منحلشده الشرع، هیئت تحریرالشام، شاخهای از القاعده در سوریه بود، اگرچه این دو بعداً از هم جدا شدند. الشرع اکنون در قدرت، گروه خود را منحل کرده و متعهد شده است که برای همه سوریها حکومت کند. او همچنین گفته است که خواهان درگیری با اسرائیل نیست.
نیروهای دفاعی اسرائیل از زمان سقوط اسد، ۹ پاسگاه نظامی در داخل خاک سوریه ایجاد کردهاند، از جمله دو پاسگاه در کوه حرمون، بلندترین قله منطقه. کاتز گفت که نیروهای دفاعی اسرائیل در تلاشند تا «جنوب سوریه غیرنظامی شده و از سلاح و تهدید پاک شود.»
ماه گذشته، اسرائیل دور دیگری از حملات هوایی را در عمق خاک سوریه آغاز کرد و از جمله فرودگاه نظامی حماه و پایگاه هوایی نظامی تیاس در حمص را هدف قرار داد. گلولهباران اسرائیل منطقهای در نزدیکی سد الجبیلیه در غرب شهر نوا و نزدیک تسهیل در غرب درعا را هدف قرار داد و ۹ نفر را کشت.
در طول هفته گذشته، اسرائیل حملات متعدد دیگری را آغاز کرد که ادعا میکرد در دفاع از جمعیت اقلیت دروزی سوریه بوده است. حملات اسرائیل به عمق بیشتری از کشور، از جمله در دمشق، نفوذ کرد و حداقل دو غیرنظامی را کشت.
در اردن، این تشدید تنش نگرانیهایی را برانگیخته است. سقوط اسد برای مقامات اردنی که الشرع را عامل بالقوه ثباتبخش در همسایگی سوریه میبینند، مایه آسودگی خاطر بود. در عین حال، سلطنت نگران است که اسلام سیاسی رهبر جدید سوریه بتواند در جنوب مرز نفوذ پیدا کند.
ایمن الصفدی، وزیر امور خارجه اردن، تصرف مناطق تحت کنترل سوریه در منطقه حائل توسط اسرائیل را محکوم کرده و آن را نقض قوانین بینالمللی و حمله به حاکمیت سوریه خوانده است. او و همتای مصریاش خواستار خروج اسرائیل از این منطقه شدهاند.
رابطه اردن با سوریه در دوران اسد به دلیل همسویی او با ایران و نیروهای نیابتیاش، و همچنین به دلیل قاچاق اسلحه و مواد مخدر – از جمله کاپتاگون – توسط سوریه در امتداد مرز ۲۳۳ مایلی بین دو کشور، تیره شده بود. اردن میزبان حدود ۱.۳ میلیون سوری است که بسیاری از آنها پناهنده هستند.
اردن برای مهار قاچاق، استحکامات مرزی و سیستمهای نظارتی ایجاد کرده و عملیات اطلاعاتی مخفی انجام داده است. در ژانویه، هواپیماهای جنگی اردن حملات هوایی را در روستای شیعب در جنوب سوریه انجام دادند و عملیات قاچاق اسلحه و مواد مخدر را هدف قرار دادند. در ماه مارس، ارتش اردن گزارش داد که چهار قاچاقچی کشته شده و مقادیر زیادی مواد مخدر و سلاح کشف و ضبط شده است.
اردن با اسرائیل در مورد نفوذ ایران، هم در سوریه و هم در کرانه باختری اشغالی توسط اسرائیل، همعقیده است. طی سال گذشته، اردن تلاشهای قاچاق اسلحه توسط شبهنظامیان طرفدار ایران در سوریه و لبنان را خنثی کرده است که برخی از این سلاحها به مقصد کرانه باختری بودند. تلاشهای اسرائیل برای تضعیف زیرساختهای نظامی سوریه و شبکههای باقیمانده حزبالله نیز احتمالاً تهدیدات بالقوه علیه اردن در امتداد مرز آن با سوریه را کاهش داده است.
اما با تشدید اقدامات اسرائیل در سوریه – همزمان با حمله نظامی گسترده به غزه – این امر میتواند مخالفت عمومی با پیمان اردن با اسرائیل را تجدید کرده و بیثباتی سیاسی بیشتری را در این پادشاهی به همراه داشته باشد، چیزی که عبدالله بهسختی میتواند از پس آن برآید.
عبدالله مطمئناً امیدوار است که دولت موقت الشرع بتواند کنترل حاکمیتی بر مرز جنوبی خود را به دست گیرد. این امر به اردن اطمینان میدهد که میتواند به شریک جدید خود در دمشق تکیه کند، بهجای اینکه برای خنثی کردن تهدیدات علیه اردن در جنوب سوریه به حملات اسرائیل متکی باشد. اما موفقیت الشرع نیز برای اردن خطری در پی خواهد داشت.
شبح بسیج سیاسی اسلامگرایان برای اردن نگرانکننده است. بزرگترین حزب مخالف کشور – جبهه عمل اسلامی – با جنبش فراملی اخوانالمسلمین مرتبط است. این حزب به دلیل برنامه آشکارا طرفدار فلسطین خود، در انتخابات پارلمانی سال گذشته دستاوردهایی کسب کرد.
اردن ماه گذشته بهطور ناگهانی اخوانالمسلمین را ممنوع کرد و ۱۶ عضو این سازمان را که ظاهراً برای انجام حملاتی در داخل پادشاهی توطئه کرده بودند، دستگیر کرد. اداره اطلاعات عمومی اردن فاش کرد که این هستههای اخوانالمسلمین از سال ۲۰۲۱ تحت نظر بودهاند و در ساخت و واردات راکت و مواد منفجره، و همچنین راهاندازی یک سایت تولید پهپاد و انبارهای مخفی دست داشتهاند. گزارش شده است که برخی از توطئهگران در لبنان آموزش و تأمین مالی دریافت کردهاند.
محتمل است که اشتراک اطلاعات با اسرائیل از عملیات مقامات اردنی، بهویژه در جبهه لبنان، حمایت کرده باشد. اخوانالمسلمین اردن هرگونه اطلاع یا دخالت در توطئه ادعایی را رد کرده است.
همه اینها در نهایت میتواند زمینهای برای انحلال جبهه عمل اسلامی توسط اردن به اتهام تروریسم فراهم کند و منجر به تغییر شدیدی در چشمانداز سیاسی پادشاهی شود. اگر این اتفاق بیفتد، خشم عمومی اردنیها را که این اقدام را حملهای علیه اسلام سیاسی تلقی میکنند، برانگیخته خواهد کرد. احتمالاً آنها اسرائیل – و توافق صلح آن با اردن – را مسئول سرکوب این حزب توسط پادشاهی خواهند دانست و به اعتراضات خیابانی جدید ضد اسرائیلی و ضد سلطنتی در لحظهای که وضعیت انسانی در غزه بدتر از همیشه است، دامن خواهند زد. در یک سناریوی وخیم، گروههای افراطی جدید – احتمالاً مرتبط با حماس – ممکن است به دنبال ایجاد بیثباتی در اردن باشند.
وقتی صحبت از اسرائیل به میان میآید، به نظر میرسد اردن نمیتواند برنده شود. اسرائیل هم منبع مشکلات سلطنت و هم یکی از محافظان آن به نظر میرسد. اگرچه پیمان صلح ۱۹۹۴ به حفظ امنیت در اردن کمک میکند، اما پیوسته خطر برهم زدن جو سیاسی داخلی اردن را به همراه دارد. این دوگانگی هم یک ویژگی ذاتی رابطه اسرائیل و اردن و هم یک اشکال پایدار در سیستم است.
”