مقاله تحلیلی فارن پالیسی : “با وجود نیت‌های خوب، محمدو بوهاری نیجریه را ناکام گذاشت” | ۲۳ تیر ۱۴۰۴

نگاهی به زندگی سیاسی محمدو بوهاری؛ رهبری که با وعده انضباط به قدرت رسید اما میراثی از ناکارآمدی، ناامنی و استبداد به جای گذاشت.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۸ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: فارن پالیسی / ابنزر اوباداره | 📅 تاریخ: Jul 14, 2025 / ۲۳ تیر ۱۴۰۴

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


محمدو بوهاری که روز یکشنبه در ۸۲ سالگی درگذشت، در کنار اولوسگون اوباسانجو، یکی از دو رهبری بود که هم به عنوان دیکتاتور نظامی و هم به عنوان رئیس‌جمهور غیرنظامی بر نیجریه حکومت کرد. او در نقش اول یک فاجعه حقوق بشری و در نقش دوم عمدتاً بی‌کفایت بود.

بوهاری، متولد ۱۷ دسامبر ۱۹۴۲، در ۱۹ سالگی به کالج آموزش نظامی نیجریه در کادونا پیوست و دوره‌هایی را نیز در بریتانیا گذراند. در اواسط دهه ۱۹۶۰، با شروع جنگ داخلی نیجریه، او уже یک سرتیپ بود. طبق تمام گزارش‌ها، او در میدان نبرد، به ویژه در مراحل اولیه درگیری طی تهاجمات لشکر اول به شهرها و روستاهای کلیدی شورشیان، عملکردی برجسته داشت.

عطش او برای قدرت احتمالاً با مشارکتش در دو کودتای اولیه به همراه دیگر افسران نظامی، شعله‌ور شد: کودتای اول در سال ۱۹۶۶ یعقوبو گوون را به قدرت رساند و دومی در ۱۹۷۵، مورتالا محمد را بر سر کار آورد. دخالت او در این اقدامات، به احتمال زیاد به ارتقایش به مناصب بالاتر در ارتش و دولت کمک کرد.

از دیکتاتوری تا دموکراسی

بوهاری در سال ۱۹۷۱ دستیار آجودان کل ستاد لشکر اول پیاده‌نظام و در سال ۱۹۷۴ مدیر موقت حمل‌ونقل و تدارکات در ستاد سپاه تأمین و حمل‌ونقل ارتش نیجریه شد. محمد در سال ۱۹۷۵ او را به فرمانداری ایالت وقت شمال شرقی منصوب کرد و اوباسانجو نیز به ترتیب در سال‌های ۱۹۷۶ و ۱۹۷۷ او را به سمت کمیسر فدرال منابع نفتی و رئیس شرکت ملی نفت نیجریه که به تازگی تأسیس شده بود، منصوب نمود.

در دسامبر ۱۹۸۳، افسران نظامی به رهبری ژنرال ابراهیم بابانگیدا، کودتای دیگری را علیه شهو شاگاری، اولین رئیس‌جمهور منتخب و ناکارآمد نیجریه، ترتیب دادند. آنها بوهاری را به عنوان افسر ارشد در میان طراحان کودتا برای رهبری کشور برگزیدند.

مردم نیجریه در آن زمان تشنه رهبری با انضباط بیشتر بودند و بوهاری قول تحقق آن را داد. اما آنچه نصیبشان شد، رژیمی بود که دهه‌ها بعد، همچنان به خاطر شدت و بی‌روحی‌اش در یادها مانده است؛ شدتی که تنها رژیم تشنه به خون و ثروتِ سانی آباچا (۱۹۹۳-۱۹۹۸) از آن پیشی می‌گرفت، کسی که اشتیاقش به کشتار و غارت در تاریخ نیجریه بی‌همتاست.

گزارش شده که بوهاری اندکی پس از به قدرت رسیدن، عزم خود را برای «مداخله در آزادی مطبوعات» اعلام کرد. کمی بعد، دولت او فرمان بدنام «حفاظت از مقامات دولتی در برابر اتهامات دروغین»، معروف به فرمان شماره ۴ را تصویب کرد. این فرمان، در میان دیگر مقررات مبهم، انتشار «هرگونه پیام، شایعه، گزارش یا بیانیه‌ای … که در هر بخش مهمی نادرست باشد یا دولت نظامی فدرال، دولت یک ایالت یا یک مقام دولتی را به تمسخر یا بی‌اعتباری بکشاند» را جرم‌انگاری می‌کرد.

در واقع، فرمان شماره ۴ تنها نوک نیزه‌ای بود که به قلب جامعه مدنی پرجنب‌وجوش نیجریه فرو رفت؛ جامعه‌ای که چه آن زمان و چه اکنون، شامل طبقه‌ای سیاسی پرسروصدا و شاید آزادترین مطبوعات آفریقا بود.

مانند بسیاری از طرح‌هایی که بوهاری در طول دوران سیاسی طولانی خود از آنها حمایت کرد، این یکی نیز رگه‌هایی از نیت خیر داشت. تلاش برای مهار مطبوعات بخشی از کارزار گسترده‌تری به نام «جنگ علیه بی‌انضباطی» بود که هدف آن ایجاد نظم در زندگی عمومی نیجریه بود. تلاش‌های بوهاری در تمام دوران فعالیتش، مبارزه با «بی‌صداقتی، تنبلی، فساد لجام‌گسیخته و مصونیت گسترده» بود تا فضائلی چون صداقت و سخت‌کوشی را در میان مردم نهادینه کند؛ امری که حتی سرسخت‌ترین دشمنان رژیم اول او نیز به ضرورت آن اذعان داشتند. به همین ترتیب، تصمیم برای محاکمه فرمانداران و سیاستمداران برجسته به اتهام فساد، ایده بدی نبود. با این حال، اگر بوهاری یک نقص شخصیتی بارز داشت، آن تمایل به افراط‌گرایی بود.

از دست رفتن محبوبیت

برای بسیاری از نیجریه‌ای‌ها درک این موضوع دشوار بود که چرا تقلب در امتحانات مدرسه یا دانشگاه باید ۲۱ سال حبس به دنبال داشته باشد، یا چرا کارمندان دولت باید به خاطر تأخیر، در انظار عمومی پرش قورباغه‌ای انجام دهند. شاید ابتذال اخلاقی نخبگان سیاسی مستحق چیزی بیش از یک توبیخ ساده بود، اما ممنوعیت مادام‌العمر از مناصب دولتی برای برخی فرمانداران و چهره‌های کلیدی سیاسی، زیاده‌روی به نظر می‌رسید.

با این حال، چون دولت بوهاری خود را از رسانه‌ها و نخبگان سیاسی بیگانه کرده بود، همین شبکه‌ها نتوانستند او را از نارضایتی گسترده مردمی آگاه کنند. ظاهراً بابانگیدا، رئیس وقت ستاد ارتش، نبض جامعه را بهتر در دست داشت. او در سال ۱۹۸۵ کودتای دیگری را ترتیب داد که با استقبال آشکار مردم مواجه شد.

توصیف بابانگیدا در روز کودتا از بوهاری به عنوان فردی «بسیار سرسخت و سازش‌ناپذیر در نگرش به مسائل مهم ملی» شاید به نفع خود بود، اما سرخوردگی بسیاری از نیجریه‌ای‌ها از دوره کوتاه رهبری نظامی او را به خوبی نشان می‌داد.

اگر بوهاری به آنچه می‌گفت عمل می‌کرد، شاید مردم سرسختی او را تحمل می‌کردند. اما شایعات مربوط به رفتار ترجیحی با نزدیکان و متحدان قومی‌اش به سرعت به اتهاماتی مستحکم تبدیل شد. در سال ۲۰۲۱، انجمن نویسندگان حقوق بشر نیجریه اعلام کرد که از سال ۲۰۱۵، بوهاری «رویه غیرقانونی و خلاف قانون اساسی مبنی بر انتصاب انحصاری مسلمانان هوسا/فولانی شمالی برای ریاست تمام ساختارهای امنیتی داخلی مانند گمرک، مهاجرت، پلیس، اداره خدمات دولتی، آژانس اطلاعات ملی و ارتش» را حفظ کرده است.

اگرچه دادگاه‌های نظامی بوهاری احکام بسیار سنگینی برای بسیاری از بازیگران سیاسی برجسته به اتهام فساد صادر کردند، اما استثنائات عجیبی نیز وجود داشت. در حالی که شهو شاگاری، رئیس‌جمهور مخلوع، تنها تحت حصر خانگی قرار گرفت، معاونش الکس اکوامه، به مدت ۲۰ ماه بدون هیچ اتهامی در یک زندان فوق امنیتی نگهداری شد. به همین ترتیب، فرماندار آدکونله آجاسین از ایالت اوندو زندانی شد، در حالی که دادگاه نظامی دو بار او را بی‌گناه تشخیص داده بود.

بابانگیدا نیز به نوبه خود، بوهاری را به مدت سه سال بازداشت کرد و شواهد نشان می‌دهد که بوهاری هرگز نتوانست آنچه را که خیانت از سوی همکار مورد اعتمادش می‌دانست، فراموش کند.

اولین فرصت بوهاری برای اعاده حیثیت در سال ۱۹۹۴ فراهم شد، زمانی که آباچا او را به عنوان رئیس اجرایی «صندوق امانی نفت» (PTF) منصوب کرد؛ نهادی که با هدف ظاهری ارتقای زیرساخت‌های کشور تأسیس شده بود. اگرچه بوهاری این سمت را به شرط داشتن اختیار کامل پذیرفت، اما متهم شد که از عملیات روزمره آن به طور جنایتکارانه‌ای غافل بوده است.

به گفته روزنامه‌نگار ری اکپو، بوهاری «حواس‌پرت بود و به شکلی دمدمی‌مزاج اختیارات عملیاتی PTF را بدون نظارت دقیق به دیگران واگذار کرده بود.» هرچند مدرکی دال بر اطلاع بوهاری از فساد گسترده وجود نداشت، زیردستان او به غارت بی‌امان پرداختند. PTF تحت رهبری بوهاری همچنین با اتهام «توزیع نابرابر» پروژه‌ها بین شمال و جنوب کشور مواجه شد که به گفته اکپو، تنش‌های فرقه‌ای را تشدید کرد.

بوهاری این اتهامات را رد کرد و با افتخار به یک مجله خبری ملی گفت: «صداقت من دست‌نخورده است.» با این حال، او به نظر فردی با شخصیت سیاسی دوگانه می‌رسید: ترکیبی از شهرت به شفافیت و سطح بالایی از مدارا با تخلفات کسانی که مورد علاقه‌اش بودند.

بازگشت به قدرت و یک دوره ناامیدکننده

به نظر می‌رسد بوهاری اشتیاق زیادی برای پیگیری منافع عمومی داشت؛ اما همزمان، هرگز در این زمینه درخشش خاصی از خود نشان نداد و — که برای یک نظامی سابق عجیب است — اغلب فاقد انضباط عمیق بود.

او بیشتر از انجام وظایفش، از جایگاه و مقام لذت می‌برد. در تلاش برای رسیدن به قدرت سرسخت بود — چنانکه سه بار متوالی (۲۰۰۳، ۲۰۰۷ و ۲۰۱۱) برای ریاست‌جمهوری نامزد شد و سرانجام در چهارمین تلاش در سال ۲۰۱۵ پیروز شد — اما پس از رسیدن به آنجا، دستاورد چندانی نداشت.

این سرسختی احتمالاً تا حدی ناشی از نیاز به پایان دادن به جنجال‌های دوره دیکتاتوری‌اش بود. به هر حال، نیجریه در سال ۲۰۱۵ به شدت نیازمند رهایی از بی‌کفایتی عمومی رئیس‌جمهور وقت، گودلاک جاناتان، بود. به ویژه اینکه جاناتان در سرکوب شورش وحشیانه بوکوحرام شکست خورده بود و بوهاری، با سابقه فرماندهی سه لشکر ارتش، مرد مناسب این کار به نظر می‌رسید.

تقریباً شش ماه پس از سوگند ریاست‌جمهوری بوهاری در مه ۲۰۱۵، اوج همبستگی عمومی با یک رهبر در نیجریه رقم خورد. رأی‌دهندگان انتظار داشتند بوهاری از تجربه نظامی خود برای مقابله با شورشیان بوکوحرام استفاده کند؛ گروهی که به طور پیوسته در شمال شرق کشور پیشروی می‌کرد و در آوریل ۲۰۱۴، ۲۷۶ دختر دانش‌آموز را در چیبوک ربوده بود.

متأسفانه، شش ماهی که بوهاری تنها برای تشکیل کابینه صرف کرد، سرآغاز یک دوره هشت ساله ناامیدکننده شد که طی آن تقریباً تمام جنبه‌های زندگی اقتصادی و اجتماعی در نیجریه رو به وخامت گذاشت. مردم به دلیل افزایش نرخ جرم و جنایت چنان احساس ناامنی می‌کردند که حداقل یک فرماندار از آنها خواست برای دفاع از خود سلاح تهیه کنند و به کمیسر پلیس دستور داد برای شهروندان «مایل و واجد شرایط» مجوز حمل سلاح صادر کند. اقتصاد نیز به همین ترتیب آسیب دید: تهدید مداوم امنیت، رمق باقیمانده بخش خصوصی ضعیف را گرفت.

دوره اول ضعیف بوهاری و کاهش محبوبیتش این سؤال را مطرح می‌کند که چرا او در سال ۲۰۱۹ دوباره انتخاب شد، آن هم با اختلاف قابل توجه ۵۶ درصد در برابر ۴۱ درصد رقیبش، آتیکو ابوبکر. حداقل سه عامل به نفع بوهاری بود. اول، مزیت در قدرت بودن، به ویژه در بسیج و استقرار قدرت و منابع دولتی. دوم، بوهاری همچنان از حمایت ژنرال‌های قدرتمند بازنشسته ارتش برخوردار بود که او را به رقیبی که برخی از آنها (مانند رئیس‌جمهور سابق اولوسگون اوباسانجو) با او اختلاف داشتند، ترجیح می‌دادند. در نهایت، ابوبکر نماینده حزبی (حزب دموکراتیک خلق) بود که تنها چهار سال قبل به دلیل انزجار عمومی از فساد و بی‌کفایتی‌اش از قدرت کنار رفته بود. در نهایت، ابوبکر نتوانست رأی‌دهندگان را متقاعد کند که تفاوتی با رقیبش دارد.

در اواخر سال ۲۰۲۰، نرخ رسمی بیکاری به ۳۳ درصد رسید. فساد همچنان رواج داشت و ادعاهای همیشگی بوهاری مبنی بر تلاش برای مهار آن، با عفو غیرقابل دفاع فرمانداران سابق که به غارت خزانه‌های ایالتی محکوم شده بودند، بی‌اعتبار می‌شد. بوهاری همچنین پس از حذف یکی از توییت‌هایش توسط توییتر، این پلتفرم را به مدت هفت ماه ممنوع کرد؛ شاهدی بر ذهنیت استبدادی باقی‌مانده در او.

انصافاً، هر رهبری که در گرداب سیاست‌های قومی-منطقه‌ای پرآشوب نیجریه، به ویژه در آن مقطع تاریخی، قرار می‌گرفت، ممکن بود با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم کند. نمی‌توان از یک نفر انتظار داشت تمام مشکلات یک کشور را حل کند. اما اینکه بوهاری تقریباً در تمام جبهه‌ها شکست خورد – با وجود زمان و حسن نیتی که در اختیار داشت – شکست او را بیش از پیش گیج‌کننده می‌سازد.

بوهاری در سال ۲۰۱۲، در مصاحبه‌ای به مناسبت هفتادمین سالگرد تولدش، زمانی که هنوز در پی کسب بالاترین مقام نیجریه بود، اذعان کرد که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، او را دیر به فضایل دموکراسی معتقد کرده بود: «آن زمان بود که من شخصاً، بر اساس ارزیابی خودم، به این باور رسیدم که نظام دموکراتیک چندحزبی بر استبداد برتری داشته و هنوز هم دارد.»

دلیل چندانی برای شک در صداقت این تحول فکری یا حتی احساسات او نسبت به کشورش وجود ندارد. اینکه او در نهایت ناکام ماند، اثبات می‌کند که نیت خیر و ادعای پاکدستی اخلاقی، هرچند مطلوب، اما به تنهایی کافی نیستند.


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: فارن پالیسی

💡 درباره منبع: فارن پالیسی (Foreign Policy) یک نشریه خبری آمریکایی است که بر سیاست جهانی، امور جاری، اقتصاد داخلی و بین‌المللی تمرکز دارد. این نشریه به دلیل تحلیل‌های عمیق و گزارش‌های میدانی از سراسر جهان شناخته شده است.

✏️ درباره نویسنده: ابنزر اوباداره، همکار ارشد مطالعات آفریقا در شورای روابط خارجی است.

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.