اینترسپت : “چرا رسانه‌ها نمی‌توانند حقیقت را درباره ترامپ گزارش کنند” | ۶ شهریور ۱۴۰۳ / ۲۸ آگوست ۲۰۲۴

چرا رسانه‌ها نمی‌توانند حقیقت را درباره ترامپ گزارش کنند: تمرکز دوباره بر پوشش انتخاباتی و غفلت از تهدید دموکراسی.

⏳مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه | ✏️ناشر/نویسنده: اینترسپت / جیمز رایزن | 📅 تاریخ: ۲۸ آگوست ۲۰۲۴ / ۶ شهریور ۱۴۰۳


“در چند سال گذشته، با افزایش احتمال این که دونالد ترامپ برای سومین بار کمپین ریاست جمهوری خود را راه‌اندازی کند، منتقدان رسانه‌ای پیشرو و دیگران در رسانه‌ها قسم خوردند که این بار باید متفاوت باشد. رسانه‌ها نمی‌توانند در پوشش ترامپ دوباره شکست بخورند.

این بار، رسانه‌ها باید با جدیت ترامپ را مورد تحقیق قرار دهند و تمرکز خود را بر تهدیدی که او برای دموکراسی ایجاد می‌کند، قرار دهند. به گفته جی روزن، استاد روزنامه‌نگاری دانشگاه نیویورک، در این انتخابات، تنها اهمیت اینکه چه کسی احتمالاً در کمپین پیروز خواهد شد، نباید در مرکز توجه پوشش رسانه‌ای باشد.

اما این تغییر در پوشش رخ نداده است. در عوض، رسانه‌ها پوشش رقابت‌های انتخاباتی را دو چندان کرده‌اند و نشان داده‌اند که نمی‌توانند فرمول سنتی خود را برای پوشش کمپین‌ها تغییر دهند. به دلیل لحظات دراماتیک کمپین، از جمله تلاش برای ترور ترامپ و تصمیم جو بایدن برای کنار رفتن از رقابت، پوشش روزانه و فرآیندمحور کمپین همچنان مهم‌ترین موضوع است. پوشش رقابت‌های انتخاباتی با تمام قدرت بازگشته است و تهدیدی که ترامپ برای دموکراسی ایجاد می‌کند اکنون به یک فکر ثانویه تبدیل شده است.”

“فراخوان‌ها برای اصلاح پوشش ترامپ به دلیل فهرست بلندبالای شکست‌ها در پوشش گذشته پدیدار شد. هنگامی که ترامپ در سال ۲۰۱۶ برای اولین بار برای ریاست جمهوری نامزد شد، رسانه‌ها غافلگیر شدند و نمی‌دانستند چگونه درباره یک دموگراف نژادپرست گزارش دهند. روزنامه‌نگاران سعی کردند ترامپ را مانند هر نامزد دیگری که قبلاً پوشش داده بودند، گزارش دهند و تلاش کردند تا دیوانگی‌های او را در قالب‌های سنتی پوشش خبری خود جا دهند. اما این تلاش فاجعه‌بار به سرزنش‌هایی بر سر پوشش ناکافی منجر شد که نتوانست بدخواهی‌های او را به درستی نشان دهد.

در سال ۲۰۲۰، رسانه‌ها بار دیگر غافلگیر شدند، این بار پس از انتخابات، زمانی که ترامپ از پذیرش شکست امتناع کرد و تلاش کرد کودتایی برای ماندن در قدرت انجام دهد. در طول کمپین، رسانه‌ها به طور عمده شواهد رو به افزایشی که نشان می‌داد ترامپ قصد رد نتایج انتخابات را دارد، نادیده گرفتند و بعدها نتوانستند به درستی علائم هشداردهنده یک شورش را پیگیری کنند، حتی زمانی که این موضوع به‌طور علنی در میان افراط‌گرایان راست‌گرا مورد بحث قرار می‌گرفت.”

“در نهایت، پس از ۶ ژانویه ۲۰۲۱، به نظر می‌رسید که رسانه‌های کشور آماده پوشش ترامپ به عنوان یک دموگراف خطرناک هستند، نه یک سیاستمدار عادی آمریکایی. این واقعیت که ترامپ در اوایل کمپین ۲۰۲۴ نیز به یک جرم جنایی محکوم شده بود، تغییرات در پوشش خبری را اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رساند.

اما به نظر می‌رسد که رسانه‌ها دچار فراموشی شده‌اند. گویی روزنامه‌نگاران فراموش کرده‌اند که ترامپ دو بار استیضاح شده، چهار بار تحت تعقیب کیفری قرار گرفته و یک بار هم محکوم شده است. او باید امسال در میان کمپین با سه محاکمه جنایی دیگر مواجه شود، اما تاکنون به لطف مجموعه‌ای از احکام شدیداً حزبی قضات منصوب شده توسط او از این سرنوشت نجات یافته است.”

“با این حال، شورش، کیفرخواست‌ها، محکومیت کیفری و استیضاح‌ها در پوشش کمپین ترامپ امروز بیشتر از اشاره‌های مختصر چیزی دریافت نمی‌کنند. داستان‌های رقابت‌های انتخاباتی مبتنی بر نظرسنجی‌ها اکنون غالب هستند و تلاش‌های پراکنده رسانه‌ها برای پاسخگویی ترامپ را تحت‌الشعاع قرار داده‌اند.

فقط در چند روز گذشته، پوشش سیاسی با داستان‌های بی‌پایان در مورد تأیید ترامپ توسط نامزد مستقل و نظریه‌پرداز توطئه رابرت اف. کندی جونیور و در مورد تردید ترامپ در مناظره با نامزد دموکرات‌ها، کامالا هریس در شبکه خبری ای‌بی‌سی، تحت‌الشعاع قرار گرفته است.

این نوع داستان‌ها و جزئیات دیگر رقابت‌های انتخاباتی در حلقه‌های بی‌پایان داستان‌های کوتاه ۲۴ ساعته در صفحات اصلی نیویورک تایمز، واشنگتن پست و سایر سازمان‌های خبری به نمایش گذاشته می‌شوند.”

“هشدارها درباره خطراتی که ترامپ برای دموکراسی آمریکایی ایجاد می‌کند، در اخبار روزانه کمپین مشاهده نمی‌شود. (دیدن این که رسانه‌های سیاسی در روزهای آینده چگونه با تصمیم سه‌شنبه مشاور ویژه جک اسمیت برای صدور یک کیفرخواست جدید جنایی علیه ترامپ در ارتباط با ششم ژانویه، با اتهاماتی که به‌گونه‌ای اصلاح شده‌اند که پرونده می‌تواند تحت حکم اخیر دیوان عالی درباره مصونیت ریاست جمهوری بقا یابد، برخورد خواهند کرد، جالب خواهد بود.)

این که ترامپ برای سومین بار از بررسی دقیق رسانه‌ها فرار می‌کند، تا حدی می‌تواند به روندهای عمیق تاریخی، تکنولوژیکی و مالی که صنعت خبر را فرا گرفته است، نسبت داده شود.”

“پوشش سیاسی مدرن آمریکا ریشه در کمپین ریاست جمهوری ۱۹۶۰ بین سناتور دموکرات جان اف. کندی و معاون رئیس‌جمهور جمهوری‌خواه ریچارد نیکسون دارد. رقابت ۱۹۶۰ به طور بنیادین شیوه تفکر و عمل روزنامه‌نگاران در پوشش کمپین‌ها را تغییر داد.

کتاب پیشگام «ساختن رئیس‌جمهور ۱۹۶۰» نوشته تئودور وایت درباره رقابت کندی-نیکسون تأثیر ماندگاری بر چگونگی پوشش کمپین‌های ریاست جمهوری توسط روزنامه‌نگاران داشت. کتاب وایت یک پرفروش شد و جایزه پولیتزر را به دست آورد زیرا چیزی جدید ارائه داد: وایت درباره کمپین ریاست جمهوری به‌عنوان یک روایت یک‌ساله نوشت، یک قوس ماجراجویی که خواننده را از برف‌های نیوهمپشایر به روز نوامبر می‌برد، زمانی که کمپ کندی در کیپ کاد ناگهان به خانه رئیس‌جمهور منتخب تبدیل شد. وایت کتاب کمپین مدرن را ایجاد کرد و با آن، چارچوبی روایتی که الگوی نسل‌های روزنامه‌نگاران سیاسی شد.”

“تلویزیون نیز در سال ۱۹۶۰ به‌عنوان یک نیروی سیاسی به بلوغ رسید و مناظره‌های تلویزیونی ملی بین کندی و نیکسون رابطه بین نامزدها و رسانه‌ها را تغییر داد. شبکه‌های تلویزیونی با هزینه روزنامه‌ها و مجلات هفتگی خبری قدرتمندتر شدند. کمپین‌های ریاست جمهوری اکنون تحت تسلط تصاویر تلویزیونی بودند و خبرنگاران نیز به نوبه خود پوشش خود را بر روی تصاویر و نمادهای کمپین‌ها متمرکز کردند، نه بر محتوای آنها. این که کدام نامزد در تلویزیون بهتر بود، داستان شد.”

“این تحول در کتاب مهم دیگری به نام «فروش رئیس‌جمهور ۱۹۶۸» ثبت شد که نحوه‌ای را مستند کرد که در آن مدیران تبلیغات و بازاریابی خیابان مدیسون توانستند تصویر نیکسون را بازسازی و جلا دهند و او را به پیروزی برسانند پس از آن که در سال ۱۹۶۰ توسط کندی که در تلویزیون بهتر ظاهر می‌شد، شکست خورده بود. این کتاب، نوشته جو مک‌گینیس، اولین بررسی بدبینانه از این بود که چگونه تلویزیون و تبلیغات در حال تغییر کمپین‌ها بودند و خبرنگاران سیاسی را متقاعد کرد که باید بیشتر پوشش خود را بر روی مشاوران بازاریابی پشت نامزدها متمرکز کنند. این موضوع گزارش‌های آن‌ها را حتی بیشتر به جزئیات فرآیند کمپین و رقابت‌های انتخاباتی کشاند.”

“هیچ کتابی به اندازه «آنچه لازم است: راه به سوی کاخ سفید»، کتاب نمادین ریچارد بن کریمر درباره کمپین ریاست جمهوری ۱۹۸۸، بر نسل فعلی خبرنگاران کمپین تأثیر نداشته است. «آنچه لازم است» از زمان انتشارش در سال ۱۹۹۲ شکل‌دهنده پوشش کمپین‌های ریاست جمهوری بوده است، تقریباً به‌طور قطع به روش‌هایی که کریمر هرگز قصد نداشت. این کتاب پروفایل‌های پژوهش‌شده عمیقی از نامزدهای اصلی در ۱۹۸۸ ارائه می‌دهد و نتیجه می‌گیرد که جرج هربرت واکر بوش از همه آن‌ها بیشتر مایل بود که با هر وسیله‌ای، از جمله قربانی کردن یکپارچگی خود، راه خود را به سوی پیروزی باز کند. این موضوع به کتاب یک میراث ناخواسته داده است، با متقاعد کردن خبرنگاران که باید تمرکز خود را بر این بگذارند که آیا نامزدها آماده‌اند هر کاری انجام دهند، از جمله قربانی کردن یکپارچگی‌شان، برای پیروزی. این به سبکی از پوشش کمپین منجر شده که لغزش‌های اخلاقی و اخلاقی را کم‌اهمیت می‌داند مگر اینکه مانع پیروزی انتخاباتی شوند. مدت‌ها پس از مرگ کریمر در ۲۰۱۳، «آنچه لازم است» به‌طور ناخواسته فرمول روایتی را ارائه کرده است که خبرنگاران برای پوشش ترامپ استفاده کرده‌اند.”

“تغییرات تکنولوژیکی نیز نقش بزرگی در اطمینان از اینکه پوشش رقابت‌های انتخاباتی همچنان غالب باقی بماند، ایفا کرده‌اند.

در دهه ۱۹۸۰، تلویزیون‌های پخش با تغییر از فیلم به ویدئو دچار انقلاب شدند که امکان این را فراهم کرد که خبرنگاران شبکه‌ها بتوانند بیشتر و سریع‌تر از میدان گزارش دهند. همزمان، تأسیس سی‌ان‌ان در سال ۱۹۸۰ دوره اخبار کابلی را آغاز کرد و از فناوری جدید ماهواره‌های تجاری و تغییر از فیلم به ویدئو به‌طور کامل بهره‌برداری کرد تا ساعت‌های بی‌پایان پوشش کمپین‌های روزانه را پر کند. چرخه خبری ۲۴ ساعته که دهان گشوده‌ای برای محتوای جدید بود، به یک گرسنگی مداوم برای محتوای جدید منجر شد، که به این معنا بود که داستان‌های جزئی فرآیند کمپین به‌عنوان اخبار بزرگ در یک حلقه بی‌پایان مورد توجه قرار می‌گرفتند.”

“پس از اخبار کابلی، اینترنت و رسانه‌های اجتماعی نیز ظهور کردند، که به تقاضاهای حتی بیشتری برای گزارش‌های سریع از مسیر کمپین منجر شد. پس از تأسیس توییتر در سال ۲۰۰۶، بسیاری از اولین و مشتاق‌ترین کاربران آن روزنامه‌نگاران سیاسی بودند که از آن برای ردیابی کمپین‌ها به‌صورت دقیقه به دقیقه استفاده می‌کردند. هیچ تصمیم تاکتیکی توسط یک کمپین برای خبرنگاران بی‌اهمیت نبود که در توییتر خود ثبت نکنند.”

“این روندها همه با تأسیس پولیتیکو در سال ۲۰۰۷ تلاقی کردند؛ مدل کسب‌وکار آن بر اساس این ایده ساخته شده بود که سیاست را سریع‌تر و در قطعات کوتاه‌تر از نیویورک تایمز و سایر رسانه‌های اصلی پوشش دهد. پولیتیکو بدون تردید تمرکز خود را بر پوشش رقابت‌های انتخاباتی گذاشته بود و به‌زودی در واشنگتن برای گزارش‌دهی روزانه کمپین‌ها لحن تعیین کرد. مدتی نگذشت که فارغ‌التحصیلان پولیتیکو توسط هر رسانه اصلی استخدام شدند و سبک پوشش رقابت‌های انتخاباتی پولیتیکو بر کل چشم‌انداز روزنامه‌نگاری سیاسی حاکم شد.”

“فشارهای مالی شدید که امروزه بر سازمان‌های خبری وارد می‌شود، تأثیر بزرگی بر پوشش سیاسی داشته است.

تقاضا برای ترافیک بیشتر وب، سازمان‌های خبری را مجبور کرده است که اولویت خود را بر روی اخبار فوری و سریعی که به جذب توجه ساعتی کمک می‌کنند، بگذارند. اکنون تعداد کمی از سازمان‌های خبری می‌توانند به خبرنگاران خود فرصت کافی برای تحقیقات عمیق بدهند. پوشش رقابت‌های انتخاباتی — سریع و آسان برای نوشتن یا پخش — برای منظره خبری مبتلا به کمبود توجه امروز مناسب است. و در زمانی که قطب‌بندی سیاسی شدید است، پوشش رقابت‌های انتخاباتی این مزیت اضافی را دارد که به سازمان‌های خبری کمک می‌کند خود را از انتقاد به اینکه بیش از حد حزبی هستند، مصون کنند.”

“وسواس به رقابت‌های انتخاباتی هزینه‌هایی برای سازمان‌های خبری به همراه دارد — هزینه‌هایی که بسیاری در این حرفه هنوز درک نمی‌کنند.

پوشش رقابت‌های انتخاباتی روزنامه‌نگاری بدون محتوا است که تنها بیان می‌کند کدام نامزد بالاست و کدام پایین. این بدان معناست که علاوه بر کمبود روزنامه‌نگاری تحقیقاتی و پاسخگویی، کمبود داستان‌های عمیق درباره سیاست‌ها و مسائل نیز وجود دارد.

مسئولان کمپین‌ها از تمرکز رسانه‌ها بر رقابت‌های انتخاباتی زمانی که به نفع آنها باشد، بهره می‌برند. اما به‌طور فزاینده‌ای، آنها سعی می‌کنند با دور زدن کامل رسانه‌ها و انتقال پیام‌های خود به مردم، از سر و صدای رقابت‌های انتخاباتی عبور کنند. این روندی است که تهدید می‌کند که رسانه‌های سیاسی را بی‌ربط کند.”

“ترامپ یکی از اولین نامزدهایی بود که به‌طور کامل راه‌های جدید موجود برای کمپین‌ها برای دور زدن رسانه‌ها را پذیرفت. در سال ۲۰۱۶، خبرنگاران سیاسی برای استفاده گسترده ترامپ از رسانه‌های اجتماعی آماده نبودند، که به او این امکان را می‌داد که مستقیماً با حامیان خود صحبت کند و به‌طور ساعتی بر روایت کمپین تأثیر بگذارد. خبرنگاران خود را در حال نوشتن داستان‌های روزانه درباره هر توییت ترامپ یافتند که این اثر را داشت که به ترامپ اجازه می‌داد پوشش رقابت‌های انتخاباتی را ربوده و تحت کنترل خود درآورد.”

“روند بی‌توجهی کمپین‌ها به رسانه‌ها و تمرکز آنها بر پوشش رقابت‌های انتخاباتی به سطح جدیدی در کنوانسیون ملی دموکرات‌ها در هفته گذشته رسید، جایی که بیش از ۲۰۰ تأثیرگذار آنلاین توسط حزب دموکرات اعتبارنامه دریافت کردند تا محتوا برای دنبال‌کنندگان خود در تیک‌تاک، اینستاگرام و سایر پلتفرم‌ها منتشر کنند. این حرکت برخی از اعضای رسانه‌های سیاسی سنتی را به شدت خشمگین کرد، اما دموکرات‌ها آن را راهی برای ارتباط مستقیم‌تر با جوانان و دیگرانی که از پوشش کمپین‌های متعارف خسته شده‌اند، دیدند.”

“با این حال، رسانه‌های سیاسی هنوز درک نمی‌کنند که کمپین‌ها بخشی از دلایل دور زدن آنها به دلیل وسواس آنها به رقابت‌های انتخاباتی است. آنها ارتباط را متوجه نمی‌شوند.

و بنابراین پوشش رقابت‌های انتخاباتی احتمالاً به تسلط خود بر روزنامه‌نگاری سیاسی ادامه خواهد داد — ترتیبی که نامزدها را بدون چالش، سوالات مهم را بی‌پاسخ، و رای‌دهندگان را بی‌اطلاع باقی می‌گذارد. این ترتیبی است که ترامپ مشتاقانه به دنبال بهره‌برداری از آن است.”


پاورقی‌ها:

⚠️ اخطار: محتوای این مقاله صرفاً دیدگاه‌های نویسنده و منبع اصلی را منعکس می‌کند و مسئولیت آن بر عهده نویسنده است. بازنشر این مقاله با هدف ارائه دیدگاه‌های متنوع صورت گرفته و به معنای تأیید دیدگاه‌های مطرح‌شده نیست.

سورس ما: The Intercept

https://theintercept.com/2024/08/28/trump-campaign-election-media-coverage-journalists

💡 درباره منبع: The Intercept یک سازمان خبری مستقل و آنلاین است که به گزارش‌های تحقیقی، تحلیل‌های عمیق و پوشش‌های خبری مرتبط با سیاست، امنیت ملی، عدالت اجتماعی و محیط‌زیست می‌پردازد.

✏️ درباره نویسنده: جیمز رایزن، یک روزنامه‌نگار برنده جایزه پولیتزر و نویسنده چندین کتاب است که به گزارش‌های تحقیقی درباره امنیت ملی و سیاست‌های آمریکا مشهور است. او در حال حاضر به عنوان نویسنده و خبرنگار در The Intercept فعالیت می‌کند.

خروج از نسخه موبایل