نشریه فارن پالیسی : “چگونه در مورد راهحلها در غزه و سودان فکر کنیم” | ۰۷ خرداد ۱۴۰۴
مارتین گریفیتس، رئیس سابق امور بشردوستانه سازمان ملل، در مورد بحرانهای غزه و سودان، ناکامی سیستم کمکهای جهانی و لزوم مذاکره با «افراد بد» برای نجات جان انسانها صحبت میکند.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۸ دقیقه
✏️ ناشر/نویسنده: فارن پالیسی / راوی آگراوال
📅 تاریخ: May 28, 2025 / ۰۷ خرداد ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
از غزه تا سودان، جهان با چالشهای انسانی تاریخی روبرو است. به گفته آژانس پناهندگان سازمان ملل، نزدیک به ۱۲۰ میلیون نفر در سراسر جهان به دلیل خشونت یا آزار و اذیت آواره شدهاند – عددی که ۱.۵ درصد از بشریت را تشکیل میدهد. سیستم کمکهای جهانی در حال حاضر چقدر تحت فشار است؟ چرا قوانین و مقرراتی که برای حفظ صلح بینالمللی ایجاد شدهاند، در انجام وظیفه خود ناکام هستند؟
در آخرین قسمت FP Live، من با مارتین گریفیتس برای یافتن پاسخ صحبت کردم. گریفیتس یک عمر را در حل و فصل منازعات و کارهای امدادی گذرانده و بین سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۴ به عنوان معاون دبیرکل سازمان ملل در امور بشردوستانه و هماهنگکننده امداد اضطراری خدمت کرده است. مشترکین میتوانند بحث کامل را در کادر ویدیویی بالای این صفحه تماشا کنند یا پادکست FP Live را دنبال کنند. آنچه در ادامه میآید، یک رونوشت فشرده و ویرایش شده است.
بحران غزه
راوی آگراوال: بیایید با غزه شروع کنیم. اوضاع در میدان چگونه است؟
مارتین گریفیتس: پیدا کردن کلمهای که واقعاً به این سوال پاسخ دهد، بسیار دشوار است. این شنیع است. یک فاجعه است. کسی روز دیگر گفت که ما در حال تمام کردن صفتها هستیم. این کاملاً تکاندهنده است. ما از ۲ مارس یک محاصره داشتهایم. و بیرون یکی از نقاط توزیع جدید تحت برنامه بنیاد بشردوستانه غزه، صحنه فوقالعاده و اسفناکی داشتیم که رنج و خطر زیادی را برای بسیاری از مردم به همراه داشت. حدود ۱۰۰ کامیون در هفته گذشته یا بیشتر وارد شدند زیرا اسرائیل نیاز داشت تا مقداری پشیمانی نشان دهد. این به هیچ وجه کافی نبود. به من گفته شده است که ۹۰۰۰ کامیون منتظر هستند، پر از کمکهای مورد نیاز. و به دلیل حمله فوقالعاده وحشیانهای که در حال حاضر در حال وقوع است، وارد نمیشوند.
آر.ای: هشدارهایی وجود دارد که اگر قحطی از قبل شروع نشده باشد، ممکن است شروع شود. این به چه معنا خواهد بود؟
ام.جی: یک سیستم بسیار دقیق برای قضاوت در مورد وجود قحطی وجود دارد، راوی. من فکر میکنم این بیش از حد دقیق است زیرا فراتر از واقعیت میرود. البته، گرسنگی وجود دارد. کودکانی در غزه از گرسنگی میمیرند. قحطی وجود دارد: در حال ظهور است یا شرایطی شبیه به قحطی است. اما بیایید صادق باشیم. وقتی بالاخره یک قضاوت دریافت کنیم، خیلی دیر خواهد بود. آنچه در قحطی اتفاق میافتد این است که گرسنگی ویروسی میشود؛ بدن کسانی را که از آن رنج میبرند، میخورد. قحطی بیش از گرسنگی است. شما را نابود میکند؛ خانوادهها را نابود میکند. و برای بهبودی به درمان فوقالعاده عمیق، غذا، دارو، آب، مراقبت عمیق نیاز دارد. بنابراین ما در آستانه آن هستیم، اگر از آن نگذشته باشیم.
آر.ای: بیایید سعی کنیم در مورد راهحلها صحبت کنیم. از دیدگاه کمکرسانی، چگونه میتوان رنج را در غزه در حال حاضر کاهش داد؟
ام.جی: راهحلهای کمکی برای غزه، البته، مستلزم رفع محاصره است. این فقط سازمان ملل نیست، بلکه دیگر آژانسهای بشردوستانه نیز هستند که تجربه، ظرفیت و کالاهای لازم برای تحویل کمک را دارند. و آنها اخیراً یک طرح جدید منتشر کردند که نظارت بر نشت احتمالی کمک به افرادی را که ذینفعان مورد نظر نیستند، افزایش میدهد. بنابراین یک طرح وجود دارد؛ تجربه وجود دارد؛ کمک وجود دارد. اما فقط وارد نمیشود. اولین راهحل مشخص، اما متأسفانه دور، برای مسئله کمک، رفع محاصره و اجازه دادن به آن افراد برای بازگشت به کار است. [جانشین من در سازمان ملل، معاون دبیرکل در امور بشردوستانه] تام فلچر در این مورد بسیار پرحرف بوده است. حالا این اتفاق نخواهد افتاد، همانطور که میدانیم، مگر اینکه اهرم فشار جدی از منابع دیگر بر اسرائیل و متحدان غربی آن برای تبدیل این محاصره به یک قاتل اعتبار وجود داشته باشد.
آر.ای: اما ما در حال مشاهده فشار بیشتری از سوی کشورهای اروپایی هستیم. بریتانیا مذاکرات تجاری را به حالت تعلیق درآورده است. فردریش مرتس، صدراعظم آلمان، در لفاظیهای خود در مورد اسرائیل کاملاً قوی بوده است، که یک چرخش برای آلمان است. آیا هیچ یک از اینها کافی است؟
ام.جی: نه، کافی نیست، اما شروع خوبی است، خیلی خیلی دیر. ۵۶ هزار یا ۵۸ هزار نفر در غزه مردهاند که آن نوع مراقبت و توجه را دریافت نکردند. اما همانطور که بسیاری از مردم میگویند، این عمل است – نه حرف – که اهمیت دارد. لندن در مجلس عوام و در دولت بحثهای داخلی زیادی در مورد اینکه چه کاری باید انجام شود، دارد. آنها هنوز هم مشکلی با عدم توقف تحویل تسلیحات به اسرائیل دارند و تنها یک عنصر جزئی را قطع کردهاند. و همانطور که دادگاه بینالمللی دادگستری یک سال پیش به ما یادآوری کرد، قوانین بینالمللی فروش اسلحه به هر کسی را که به طور منطقی مشکوک به این نوع رفتار باشد – یعنی نسلکشی، در نهایت – منع میکند. صرفاً عدم ارائه کمک، نقض تعهدات قدرت اشغالگر است. یک تغییر مهم به سمت درک صادقانهتر مسئولیت آنها برای آنچه در حال وقوع است، وجود دارد. ما باید با این رهبران وقت بگذرانیم تا حرفهای خوبشان را به اعمال خوب تبدیل کنیم. یک دستور کار مشخص برای این وجود دارد. شما تجارت اسلحه را متوقف میکنید. شما به شرکتهایی نگاه میکنید که نباید در اسرائیل سرمایهگذاری کنند. در این مورد سابقه وجود دارد. شاید اعضای کلیدی دولت اسرائیل را تحریم کنید. این یک مسئله تنبیهی عظیم است. من گمان میکنم که تنها زمانی که در آن مسیر قدم بگذارید، حرکت در مورد محاصره را خواهید دید.
بحران سودان
آر.ای: بنابراین، آیا ایالات متحده تنها کشوری است که واقعاً میتواند بر اقدامات اسرائیل تأثیر بگذارد؟ یا کشورهای اروپایی یا شاید کشورهای آسیایی میتوانند اهرم فشاری در اینجا داشته باشند؟
ام.جی: آنها تعهداتی دارند و ما در حال مشاهده این هستیم که آنها این را درک میکنند. همانطور که کسی روز دیگر به من گفت، تفاوت بین سودان و غزه این است که در سودان، جامعه بینالمللی بیتفاوت است. در غزه، آنها در این طوفان آتش هولناک بر سر مردم فلسطین همدست هستند. بنابراین کشورها در حال درک این هستند که در معرض خطر قضاوت به عنوان همدست قرار دارند. این کار نخواهد کرد مگر اینکه ایالات متحده نیز گام متفauti بردارد، اما این بدان معنا نیست که غرب مسئولیتی برای صحبت کردن صرف نظر از آن ندارد. فقط یک لحظه در مورد [رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد] ترامپ. ما میدانیم که او در مورد وضعیت نگران و عصبانی است، اما ما باید معامله سیاسی لازم برای پایان دادن به این جنگ را به او نشان دهیم. او به روش خاص خود، برای مشارکت در چنین چیزهایی باز است، اما ما چشمانداز یا الگویی از اینکه چگونه خواهد بود، ندیدهایم.
آر.ای: مارتین، میخواهم اکنون تمرکز خود را به سودان منتقل کنم که – همانطور که گفتهاید – توجه بسیار کمی در غرب به آن میشود. برای ما توضیح دهید که در آنجا چه اتفاقی میافتد و چرا؟
ام.جی: سودان احتمالاً بدترین وضعیت انسانی در جهان را دارد. اعداد بسیار خارقالعاده هستند. بیش از ۲۰ میلیون نفر به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند که ۱۴ میلیون نفر از آنها کودک هستند. این جنگ بین دو ژنرال با سابقه رقابت و مسابقه است. آنها در توافقی برای انتقال به حکومت غیرنظامی قفل شده بودند و سپس یک روز آن را پاره کرده و به جنگ رفتند. چرا نکنند؟ هیچکس قرار نیست آنها را در این دنیای ما به زندان بیندازد، پس چرا تا یک نتیجه رضایتبخش نجنگند. یک پیروزی، نه یک توافق صلح، اکنون یک مشکل جهانی است. تصور یک وضعیت نهایی سیاسی اکنون بسیار دشوار است، زیرا جنگ هنوز بسیار داغ است. قحطی وجود دارد. بدتر خواهد شد. کمکهای بشردوستانه بسیار کم تأمین مالی شده و به نظر میرسد میانجیگری تقریباً متوقف شده است. در آن زمینه، اول از همه، بر راهحل بشردوستانه فوری مورد نیاز تمرکز کنید. پزشکان بدون مرز در مورد پیمان بشردوستانه برای مطالعه همه مسائلی که تحویل کمک را میسازند یا میشکنند، صحبت کردهاند. ثانیاً، ما به عملیاتهای قویتر بین خطوط برای رساندن غذا و چیزهای دیگر از آدری، چاد، به دارفور نیاز داریم، که به دلایل حاکمیتی به وضوح توسط دولت مخالف است. و سپس سوم، راهحل سیاسی، هرچند که نزدیک نیست. ضروری است که ما به طور خصوصی، به صورت دوجانبه، با میانجیها تحت نظارت آنها برای یافتن راهی برای خروج مشورت کنیم. تمرکز بر راهحلها بسیار مهم است زیرا همچنین نجاتبخش است. مردم اگر امیدی به آینده نداشته باشند، میمیرند. بنابراین سودان نیاز به مسیری برای بازگشت به حکومت غیرنظامی دارد. ممکن است اکنون اتفاق نیفتد، اما خواهد آمد.
آر.ای: شما گفتید که بقیه جهان در غزه همدست هستند، اما در سودان بیتفاوت. بقیه جهان در یک راهحل چقدر مهم هستند؟ صادقانه بگویم، مارتین، سابقه مداخله عالی نیست. آیا لازم است که قدرتهای دیگر در این وضعیت دخالت کنند؟
ام.جی: نه، سابقه خوبی در این مورد وجود ندارد. یک فصل از عملیاتهای حافظ صلح موفق وجود داشت که توسط سازمان ملل رهبری میشد اما شامل بسیاری از دولتهای مختلف بود که نیرو کمک میکردند. به نظر میرسد که متوقف شده است. برای سودان، دولتهایی که اهرم فشار دارند، بسیار مهم هستند. ما میدانیم آنها چه کسانی هستند؛ آنها در این گروه میانجی ALPS [«همسو برای پیشبرد نجات جان و صلح در سودان»] درگیر هستند که در سوئیس دیدار کردند اما هیچ پیشرفتی نداشتند. آنها باید بر روی اهرم فشار، فشار، بیانیههای عمومی همسو شوند – اما نیستند. لندن اخیراً کنفرانسی در مورد سودان داشت که به دلیل اختلاف نظرها، به ویژه در خلیج فارس و منطقه، نتوانست بیانیهای صادر کند. اما ما نمیتوانیم از آن دست بکشیم. تمایلی وجود دارد که وقتی چیزی بیش از حد دشوار است، بروید و جای دیگری برای کار پیدا کنید. افغانستان یک مثال کلاسیک از آن است. اما شما نمیتوانید به دلیل قحطی و ویرانی که در راه است، بروید. و به دلیل عواقب آن برای منطقه گستردهتر اگر این جنگ ادامه یابد. این به سمت غرب و تا شاخ [آفریقا] گسترش خواهد یافت. به همین دلیل است که دیگر کشورهای آنجا بسیار مهم هستند. اما آنها ابتدا باید با یکدیگر مذاکره کنند تا سپس بتوانند با طرفهای سودانی و غیرنظامیان مذاکره کنند.
آر.ای: مارتین، یک سوال گستردهتر که هم غزه و هم سودان را در بر میگیرد این است: سازمان ملل در این میان کجاست؟ این حس وجود دارد که ما در حال ورود به جهانی هستیم که در آن قوانین دیگر اهمیتی ندارند. کشورها به طور فزایندهای با مصونیت عمل میکنند. و نظام بینالمللی که ۸۰ سال پیش ساخته و ایجاد شد، به اندازه گذشته قوی نیست.
ام.جی: من فکر میکنم این به طرز غمانگیزی درست است. در هر دو این بحرانها، شورای امنیت نتوانسته است به توافق اساسی در مورد مسائل کلیدی دست یابد. روسیه قطعنامهها را در مورد سودان وتو کرده است؛ ایالات متحده در مورد غزه وتو کرده است. این هرگونه اقدام سازنده توسط بقیه اعضای شورا را متوقف میکند. شورا نمیتواند کار اصلی خود را که حفظ صلح و امنیت است، انجام دهد. بنابراین دیگر انتظار زیادی از شورا ندارید. مشکل دیگر، احساس عمومی بیربطی است. ما باید ربط را نشان دهیم. این به معنای ریسک کردن، خلاقتر شدن، محلیتر شدن و جلب همکاری جوامع خط مقدم و سپس نشان دادن واقعی اینکه به آنها نیاز است، است. و این نگرانی در مورد قطع بودجه سازمان ملل توسط ایالات متحده وجود دارد که حداقل میتوان گفت، یک ضربه سنگین خواهد بود. من فکر میکنم ما به تفکر واقعاً بنیادی در مورد چگونگی بازسازی چیزی متفاوت از سازمان ملل نیاز داریم که همچنان شکافی را که برای پر کردن آن ایجاد شده بود، پر کند: هنجارها و ارزشهای مشترک. این باید بسیار بیشتر به روی مردم باز باشد تا فقط یک انجمن برای دیپلماتهای متعهد و عالی. این باید به دلیل همه فراز و نشیبهای آنچه در مورد آن صحبت کردهایم، جنوب جهانی را شامل شود. و باید راه جدیدی برای کار برای کمکهای بشردوستانه پیدا کند.
بحران سوریه
آر.ای: اکنون به سوریه میپردازیم، این یک مثال جالب از این است که چگونه بقیه جهان نتوانستند کار زیادی انجام دهند، اساساً از زمان شروع بهار عربی. اما در چند ماه گذشته، [رئیسجمهور موقت سوریه] احمد الشرع، که قبلاً یک عامل القاعده بود، به عنوان رهبر موقت سوریه ظهور کرد. بحران انسانی در آنجا در یک نقطه عطف قرار دارد. تحریمها برداشته شدهاند؛ کمکها و تلاشهای بازسازی میتوانند سرازیر شوند. مسیر پیش رو برای سوریه چیست؟
ام.جی: فقط میگویم، من پس از زلزلههای سال ۲۰۲۳، با بشار اسد، رئیسجمهور سابق، بسیار دیدار کردم. ما در تلاش بودیم تا او را وادار به انجام حداقل کارها کنیم، مانند استقبال از گفتگو، باز کردن زندانها و ایجاد شرایط برای بازگشت پناهندگان. مذاکرات ما تا لحظهای که او دوباره به اتحادیه عرب معرفی شد، سازنده بود، بنابراین [او] دیگر هیچ فشاری احساس نمیکرد. آنچه در دسامبر اتفاق افتاد برای سوریه فوقالعاده بود. همچنین به طرز غمانگیزی برای کسی مثل من نشان میدهد که شاید جنگ در لحظات خاصی کارساز باشد. همانطور که من شخصاً کشف کردم، ما قرار نبود از طریق گفتگو به صلح برسیم. مشکل دولت شرع این است که بسیار پناه گرفته است. این بر مقامات سابق یا فعلی هیئت تحریر الشام با یک ایدئولوژی خاص متمرکز است و با این حال در تلاش است تا بر کشوری که با اختلاف بین اقلیتهایش و اکنون اشغال شده توسط اسرائیل و تا حدودی کمتر، توسط ترکیه، پاره پاره شده است، حکومت کند. به نظر من، ما به موفقیت او نیاز داریم، زیرا اگر او موفق نشود، بدتر خواهد بود. این میتواند کشور را دوباره تجزیه کند. حالا، همانطور که من میفهمم، مشکل شرع این است که او واقعاً از افراد زیادی مشاوره نمیگیرد. البته، او اکنون در صحنه جهانی است، همانطور که از سفر ترامپ به منطقه دیدیم. اما هر کسی در موقعیت او، با سابقه و تجربه او که بر جنگ و نبردهای ایدئولوژیک متمرکز است، به حمایت نیاز دارد. با این حال، او مشکوک است، زیرا همانطور که شما میگویید، او ۱۰ سال از وضعیتی را گذراند که هیچکس به او کمک نکرد و او یک تروریست بود. من در واقع سعی کردم او را ملاقات کنم – در ادلب، سوریه، پس از زلزله – اما توسط برخی از کشورهای عضو کلیدی متوقف شدم. خود سازمان ملل، از جمله من، در این معنا که همراه این فقدان دیدگاه فاجعهبار بود، باید پاسخگوی بسیاری از چیزها باشد. بنابراین ما باید به روانشناسی و وضعیت او حساس باشیم. اما او به تمام کمکی که میتواند بگیرد، نیاز دارد. و ما برای منطقه به آن نیاز داریم.
آر.ای: شما به چیز بسیار جالبی اشاره کردید، مارتین. شما گفتید که با اسد دیدار کردید، که سعی کردید با شرع (که قبلاً به عنوان ابو محمد الجولانی شناخته میشد) دیدار کنید اما رد شدید. در فضای امروز، گاهی برای رهبران منتخب دشوار است که با دشمنان، با طرف منفور، دیدار کنند. اما مقامات – چه در سازمانهای امدادی و چه در سازمان ملل – با بسیاری از این چهرههای منفور دیدار میکنند. برای برخی از آن دیکتاتورها، مانند [رهبر کره شمالی] کیم جونگ اون یا تا حدودی، [رئیسجمهور روسیه] ولادیمیر پوتین، سرکوب کارساز است. و برای حفظ رژیم خود، باید در آن مسیر ادامه دهید. شما یک منفور میشوید اما از عواقب تغییر آن میترسید. چگونه آن واقعیت دشوار را مدیریت میکنید؟
ام.جی: خب، این زندگی من بوده است، راوی. من از دیدار با خمرهای سرخ در دهه ۷۰ شروع کردم، در حالی که آنها در حال کشتن مردم در مزارع کشتار بودند. از دیدگاه جامعه بشردوستانه، شما باید با هر کسی که میتواند مانع یا حافظ کمکهای بشردوستانه شود، دیدار کنید. ما با هر کسی دیدار خواهیم کرد اگر منجر به نجات یک جان شود، همانطور که یان اگلند به طور مشهور گفت. وقتی حدود یک سال و نیم پیش به میانمار رفتم، رژیم را در نایپیداو دیدم تا ببینم چه چیزی میتوانیم از آنها بگیریم. من به خاطر آن، برای دیدار با افراد اشتباه، توسط رسانههای اجتماعی تکه تکه شدم. و آنها افراد اشتباهی بودند؛ آنها افراد وحشتناکی بودند. [دبیرکل سازمان ملل، آنتونیو] گوترش، که من البته در آن زمان برای او کار میکردم، سوالات را در مورد اینکه چرا این کار را کردم، رد کرد. او گفت: «این کار ماست.» شما این کار را بر اساس امید – اغلب ضعیف، اغلب ناموفق – انجام میدهید که میتوانید این دیکتاتورها و روانپریشان را متقاعد کنید که کار خوبی برای مردمشان انجام دهند. مشکل این است که با این کشورهای منفور، سازمان ملل در کارهای سیاسی عمومی خود محدودتر شده است. در مورد سودان، فشاری وجود دارد که با RSF [نیروهای پشتیبانی سریع، یکی از دو ارتش متخاصم کشور] دیدار نکنید. من طرفدار RSF نیستم، اما باید با آنها دیدار کنید، زیرا آنها در موقعیت قدرتمندی هستند. بنابراین ما باید به ایده دیدار با افراد بد به دلیل خوب بازگردیم. ما باید بر آن اصرار ورزیم. این کار را میتوان توسط جانشینان، مانند سازمان جدید من، گروه میانجیگری بینالمللی، بدون هیچ موقعیت رسمی انجام داد. ما میتوانیم برای – نه به نمایندگی از، بلکه برای – دولتهایی که انجام این کار برایشان آشکارا دشوارتر است، مشورت کنیم تا آن اصل را دوباره برقرار کنیم.




