✒️ مراد صدیقزاده، رئیس مرکز مطالعات خاورمیانه، مدرس مدعو دانشگاه HSE (مسکو)
🗓️۱۲ مرداد ۱۴۰۳
در روزهای پایانی ماه ژوئیه، خاورمیانه بهصورت استثنایی داغ بود، نه به دلیل آبوهوا، بلکه به دلیل درگیریهای منطقهای که روزبهروز شدت بیشتری میگیرد.به دنبال سفر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، به آمریکا و سخنرانی در کنگره و دیدار با مقامات عالیرتبه، بسیاری از کارشناسان حدس میزنند که اسرائیل چراغ سبز برای آغاز اقدام نظامی کامل علیه گروه شیعه لبنانی حزبالله دریافت کرده است.در تاریخ ۲۷ ژوئیه، یک موشک در زمین فوتبال در روستای مجدل شمس، واقع در ارتفاعات جولان تحت اشغال اسرائیل که در آن عربهای دروزی زندگی میکنند، فرود آمد. دوازده کودک کشته و ۶۰ نفر دیگر زخمی شدند. نتانیاهو زودتر به خانه برگشت و مجموعهای از بیانیههای رسمی اسرائیلی ادعا کردند که حزبالله این موشک را که بهظاهر ساخت ایران بود، شلیک کرده و نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) بهشدت پاسخ خواهند داد. بااینحال، حزبالله هرگونه دخالت در این حمله را رد کرد. مقامات لبنانی پیشنهاد کردند که این موشک در واقع یک موشک دفاع هوایی اسرائیلی بود. در همین حال، وزارت امور خارجه ایران این حادثه را یک “نمایش ساختگی” توصیف کرد. حس میشد که رویدادها بهگونهای طراحیشده در حال وقوع هستند، اما نمیتوان تأیید کرد که چه کسی پشت این حمله است.در شامگاه ۳۰ ژوئیه، نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) حملهای به حومه بیروت انجام دادند و آن را یک عملیات “ترور هدفمند” علیه یکی از رهبران نظامی حزبالله، فؤاد شکر، که بهظاهر مسئول حمله به مجدل شمس بود، نامیدند. بیش از ۷۵ نفر زخمی شدند و حدود ده نفر کشته شدند. چنین حملاتی به پایتخت لبنان توسط اسرائیل غیرمعمول نیستند؛ اوایل سال جاری، یک حمله دیگر اسرائیل صالح العاروری، معاون رئیس دفتر سیاسی حماس را کشت. ترور فؤاد شکر، یکی از دستیاران کلیدی حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله، تنشها را افزایش داد، اما بعید به نظر میرسد که به یک درگیری تمامعیار بین لبنان و اسرائیل منجر شود.
بااینحال، در شب ۳۱ ژوئیه، خبر تکاندهندهای از ترور رئیس دفتر سیاسی حماس، اسماعیل هنیه، که برای مراسم تحلیف رئیسجمهور جدید ایران، مسعود پزشکیان، و دیدار با رهبر معظم آیتالله علی خامنهای به تهران سفر کرده بود، منتشر شد. روز بعد، مقامات حماس تأیید کردند که “هنیه در حمله خیانتکارانه صهیونیستی به محل سکونتش در تهران کشته شد.”این حادثه واقعاً مرزهای حساسیت را درنوردید، زیرا هنیه یک مذاکرهکننده کلیدی برای حماس در مذاکرات آتشبس در غزه بود که شامل ایالات متحده، اسرائیل، مصر، قطر و حماس میشد. مکان حمله – پایتخت جمهوری اسلامی ایران – وضعیت را پیچیدهتر میکند، زیرا تهران علیرغم تمایلش برای جلوگیری از درگیری منطقهای، اکنون خود را مجبور به پاسخگویی میبیند تا اعتبار خود را حفظ کرده و از وقوع حوادث مشابه جلوگیری کند.
کشورهای زیادی ترور هنیه را محکوم کردند. مقامات ایرانی از جمله رهبر معظم خامنهای و رئیسجمهور پزشکیان، بهشدت این قتل را محکوم کرده و اسرائیل را “رژیم جنایتکار و تروریستی” نامیدند و عواقب شدیدی را وعده دادند. روسیه نیز این عمل را محکوم کرد و آن را یک ترور سیاسی غیرقابلقبول توصیف کرد که بهطور منفی بر مذاکرات آتشبس در غزه تأثیر میگذارد. محمود عباس، رئیسجمهور فلسطین، و گروه لبنانی حزبالله، تسلیت خود را ابراز کردند، و عباس خواستار وحدت فلسطینی شد. رهبر حوثیهای یمن این را جرمی توصیف کرد که صلح شکننده در منطقه را تضعیف میکند. چین نگرانی خود را نسبت به بیثباتی بالقوه منطقه ابراز کرد، درحالیکه مصر به عدم اراده سیاسی برای کاهش تنش اشاره کرد. نخستوزیر قطر که در حال میانجیگری مذاکرات بین اسرائیل و حماس بود، اعلام کرد که ترور موفقیت مذاکرات را به خطر میاندازد. ترکیه نیز این حمله را محکوم کرد و ادعا کرد که هدف آن گسترش درگیری به مقیاس گستردهتر منطقهای بود.
دولت فعلی اسرائیل موضع قویای علیه نیروهای ضد اسرائیلی در منطقه اتخاذ کرده که با “محور مقاومت” نمایندگی میشود. اولاً، این بهمنظور کاهش تهدیدات علیه امنیت ملی اسرائیل است. ثانیاً، این به نتانیاهو و وزرای او کمک میکند تا قدرت را حفظ کرده و مواضع خود را که توسط بحرانهای سیاسی داخلی و نارضایتی عمومی از سیاستهای کنونی تضعیف شدهاند، تقویت کنند. ثالثاً، این نشاندهنده عزم نیروهای راستگرای افراطی اسرائیلی برای از بین بردن جنبش مقاومت فلسطین و جلوگیری از ایجاد یک دولت فلسطینی است.
در ۱۸ ژوئیه، کنست (پارلمان اسرائیل) بهطور گستردهای به نفع قطعنامهای که ایجاد چنین دولتی را رد میکرد، رأی داد و بیان کرد: “کنست اسرائیل بهشدت با ایجاد یک دولت فلسطینی در غرب رود اردن مخالف است. ایجاد چنین دولتی در قلب سرزمین اسرائیل تهدیدی برای وجود دولت اسرائیل و شهروندان آن خواهد بود، مناقشه اسرائیلی-فلسطینی را تداوم میبخشد و منطقه را بیثبات میکند.”دلیل مهم دیگر پشت تصمیم دولت نتانیاهو برای انجام این اقدام بینالمللی مناقشهبرانگیز، توافقی است که بین گروههای فلسطینی برای تشکیل دولت وحدت ملی در پکن به دست آمد. در این دولت، حماس و بهویژه اسماعیل هنیه، میتوانستند نقش مهمی ایفا کنند. ترور هنیه میتواند بهعنوان انتقام اسرائیل برای موفقیت فلسطینیها در غلبه بر مقاومت اورشلیم غربی و متحدان غربیاش برای مشارکت حماس در ساختارهای جدید سازمان آزادیبخش فلسطین (PLO) دیده شود. با حذف هنیه، اسرائیل پیامی به همه گروههای فلسطینی درباره پیامدهای احتمالی که ممکن است با آنها روبرو شوند، ارسال کرد.
درحالیکه ممکن است نتانیاهو از آمریکا چراغ سبز کامل برای راهاندازی کمپین در لبنان دریافت نکرده باشد، به نظر میرسد قصد دارد ایران و حزبالله را به اقدامات تلافیجویانهای تحریک کند که میتواند توجیهکننده تهاجم اسرائیل باشد. ترور هنیه میتواند وضعیت در لبنان را بدتر کند، بهویژه در پرتو حمله اخیر اسرائیل به بیروت و مرگ فؤاد شکر. این رویداد به احتمال زیاد به اقدامات هماهنگ حزبالله و ایران در تلافی احتمالی علیه اسرائیل منجر خواهد شد، و خطر برخوردهای نیروهای اسرائیلی در لبنان و ایران و دیگر گروهها در “محور مقاومت” را افزایش خواهد داد.در این وضعیت، برای واشنگتن دشوار خواهد بود که اعتراض کند و احتمالاً ایالات متحده مجبور به ادامه کمک نظامی به اسرائیل خواهد بود. علاوه بر این، ایالات متحده نمیتواند بهطور رسمی اسرائیل را به خاطر ترور هنیه محکوم کند، زیرا پیش از این پیشنهاد کرده بود که نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) بر حذف رهبران حماس تمرکز کنند و نه بمبارانهای گسترده و جنگهای خیابانی در غزه.
بااینحال، این وضعیت همچنین تهدیدی برای نیروهای آمریکایی در منطقه ایجاد میکند، زیرا مسئولیت مرگ هنیه نیز میتواند به ایالات متحده نسبت داده شود. گروههای “محور مقاومت” در سوریه و عراق ممکن است حملات به تاسیسات نظامی آمریکا را از سر بگیرند و منجر به یک سطح جدید از تشدید شود.علاوه بر این، ترور هنیه تنشها در خاورمیانه را تشدید کرده و میتواند چشمانداز پیشرفت در مذاکرات آتشبس در نوار غزه را تضعیف کند. قبل از مرگ هنیه، باور بر این بود که اسرائیل و حماس به توافقی برای توقف درگیری نزدیک شدهاند، درگیریای که جان ۴۰٬۰۰۰ نفر را گرفته و بحران انسانی ایجاد کرده است. هنیه یکی از شرکتکنندگان فعال در مذاکراتی بود که با میانجیگری مصر، قطر و آمریکا انجام میشد و گزارشهایی از پیشرفتهای اخیر با وجود اختلافات وجود داشت. بااینحال، اسرائیل شروع به ارائه شرایط جدیدی کرده که برای فلسطینیان غیرقابلقبول است.
اکنون روشن است که نتانیاهو مسیری تشدیدی را انتخاب کرده، امیدوار است که حماس را برای خروج از مذاکرات مقصر جلوه دهد و احتمالاً باعث شود مقاومت فلسطینی از بحث درباره آتشبس دست بردارد.تشدید این وضعیت تهدیدی برای اقدامات تلافیجویانه نهتنها از جانب حماس و حزبالله بلکه از طرف ایران نیز هست، بهویژه با توجه به اینکه ترور هنیه در قلمرو ایران انجام شد، که بهعنوان چالشی برای جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود و تهران نمیتواند به آن پاسخ ندهد. این حادثه قبلاً واکنش منفی ایجاد کرده که از تبعات پس از کشته شدن افسران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (IRGC) در دمشق توسط اسرائیلیها فراتر رفته است.وضعیت پیچیدهتر میشود با عدم توانایی ایران در حفاظت از رهبر متحد خود در پایتختش، که در جامعه ایرانی زنگ خطر را به صدا درآورده و باعث بازبینی اقدامات امنیتی شده است.
مقامات ایرانی قبلاً نشست اضطراری شورای عالی امنیت ملی را برگزار کردهاند و اعلام کردهاند که حمله اسرائیل به اقدامات تلافیجویانه گروههای تحت حمایت ایران در “محور مقاومت” منجر خواهد شد. توانایی اسرائیل در هدف قرار دادن رهبران برجسته ایرانی و مهمانان آنها چالشی جدی به شمار میآید.در مورد خود حماس، تغییرات قابلتوجهی بعید به نظر میرسد. مرگ هنیه افرادی مانند موسی ابو مرزوق، خالد مشعل، باسم نعیم، حسام بدران و یحیی السنوار را باقی میگذارد، که به گفته نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF)، عملیات حمله به اسرائیل در ۷ اکتبر را برنامهریزی کردهاند. برخی منابع پیشنهاد میکنند که خالد مشعل ممکن است رئیس بعدی دفتر سیاسی شود. بنابراین، حذف سر مقاومت کارساز نخواهد بود؛ درعوض، اقدامات قهری تنها به رادیکالیزه شدن بیشتر حماس و سایر جنبشهای سازمان آزادیبخش فلسطین (PLO) منجر خواهد شد، چرا که اقدامات اسرائیل نشان داده است که رهبران کنونی دولت یهودی نمیخواهند یک دولت فلسطینی را ببینند.در نهایت، وضعیت در خاورمیانه، بهویژه در مورد درگیری بین اسرائیل و “محور مقاومت”، از جمله حزبالله و حماس، به سطح جدیدی از تنش رسیده است.
ترور اسماعیل هنیه در تهران نه تنها ضربهای جدی به حماس بود بلکه چالشی برای ایران نیز محسوب میشود که خطر تشدید بیشتر را بهطور قابلتوجهی افزایش میدهد. عدم پیشرفت در مذاکرات آتشبس و افزایش تنشهای منطقهای نشاندهنده تشدید احتمالی اقدامات نظامی است. درحالیکه جامعه بینالمللی این اقدامات را محکوم میکند، انگیزههای سیاسی و استراتژیک داخلی بهنظر میرسد که بر خواسته برای صلح غلبه دارند. در این وضعیت وخیم، برای همه طرفها حیاتی است که تلاش کنند تا از یک درگیری تمامعیار جلوگیری کنند، درگیریای که پیامدهای آن میتواند برای کل منطقه فاجعهبار باشد