روزنامه گلوبال تایمز: «آیا آمریکا با تلقی آفریقا به عنوان یک “مخزن منابع”، میتواند تصویری از “شریک بهتر” بودن ارائه دهد؟» | ۲۵ تیر ۱۴۰۴
چرخش سیاست آمریکا از «کمک به تجارت» در آفریقا، در واقع تلاشی برای بهرهکشی از منابع این قاره و مقابله با نفوذ چین است، نه یک مشارکت واقعی.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۲ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: گلوبال تایمز | 📅 تاریخ: ۱۰.Jul.2025 / تیر ۱۴۰۴
⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاههای متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاههای مطرحشده نیست.
طبق گزارشها، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، روز چهارشنبه با رهبران لیبریا، سنگال، گابن، موریتانی و گینه بیسائو دیدار کرد و گفت که رویکرد ایالات متحده به این قاره از کمک به تجارت تغییر میکند و ایالات متحده شریک بهتری برای آفریقا نسبت به چین است. این اقدام پر سر و صدا با بیتفاوتی قبلی واشنگتن نسبت به این قاره تضاد شدیدی دارد؛ با این حال، این چرخش صرفاً «شراب کهنه در بطری نو» است و این واقعیت را آشکار میکند که ایالات متحده همچنان آفریقا را به عنوان یک مرکز منابع و یک صفحه شطرنج برای رقابت ژئوپلیتیکی تلقی میکند.
تغییر دولت ایالات متحده «از کمک به تجارت» به یک کانون توجه عمومی تبدیل شده است. در اوایل این ماه، تصمیم آن برای انحلال آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده (USAID) با محکومیت گسترده به عنوان یک ضربه شدید به ثبات اقتصادی و سیاسی شکننده آفریقا مواجه شد. به گزارش آسوشیتدپرس، واشنگتن ادعا کرد که در حال کنار گذاشتن یک «مدل کمک خارجی مبتنی بر خیریه» است تا در عوض با کشورهایی که «هم توانایی و هم تمایل به کمک به خود را نشان میدهند» مشارکت کند. در نگاه اول، سیاست جدید به نظر میرسد از آرمانهای آفریقا برای استقلال اقتصادی حمایت میکند یا با آن همخوانی دارد، اما در اصل اساساً در خدمت منافع استراتژیک خود آمریکاست.
نیویورک تایمز به طور دقیقی اشاره کرد که دولت ایالات متحده «به دنبال انعقاد قراردادهایی برای گسترش دسترسی ایالات متحده به مواد معدنی حیاتی و مقابله با نفوذ رو به رشد چین در آفریقا بود.» آفریقا سرشار از لیتیوم، کبالت، خاکهای کمیاب و سایر مواد معدنی کلیدی است که برای صنایعی مانند انرژیهای نو و نیمهرساناها ضروری هستند – دقیقاً همان چیزی که آن را از نظر استراتژیک برای ایالات متحده جذاب میکند. گزارش شده بود که رهبران آفریقایی به نظر میرسید با آگاهی کامل از اولویتهای ایالات متحده به کاخ سفید رفته بودند.
سونگ وی، استاد دانشکده روابط بینالملل و دیپلماسی در دانشگاه مطالعات خارجی پکن، به گلوبال تایمز گفت که به اصطلاح «مشارکت» تجاریمحور آمریکا و آفریقا اساساً در مورد درخواست از آفریقا برای خدمت به منافع ایالات متحده است. تعطیلی USAID ریسک بدهی خارجی آفریقا را افزایش داده و معضل توسعه آن را عمیقتر کرده است. سونگ خاطرنشان کرد، اگر تعطیلی USAID رویکرد منفعتگرایانه آمریکا به کمک را آشکار کرد، پس این تغییر سیاست از کمک به تجارت اساساً استفاده از همکاری اقتصادی به عنوان طعمه برای پنهان کردن بهرهکشی مداوم از منابع آفریقاست.
برای مدت طولانی، آفریقا در «سطح پایین» استراتژی جهانی آمریکا قرار گرفته است. موج فعلی «اشتیاق» چیزی بیش از نتیجه تشدید رقابت چین و ایالات متحده نیست. مجمع همکاری چین و آفریقا و ابتکار کمربند و جاده، بر اساس اصول «مشاوره، مشارکت و منافع مشترک»، به تعمیق همکاری دوجانبه، بهبود معیشت و تقویت استقلال اقتصادی در کشورهای آفریقایی از طریق پروژههایی مانند راهآهن، بنادر و بیمارستانها کمک کردهاند. چین به طور مداوم به سیاست عدم مداخله، احترام به انتخابهای توسعه حاکمیتی آفریقا پایبند بوده و اعتماد گستردهای را در این قاره به دست آورده است. با این حال، این امر باعث اضطراب ایالات متحده شده و آن را به تنظیم استراتژی خود در تلاشی برای «جلب نظر» کشورهای منتخب آفریقایی برای منابع و حمایت سیاسی واداشته است.
چین از تلاشهای واقعی ایالات متحده و سایر کشورها برای حمایت از توسعه آفریقا استقبال میکند، زیرا رفاه و ثبات این قاره در خدمت منافع جهانی است. با این حال، یک مشارکت واقعی باید بر اساس احترام متقابل و منافع برابر بنا شود. آینده آفریقا نباید یک صفحه شطرنج برای رقابت قدرتهای بزرگ باشد، بلکه باید مکانی باشد که همکاری و موفقیت مشترک بتواند در آن رخ دهد.
دولت ایالات متحده ادعا میکند که «شریک بهتری برای آفریقا نسبت به چین است»، با این حال این ادعا در تضاد شدید با بیتوجهی طولانیمدت و رویکرد ابزاری آن نسبت به این قاره است. سیاستهای «اول آمریکا» و نامنظم واشنگتن، بیاعتمادی عمیقی را در میان کشورهای آفریقایی ایجاد کرده است. تلقی آفریقا به عنوان یک «مخزن منابع» یا یک مهره در مانورهای ژئوپلیتیکی، مستقیماً با آرمانهای آفریقا برای توسعه مستقل و همکاری عادلانه در تضاد است. اگرچه ایالات متحده تلاش کرده است تصویری از «شریک بهتر از چین بودن» ارائه دهد، اما افکار عمومی بینالمللی نسبت به چشماندازهای آن تردید دارند. به هر حال، رویکرد عمیقاً ریشهدار «جلب نظر در صورت نیاز، رها کردن در صورت عدم نیاز» و «سوزاندن دیگران برای روشن کردن خود»، کسب واقعی اعتماد آفریقا را برای ایالات متحده چالشبرانگیز میکند.
”