نشریه فارن پالیسی : «حکومت نظامی پاسخ منازعه سودان نیست» | ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
چرا رهبران جامعه مدنی سودان، و نه جناحهای نظامی درگیر، باید در خط مقدم بازسازی کشور پس از جنگ ویرانگر داخلی قرار گیرند.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: فارن پالیسی/سها موسی | 📅 تاریخ: May 8, 2025 / ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
ماه گذشته، در حالی که جنگ سودان از دو سال فراتر رفت، محمد حمدان دقلو، معروف به حمیدتی – رئیس نیروهای پشتیبانی سریع شبهنظامی (RSF) – اعلام کرد که RSF در حال تأسیس یک دولت موازی در دارفور است.
در همین حال، در لاهه، یک پرونده پر سر و صدا که توسط نیروهای مسلح سودان (SAF) مطرح شده – مبنی بر اینکه امارات متحده عربی با حمایت از کارزار RSF در سودان، کنوانسیون نسلکشی سازمان ملل را نقض کرده است – توجه جهانی را به خود جلب کرده و وجهه ارتش را تقویت کرده است. اگرچه دادگاه عالی این هفته این پرونده را رد کرد، اما رهبری SAF، به رهبری عبدالفتاح البرهان، در دو ماه گذشته با موفقیت از آن برای کسب منافع سیاسی استفاده کرده است.
در بحبوحه درگیریهای مداوم، آوارگی و وحشت در سودان، به نظر میرسد که هر دو طرف متخاصم بهطور فزایندهای بر جلب نظر داخلی و بینالمللی متمرکز شدهاند. علیرغم درگیریای که آنها بر مردم سودان تحمیل کردهاند، RSF و SAF هدف مشترکی برای حفظ حکومت نظامی و اقتدارگرا در کشور دارند. اما در نهایت، یک آتشبس موفق، فرآیند بازسازی و صلح پایدار نیازمند رهبری سیاسی است که از هیچکدام از این دو نیرو نشأت نگیرد.
سرنگونی عمر البشیر در سال ۲۰۱۹، دیکتاتوری که سه دهه بر سودان حکومت کرد، با هدف روی کار آمدن رهبری مدنی، حرکت کشور به سمت حکومت دموکراتیک و احیای اقتصاد ورشکسته انجام شد. برای اطمینان از آتشبسی که به جامعه سودان اجازه بازسازی مناسب را بدهد، رهبران جامعه مدنی که در طول جنگ در خط مقدم تلاشهای کمک متقابل بودهاند، باید رساترین صدا در هر میز مذاکره باشند.
رهبری پس از جنگ سودان باید بازتابدهنده خواستههای انقلاب مردمی باشد – نه اینکه از آسیبپذیری کنونی کشور سوءاستفاده کند.
RSF هرگز از «صلح و وحدت»، آنطور که در اعلامیه دولت موازی خود ادعا کرد، حمایت نکرده است – این گروه از جنجوید، گروه شبهنظامی که در اوایل دهه ۲۰۰۰ کارزارهای نسلکشی علیه قبایل غیرعرب در دارفور راهاندازی کرد، تکامل یافته است. در دو سال گذشته، جنگجویان RSF به حملات وحشیانه خود در سراسر سودان، بهویژه در ایالت دارفور شمالی، ادامه دادهاند. از اوایل سال ۲۰۲۴، RSF به غیرنظامیان در سراسر الفاشر، مرکز ایالت، حمله کرده و آنها را کشته است. امسال، این شبهنظامیان حملهای را در اردوگاه پناهندگان زَمزَم در همان نزدیکی، یکی از بزرگترین اردوگاههای کشور، آغاز کردند. چنین حملاتی سازمانهای امدادی محلی و بینالمللی را مجبور به توقف کار خود در این منطقه قحطیزده کرده است.
در هفتههای پایانی دوره ریاستجمهوری جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه وقت، اعلام کرد که نیروهای همپیمان با RSF در سودان مرتکب نسلکشی شدهاند و آنها را به پاکسازی قومی، خشونت جنسی گسترده و جنایات علیه بشریت متهم کرد.
این تعیین نسلکشی توسط یک مأموریت حقیقتیاب سازمان ملل متحد در سال گذشته که شواهدی از تخلفاتی را یافت که «ممکن است به جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت منجر شود» حمایت شد. افزایش توجه به جنایات ارتکابی توسط RSF، اعلام یک دولت رقیب را هولناکتر میکند. بر اساس سیستم موازی پیشنهادی RSF، این گروه شبهنظامی بر پایگاههای فعلی خود – عمدتاً در غرب و جنوب سودان، از جمله یک اردوگاه آوارگان در شمال دارفور که طبق برآوردهای سازمان ملل، سربازان آن تنها در ماه گذشته صدها نفر را کشتند – حکومت خواهد کرد.
اگرچه چندین نهاد بینالمللی، از جمله اتحادیه آفریقا و اتحادیه اروپا، بهسرعت پیشنهاد دولت موازی را محکوم کردند، اما RSF و متحدانش ماههاست که در حال آمادهسازی هستند، از جمله با برگزاری یک نشست پرمخاطب در کنیا در اواخر فوریه. چنین مشروعیتبخشی – بهویژه توسط یک کشور آفریقایی دیگر – به RSF و شرکای بینالمللی ادعایی آن، مانند امارات متحده عربی، اجازه میدهد تا به یورش خود ادامه داده و با مصونیت عمل کنند.
RSF همچنان به تحمیل وحشتهای تقریباً روزانه بر مردم سودان ادامه میدهد: همین هفته، این گروه چندین حمله پهپادی به زیرساختهای غیرنظامی در پورت سودان پرجمعیت انجام داد و انبارهای سوخت و فرودگاه را هدف قرار داد. تصور هرگونه نقش پس از جنگ برای RSF که شامل تبعید سیاسی کامل و پیگرد قانونی در بالاترین دادگاههای جهان نباشد، مضحک است.
نیروهای مسلح سودان (SAF) نیز گزینه مناسبی نیست. پس از انقلاب مردمی که منجر به کودتای نظامی و سرنگونی بشیر در سال ۲۰۱۹ شد، استقرار یک سیستم تقسیم قدرت بین غیرنظامیان و نظامیان باید آغازگر دوران حکومت غیرنظامی میبود. در عوض، SAF به رهبری برهان، دولت انتقالی را در سال ۲۰۲۱ سرنگون کرد، حکومت نظامی را در کنار RSF تحمیل کرد و نارضایتی عمومی را سرکوب نمود.
اگرچه بازپسگیری اخیر خارطوم توسط نیروهای مسلح سودان (SAF) امیدهایی را برای آتشبس ایجاد کرد، اما بخش زیادی از این شور و شوق کوتاهمدت بود، زیرا هیچیک از طرفین تمایلی به شرکت در مذاکرات صلح مشروع نشان ندادند. در نهایت، ارتش به دلیل حملات خود علیه غیرنظامیان در دو سال گذشته و بیتوجهی به نظرات غیرنظامیان، برای ایفای نقش رهبری مناسب پس از جنگ، مناسب نیست.
گزارش اخیر دیدهبان حقوق بشر چندین مورد از ارتکاب همان اعمال جنگی توسط نیروهای مسلح سودان (SAF) را که نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) مرتکب شدهاند، بازگو میکند، از جمله هدف قرار دادن عمدی غیرنظامیان و اموال آنها؛ استفاده از هواپیماهای نظامی برای بمباران بیرویه محلههای غیرنظامی و تأسیسات پزشکی؛ و اجرای کارزارهای خشونت جنسی، که اغلب به دلیل عدم اعتماد بازماندگان و شاهدان به مقامات همسو با SAF برای کمک به آنها، گزارش نشده است.
اعمال قدرت اداری توسط نیروهای مسلح سودان (SAF) در بحبوحه درگیری، تلاشهای واکنش غیرنظامی را فلج کرده و بهطور معمول کار گروههای امدادی، اتاقهای واکنش اضطراری و بانکهای مواد غذایی را که از قبل درگیر مشکلات بودند، سرکوب کرده است – اغلب آنها را به همکاری با نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) متهم میکند. سرکوب فعال تلاشهای بشردوستانه به رهبری جامعه مدنی توسط SAF، روندهایی را که پیش از جنگ نیز وجود داشته و همچنین عدم تمایل به همکاری با افرادی را که در تلاش برای کاهش اثرات آن هستند، منعکس میکند.
هم برهان و هم حمیدتی، که زمانی متحد بودند، بقایای دوران بشیر هستند. آنها تنها نگران به دست آوردن قدرت برای خود هستند و از بازگرداندن سودان به جامعه دیکتاتوری که مردمش در سال ۲۰۱۹ کشور را از آن بیرون کشیدند، ابایی ندارند.
جنگ سودان بیش از ۱۵۰ هزار کشته و بیش از ۱۱ میلیون آواره برجای گذاشته است؛ کشور در حالی که تعداد فزایندهای از مردم بر اثر بیماری، گرسنگی و کمبود کامل منابع جان خود را از دست میدهند، دچار ناکارآمدی شده است. برای بازسازی جامعه سودان، آتشبس بین SAF و RSF حداقل مطلق است.
با این حال، همزمان با گرامیداشت دومین سالگرد جنگ توسط سازمانها، ائتلافها و نهادهای بینالمللی، بسیاری از آنها از پرداختن به چگونگی مذاکرات و بازسازی طفره رفتهاند. برای مثال، ذینفعان عرب از هر دو طرف درگیری در جریان مذاکرات متوقفشده در کنفرانس ناموفق لندن در مورد سودان در ماه گذشته حضور داشتند، اما این رویداد هیچ شرکتکننده سودانی – از جمله نمایندگان مستقل غیرنظامی – را شامل نشد.
این اقدامات نمایشی، اعتبار فرآیند صلح سودان را تضعیف میکند. در همان روزی که یک مقام اماراتی خواستار «دولت مستقل و تحت رهبری غیرنظامیان» شد، RSF – که SAF ادعا میکند امارات از نظر مالی و سیاسی از آن حمایت میکند – اعلام کرد که در حال تأسیس یک دولت رقیب است. (امارات حمایت از این شبهنظامیان را رد میکند.) درخواست گروه G-7 برای آتشبس، نگرانیهای مربوط به دخالت خارجی را نادیده گرفت و بهاشتباه SAF و RSF را بهعنوان عوامل اصلی بازسازی سودان معرفی کرد.
اگرچه دور نگه داشتن کامل SAF و RSF از مذاکرات غیرممکن است، اما شرکای خارجی باید بر صلح پایدار در سودان – نه یک آتشبس موقت – اصرار ورزند و صدای رهبران جامعه مدنی سودان را تقویت کنند.
علیرغم مواجهه با خشونت از سوی هر دو طرف و کاهش شدید بودجه پس از برچیده شدن آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده توسط دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، گروههای جامعه مدنی و کارکنان بشردوستانه برای بقای میلیونها نفر در سراسر سودان حیاتی بودهاند.
اتاقهای به اصطلاح واکنش اضطراری که از انقلاب ۲۰۱۹ متولد شدند، برای پر کردن خلأ ناشی از سیستم پزشکی از هم پاشیده کشور وارد عمل شدهاند. آشپزخانههای comuniti در برابر گرسنگی فزاینده مقاومت کردهاند، حتی با بازگشت قحطی به سودان برای اولین بار از سال ۲۰۱۷. با این حال، بسیاری از آنها در ماه گذشته به دلیل کاهش حمایت بینالمللی و محاصرههای کمکی اعمال شده توسط RSF و SAF مجبور به تعطیلی شدهاند.
گروههای غیررسمی محلهای که به بازماندگان تجاوز جنسی کمک میکنند، افرادی که کمکها را در جوامع خود توزیع میکنند، و گروههای مقاومت سیاسی تحت رهبری جوانان، سودان را زنده نگه داشتهاند – علیرغم تمام تلاشها برای نابودی آن.
این گروهها با صدای بلند خواستار جایگاه خود در میز مذاکره شدهاند. از فشار برای برکناری بشیر در سال ۲۰۱۹ تا نشان دادن نقش کمک متقابل در حکمرانی طی دو سال گذشته، مردم سودان نشان دادهاند که چگونه حکومت غیرنظامی روشنترین آینده را تضمین میکند.
جامعه مدنی سودان یکپارچه نیست. شخصیتهای غیرنظامی مانند نخستوزیر سابق، عبدالله حمدوک، در میان مردم سودان بحثبرانگیز بودند. این تنها بر ضرورت حضور طرفهای مورد اعتماد – مانند رهبران اتاقهای واکنش اضطراری یا گروههای توانمندسازی زنان – در میز مذاکره تأکید میکند. دسترسی گسترده و درک آنها از پیامدهای روزانه جنگ، آنها را به شرکتکنندگان کلیدی برای بهرهبرداری در مذاکرات صلحسازی تبدیل میکند.
بهراحتی میتوان درگیری سوءتفاهمشده سودان را به یک جنگ داخلی سیاهوسفید تقلیل داد و میراثهای درهمتنیده SAF و RSF را همراه با قدرتهای بینالمللی همپیمان با هر یک از طرفین نادیده گرفت. مردم سودان نباید بهخاطر جشن گرفتن پیروزیهای ارتش مورد سرزنش قرار گیرند، زیرا این پیروزیها احتمالاً بارقهای از امید را نشان میدهند – اما سودان شایسته بهتر از این است. مردم سودان شایسته بهتر از این هستند و باید در خط مقدم بازسازی پس از جنگ باشند.
”