اندیشکده بنیاد هریتیج : «ساعت برای مسلح شدن جهت تضمین صلح در حال شمارش معکوس است» | ۲۲ اسفند ۱۴۰۳

هشدار در مورد لزوم تقویت توان دفاعی آمریکا و متحدانش، به‌ویژه تایوان، در برابر تهدیدات فزاینده چین و روسیه، پیش از آنکه دیر شود.

⏳ مدت زمان مطالعه: ۳ دقیقه | ✏️ ناشر/نویسنده: بنیاد هریتیج/برنت سدلر | 📅 تاریخ: March 12, 2025 / ۲۲ اسفند ۱۴۰۳

⚠️ هشدار: بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید یا پذیرش مسئولیت دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.


چهار سال پیش، دریاسالار فیلیپ دیویدسون، فرمانده وقتِ فرماندهی هند و اقیانوس آرام، هشدار داد که چین در حال آماده شدن برای جنگ بر سر تایوان تا سال ۲۰۲۷ است. چهار سال بعد، رویدادهای جهانی این پیش‌بینی را بیش از هر زمان دیگری پیامبرگونه جلوه می‌دهد – اما به‌نظر می‌رسد دولتمردی آمریکا، نوشته روی دیوار را نخوانده است.

امروزه، آمریکا با تهدیداتی در چندین جبهه روبروست – تهدیداتی که حداقل تا حدی به شکست‌های سیاست خارجی خودمان نسبت داده می‌شود.

در اروپا، تهاجم روسیه به اوکراین، بزرگ‌ترین جنگ تجاوزکارانه در این قاره از زمان جنگ جهانی دوم را رقم زده است. بااین‌حال، این یک جنگ قابل‌اجتناب بود – یا حداقل، اگر ایالات متحده فرصت‌های استقرار نیروهای نظامی را از دست نمی‌داد، پیام‌های دیپلماتیک گیج‌کننده‌ای صادر نمی‌کرد (مانند اظهارنظر «تهاجم جزئی» رئیس‌جمهور بایدن)، یا بی‌میلی مداوم برای مسلح کردن اوکراین را نشان نمی‌داد، قابل‌اجتناب بود.

در مجموع، این ناکامی‌ها چراغ سبزی برای تهاجم نشان داد و جنگ فرسایشیِ قابل‌پیش‌بینیِ چندساله را امکان‌پذیر ساخت.

این امر، در را برای درگیری‌های بیشتر در عرصه‌های دیگر باز کرد.

>>> چین ۲۰۳۵: سه سناریو برای برنامه هسته‌ای چین

درحالی‌که ایالات متحده و متحدان غربی، مهمات و تسلیحات را با نرخی ناپایدار به اوکراین ارائه می‌کردند، توجه و منابع از امور خاورمیانه منحرف شد – که باعث شد رهبران ایران فرصتی را حس کنند. این فرصت با کاهش تحریم‌های دولت بایدن در پی دستیابی به توافق هسته‌ایِ دست‌نیافتنی ایران، که بیش از ۱۶ میلیارد دلار از دارایی‌های ایران را آزاد کرد، امکان‌پذیر شد.

همراه با عدم پاسخ به حملات نیروهای نیابتی ایران (از ۸۳ حمله میان ژانویه ۲۰۲۱ و مارس ۲۰۲۳، ایالات متحده تنها به چهار مورد پاسخ داد)، فرصت حمله برای ایران نمی‌توانست واضح‌تر باشد.

ایران با تمام قوا از این لحظه استفاده کرد و از نیروی نیابتی خود، حماس، در حمله وحشیانه به اسرائیل حمایت نمود. بعدها، این حمله گسترش یافت و سایر نیروهای نیابتی ایران در عراق، سوریه، حزب‌الله و حوثی‌ها همگی به آن پیوستند.

این امر منجر به حملاتی در دریای سرخ شد که به‌نوبه خود ذخایر حیاتی مهمات آمریکا را (که پیش‌تر با درگیری در اوکراین تخلیه شده بود) بیشتر کاهش داد.

در همین حال، چین دقیقاً بیکار ننشسته است. این کشور یک سیستم بمباران کسری مداری را آزمایش کرد، نیروهای موشک بالستیک قاره‌پیمای خود را چهار برابر نمود (از ۱۰۰ به ۴۰۰ موشک)، و نیروی دریایی مدرن خود را به‌سرعت گسترش داد (که در حال حاضر بیش از ۳۷۰ کشتی جنگی دارد، بسیار فراتر از ۲۹۵ کشتی جنگی ما).

همه این‌ها باعث افزایش اعتمادبه‌نفس و تجاوزگری نظامی چین شده است. اکنون، رویارویی‌های خشونت‌آمیز و خطرناک – مانند رویارویی تابستان گذشته که در آن چندین ملوان فیلیپینی زخمی شدند – به‌جای استثنا، به هنجار تبدیل شده است.

در همه این موارد، ناکامی‌های آمریکا نقش داشته‌اند – اما ناکامی‌های متحدان ما نیز نقش داشته‌اند. جنگ اوکراین نشان می‌دهد که متحدانی که قادر به دفاع از خود نیستند، باری بر دوش دفاع جمعی ما هستند.

>>> ترامپ و نتانیاهو فرصتی تاریخی برای ترویج صلح خاورمیانه دارند

این درسی است که همه باید به آن توجه کنند. به‌نوبه خود، آمریکا باید دفاع خود را برای تأمین امنیت بهتر اقتصادش تقویت کند. و متحدان ما باید با ما برای تقویت دفاع مشترکِ دیرینه و نادیده‌گرفته‌شده خود همکاری کنند.

تایوان مکان مناسبی برای اعمال این درس است. در آنجا، بیش از ۲۰ میلیارد دلار فروش تسلیحات، سال‌هاست که معطل مانده است. این عقب‌ماندگی تا حدی ناشی از انحراف مهمات (مانند استینگرها و جاولین‌ها) به اوکراین است. اما به‌طور اساسی‌تر، ناشی از یک صنعت دفاعیِ بی‌رمق و ناکافی است.

این امر در اوکراین به‌وفور آشکار شد؛ جایی که تولید داخلی مهمات توپخانه ما (۱۴,۰۰۰ در ماه در سال ۲۰۲۲) نتوانست با مصرف میدان نبرد همگام شود (اوکراین به‌تنهایی بیش از ۱۰,۰۰۰ در روز مصرف می‌کند).

خوشبختانه، تایوان با افزایش هزینه‌های دفاعی، در حال افزایش تلاش‌های خود است. از سال ۲۰۲۲ سالانه بیش از ۲ درصد تولید ناخالص داخلی هزینه شده است و رئیس‌جمهور جدید این جزیره در حال حرکت برای افزایش بیشتر هزینه‌ها می‌باشد.

بااین‌حال، اگر نتوانیم زنجیره‌های تأمین خود را ایمن کنیم، یا اگر توانایی حفظ اقتصادِ دوران جنگ را نداشته باشیم، همچنان در برابر اجبار چین (که به‌طور مؤثر شرایط تجارت را از طریق شبکه بنادر و تسلط دریایی خود کنترل می‌کند) آسیب‌پذیر خواهیم بود.

برای اینکه یک متحد خوب باشیم، ایالات متحده باید دفاع خود را تقویت کند و صنعت دریاییِ پرجنب‌وجوشی را احیا نماید. به‌هرحال، چهار سال گذشته این را روشن می‌کند: ما تنها در صورتی می‌توانیم صلح را حفظ کنیم که دفاع خود را تقویت نماییم.

این مطلب در اصل در نشریه RealClear Defense منتشر شده است.


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار:محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: The Heritage Foundation

💡 درباره منبع: بنیاد هریتیج یک اندیشکده محافظه‌کار آمریکایی مستقر در واشنگتن دی.سی. است که عمدتاً بر سیاست عمومی متمرکز است. این بنیاد در شکل‌گیری سیاست‌های عمومی ایالات متحده تأثیرگذار بوده است.

✏️ درباره نویسنده: برنت سدلر عضو ارشد تحقیقاتی جنگ دریایی و فناوری پیشرفته در مرکز آلیسون برای امنیت ملی در بنیاد هریتیج است.

نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا
سورس ما | SourceMA

لطفاً تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال کنید

کاربر گرامی، وب‌سایت ما برای تامین هزینه‌های نگهداری و ارائه محتوای به شما، نیازمند نمایش تبلیغات است. خواهشمندیم برای حمایت از ما و ادامه دسترسی به خدمات، تبلیغ‌گیر خود را غیرفعال نمایید. از همکاری شما صمیمانه سپاسگزاریم.