اندیشکده IISS: «بازسازی روابط شورای همکاری خلیج فارس و ایران در سایه جنگ» | ۲۲ تیر ۱۴۰۴

حمله موشکی اخیر ایران به قطر، سال‌ها تنش‌زدایی محتاطانه را به چالش کشیده و کشورهای عربی خلیج فارس را وادار به ارزیابی مجدد روابط خود با تهران و واشنگتن در یک محیط امنیتی پیچیده کرده است.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۴ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: IISS/حسن الحسن | 📅 تاریخ: July 2025 / تیر ۱۴۰۴

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


حمله ایران به پایگاه هوایی العدید قطر در ژوئن ۲۰۲۵، روند تنش‌زدایی محتاطانه این کشور با دولت‌های شورای همکاری خلیج فارس (GCC) را مختل کرد. اکنون دولت‌های شورای همکاری باید با تهدید پایان آتش‌بس اسرائیل و ایران و پیامدهای دخالت بیشتر آمریکا در جنگ با ایران مذاکره کنند.

در تاریخ ۲۳ ژوئن ۲۰۲۵، ایران در پاسخ به حملات ایالات متحده به تأسیسات هسته‌ای خود، رگباری از موشک‌های بالستیک را به پایگاه هوایی العدید قطر، مقر فرماندهی پیشروی مرکزی ایالات متحده، شلیک کرد. اگرچه ایران اصرار داشت که این حمله نیروهای آمریکایی را هدف قرار داده و نه قطر را، اما منظره موشک‌های بالستیک رهگیری‌شده که آسمان شب دوحه را روشن کرد – و باعث شد غیرنظامیان در بحرین، کویت و قطر به پناهگاه‌ها بروند – تأثیر خود را بر روان رهبران و مردم شورای همکاری خلیج فارس گذاشته است. این حمله، با وجود سال‌ها تنش‌زدایی محتاطانه، تحولی بی‌سابقه در روابط ایران با شورای همکاری خلیج فارس رقم زد. هرچند ایران در سپتامبر ۲۰۱۹ با استفاده از موشک‌های کروز و پهپادها به تأسیسات نفتی عربستان سعودی حمله کرده بود، اما آن حملات به صورت پنهانی و دور از چشم غیرنظامیان انجام شد و در ابتدا به اشتباه به حوثی‌ها نسبت داده شد.

حمله ایران به قطر، نمایشی از اتحاد شورای همکاری خلیج فارس را به همراه داشت. قطر که غافلگیر شده بود و انتظار نداشت اولین هدف قرار گیرد، این حمله را محکوم کرد. دکتر ماجد الانصاری، سخنگوی وزارت امور خارجه، گفت که این کشور «حق پاسخ مستقیم را برای خود محفوظ می‌دارد». محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، در تماسی با شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر، تأکید کرد که پادشاهی «تمام توانایی‌های خود را برای حمایت از قطر به کار گرفته است». وزرای خارجه شورای همکاری خلیج فارس روز بعد از حمله، جلسه‌ای اضطراری در دوحه برگزار کردند و ضمن محکوم کردن حمله، بر «همبستگی کامل» خود با قطر تأکید کردند. دکتر انور قرقاش، مشاور دیپلماتیک امارات، یک روز پس از حمله در شبکه اجتماعی ایکس اظهار داشت که با وجود سال‌ها تنش‌های شایعه‌شده بین ابوظبی و ریاض، «مهم‌ترین درس روزها و ماه‌های گذشته» این بود که «اتحاد شورای همکاری خلیج فارس ضروری» و «منبع قدرت ما» است.

تضعیف روند نزدیکی

کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به دلیل موضعی که در برابر تجاوز اسرائیل و آمریکا علیه ایران اتخاذ کرده بودند، از این حمله ناامید شدند. هر شش کشور عضو شورای همکاری، حمله غافلگیرانه اسرائیل به ایران را محکوم کرده و با درجات مختلفی از شدت لفاظی، حملات آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران را تقبیح کرده بودند. جاسم البدیوی، دبیرکل شورای همکاری، اظهار داشت: «در زمانی که قطر و کشورهای شورای همکاری به شدت حملات اسرائیل به خاک ایران را محکوم می‌کنند و تمام تلاش خود را برای دستیابی به آتش‌بس و میانجی‌گری برای حل‌وفصل به کار می‌گیرند، با این حمله موشکی ایران غافلگیر شدند»، نکته‌ای که قرقاش نیز به آن اشاره کرد. الانصاری با رد این گمانه‌زنی که قطر به طور ضمنی این حمله را برای حفظ آبروی ایران و سپس تنش‌زدایی تأیید کرده بود، این ایده را که دولتش «مردم ما را در معرض خطر قرار دهد… تا فقط به یک نتیجه سیاسی برسد» را رد کرد.

خشم قطر از این جهت تشدید شد که این کشور نقشی بسیار فعال در تلاش برای مهار تنش‌ها بین آمریکا و ایران ایفا کرده بود. چند ساعت پیش از حمله، شیخ حمد بن جاسم آل ثانی، نخست‌وزیر سابق قطر، در شبکه اجتماعی ایکس به ایران هشدار داده بود که با «درگیر شدن در یک رویارویی نظامی با ایالات متحده» به دام اسرائیل نیفتد. پس از این حمله، شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، نخست‌وزیر قطر، اظهار داشت که این حمله «زخمی» بر روابط با ایران باقی گذاشته است. اگرچه ایران، آمریکا را از برنامه خود برای هدف قرار دادن این پایگاه مطلع کرده بود، اما تصمیم گرفت قطر را مطلع نکند. اینکه آیا این کار برای مشخص کردن آمریکا به عنوان هدف حمله و نه قطر بوده، یا بی‌تفاوتی ایران نسبت به همسایه کوچکترش، مشخص نیست.

کشورهای شورای همکاری خلیج فارس در سال‌های اخیر با در پیش گرفتن مسیری متفاوت از واشنگتن، شریک اصلی امنیتی خود، تنش‌ها با ایران را کاهش داده بودند. حمله سپتامبر ۲۰۱۹ به آرامکوی سعودی و پاسخ ضعیف آمریکا به آن، آسیب‌پذیری عربستان سعودی در برابر تجاوز ایران و غیرقابل اعتماد بودن آمریکا را نشان داد و باعث تغییر رویکرد تقابلی قبلی آن در قبال ایران شد. ریاض سپس وارد فرآیندی چندساله برای مذاکره جهت عادی‌سازی روابط دیپلماتیک با تهران شد که در توافق عربستان و ایران در مارس ۲۰۲۳ در پکن به اوج خود رسید. به تدریج، تمام کشورهای شورای همکاری به جز بحرین، روابط دیپلماتیک کامل خود با ایران را از سر گرفتند. روابط کشورهای شورای همکاری با ایران – از جمله از طریق رایزنی‌های دیپلماتیک منظم و تماس‌های سطح بالا بین مقامات دفاعی – بهبود یافت، علی‌رغم اینکه تنش‌های آمریکا و ایران به دلیل عدم دستیابی به توافق هسته‌ای در دولت سابق جو بایدن، حمایت ایران از روسیه در جنگ روسیه و اوکراین و افزایش تنش‌ها بین اسرائیل و ایران از زمان حملات حماس در اکتبر ۲۰۲۳ به اسرائیل، افزایش یافته بود.

از دیدگاه ایران، بازگشت به حالت عادی در روابط با همسایگان عرب، شکافی بین مواضع آمریکا و شورای همکاری خلیج فارس در قبال ایران ایجاد کرده بود. اکثر کشورهای شورای همکاری، استفاده آمریکا از سرزمین و حریم هوایی خود برای اقدام نظامی غیرموجه علیه ایران را رد کرده و از شرکت در عملیات‌های تحت رهبری آمریکا علیه حوثی‌ها در دریای سرخ و یمن خودداری کردند. ایران همچنین توانسته بود روی کشورهای شورای همکاری برای تسهیل مذاکرات هسته‌ای با واشنگتن، انتقال پیام به دولت آمریکا و لابی‌گری با پرزیدنت دونالد ترامپ برای جلوگیری یا کاهش درگیری در منطقه حساب کند.

مذاکره مجدد در مورد پارامترهای روابط شورای همکاری و ایران

اگرچه حمله ایران به العدید فرصتی برای حفظ آبرو و ارائه پاسخی تماشایی اما حساب‌شده به حملات آمریکا و سپس تنش‌زدایی فراهم کرد، اما به کشورهای شورای همکاری نشان داد که تضمین‌های امنیتی آنها – به ویژه تعهد به عدم تبدیل شدن به سکوی حمله غیرموجه آمریکا به ایران – بر رفتار ایران تأثیر محدودی دارد. ایران پیش از این به آمریکا و شرکای شورای همکاری آن هشدار داده بود که در صورت حمله، با هدف قرار دادن پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه، به واشنگتن پاسخ خواهد داد. بنابراین، ابراز تأسف مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران، در مورد حمله به العدید – که به احتمال زیاد توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نه مقامات غیرنظامی ایران سازماندهی شده بود – ممکن است برای آرام کردن نگرانی‌های شورای همکاری در مورد ایران کافی نباشد. همانطور که قرقاش گفت، تهران باید «اعتماد را با همسایگان خلیج فارس خود بازسازی کند».

مرحله بعدی روابط شورای همکاری و ایران باید تغییرات گسترده‌ای را که در ساختار امنیتی منطقه رخ داده است، در نظر بگیرد. ایران از اکتبر ۲۰۲۳ به شدت تضعیف شده و بخش زیادی از نفوذ منطقه‌ای، قابلیت‌های موشکی بالستیک و برنامه هسته‌ای خود را از دست داده است. با این وجود، این کشور همچنان توانایی تهدید همسایگان خلیج فارس یا بستن تنگه هرمز برای کشتیرانی را از طریق زرادخانه موشک‌های کوتاه‌برد، پهپادها و قابلیت‌های دریایی خود که دست‌نخورده باقی مانده‌اند، داراست. اگرچه چین نقش کلیدی در سوق دادن عربستان و ایران به سمت توافق دیپلماتیک مارس ۲۰۲۳ ایفا کرد، اما تمایل محدود آن برای پذیرش ریسک در خاورمیانه به این معناست که چین احتمالاً تا زمانی که تنش‌ها بالا باشد، حداقل تا زمانی که عرضه نفتش از منطقه تحت تأثیر قرار نگیرد، در حاشیه باقی خواهد ماند.

کشورهای شورای همکاری اکنون باید با این واقعیت کنار بیایند که حضور آمریکا در خلیج فارس، که به طور سنتی به عنوان یک بازدارنده و سپر محافظ در برابر درگیری با ایران تلقی می‌شد، اکنون به احتمال زیاد به جای جلوگیری از تلافی‌جویی ایران، آن را تحریک می‌کند. علی‌رغم درخواست‌های کشورهای شورای همکاری، ترامپ با پیروی از اسرائیل، حملات مستقیمی را علیه تأسیسات هسته‌ای ایران آغاز کرد. از زمان اعلام آتش‌بس، او تمایل خود را برای ازسرگیری خصومت‌های مستقیم در صورت ازسرگیری غنی‌سازی اورانیوم توسط ایران نشان داده است. کشورهای شورای همکاری ممکن است تا زمانی که اقدام نظامی آمریکا علیه ایران ممکن باشد، برای گرفتن تعهد قوی‌تر از ایران مبنی بر عدم حمله به پایگاه‌های آمریکایی در خاک خود، با مشکل مواجه شوند.

در همین حال، کشورهای شورای همکاری و ایران منافع مشترکی در مهار اسرائیل دارند. اسرائیل به عنوان یک قدرت نظامی مسلط و مهارنشدنی که توسط دکترین استراتژیک جنگ پیشگیرانه هدایت می‌شود، ظهور کرده است. اگرچه کشورهای شورای همکاری به دلیل سیاست آمریکا در حفظ برتری کیفی نظامی اسرائیل، بعید است که بتوانند با قابلیت‌های نظامی اسرائیل برابری کنند، اما می‌توانند نفوذ خود را برای بسیج مخالفت‌های منطقه‌ای و جهانی با سیاست‌های اسرائیل به کار گیرند. نقش رهبری عربستان سعودی در اتحاد جهانی برای اجرای راه‌حل دو کشوری، آن را در یک مسیر برخورد دیپلماتیک با اسرائیل قرار داده است. اگرچه یک ایران ضعیف ممکن است به نفع منافع امنیتی آنها باشد، اما کشورهای شورای همکاری به طور سنتی تمایلی به اجازه دادن به تسلط هیچ قدرت واحدی – ایران، ترکیه یا اسرائیل – در منطقه نداشته‌اند.

از آنجایی که ایران همچنان قصد بازسازی برنامه‌های هسته‌ای و موشکی خود را دارد و اسرائیل مصمم به متوقف کردن آن است، فروپاشی آتش‌بس شکننده و بازگشت به خصومت‌های مستقیم یک احتمال واقعی است. اگر واشنگتن تصمیم به مداخله دوباره بگیرد، کشورهای شورای همکاری ممکن است بار دیگر خود را در تیررس ایران بیابند.


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: IISS

💡 درباره منبع: موسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک (IISS) یک اندیشکده بریتانیایی در زمینه امور بین‌الملل است. این موسسه به عنوان یک مرجع برجسته در زمینه تحلیل‌های نظامی و سیاسی شناخته می‌شود و رویدادهایی مانند “”گفتگوی شانگری-لا”” و “”گفتگوی منامه”” را برگزار می‌کند.

✏️ درباره نویسنده: حسن الحسن (Hasan Alhasan) پژوهشگر ارشد سیاست خاورمیانه در موسسه IISS است. تحقیقات او بر ژئوپلیتیک خلیج فارس، سیاست خارجی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و روابط آنها با قدرت‌های جهانی متمرکز است.

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.